✡ برخی از مشکلات عقيدتي و ضعف فرهنگي یهود (2)
7⃣ ضعيف دانستن خدا
🔸«يهود گفتند: دست خدا با زنجير بسته است. دستهايشان بسته باد! و به خاطر اين سخن از رحمت خدا دور شوند! بلکه هر دو دست قدرت او گشاده است.» (7)
8⃣ انتظار ديدن خدا با چشم سر
🔸«به ياد آوريد هنگامي را که گفتند: اي موسي! ما هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد؛ مگر اينکه خدا را آشکارا با چشم خود ببينيم.» (8)
9⃣ بتپرستي
🔸«و بني اسرائيل را از دريا عبور داديم؛ ناگاه در راه خود به گروهي رسيدند. که اطراف بتهايشان با تواضع گرد آمده بودند. به موسي گفتند: تو براي ما معبودي قرار ده، همان گونه که آنها معبوداني دارند. گفت: شما جمعيتي جاهل و نادان هستيد.» (9)
🔟 گوسالهپرستي
🔸«وبه ياد آريد زماني که موسي به قوم خود گفت: اي قوم من! شما با انتخاب گوساله براي پرستش به خود ستم کرديد، پس توبه کنيد و به سوي خالق خود باز گرديد.» (10)
1⃣1⃣ شرک ورزيدن
🔸«يهود گفتند: عزيز پسر خدا است و نصاري گفتند: مسيح پسر خدا است. اين سخني است که با زبان خود ميگويند، که همانند گفتار کافران پيشين است؛ خدا آنان را بکشد، چگونه از حق انحراف مييابند! آنها دانشمندان و راهبان خويش را معبودهايي در برابر خدا قرار دادند.» (11)
2⃣1⃣ کفر داشتن
🔸«آنها گفتند: خداوند همان مسيح فرزند مريم است. به يقين کافر شدند با اينکه خود مسيح گفت: اي بني اسرائيل! خداوند يگانه را که پروردگار من و شماست، پرستش کنيد.» (12)
✍ محمد لک علیآبادی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🌺 مستندات قرآنی:
7. مائده، 64. (وَ قَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ).
8. بقره، 55. (وَ إِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً).
9. اعراف، 138. (وَ جَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْکُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلهاً کَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ).
10. بقره، 54. (وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِکُمْ).
11. توبه، 30 و 31. (وَ قَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَکُونَ ،اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَ رُهْبَانَهُمْ أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللَّهِ).
12. مائده، 72. (لَقَدْ کَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَ قَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّکُمْ).
✡ ریشههاى یهودى خدا و شیطان در انجیل شیطانى لاوى (1)
💠 زندگىنامه آنتوان لاوى بنیانگذار کلیساى شیطان
1⃣ هوارد استنتون لوى (Howard Stanton levey) معروف به #آنتوان_لاوى در 11 آوریل 1930 در شهر شیکاگو واقع در ایالت ایلینویز آمریکا در یک خانواده #یهودى متولد شد.
2⃣ پدر او مایکل جوزف لوى اصالتاً فرانسوى و در یک مشروب فروشى مشغول و مادر او گرترود آگوستا کالترون هم اصالتاً روسى ـ اوکراینى بود، ولى به خاطر مهاجرت پدرانشان در دهه 80 به آمریکا، شهروند آمریکایى محسوب مىشدند.
3⃣ پس از مهاجرت پدر و مادرش به ایالت کالیفرنیا، تحصیلات دبیرستان خود را در مدرسه تامالپیس در شهر میلوالى آغاز کرد. در سال سوم دبیرستان ترک تحصیل کرده، خانه را ترک و در سیرک کلاید بتى به عنوان پرستار حیوانات مشغول به کار شد.
4⃣ در سال 1950 با دخترى به نام کارول لنسینگ ازدواج نمود. بعد از 10 سال زندگى با وى، لاوى عاشق دختر دیگرى به نام دیان هگارتى گشت و همین امر موجب جدایى او از لنسینگ گردید.
5⃣ آنتوان لاوى و هگارتى هیچگاه با هم ازدواج رسمى نکردند. هگارتى یکى از اعضاى هیئت مؤسس #کلیساى_شیطان و بیش از دو دهه کشیشه اعظم این کلیسا بود.
6⃣ آخرین همراه لاوى، خانم بلانچ بارتون بود که بعد از مرگ لاوى، رهبرى کلیساى شیطان و ریاست شوراى سرّى رهبرى این کلیسا را تا امروز برعهده گرفته است.
7⃣ آنتوان لاوى در روز شنبه 30 آوریل 1966 مصادف با جشن #والپورگیناخت (Walpurgisnacht) ـ مهمترین فستیوال سالانه جادوگران ـ درحالى که سر خود را مطابق سنت #جادوگرى تراشیده و رداى مذهبى بر تن کرده بود، تأسیس فرقه #سیطنیسم (Satanism) و کلیساى شیطان را اعلام نمود.
8⃣ وى با اعلام اینکه #عصر_شیطان آغاز شده است، سال 1966 را به عنوان اولین سال عصر شیطان (Anno Satanas) قرار داد.
9⃣ آنتوان لاوى در 29 اکتبر 1997 (مصادف با جشن هالووین) بر اثر نوعى بیمارى ریوى در بیمارستان سنت مرى سانفرانسیسکو درگذشت.
✍ على قهرمانى
📖 متن کامل مقاله به همراه عكس:
👉 http://yon.ir/levey
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ ریشههاى یهودى خدا و شیطان در انجیل شیطانى لاوى (1)
💠 کتابهاى آنتوان لاوى
📚 از #آنتوان_لاوى پنج کتاب باقى مانده است. این کتابها، به نوعى مانیفیست و منشور جریان فکرى که وى تأسیس کرد ـ و هم اکنون نیز بیشتر استنادات این جریان شوم به همین کتابهاست ـ به شمار مىروند. کتابهاى وى به ترتیب تاریخ نوشتار عبارتند از:
1⃣ انجیل شیطانى (Satanic Bible) ـ 1969
#انجیل_شیطانى مقدسترین کتابِ فرقه شیطانى محسوب مىشود و بیشتر به جنبههاى فلسفى این جریان مىپردازد. محتویات این کتاب شامل چهار بخش است که هریک از بخشها به نام یکى از شیاطین چهارگانه (Satan, Belial, Leviathan, Lucifer) نامگذارى شده است.
2⃣ نیایشهاى شیطانى (The Satanic Rituals) ـ 1972
#نیایشهاى_شیطانى که به صورت تفصیلى انواع آیینهاى این فرقه را در 9 فصل تشریح کرده است، از نظر درجه اهمیت و کاربرد در میان آموزههاى این فرقه، بعد از کتاب انجیل شیطانى در جایگاه دوم قرار دارد؛ زیرا در بسیارى از مراسمى که برگزار مىگردد، باید قسمتى از متون این کتاب توسط کشیش کلیساى شیطان و حاضران قرائت شود.
3⃣ جادوى شیطانى (The Satanic Witch) ـ 1971
این کتاب در ابتدا با عنوان «ساحره تمام عیار یا وقتى پاکدامنى شکست مىخورد چه کنیم؟» منتشر شد، ولى بعد از بازنشر آن در سال 1983 نام کتاب به #جادوى_شیطانى تغییر کرد. مباحث این کتاب شامل برخى تعلیمات #جادوگرى است که برخى از آنها را آنتوان لاوى در اوایل دهه 60 به شاگردانش تحت عنوان #هنر_سیاه مىآموخت.
4⃣ دفتر یادداشت شیطان (The Devils Notebook) ـ 1992
#دفتر_یادداشت_شیطان شامل 41 مقاله از نوشتههاى آنتوان لاوى پیرامون موضوعات مختلف است.
5⃣ گفتوگوهاى شیطان (Satan Speaks) ـ 1998
#گفتوگوهاى_شیطان آخرین کتابى بود که آنتوان لاوى چند روز قبل از مرگش توانست آن را تدوین کند. این کتاب شامل 61 مقاله از نوشتههاى پراکنده لاوى است و یک سال پس از مرگش منتشر شد.
👹 در میان سخنان آنتوان لاوى نیز باورهاى بنیادین الهیاتى، نوع نگاه به #خدا و نیز نوع نگرش به #شیطان از همهی باورها مهمتر هستند. این باورها گرچه در نگاه اول با هم در تعارض هستند، اما با نگاهى عمیقتر خواهیم یافت این سه زاویه نگاه به احتمال زیاد با تعمد انتخاب شده و همین باورها ریشه نگرش شیطانى را ترسیم کرده و آنچه امروز به عنوان باور آنتوان لاوى از سوى #کلیساى_شیطان به هوادارانش القا مىشود چیزى جز برداشتهاى شخص لاوى از ادیان باستانى مانند #یهودیت و مسیحیت نیست. براى شفافسازى ریشههاى بنیادین آنچه باورهاى لاوى خوانده مىشود، بجاست به کتابهاى مقدس دو آیین #یهود و مسیحیت نظرى بیفکنیم و ریشههاى #انحراف را در باورهاى تحریفى این دو آیین بجوییم.
✍ على قهرمانى
📖 متن کامل مقاله به همراه عكس:
👉 http://yon.ir/levey
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ ریشههاى یهودى خدا و شیطان در انجیل شیطانى لاوى (2)
💠 شیطان راهنما در انجیل شیطانی آنتوان لاوی
1⃣ در برخی تعابیر، شیطانى که #آنتوان_لاوى معرفى مىکند، همان #شیطان_تورات تحریف شده است، شیطانِ راهنماى آدمى به سوى یافتن درخت معرفت (پیدایش، 3:1ـ7). همان زاینده روشنایى و حامل نور (انجيل شیطانی، ص21)؛ همانى که روح آسمان و تجسم روشن فکرى است (همان).
2⃣ این مبحث را #تى_سیرک_سوسج در مقدمه ویرایش دوم کتاب The Demonic Bible تحت عنوان (لوسیفر: زاینده روشنایى) بسط داده است.
3⃣ او معتقد است: نام #لوسیفر از دو کلمه lux به معناى نور و fer به معناى زایش و حمل کردن برگرفته شده است. درنتیجه، معناى تحتاللفظى لوسیفر زاینده نور یا حامل نور خواهد بود.
4⃣ این نام از طرف رومیان به ستاره #ونوس داده شد و براى زمانى اطلاق مىشد که این ستاره ساعاتى قبل از طلوع خورشید در آسمان پدیدار مىگشت.
5⃣ از نگاه او، آیین لوسیفر با ستایش و پرستش ونوس و افرودیت، الهه عشق و شهوت رومیان، مرتبط است و با روابط جنسى که مورد تأیید مسیحیان نیست، درهم تنیده است.
6⃣ وى نیز در تأیید باورهاى لاوى تأکید مىکند: پذیرش مسیحیت به عنوان مذهب رسمى روم، و متعاقب آن، تغییر مذهب مشرکان به این آیین جدید، در اینکه نام لوسیفر با نام شیطانِ پلید، آمیخته و مرتبط گردد، تأثیر بسزایى داشته است.
✍ على قهرمانى
📖 متن کامل مقاله به همراه عكس:
👉 http://yon.ir/Satanbible
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ نتیجهی همكاری تورات و انجیل : اثبات جدّ ولدالزنا برای مسیح!
1⃣ در نسب نامهای كه #يهوديان و مسيحيان برای حضرت #عيسی عليهالسلام طراحی کردهاند، اگر دقت كنيم، اين اقوام از روی جهل، نسبتی به آن حضرت دادهاند كه حتی كفار هم از خواندن آن شرم میکنند و اين انتساب را دروغ محض میدانند.
2⃣ در سفر پيدايش #تورات آمده است:
✍ «و لوط از صوغر برآمد و با دو دختر خود در کوه ساکن شد زیرا ترسید که در صوغر بماند... و دختر بزرگ به کوچک گفت: پدر ما پیر شده و مردی بر روی زمین نیست که برحسب عادت کل جهان، به ما درآید. بیا تا پدر خود را شراب بنوشانیم و با او همبستر شویم تا نسلی از پدر خود نگاهداریم. پس هر دو دختر لوط از پدر خود حامله شدند؛ و آن بزرگ، پسری زاییده، او را موآب نام نهاد و او تا امروز پدر موآبیان است؛ و کوچک نیز پسری بزاد و او را بنعَمّی نام نهاد. وی تابهحال پدر بنیعمون است.» [پيدايش، ترجمه قديم، 19: 30–38]
3⃣ درنتیجه موآب و بن عمی، دو شخص حرامزاده و ولدالزناء هستند (معاذ الله).
4⃣ از سوی ديگر، #انجيل متی هم در نسب نامه حضرت عيسی عليهالسلام چنين آورده است:
✍ «ابراهیم اسحاق را آورد و اسحاق یعقوب را آورد و یعقوب یهودا و برادران او را آورد؛ و یهودا، فارَص و فارَص، حَصْرون را آورد... و شَلْمون، بوعَز را از راحاب آورد و بوعَز، عوبید را از راعوت آورد و عوبید، یَسّا را آورد؛ و یَسّا داود پادشاه را آورد و داود پادشاه، سلیمان را از زن اوریّا آورد؛ و مَتّان، یعقوب را آورد؛ و یعقوب، یوسف شوهر مریم را آورد که عیسی مُسمّی به مسیح از او متولّد شد.» [متی، ترجمه قدیم، 1: 1–16]
5⃣ پس عوبيد، جد حضرت داوود عليهالسلام است و مادر عوبيد، راعوت؛ و راعوت از دودمان موآب است.
6⃣ نتيجهی اين طراحی شوم #كتاب_مقدس اين است كه حضرت عيسی عليهالسلام از اجدادی ناپاك متولد شده است و به مقام خدايی رسيده است.
7⃣ بايد از اين همه توطئه و سخنان جاهلانه به خداوند يكتا پناه برد.
📚 منبع: بشارت عهدين، محمد صادقی تهرانی، نشر شكرانه، قم، 1390، ص78.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ صفد ؛ شهر کابالا
1⃣ شهر #صفد (صفت) به انگلیسی: safed به عبری: צפת در کنار شهرهای #قدس (اورشلیم)، #الخلیل (حبرون) و #طبریه، یکی از چهار شهر مهم مقدس #یهود میباشد.
2⃣ عدهای نام صفد (صفت) را به معنای عطا یا وثاق میدانند. عدهای نیز بهدلیل وجود بناهای سفیدرنگ در این شهر نام صفد را بهمعنای «سفید» میدانند.
3⃣ شهر صفد در شمال #اسرائیل، نزدیک مرز لبنان و نزدیک شهر طبریه و دریاچه طبریه در فلسطین اشغالی قرار دارد.
4⃣ نام صفد اولین بار در کتاب داوران از مجموعه کتب تواریخ از مجموعهی #کتاب_عهد (تنخ) آمده است:
✍ بعد مردان یهودا، به همراهی مردان شمعون، به جنگ کنعانیانِ شهر صَفَت (صفد) رفتند. آن شهر را بهکلّی ویران کردند و نامش را حُرما گذاشتند.» (داوران فصل 1 آیه 17)
5⃣ صفد شهری کوهستانی بوده و ارتفاعش از سطح دریا حدود 900 متر است. از شمالغربی توسط کوهی احاطه میشود که ارتفاع آن بین 600 تا 820 متر میباشد و از شمال و شمالشرقی به کوه کنعان ختم میشود که ارتفاع آن بیش از 950متر است. در جنوبشرقی صفد منطقهی کوهستانی ظاهریه بالا قرار دارد. کوههای سر به فلک کشیدهی غرب صفد از بلندترین کوهها در فلسطین اشغالی است. آب و هوای صفد نیز مدیترانهای میباشد.
6⃣ در دوران #جنگهای_صلیبی شهر صفد به تسخیر نیروهای صلیبی در آمد و سپس توسط مسلمین بازپس گرفته شد. در همین دوران #شوالیههای_معبد باید با یهودیان ساکن صفد دیدار نموده باشند. ظاهراً در این دوران جامعهی کوچکی از یهودیان در این شهر زندگی مینمودند كه در #جادوگری دستی داشته و در رمزگشایی کتب #جادوی_سلیمان با #شوالیهها همکاری كردهاند.
7⃣ در قرن 13 در سفاراد (اسپانیا) #موسی_لئونی ، #کتاب_زوهر (ظُهَر) را نوشت که کتاب اصلی #کابالیستها تا کنون میباشد. در آن دوران اسپانیا مرکز اصلی #کابالا (قبالا) بود.
8⃣ در قرن 16 که صفد تحت تسلط امپراطوری عثمانی بود، کابالیستهای #سفارادی به صفد در خاک عثمانی سفر نمودند و از آن دوران تا کنون شهر صفد به عنوان پایتخت #کابالای_یهود میباشد.
9⃣ مطمئناً یکی از علتهای سفر کابالیستهای سفاراد، این بود که در شهر صفد عدهای از هممسلکان #میزراحی (شرقی) آنان زندگی مینمودند.
🔟 صفد از شهرهایی است که کوههای مرتفع آن محل مناسبی برای #سیر_و_سلوک کابالیستها و ساخت معابد آنان میباشد. هرساله بسیاری از کابالیستها از سرتاسر جهان برای زیارت به شهر صفد سفر میکنند و بعضاً دورههای سیر و سلوکی را (نظیر اربعینات) در این شهر میگذرانند.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ پولس یهودی از منظر تفسیر بلاغی
1⃣ #پولس مردى #يهودى بود و دل پردردى از رومانيان داشت زيرا، مىديد بيگانگان كشور #يهود را تصرف كردهاند و يهود را كه داراى كشور مستقل و پادشاه مستقل بوده از تخت عزت پایین كشيدهاند؛ و نيز مىفهميد كه بافکر محدود #يهوديت كارى از پيش نمىرود.
2⃣ در عين حال، از اين فكر دمى غافل نبود و منتظر فرصت بود تا آنكه استقامت مسيحيان تازه نفس را در موقع سنگسار شدن «استيفان» مشاهده كرد و چنين صلاح ديد كه با تظاهر به مسیحیگری با آنها همكارى كند و از اين رهگذر رخنه و تزلزلى در كار روميان بيندازد و در حقيقت سر دشمن را با مار بكوبد زيرا، كشته شدن مسيحيان به سود يهوديت بود و اشکالتراشی درباره رومانيان نيز به سود يهوديت بود.
3⃣ اما پولس در مرحله عمل ديد كه مسيحيان هم باز به يهوديت متصلاند. عيسى میگوید: من نيامدم يك همزه يا نقطهای از تورات كم و زياده كنم. مسيحيان هم شنبه را مانند يهود عيد میگیرند و رسوم و قوانين موسوى را رعايت مىكنند و در كنيسه يهود حاضر میگردند و تنها فرقى كه مسيحيت با يهوديت پیداکرده اين است که: مسيحيان ميگويند: عيسى ناصرى به دار زده شد و دفن شد و بعداً از مردگان قيام كرد.
4⃣ پولس چنين تصميم گرفت كه چندى با مسيحيان همكارى كند تا سابقه يهودىگرى او فراموش شود، شركت در قتل استيفان كهنه گردد، نفرات مسيحيان جديد را بشناسد و به خلاصه جاى پایی پيدا كند، قوانين تازهای بيافريند؛ اما با بودن پطرس كه از شاگردان مهم عيسى و وصى و جانشين او بود باز كارى از پيش نمىبرد زيرا، پطرس و برنابا و... هم تابع قوانين تورات بودند و فرصتى به پولس نمىدادند.
5⃣ لذا، پس از چند سالى كه گذشت و سرشناس شد و شهرت پيدا كرد، پطرس را تنبيه كرد و از برنابا جدا شد و ثقل تبليغات خود را متوجه اروپا نمود تا از مسيحيان يهودىالاصل دور باشد.
6⃣ نخست يوغ اطاعت شريعت موسى را از ميان برداشت و ختان را لغو كرد، قربانىها را منسوخ نمود، بتپرستان را به کیش عيسى دعوت نمود با اين قيد كه اسم «عيسى» را بجاى «بت» بگذارند زيرا، عيسى براى كفاره گناهان ايشان به دار زدهشده است. «عيسى» پسر خداست و «خدا» پدر او و «روحالقدس» به منزله ملاط بين دو خشت است كه پدر و پسر را به هم وصل میکند.
7⃣ پولس در كار خود پيشرفت شايان كرد، كليسا و كنيسه از هم جدا شد، يهوديت و مسيحيت از هم فاصله گرفت. دولت روم دريافت كه گروهى در كشور پيدا شدهاند كه كيش يهودى ندارند و دشمن دولت روماند و چون موريانه چارچوب امپراتوری را در هم مىريزند.
📚 منبع: حجة التفاسير و بلاغ الإكسير، سيد عبدالحجت بلاغی، انتشارات حكمت، جلد دوم ، ص 610 و 611
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ در مورد شناخت بهتر شخصیت #پولس میتوانید به چهار قسمت ذیل از سلسله مقالات «برنابا حواری گمشده عیسی» نوشتهی آقای «امیر اهوارکی» مراجعه کنید:
1⃣ پولس یهودی و تحریف مسیحیت
👉 http://yon.ir/Paul1
2⃣ برنابا، پولس و حواریون
👉 http://yon.ir/Paul2
3⃣ چرا پولس فرستاده عیسی نیست؟
👉 http://yon.ir/Paul3
4⃣ پولس رسول یا بدعت گذار؟
👉 http://yon.ir/Paul4
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ صدق و راستی انبیاء در قرآن و تورات
1⃣ متصف بودن به صفت #صدق و راستی بر اساس منطق #عقل_سلیم یکی از ضروریات انبیای الهی است؛ یعنی شخصی که ادعای پیامبری میکند، هم در مقابله با مردم باید #صادق و راستگو باشد و هم نسبت به پیامی که مدعی آوردن آن است، صادق بوده و نسبت دروغ به خداوند ندهد. به معنای دیگر، علاوه بر راستی با مردم در گفتار و رفتار امانتدار خوبی هم برای پیامهایی که پروردگار برای بشر میفرستد، باشد.
2⃣ #قرآن کلام آسمانی خداوند، نگاهی ویژه به بحث صدق و راستی انبیا دارد. خداوند از پیامبران نسبت به دعوت خود بر اساس صدق و راستی اقرار و اعتراف میگیرد.
3⃣ قرآن دراینباره چنین بیان میکند:
🌺 «وَ قُل رَّبِّ أَدْخِلْنىِ مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنىِ مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَل لىِّ مِن لَّدُنكَ سُلْطَنًا نَّصِيرًا [اسراء/۸۰] بگو: اى پروردگار من، مرا بهراستی و نيكويى داخل كن و بهراستی و نيكويى بيرون بر و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن».
4⃣ اما در #تورات چنین روشی بیمعناست؛ چرا که پدر تمام انبیائشان با فریب و نیرنگ بر مسند رسالت تکیه زده و این فریب و حیله را با افتخار کامل نقل میکنند. با این توجیه که اگر حضرت #یعقوب علیهالسلام، این نیرنگ را نمیزد [نعوذ بالله]، آنها از وجود پیامبر در خاندانشان محروم میشدند.
5⃣ #کتاب_مقدس حکایت این فریب و حیلهی یعقوب نسبت به پدرش را چنین حکایت میکند:
✍ «عیسو چون سخنان پدر خود را شنید، نعرهای عظیم و بینهایت تلخ برآورده به پدر خود گفت: ای پدرم به من به من نیز بركت بده. گفت: برادرت به حیله آمد و بركت تو را گرفت. گفت: نام او را یعقوب به خوبی نهادند، زیرا كه دو مرتبه مرا از پا درآورد. اول نخست زادگی مرا گرفت و اكنون بركت مرا گرفته است. پس گفت: آیا برای من نیز بركتی نگاه نداشتی». [کتاب مقدس، سفر پیدایش ۲۷: ۳۴-۳۶]
6⃣ #یعقوب بزرگ پیامبر کتاب مقدس، با فریب و حیله برکتی که متعلق به #عیسو بود، از پدرش گرفته و چیزی برای برادرش باقی نمیگذارد.
7⃣ به راستی آیا میتوان به چنین پیامبری که با برادرش چنین کرده اعتماد کرد؟!!
🌐 [عیسو در ویكیپديا : عیسو پسر بزرگ اسحاق و ربکا و برادر یعقوب است. او نخستزادگی خود را به آش سرخ فروخت و از آنجا به ادوم (به معنی سرخ) معروف گردید.(پیدایش ۲۵:۳۰) او به شکار اسب و غزال بسیار علاقهمند بود.(پیدایش ۳۲:۳۳) هنگامی که برای شکار رفت تا برگشته غذایی برای پدرش بپزد تا پدرش اسحاق او را برکت دهد، یعقوب آمده و به فریب از اسحاق برکت گرفت.(پیدایش ۲۷:۱)].
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ بهائیان، یهودیان و اقتصاد ایران
1⃣ در گزارش #ساواک از جلسه ناحیه 2 بهائیان شیراز (در تاریخ19/5/1350) آمده است:
✍ جلسهای باشرکت 12نفر از بهائیان ناحیه 2 شیراز، در منزل آقای هوشمند و زیر نظر آقای فرهنگی تشکیل گردید. پس از قرائت مناجات، شروع و خاتمه و قرائت صفحاتی از کتاب لوح احمد و ایقان، آقای فرهنگی و محمدعلی هوشمند، پیرامون وضع اقتصادی بهائیان در ایران صحبت کردند. فرهنگی اظهار داشت:
🔸بهائیان در کشورهای اسلام پیروز هستند و میتوانند امتیاز هر چیزی را که میخواهند بگیرند. تمام سرمایههای بانکی و ادارات و رواج پول در اجتماع ایران، مربوط به بهائیان و کلیمیان [یهودیان] میباشد تمام آسمانخراشهای تهران، شیراز و اصفهان، مال بهائیان است. چرخ اقتصادی این مملکت، به دست بهائیان و کلیمیان [یهودیان] میچرخد. شخص هویدا، بهاییزاده است. او یکی از بهترین خادمان امرالله است و امسال، پانزده هزار تومان به محفل ما کمک نموده است. آقایان بهائیان! نگذارید کمر مسلمانان راست شود…!
2⃣ #بهائیان با تمام وجود، خود را در اختیار اسرائیلیها قرار دادند، به گونهای که توانستند اعتماد بیش از حد اسرائیلیها را به دست آوردند و اسرائیلیها نیز برابر خوشخدمتی آنها، رفتار ویژهای داشتند.
3⃣ فریدون رامشفر که #بهایی است، در مسافرتی که به #اسرائیل داشته دربارهی نحوه برخورد اسرائیلیها با بهائیان میگوید:
🔸دولت اسرائیل، آنقدر نسبت به بهائیان، خوشبین است که در فرودگاه خود، احبا (بهائیان) را بازرسی نمیکند؛ ولی بقیه مسافرین و حتی کلیمیها را بازرسی میکنند. به طوریکه یک کلیمی اعتراض کرده بود که چرا بهائیان را بازرسی نمیکنید و ما را که اینجا موطنمان است، مورد بازرسی قرار میدهید.
✍ محمدرضا نصوری
📖 متن کامل مقاله به همراه عكس و منابع:
👉 http://yon.ir/bahai3
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ آیا یهودیان #قوم_برگزیده هستند؟
💠بررسی تطبیقی انگارهی «قوم برگزیده» بودن بنیاسرائیل در قرآن و کتاب اشعیا
📚 کتاب اشعیاى نبى به عنوان یکى از منابع مکتوب دین یهود، مورد وثوق یهودیان و مسیحیان بوده و مشتمل بر سخنان، مکاشفات، اعتقادات و پیشگویىهاى اشعیاى نبى (یکى از انبیاى بنىاسرائیل) مىباشد که هفتصد سال پیش از مسیح مىزیسته است.
⛔️ بررسى و تحلیل توصیفات این کتاب از قوم بنىاسرائیل، به صورتى بدیع و بىسابقه، ترسیم دقیقى از حالات، خصوصیات و به ویژه وصف برترى و برگزیدگى این قوم از منظر کتاب اشعیاى نبى ارائه مىدهد و اعتقاد برترى قومى خاص را با استناد به منبع مورد وثوق آن قوم، به چالش کشیده و مشترکات آن را با آموزههاى قرآن کریم مورد تأکید قرار مىدهد.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
👇بررسی تطبیقی آیات👇
✡ توصیفات بنىاسرائیل در کتاب اشعیاى نبى و قرآن کریم
💠 اولین مبحث: رویگردانى بنیاسرائیل از خدا در کتاب اشعیا
1⃣ در فقرات ابتدایى کتاب اشعیا در خصوص یاغىگرى بنیاسرائیل میخوانیم:
✍ اى آسمان، بشنو و اى زمین، گوش بگیر؛ زیرا خداوند سخن مىگوید. پسران پروردم و برافراشتم، اما ایشان بر من عصیان ورزیدند. گاو مالک خویش را… مىشناسد، اما اسرائیل نمىشناسند و قوم من فهم ندارند. واى بر امت خطاکار و قومى که زیر بار گناه مىباشند… خداوند را ترک کردند… و به سوى عقب منحرف شدند. (اشعیا: 1: 2ـ5)
2⃣ آنگاه در فقراتى دیگر ضمن تصریح بر فساد بنىاسرائیل و تهى شدن اعمال مذهبى از روح اصلاح و تعبد و بندگى، خطاب خداوند به بنیاسرائیل را چنین بازگو مىکند:
✍ هنگامى که دستان خود را دراز مىکنید، چشمان خود را از شما خواهم پوشانید و چون دعاى بسیار مىکنید، اجابت نخواهم کرد؛ زیرا که دستهاى شما پر از خون است. خویشتن را شسته، طاهر نمایید و بدى اعمال خویش را از نظر من دور کرده، از شرارت دست بردارید… (اشعیا: 1: 10ـ17)
3⃣ و در فقراتى دیگر، یاغىگرى این قوم را اینگونه مطرح مىکند:
✍ … این قوم فتنهانگیز و پسران دروغگو مىباشند؛ پسرانى که نمىخواهند شریعت خداوند را استماع نمایند. (اشعیا: 30: 8ـ9)
4⃣ اشاره به بنى اسرائیل با تعابیر قوم من، پسران، و پسران دروغگو از سویى و تصریح بر گناهکارى و انحراف آنان از دستورات الهى از سوى دیگر، حاکى از آن است که خداوند مقام تشریفى فرزندخواندگى به معناى تقرب به درگاه الهى را مبتنى بر تقیدات و تعهدات دینى نموده و این مقام را براى کسانى قایل شده است که به عهد و تکلیف الهى مقید باشند، اما به واسطه عدم تقید بنىاسرائیل به فرامین الهى، خداوند آنان را از این مقام ساقط نموده و به تقبیح اعمال آنان مىپردازد تا جایى که در خطاب به اشعیاى نبى، او را موظف مىسازد این مطلب را به صورت سندى براى آیندگان مکتوب کند:
✍ … بیا و این را در نزد ایشان بر لوحى بنویس و بر طومارى مرقوم ساز تا براى ایام آینده تا ابدالآباد بماند؛ زیرا که این قوم فتنهانگیر و پسران دروغگو مىباشند. (اشعیا: 30: 8ـ10)
5⃣ اشعیا در نبوتهاى خود به مردم اسرائیل مىگفت:
✍ تقدیر و سرنوشت کور بر امور خلایق حاکم نیست، بلکه خداوند قادر، زمام امور را در دست دارد و مردمان شریر و اقوام گناهکار را کیفر خواهد داد. (ناس، 1385، ص 514)
6⃣ از این رو، در فقراتى دیگر، خداوند به قطع رابطه با قوم بنى اسرائیل تصریح نموده و مىفرماید:
✍ … خطایاى شما در میان شما و خداى شما حایل شده است و گناهان شما روى او را از شما پوشانیده است تا نشنود؛ زیرا که دستهاى شما به خون و انگشتهاى شما به شرارت آلوده شده است. لبهاى شما به شرارت تنطق مىکند. احدى به عدالت دعوى نمىکند… به بطالت توکل دارند و به دروغ تکلم مىنمایند، به ظلم حامله شده، شرارت را مىزایند. (اشعیا: 59: 2ـ4)
7⃣ بر این اساس، مىتوان گفت: برگزیدگى مقید به التزام و تقید به تکالیف و اوامر الهى است، نه منسوب بودن به قوم و نژادى خاص. از این رو، در فقراتى دیگر، هدف از ابلاغ شریعت را برقرارى عدالت معرفى کرده و به صراحت مطرح مىکند که بنى اسرائیل از قوانین الهى سرباز زده و از خداوند اطاعت نکردند:
✍ خداوند را به خاطر عدل خود پسند آمد که شریعت خویش را تعظیم و تکریم نماید. لیکن اینان قوم غارت و تاراج شدهاند… چونکه ایشان به راههاى او نخواستند سلوک نمایند و شریعت او را اطاعت ننمودند. (اشعیا: 42: 21ـ24)
📝 دل آرا نعمتى پیرعلى
📖 متن کامل مقاله به همراه منابع:
👉 http://yon.ir/Isaiah1
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ توصیفات بنىاسرائیل در کتاب اشعیاى نبى و قرآن کریم
💠 اولین مبحث: رویگردانى بنیاسرائیل از خدا در قرآن کریم
1⃣ در قرآن کریم نیز به طغیان و رویگردانى بنىاسرائیل از خدا و عدم توجه آنها به دعوت انبیا تصریح شده است؛ آنجا که مىفرماید:
🌺 فبِمَا نَقْضِهِم مِیثَاقَهُمْ وَکُفْرِهِم بَآیاتِ اللّهِ وَقَتْلِهِمُ الأَنْبِیاء بِغَیرِ حَقًّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللّهُ عَلَیهَا بِکُفْرِهِمْ فَلاَ یؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِیلاً (نساء: 155) به دلیل نقض میثاقشان با خدا و کفر ایشان نسبت به آیات خدا و کشتن به ناحق انبیا و گفتن اینکه دلهاى ما بسته است، خدا به خاطر کفرشان بر دلهایشان مهر زد، پس جز اندکى از آنها ایمان نمىآورند.
✍ جمله «فَبِمَا نَقْضِهِم مِیثَاقَهُمْ» خلاصهاى از پیمانشکنىهاى بنى اسرائیل است و جمله «وَ کُفْرِهِم بَآیاتِ اللّهِ» خلاصهاى از انواع کفرهایى است که این امت به آن گرفتار شدند؛ کفرشان در زمان موسى علیهالسلام و کفرشان بعد از آن زمان، که قرآن کریم بسیارى از آنها را برشمرده است. از جمله آنها، دو موردى است که در صدر سیاق این آیات مطرح شده؛ یکى در جمله «فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسَى أَکْبَرَ مِن ذَلِکَ فَقَالُواْ أَرِنَا اللّهِ جَهْرَةً» (نساء: 153) و یکى هم در جمله «ثُمَّ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَینَاتُ» (نساء: 153). همچنین منظور از عبارت «وَقَتْلِهِمُ الْأَنْبِیاءَ بِغَیرِ حَق» این است که بنىاسرائیل انبیا را بدون حق کشتند؛ نظیر زکریا و یحیى و غیر آن دو بزرگوار، که قرآن به طور اجمال از آنان یاد کرده است (طباطبائى، 1374، ج5، ص214ـ215).
2⃣ قرآن کریم نتیجه گناهان بنىاسرائیل را بسته شدن دلهایشان از فهم حقایق و محروم شدن از هدایت و ایمان بیان مىکند:
🌺 فبِمَا نَقْضِهِم مِیثَاقَهُمْ لَعنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیةً یحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُواْ حَظّا مِّمَّا ذُکِّرُواْ… (مائده: 13) پس به دلیل شکستن پیمانشان (بنىاسرائیل)، آنها را لعنت کردیم و دلهاى آنها را سخت نمودیم؛ چراکه آنها کلام الهى را از مواضع خودش تحریف مىکنند و نصیب فراوانى را که بدان متذکر شدهاند، رها مىنمایند.
3⃣ براساس آیات 21ـ26 سوره «مائده»، بنیاسرائیل به سرپیچى صریح و علنى از فرامین خدا پرداخته و مستوجب سرگردانى چهل ساله در بیابان گشتند. این آیات علت نافرمانى بنىاسرائیل را بهرهنبردن از ایمان حقیقى و عدم توجه به وعدههاى الهى معرفى مىکند؛ زیرا مىفرماید: «… وَعَلَى اللّهِ فَتَوَکَّلُواْ إِن کُنتُم مُؤْمِنِینَ قَالُواْ یا مُوسَى إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدا…» (مائده: 23ـ24) و توکل بر خداوند را نشانه ایمان حقیقى معرفى مىکند، اما بنىاسرائیل بر خدا توکل نکرده و از انجام امر الهى سر باز زدند. براساس تعالیم هر دو کتاب مىتوان گفت: بنیاسرائیل، قومى فاقد ایمان حقیقى هستند که به دلیل آلودگى به گناه و نافرمانى از خداوند، به گمراهى گراییده و نافرمانىهاى متعددى را به ظهور رساندهاند.
📝 دل آرا نعمتى پیرعلى
📖 متن کامل مقاله به همراه منابع:
👉 http://yon.ir/Isaiah1
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter