eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.4هزار عکس
11.2هزار ویدیو
177 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
دعوا وسط میدان مین برایِ چتر منور ••• 🔹 فکه ، خرداد ۱۳٦٥ 🔸 منطقه عملیات سیدالشهداء(ع) ✍ راوی : حاج‌ جعفر طهماسبی اولین نیروهایی که بعد از عقب‌نشینی دشمن از فکه وارد منطقه شدند، بچه‌های تخریب بودند. حاج‌ علی روح‌افزاء اولین‌ نفر و پیش‌ قراول بود و برای شناسـایی میدون مین دشمن رفت و بعد هم سایر بچه های تخریب برای پاکسازی به منطقه اعزام شدند. روزهای اول ماه رمضان سال۱۳۶۵ بود و هوا هم گرماش رو به رخ میکشید. هنوز پیکر مطهر شهدا از توی منطقه عقب نرفته‌بود پیکرهایی که‌ نزدیکِ ۱۵ روز از شهادتشون می‌گذشت و در منطقه‌ی درگیری با دشمن رها شده بودند. یک مقدار که مسیرها از مین‌های دشمن پاک شد. بچه‌های تعاون هم اومدند برای جمع آوری شهدا، پیکر مطهر بیش از صد شهید از خاک گرم فکه برداشته شد که شهید حاج‌ حسین اسکندرلو هم یکی از اونها بود. بچه‌های تخریب در روزهای گرم منطقه‌ فکه سرگرم پاکسازی میدان‌ مین‌ بودند. تقریبا تمامی نیروهای تخریب لشگر۱۰ مشغول به کار بودند. توی منطقه‌ درگیری عملیات‌‌ پُر بود از چتر منوّر.... تقریبا جای جای میدون مین چتر منوری به سیم خـاردار و یا پایه‌ی تله های مین والمر و یا به سیم تله‌ها گیر کرده‌ بود و با وزش باد خودنمایی‌ می‌کرد. همه‌ی بچه‌ ها مشتاق بودند یه چتر منور از این سرزمین به یادگاری ببرند . و حتی سرِ دستیابی به یه چتر منور خمپاره ۱۲۰ که خیلی هم بزرگ بود بگو مگو می‌ کردند. اون‌هایی که ساعات اولیه‌ پاکسازی به چتر منور رسیده بودند خوش‌ به حالشون شده بود. اما اون‌هایی که بـا اومدن شهیـد آقا سید محمد صاحب چتر منور می‌ شدند با غرولند بایـد چتر منورهـا رو تحویل می‌ دادند. شهید سیدمحمد هم حرفش یک کلام بود میگفت: همین که گفتم، حرف نباشه ،کسی چتر منور برنمی‌داره ، شهید سید محمد در جواب اعتراضِ بچه‌هـا همون حرف شهید حاج‌ عبدالله رو تکرار می‌ کرد. به شوخی می‌ گفت: می خـوام بـا پـارچـه‌ی چتـر منـورها بـرای دختـرم چارقد درسـت کنـمツ یاد همه‌شون بخیر
فرمانده عاشق چتر منور ... در حال برانداز کردن چترهای منور منطقه فکه ، خرداد ۱۳٦۵ از سمت چپ : شهیدان دهقان ، عزیززاده ؛ مرادی و زینال‌حسینی ۱۰سیدالشهداء
الهی ... بین ما و گناہ سیم خاردار بکش ؛ و این فاصله را مین‌گذاری کن ومارا از ترکشِ خمپاره‌های گناه حفظ کن
🔰 نمازت را خوب بخوان‏ 🔹عماد الدین طباطبائی : ‌‏امام به من می فرمودند: «نمازت را خوب بخوان، چون پیامبران همیشه نماز می خواندند‌‎ ‌‏و نماز راه عبادت و حرف زدن با خداست و نمی شود فقط به طور ظاهری با خدا حرف‌‎ ‌‏زد بلکه باید با گوش دل هم سخنان خدا را شنید» 📚برداشت هایی از سیره امام خمینی(ره) | ج ۱ ، صفحه ۵۲
🔰اگر مسلمین خود را تزکیه کرده بودند ... 🔹اگر همین ماه مبارک رمضان مسلمین خودشان را به طور جمعی به ضیافت خدا وارد کرده بودند و تزکیه کرده بودند، تصفیه کرده بودند خودشان را، ممکن نبود زیر بار ظلم بروند. زیر بار ظلم رفتن مثل- ظالم- ظلم کردن، هر دواش از ناحیه عدم است. 📅امام خمینی(ره) | ۱۰ تیر ۱۳۶۳
🔻از طرف من به جوانان بگوئيد چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپا خيزيد و اسلام خود را دريابيد. انسان يک تذکر در هر 4 ساعت به خودش بدهد، بد نيست. بهترين موقع بعد از پايان نماز، وقتی سر به سجده می گذاريد، مروری بر اعمال از صبح تا شب خود بيندازد، آيا کارمان برای رضای خدا بود. 🌷 یاد شهدا با صلوات ╭─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╮ ╰─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╯
🖼شهیدی که تصویر امام را روی تانک صهیونیست‌ها چسباند! 🔻شهید فصیحی می‌گفت که برادران لبنانی به ما اجازه نمی‌دادند با اسرائیلی‌ها بجنگیم و لبنانی‌ها می‌گفتند شما فقط برای تبلیغ دین به اینجا آمده‌اید. اما یک شب زمانی که سربازان اسرائیلی درخواب سنگین فرو رفته بودند بچه‌های ایرانی از فرصت استفاده کردند و عکس حضرت امام خمینی (ره) را بردند و به تانک‌ها و کلاه‌های سربازان اسرائیلی چسباندند و برگشتند. 🔻شهید رضا فصیحی که مدتی در لبنان بود، بعد از بازگشت به ایران در جبهه‌های جنگ تحمیلی حضور یافت و خیلی زود در ۲۲ فروردین سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر یک به شهادت رسید. ✍🏻راوی برادر شهید
📸 نکات کلیدی جزء چهارم قرآن 🔹️ خشن و تندخو نباشید تا محبوب مردم شوید و با همسرانتان خوش رفتاری کنید.
🌷 گفتنی‌ها زیاد است ولی با خودم می‌گویم آیا با دیدن این صحنه‌ها چقدر توانستم خود را بسازم و از هوای نفس دور باشم؟ اگر دروغ نگویم خیلی کم. ولی ای امت قهرمان، ای عزیزان پشت جبهه، ما در این جنگ عزیزان بسیاری را از دست دادیم. شهیدان و سرداران شهیدی چون باقری، بقایی، بروجردی و نمازی و حاج همت و دیگر عزیزانی که با خون سرخشان جبهه‌ها را رنگین کرده و روح شجاعت و رزمندگی در رزمندگان به جای گذاشته‌اند و این پیروزی‌ها همه‌اش به برکت خون این شهیدان است. حال وظیفه‌ی ما در قبال خون این شهیدان چیست؟ آیا باید بازاریان ما گرانفروشی کنند؟ و جنس مردم را احتکار کنند و در اختیار مردم نگذارند؟ کارکنان ما در کارخانه کم کاری کنند؟ خواهران با وضعیتی مضحک در سطح شهر خود را نمایان کنند؟ و هزاران کار دیگر؟ آیا این شیوه و مقصد و هدف عزیزان شهید بود یا این که بر عکس، هر فرد ایرانی که خود را مقبول بداند هر فرد ایرانی هر قطره خونی که از رزمنده‌ای بر زمین می‌ریزد باری بر شانه او آمده و باید این بار را تحمل کند. 🌷 ╔═. ♡♡♡.══════╗ ╚══════. ♡♡♡.═╝
بعد از آغاز جنگ تحمیلی و محاصره آبادان توسط رژیم بعثی، با یک دسته خمپاره‌انداز به همراه شهید «مهدی باکری» به جبهه رفت و تمام همّ و غمش این بود تا بتواند یگان توپخانه‌ای سپاه را ایجاد کند؛ چراکه معتقد بود اگر حمایت‌های توپخانه‌ای از رزمندگان صورت نگیرد، غلبه بر دشمن بعثی، شدنی نیست. شهید حسن شفیع‌زاده در ابتدا توپ‌هایی که از عراق به غنیمت گرفته شده بود را بررسی و از همان‌ها برای مقابله با دشمن استفاده می‌کرد. در نبردهاي خيبر، والفجر8، كربلاي1، كربلاي4، كربلاي 5 كه سپاه پاسداران به لحاظ عملياتي مسئوليت مستقلي داشت،پشتيباني آتش كل منطقه عمليات بارهبري و هدايت ايشان انجام گرفت. اوج هنرنمايي و شكوفايي خلاقيت ايشان در عمليات والفجر8 تجلي يافت.آتش پرحجم و متمركزي كه با برتري كامل ،عليه دشمن اجرا نمود،به اعتراف فرماندهان اسير عراقي،در طول جنگ كسي به خود نديده بود؛زيرا قسمت اعظم يگانهاي دشمن قبل از رسيدن به خط مقدم و درگيري با رزمندگان اسلام ،منهدم مي‌شدند. تجربیات این شهید بزرگوار کار را به جایی رساند که به همراه رزمندگان انقلابی دیگر به فکر تأسیس توپخانه سپاه افتاد و از آنجا که این اقدام مورد استقبال امام خمینی (ره) نیز قرار گرفته بود، بنابراین این فکر عملی و حسن شفیع‌زاده به‌عنوان موسس توپخانه سپاه معرفی شد. 🌷 ╔═. ♡♡♡.══════╗ ╚══════. ♡♡♡.═╝
عذابم می دهد نبودنت... آن هنگام که بند بند وجودم را فریاد می زنند... این که باشی و نداشته باشمت درد است... درد لاعلاجی که درمانش فقط ... مرا دریاب... نباش حکایت "نوش دارو پس از مرگ سهراب" ❤️ ╔═. ♡♡♡.══════╗ ╚══════. ♡♡♡.═╝
ز تو هيچ كم نگردد كه ز راهِ دلنوازى نظرى كنى به عاشق، نه هميشه، گاه گاهى پ.ن: ۳۸ سال قبل، ماه رمضان سال ۱۳۶۱ و گرمای بالای ۵۰ درجه‌ی خوزستان، پیکر خونین فرمانده گردان حضرت ابوالفضل لشکر ۲۵ کربلا که روزه بود و با لبان تشنه به شهادت رسید.
به یاد شهدای عملیات آزادسازی خرمشهر فرماندهان شهید لشگر(تیپ) پرافتخار ۲۷محمدرسول الله ﷺ در عملیات تاریخی بیت المقدس (اردیبهشت و خرداد ۶۱) = فرمانده محور محرم = معاون محور محرم = فرمانده محور سلمان = فرمانده = فرمانده = فرمانده گردان حضرت امیرالمؤمنین {علیه السلام} = معاون گردان حضرت امیرالمؤمنین(ع) = فرمانده ای = فرمانده = معاون گردان سلمان = فرمانده = معاون = معاون هدیه به ارواح مطهر و ملکوتی تمام شهدای عملیات جاودانه بیت المقدس الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین
ای شهید؛ گـذر زمــان، همه چیز را با خود می‌برد جز ردّ نگاه تــو را . . . رفاقت با شهدا
در آخرین دست نوشته اش اینگونه نگاشت: " به شما عزیزان توصیه می‌کنم هرگز پدر و مادرتان را نرنجانید تا خداوند از شما راضی باشد... اوقات خود را به بطالت نگذرانید...." : هشت اردیبهشت ۱۳۶۷
لوح | وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُون... در ماه مبارک رمضان، هر شب ٢ ساعت قبل از اذان صبح بیدار ميشدند و نافله و قرآن و دعای سحر را ميخواندند و به سجده طولانی ميرفتند و استغفار ميكردند. رمز رمضان؛ مجموعه لوح از سیره معنوی سپهبد قاسم سلیمانی که در ماه مبارک رمضان به مرور منتشر میشود. اثر: علیرضا باقری تایپوگرافی: مهدی دقیقی
دیگر دلی نمانده . . . ڪہ دلبر بخوانمت هـجرانِ روی تو دل ما را مذاب ڪرد   ◻️تاریخ ولادت: ۱۳۳۶/۰۵/۲۸ ◻️محل ولادت: تبریز ◻️تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۰۲/۰۸ ◻️محل شهادت: ماووت ◻️عملیات : کربلای ۱۰ خدایا من به جبهه نبرد حق علیه باطل آمده ام تا جان خود را بفروشم. امیدوارم خریدار جهان من تو باشی، نه کس دگر. ... دلم می خواهد که در آخرین لحظه های زندگیم، بدنم و جسمم آغشته به خون در راه تو باشد، نه راه دیگر. ... سلام بر امت شهیدپرور و نمونه که با حضور همیشگی خود در همه صحنه های حق علیه باطل، اسلام و امام را یاری کرده و قدرت نفس کشیدن و خواب راحت را از دشمن سلب کرده است. در سمت فرمانده توپخانه سپاه در عملیات‌های بیت‌المقدس، رمضان، مسلم بن عقیل،  والفجر مقدماتی، والفجر یک،  والفجر ۲، والفجر ۴، خیبر، بدر، والفجر ۸، کربلای۴، کربلای۵، کربلای ۸ شرکت داشت. وی در کنار  از جمله فرماندهانی بودند که در بنیان‌گذاری یگان موشکی سپاه نقش اصلی را ایفا کردند.
❂○° °○❂ گفتنی‌ها زیاد است ولی با خودم می‌گویم آیا با دیدن این صحنه‌ها چقدر توانستم خود را بسازم و از هوای نفس دور باشم؟ اگر دروغ نگویم خیلی کم. ولی ای امت قهرمان، ای عزیزان پشت جبهه، ما در این جنگ عزیزان بسیاری را از دست دادیم. شهیدان و سرداران شهیدی چون باقری، بقایی، بروجردی و نمازی و حاج همت و دیگر عزیزانی که با خون سرخشان جبهه‌ها را رنگین کرده و روح شجاعت و رزمندگی در رزمندگان به جای گذاشته‌اند و این پیروزی‌ها همه‌اش به برکت خون این شهیدان است. حال وظیفه‌ی ما در قبال خون این شهیدان چیست؟ آیا باید بازاریان ما گرانفروشی کنند؟ و جنس مردم را احتکار کنند و در اختیار مردم نگذارند؟ کارکنان ما در کارخانه کم کاری کنند؟ خواهران با وضعیتی مضحک در سطح شهر خود را نمایان کنند؟ و هزاران کار دیگر؟ آیا این شیوه و مقصد و هدف عزیزان شهید بود یا این که بر عکس، هر فرد ایرانی که خود را مقبول بداند هر فرد ایرانی هر قطره خونی که از رزمنده‌ای بر زمین می‌ریزد باری بر شانه او آمده و باید این بار را تحمل کند. 🌷
اگر یک روز دل‌تان هوای شهید کرد، ما را هم به دلتان راه دهید...اگر راه افتادید تا سری به دیوار نوشت‌های قدیم بزنید و بوی شهید را آنجا بجویید ما را همسفر کنید... ما با بوی شهید پر و بال می‌گیریم، ما با بوی شهید رخت آسمان می‌پوشیم و هم بال ملائک قدسی می‌شویم... اگر روزی شهدا به خوابتان آمدند، ما را هم به دشت خوبتان ببرید... اگر بوی عباس(ع) به سر سرای کویتان وزید و لباس دلتان و پرچم روحتان را نوازش کرد قسمتی ما را هم کنار بگذارید...ما هیچ وقت با شهدا خداحافظی نمی‌کنیم... ما می‌خواهیم هر کدام‌مان سایه یک شهید بر روی زمین باشیم...ما می‌خواهیم یک بسیجی باشیم... تا ما هم همسایه دیوار به دیوار خدا باشیم.. 🌷
✒️ ♦️با موتور برای خرید انگشتر نامزدی (نشان) به میدان خراسان رفتیم که همان شد حلقه ازدواجم بعد از آن هم به حرم شاه‌عبدالعظیم رفتیم تا زندگی‌مان سروسامان بگیرد. از آنجا محمد یک انگشتر دُرِ نجف خرید. این هم شد حلقه ازدواج محمد. ♦️دوست نداشت جشن عروسی برگزار کنیم دلایل خودش را هم داشت که از نظر من دلایل بدی نبود هرچند رضایت محمد هم برایم شرط بود. ♦️یادم هست همان روزی که مستاجر خانه را خالی کرد، شبانه برای نظافت و سروسامان دادن به خانه آمدیم. آنقدر ذوق شروع زندگی را داشتیم که به سرعت وسایلمان را چیدیم و خیلی زود برای سفر آماده شدیم. ♦️چون جشن نگرفتیم، ولخرجی کردیم و سفرمان به مشهد هوایی بود آن‌هم 2 هفته! با اینکار حسابی ریخت‌و‌پاش کرده بودیم! (هردومان می‌خندیم)... ♦️محمد وقتی در سپاه استخدام شد آن چنان عاشق این شغل مقدس بود که بنا به گفته برخی همکارانش هنگام خواب نیز با همان لباس مقدس به خواب می رفت و علت این کار خود را نیز چنین بیان می داشت: من با نذر و نیازهای فراوانی توانسته ام به این شغل مقدس وارد شوم، از آن می ترسم که هنگام خواب عزرائیل جانم را بستاند و این لباس مقدس بر تنم نباشد. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 🌷
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹 🌹 🌹 امت شهید پرور ، همیشه پشتیبان ولایت فقیه باشید و اگر خدائی ناکرده لحظه ای غافل شوید ، نابودی اسلام در پیش است ، خدای ناکرده مانند مردم کوفه نباشید که امام را در روز عاشورا تنها گذاشتند . 🕊 🕊 🌹 🌹 ✋ ✋ 🌺 🌺 🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹 🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹
🌷🕊🌺🌸🌺🕊🌷 تاریخ بشکند اگر ننویسی یاران برای زخم خوردند و درد کشیدند ... ولی کنار سفره آنان و به نام آنان فقط و و کشیدند !!!! این رسوایتان خواهد کرد... شادی روح و 🌷🕊🌺🌸🌺🕊🌷 🌷🕊🌺🌸🌺🕊🌷
🌹🕊🥀🕊🥀🕊🌹 🌓 🌗 ❤️ ❤️ از راه می رسد و بیش از پیش مجال می یابد به ناکجا آباد کند و مرا همچون ، غرق روزهایی کند که در همین حوالیست ، روزهایی که پر از توست . آنجا تنها مکانیست که روح و روانم می یابد و مرا دور از هیاهوی شهر با مانوس تر می کند . هر شبم را مدیون هستم ، تویی که رفتی با تمام تا نمیرد . ، ای ذبح اسماعیل در قربانگاه ، از سُوِیدای دلت کن برای دل تنهایم تا در بمانم و بسان تو ، مرگی از جنس باشد . 🌷 🌷 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌹 🌹 🌗 🌷 🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙 🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹 🌹 🌹 ای مردم ، بعد از شهادت هر شهیدی ، خیلی از ما ادعای دوستی با او را کردیم و برای او تخت و حجله بستیم ، بلند گو بستیم ، تاج گل بردیم و... ولی آیا یک سوره بالای سر شهید خواندیم ؟ آیا رفتیم سر قبرش و یک جزء قرآن بخوانیم ؟ آیا شهید به تاج گل احتیاج دارد یا به اینکه برویم برایش نمازی بخوانیم ، روزه ای بگیریم ، قرآنی بخوانیم و طلب آمرزش کنیم . 🕊 🕊 🌹 🌹 ✋ ✋ 🌺 🌺 🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹 🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹
🥀🌹🕊💐🕊🌹🥀 همیشه به همسرش می گفت به من نگو خدا قوت ... بهترین دعا این است که بگی هیچ وقت در آزمون دانشگاه تقلب نمی کرد ، می گفت حقوقی که از سوادم می گیرم باید حلال باشه . همیشه عادت داشت قرآن با معنی مطالعه می کرد و عادت به تامل داشت . نماز اول وقت می خوند و اگه ما دیرتر می خوندیم می گفت نماز اول وقت فوت نشه ها ، حواست جمع جمع ... به بزرگتر خیلی احترام می گذاشت حتی اگه بنده خدا طرف اشتباه می کرد . همیشه برای همه دعا میکرد خدا هدایتشون کنه . بهترین علاقه اش مطالعه کتاب و شعر گفتن بود . 🥀🌹🕊💐🕊🌹🥀 🥀🌹🕊💐🕊🌹🥀