eitaa logo
『ڪَمۍ‌ٖټاٰ‌شُھَداٰ』
746 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
999 ویدیو
45 فایل
شھادت داستان ماندگارۍ آنانےست که دانستند، دنیا جاۍ ماندن نیست ..!
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠رفقا همین شهیدی که عکسش رو میبینید👆 خیلی کارا می تونست با همین زیباییش به دست بیاره 🚫❌ اما از خدایی که اون زیبایی رو بهش داد حیا کرد ❣️ 💞 شادی روحش •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 ⚜رمان پوکه های طلایی⚜(آزاده جانباز محمود شریعت) موضوع=ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده ای💚ما آن شقایقیم که با داغ زنده ایم. 🔹 🔹 🔹 بعضی هایشان سیه چرده تر بودند و شکلشان با بقیه فرق می‌کرد. شاید نگاه های من باعث شد که یکی شان با افتخار اشاره کند و بگوید:((هذا سودانی)). انگار حضور سایر کشور ها را در خط مقدم خود نوعی مباهات می‌دانستند. یکی شان با عجله و وحشت زده دست هایم را به پشت بست😞. ایرانی ها ضد حمله را شروع کردند🌷. منطقه زیر آتش بچه های ما بود ولی هنوز پیشروی نکرده بودند. کشان کشان مرا کنار تانک بردند. بعد روی دو جنازه عراقی پرت کردند و راه افتادم😰. وظیفه گردان ما تصرف جاده آسفالته بصره بود🌷. روی همین اصل حدس زدم که دارند مرا به طرف این شهر می‌برند. حرکت ناآرام تانک مرا بالا و پایین می‌انداخت و هر بار دنده های شکسته ام توی گوشت فرو میرفت و دردم را چند برابر میکرد😖. گاه و بی گاه هم روی همسفر هایم ساکتم می‌افتادم. چند بار هم دست و پای آنها روی من افتاد. عده ی زیادی سرباز به طرفم هجوم آوردند. آنجا مقر سپاه هفتم عراق بود و انگار من طعمه جدیدشان بودم. سر و صدا و صحبت میانشان بالا گرفت. به من و جنازه ها اشاره می‌کردند😰. اینطور دست گیرم شد که فکر می‌کنند من این دو نفر را کشته ام. بعضی هایشان عصبانی بودند و از نگاهشان کینه و خشم می‌بارید. ولی تعدادی با کشتن من مخالف بودند. وقتی مرا گوشه ای رها کردند، مطمئن شدم که فعلا نمی‌خواهند بمیرم😪. ...🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلى کُلِّ نِعْمَةٍ، وَ اَسْئَلُ اللّهَ مِنْ کُلِّ خَيْرٍ، وَ اَعُوذُ بِاللّهِ مِنْ کُلِّ شَرٍّ، و اَسْتَغْفِرُ اللّهَ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ امير مؤمنان عليه السلام به شخصي که دعاي طولاني مي خواند، فرمودند: اي مرد، آن خدايي که زياد را مي شنود، کم را نيز جواب مي دهد، سپس دعاي فوق را به او تعليم کردند. ______ (بحارالانوار: 91 / 242 ـ الباقيات الصالحات / 572) •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
4_299597183194235107.mp3
9.01M
🎤 +ماشهادت دادیم که زیباست♥️ 😔👌 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🍃 چشم دلگرم به لبخند و چشم مادر خیره به شوق پدر شد و بار دیگر پا به عرصه هستی گذاشت. . 🍃پسرشاگرد خوبی بود وپدرهم معلم خوبی که راه ورسم مردانگی رابه اوآموخت. . 🍃 محمدرضا شیفته ی مردانگی و غیرت شد . رد پای آموخته هایش، سبب شد تا سِیلی از را شیفته مرام و خوشرویی خود کند،ردپایی که عطر در جای جای خاکش به مشام میرسد و مشام هارا نوازش میکند. . 🍃در گفت و گوهایش با مادر گفته بود. «قول میدهم مادر که شوم آخر» سر را فدای عمه سادات کرد و قول او برای همیشه ماندگار و یادگار شد. غیرتش باعث شد جانش را کند تا مبادا نگاه چپ حرامی ها سوی حرم عقیله بنی هاشم باشد. . 🍃چه پر کشید و جام شهادت را سر کشید. رفت اما تجربه و مردانگی خود را به یادگار گذاشت تا سرمشق شیر مردانی باشد که به وصال‌ِ دارند و آرزوی نوشیدن جام در .... . ✍️نویسنده: . 🌸به مناسبت تولد . 📆تـاریخ تـولـد: ۲۶/فروردین/۱۳۷۴.تهران . 📆تـاریخ شـهادت: ۲۱/آبان/۱۳۹۴.حلب . 📅تاریخ انتشار: ۲۵/فروردین/۱۳۹۹ . 🥀مـحل مـزار: گلزار شهدای علی اکبر چیذر . 📚کتاب های منتشر شده در رابطه با شهید: . •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
حق الناس‌ یعنے من ‌گناه‌ ڪنم دیگران تو حسرت‌ ظهور آقا باشن ... 😞 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
✨🌷با سلام خدمت اعضای محترم کانال🌷✨ نظراتتون رو به آیدی زیر بفرستید تا انشالله کم و کاستی هارو اصلاح کنیم👇👇 @zohoryar
4_139543998548149035.m4a
1.83M
🎧💕 ثمره خون شهدا + داستان از این قراره که میگه : دشمن فکر می کنه با سر بریدن ما رو می ترسونه ، اما بر عکس بیشتر داره ما رو غیرتی می کنه و به مرگ خودش نزدیک میشه .. بعد هم اثر خون شهدا رو نقل می کنه ... ! 😊🌸 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
سه دقيقه در قيامت 04.mp3
15.67M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه چهارم 📅98/08/24