eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.9هزار عکس
11.5هزار ویدیو
178 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
اولین نفری که با شد اولین نفر از خانواده‌اش بود که با شد. اولین نفر بود که رو انتخاب کرد و همین چادرش باعث کینه‌ی دشمن شد . منافقین تو یه کوچه‌ بعد از نماز مغرب و عشا آنقدر گره‌ی رو سریش رو کشیدند تا به رسید در حالیکه فقط ۱۴ سال سن داشت . شادی روح و 🌷 🍀🌷
تفڪر ڪردن بهتر از زیاد سخن گفتن است . زیرا تفڪر ، انسان را آگاهتر و زیاد سخن گفتن ، انسان را دچار آفت زبان می ڪند ڪه اعم است از دروغ و غیبت و ... حیا داشتن مرد و زن نمی‌شناسد ؛ چه در رفتار و چه در گفتار ... ما نباید فڪر ڪنیم چون مرد هستیم می‌توانیم از هر گفتاری و یا از هر پوششی استفاده ڪنیم . سفارش من به همسر و دخترم حفظ حجاب برتر است . شادی روح و 🌷🕊 🌷
کسانیکه فکر می کنند، باید گوشه‌ای بخوابند تا ظهـور بفرماید و جهان را از عدل و قسط پر کند، سخت در اشتباهند. مردم ما باید، بیشتر بکوشند، بیشتـر مبارزه کنند، و این تحول و تکامل نفسی را هر چه سریعتر در روح و قلب خود ایجاد نمایند ، تا باعث تسریع در ظهور حضرت شوند... اگر جوانان ما در اعتقـادشان به خود بقبولانند در میان آنها زندگی می‌کند و شاهد اعمالشان است، رفتار و زندگی و فداکاری و مرگ و حیات آنان تغییر کیفی پیدا می‌کند و چه بسا جهش بزرگی درحرکت تکاملی جوانان ما بسوی مدینه فاضله ایجاد شود . 🌹🕊🌺🌷🌺🕊🌹
°|•◇💐🍃💐 نزدیڪ ظهر بود . از شناسایی بر می‌گشتیم . از دیشب تا حالا چشم روی هم نگذاشته بودیم . آن قدر خسته بودیم ڪه نمی‌تونستیم پا از پا برداریم، ڪاسه زانوهامون خیلی درد می‌ڪرد . حسن طرف شنی جاده شروع ڪرد به نماز خوندن. صبر ڪردم تا نمازش تموم شد . گفتم : « زمین این طرف چمنیه ، بیا این جا نماز بخون » گفت : « اون جا زمین ڪسیه ، شاید راضی نباشه . ╭─═ঊঈ🍃ঊঈ═─╮   ╰─═ঊঈ💐ঊঈ═─╯
🌹🕊🕊🌷🕊🕊🌹 از طرف من به بگویید چشم و تبلور به شما دوخته است . بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی شود ، شادی روح و 🌹🌹🕊🌷🕊🌹🌹 🌹🌹🕊🌷🕊🌹🌹
🌷🌺🕊🌼🕊🌺🌷 سال ۸۹ که برای دومین بار مشرف شدیم به کربلا، من چندبار به آقا محمد گفتم برای خودمون کفن بخریم و ببریم حرم امام حسین برای طواف، ولی ایشون همش طفره میرفت میگفت: بالاخره یه کفن پیدا میشه که ما رو بذارن توش... بعد چند بار که اصرار کردم ناراحت شد و گفت دوتا کفن میخوای ببری پیش بی‌کفن اون روز خیلی شرمنده شدم... ولی محمدجان نمیدونستم که قراره تو هم یه روز بی کفن تو غربت، پیکرت جا بمونه... راوی : شادی روح و 🌷🌺🕊🌼🕊🌺🌷 🌷🌺🕊🌼🕊🌺🌷
🌻👆🌻👆🌻 مقدمه ی شدن سپردن به خوبان است . و چه خوبی بهتر از . دلت رو بسپر به ، لحظه هات بوی میگیره ، دور رو خط میکشی 🌹🌹🕊🌻🕊🌹🌹 🌹🌹🕊🌻🕊🌹🌹
🌺🕊🌹🌼🌹🕊🌺 ما می رویم این شما و این ڪه ما شد ... زمان غریبے است ، راه خلوت است و بزرگ راه هایشان پر ترافیڪ ... 🕊🕊🌹🌼🌹🕊🕊 🕊🕊🌹🌼🌹🕊🕊
در ایڹ مقطع زمانے ڪہ همگے استڪبار و گردڹ‌‌ڪشاڹ‌ستمگر ڪمر بہ همٺ ٺضعیف و ٺسلیم ساخٺڹ انقلاب و نظام اسلامے با تمامے شیوه‌هاے فرهنگے، جنگ نرݥ و تسخیر کردڹ فکر و ذهن جوان ما دارند، همگي ما باید در فتنہ ها از مسیر حق منحرف نشویم و چشم بہ چراغ‌باڹ و روشناے راه ایڹ مسیر، مقام عظماے ولایٺ داشتہ باشیم. 🌷🌷🍀🌼🍀🌷🌷 🌷🌷🍀🌼🍀🌷🌷
🌺🌷🌼🕊🌼🌷🌺 ... براے شدڹ، هنر لازم اسٺ ... هنر رد شدڹ از سیم خاردارِ نفس ... هنر به رسیدڹ ... هنر تهذیب ... تا نشوے نمیشوے 🌹🌹🌼🕊🌼🌹🌹 🌹🌹🌼🕊🌼🌹🌹
🌹🌹🕊🌷🕊🌹🌹 از طرف من به بگویید چشم و تبلور به شما دوخته است . بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی شود ، شادی روح و 🌹🌹🕊🌷🕊🌹🌹 🌹🌹🕊🌷🕊🌹🌹
🌺🌿🌺🌿🌺 یڪی از بچه‌ها به شوخی پتو رو پرت ڪرد طرفم از دوشم افتاد و خورد تو سر . ڪم مونده بود سڪته ڪنم ؛ سر بود و داشت خون می‌آمد . با خودم گفتم : الانه ڪه یه برخورد ناجوری با من ڪنه . چون خودم رو بی‌تقصیر می‌دونستم ، آماده شدم ڪه اگر حرفی ، چیزی گفت ، جوابش رو بدم . دیدم یه دستمال از تو جیبش در آورد ، گذاشت رو زخم سرش و بعد از سالن رفت بیرون ! این برخورد از صد تا سیلی برام سخت‌تر بود ! در حالی ڪه دلم می‌سوخت ، با ناراحتی گفتم : آخه یه حرفی بزن ، همونطور ڪه می‌خندید گفت : مگه چی شده ؟ گفتم : من زدم سرت رو شڪستم ، تو حتی نگاه نڪردی ببینی ڪار ڪی بوده ! همونطور ڪه خون‌ها رو پاڪ می‌ڪرد ، گفت : این جا ، از این خون‌ها باید ریخته بشه ، این ڪه چیزی نیست . چنان من رو شیفته خودش ڪرد ڪه بعدها اگه می‌گفت : بمیر ، می‌مردم . ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌷🌸🌼🌻🌼🌸🌷 همیشه آیه‌ي ، وَ جَعَلْنا را زمزمه می کرد ‌گفتم : آقا ابراهیم این آیه براے محافظت در مقابل دشمنه ، اینجا که دشمن نیسٺ ! نگاه معنا دارےکرد و گفٺ : دشمنےبزرگتراز شیطان هم وجود داره ؟ 🌷🌸🌼🌻🌼🌸🌷 🌷🌸🌼🌻🌼🌸🌷
🌹🕊💐🕊💐🕊🌹 اول ازدواج شناخت زیادی از او نداشتم. یک روز، از دستم افتاد و شکست. دست و پایم را گم کردم. تکه‌های بشقاب را دور ریختم و فکرهای جور واجوری درباره برخورد از ذهن گذراندم. این ماجرا را دو ماه پنهان کردم ، اما عذاب وجدان داشتم. یک روز با ناراحتی گفتم : "میخوام موضوعی رو بگم اما می‌ترسم ناراحت بشی ." دو زانو رو به رویم نشست و گفت : "مگه چی شده؟" گفتم: "فلان روز یک بشقاب از دستم افتاد و شکست ." منتظر ادامه حرفم بود ، گفت : "خب بعد چی شد؟" با تعجب گفتم : "هیچی دیگه ، شکسته‌ها رو ریختم دور که تو نبینی و دعوام کنی ." فضای اتاق را پر کرد و گفت : "همين؟! فدای سرت!" . نفس راحتی کشیدم . خنده‌اش را خورد و با گفت : "هر وقت از فرمان سرپیچی کردی ناراحت باش که چه جوری باید جواب خدا رو بدی ." 🌹🕊💐🕊💐🕊🌹 🌹🕊💐🕊💐🕊🌹
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 باور کنید که جنگ است و جنگ امروز بسی سخت تر از دفاع هشت ساله ، دشمن با تمام قوا از زمین و آسمان در حال حمله به مرزهای اعتقادی و ایمانی ماست . ... 🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼 🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼
🌺🌼🕊🌷🕊🌼🌺 میانبر رسیدن به خدا "نیت" است کار لازم نیست بکنیم کافی است کارهای را به خاطر انجام دهیم اگر تو این کار باشی شک نکن بعدی تویی... 🌺🌺🌼🕊🌼🌺🌺 🌺🌺🌼🕊🌼🌺🌺
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼 سعید جبهه مقاومت و همچنین بود. در زمان هایی که از خط مقدم و درگیری فراغت می یافت معمولا بعداز عملیات به رسالت اصلی اش که بود می پرداخت. اخلاق خوبی داشت و هر تعداد رزمنده با سلیقه های مختلف که در یک جمع بودند با همه برقرار می کرد. با همه دوست می شد ، انگار سال هاست با رزمندگان جبهه مقاومت بوده است . همیشه روی لبانش بود و این قدر با محبت و دلسوزی با رزمندگان جبهه مقاومت برخورد می کرد که حتی در لحظه های ، حضورش باعث افزایش رزمنده های مقاومت می شد . شادی روح و 🌼🌼🌺🌸🌺🌼🌼 🌼🌼🌺🌸🌺🌼🌼
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 مثل خمپاره ۶۰ میمونه نه صدا داره نه سوت ، فقط متوجه میشی ڪه دیگه رفیقت نه مسجد میاد نه هیئت ... 🌹 قلبم مالامال تو است واز شوق عشق تو و به تو می تپد . 🌹 خدایا ، در چه لذتی است که مخلصان تو به دنبال آن اشک شوق میریزند و این گونه شتابان اند . 🌹 کن، زیرا میدانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است . 🌹 ده که ببینیم آنچه نادیدنی است. 🌹 کن که نبایسته ها را نبینیم و جز تو منظر نظر نباشد . 🌹 عطا کن که اهل ثمر شویم . 🌹 ببخش تا به عظمتت پی ببریم و معرفتی یابیم. 🌹 عطا کن که در راه تو بپیماید. 🌹 که در خدمت تو باشد. هر کس صادقانه آرزوی کند ، خداوند به او ثواب آن را عطا خواهد کرد ، هر چند به نرسد . راه کاروان عشق از میان تاریخ میگذرد و هر کس در هر زمان بدین صلا لبیک گوید از . تمام خاک را گشتم به دنبال صدای تو ببین باقی است روی لحظه هایم رد پای تو 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 سعی‌مان این باشد ڪہ خاطره را در ذهنمان زنده نگهداریم و را به عنوان یڪ الگو در نظر داشته باشیم ڪہ راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند ڪہ در این راه شدند ... 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🌹🌹🍀🌼🍀🌹🌹 در مڪتب ما مرگی نیست ڪه دشمن بر ما تحمیل ڪند ، مرگ دلخواهی است ڪه مبارز مجاهد و مومن ، با تمام آگاهی و بینش و منطق و شعورش انتخاب می‌ڪند . 🌹🌹🍀🌼🍀🌹🌹 🌹🌹🍀🌼🍀🌹🌹
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 بدانید که من در دانشگاه امام حسین (ع) فارغ التحصیل شدم و مدرک خود را از دست مبارک آقا گرفتم. کلاس ، کلاس عشق بود ... درس ، درس شهادت ... تخته سیاه ، گستره وسیع جبهه های حق علیه باطل ... گچ ها ، خون ... و قلم ها ، اسلحه مان بود . 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🕊🌷🕊🌷🕊🕊 بعد از آموزش های سخت، پایین کوه که میرسیدیم، حاج احمد خرما گرفته بود دستش،به تک تک بچه ها تعارف میکرد. وقتی بر میداشتم، گفتم: "مرسی برادر!" گفت: "چی گفتی؟!" فهمیدم چه اشتباهی کردم؛ اما دیگر دیر شده بود! ظرف خرما را داد دست یکی دیگه، گفت: "بخیز! "تو اون سرما، تو برف، بیست متر سینه خیز برد. دیگه توان نداشتم، ولو شدم. گفت: "باید بری." ضربه ای به پشتم زد که ... بعداً به حاج احمد گفتم به خاطر یک کلمه،برای چی منو زدین؟ گفت: ما رژیم طاغوتی رابا فرهنگش بیرون کردیم، ما خودمون فرهنگ داریم، زبان داریم. شما نباید نشخوارکننده کلمات اجانب باشید. به جای این حرف ها بگو خدا پدرت رو بیامرزه! 🕊🕊🌷🕊🌷🕊🕊 🕊🕊🌷🕊🌷🕊🕊
🌹🕊🌺🕊🌺🕊🌹 در پاسخ به جوسازی‌های جریانی مرموز طی عملیات رمضان می گفت : هر کسی که بیشتر برای کار کند بیشتر باید فحش بشنود و شما ، چون بیشتر برای خدا کردید ، ببشتر فحش شنیدید و می‌شنوید . 🌹🕊🌺🕊🌺🕊🌹 🌹🕊🌺🕊🌺🕊🌹
🌹🕊🌸💐🌸🕊🌹 یه قرآن جیبی داشت که هر جا وقت داشت ، آن را تلاوت می کرد . همیشہ دائم الوضو بود و به نماز اول وقت تو هر شرایط و مکانی اهمیت می داد . 🌷 🌷 🍃 ولادت : ۶۴/۱۲/۲ - تهران 🌷 شهادت : ۹۵/۱/۱۸ - سوریه 🍃 مزار : ورامین ـ پاکدشت روستای ارمبویه شادی روح و 🌹🕊🌸💐🌸🕊🌹 🌹🕊🌸💐🌸🕊🌹
دوست داشت همه ما نمازمان را اول وقت بخوانیم در طول زندگی با من ، همیشه خمس دارایی خانه خود را به وقتش می پرداخت وقتی که مشکلی برای ما پیش می آمد،کربلایی می گفت : همسر مهربانم ، باید همیشه شکرگزار خداوند باشیم ، شاید این مشکلات ، ما را به خدا نزدیکتر کند و همیشه در سختی ها ، برای من کوه صبری بود همیشه جمله ای زیبا بر زبان داشت و می گفت : هر که به این درگه مقربتر است ، زین جام بلا بیشترش می دهند . 🌸🌺
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 اگر می خواهید دنیا و آخرتتان شود و از آخرالزمان در امان باشید ... اطاعت از را بر خود بدانید . 🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
🌴🌷🕊🌹🕊🌷🌴 در پاسخ به جوسازی‌های جریانی مرموز طی عملیات رمضان می گفت : هر کسی که بیشتر برای کار کند بیشتر باید فحش بشنود و شما ، چون بیشتر برای خدا کردید ، ببشتر فحش شنیدید و می‌شنوید . 🌴🌷🕊🌹🕊🌷🌴 🌴🌷🕊🌹🕊🌷🌴
🌴🌷🕊🌹🕊🌷🌴 ما در قبال تمام ڪسانی ڪه راه ڪج مےروند و حق نداریم با آنها تند برخورد ڪنیم ...! از ڪجا معلوم ڪه ما در آنها نداشته باشیم ...؟! 🌴🌷🕊🌹🕊🌷🌴 🌴🌷🕊🌹🕊🌷🌴
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 سال ۸۹ که برای دومین بار مشرف شدیم به کربلا، من چندبار به آقا محمد گفتم برای خودمون کفن بخریم و ببریم حرم امام حسین (ع) برای طواف، ولی ایشون همش طفره می رفت می گفت: بالاخره یه کفن پیدا می شه که ما رو بذارن توش... بعد چند بار که اصرار کردم ناراحت شد و گفت دو تا کفن می خوای ببری پیش بی‌کفن اون روز خیلی شرمنده شدم... ولی محمدجان نمی دونستم که قراره تو هم یه روز بی کفن تو غربت، پیکرت جا بمونه... راوی : شادی روح و 🌹
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷 میخواستم بشم درس بخونم بشم خاکمو کنم زن بگیرم مادر پدرمو ببرم دخترمو بزرگ کنم ببرمش پارک تو راه باهم حرف بزنیم خیلی کارا داشتم انجام بدم خب نشد... باید میرفتم تا از دفاع کنم که نباشه کم نشه همدیگرو کنیم از بین بره دیگه نباشه کسی نباشیم .... الان اوضاع ....؟ 🇮🇷