eitaa logo
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
1.5هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
9.2هزار ویدیو
583 فایل
✅ در این کانال مباحث مختلف و مهم پیرامون شناخت تمدن وعالَم #غرب، تفکر و فرهنگ، علوم‌انسانی، تمدن اسلامی، معارف مهدویت و تحلیل انقلاب اسلامی بر اساس فلسفۀ تاریخ و اندیشه ناب اسلامی ارائه می‌شود. @GhalbeSalimeSalman
مشاهده در ایتا
دانلود
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
❌ با ساخت کلیدواژه کار درست نمی‌شود! ✅ باید حقیقت اسلام را معرفی کنیم 🔻آیت الله مصباح یزدی در دیدار
💥 آیت‌الله مصباح یزدی: تجربه ما بعد از یک عمر طولانی آن است که انسان باید یک چهارچوبی را برای معاشرت با دیگران معین کرده و خطوط قرمزی را مشخص کند تا از مرزها تجاوز نکند، اما در درون این محدوده باید انعطاف داشت و راهی جز این نیست. 🔴 آیت الله مصباح یزدی در دیدار حجت‌الاسلام و المسلمین سید محمدمهدی میرباقری، ۱۳۹۸/۱۱/۶: 🔹 چیزی که می‌تواند مایه امید ما باشد این است که خدا یک سرمایه رایگانی به ما داده است و آن هم پیغمبر اکرم (ص) و اهل بیت (علیهم السلام) و همه کسانی است که از این خاندان بهره‌ای دارند. 🔹 ما خرجی برای کسب این محبت نکرده‌ایم، بلکه خدا مجانی به ما داده است، اما بی‌خود نیست، این برای روزی است که از آن استفاده کنیم. و الا چیزهای دیگر خیلی قابل نیست. 🔹 در تجربه هشتاد و چند ساله‌مان به این نتیجه رسیده‌ایم اگر آدم توقع داشته باشد که تنها با افراد هم‌فکر و موافق و مورد پسند و بی‌نقص کند، دایره معاشرتش محدود می‌شود به تعداد معصومین علیهم السلام. چرا که علی‌رغم عیب‌هایی که خودمان مبتلا به آنها هستیم، کم کسی پیدا می‌شود که نقطه ضعفی نداشته باشد و اگر بخواهیم خودمان را محدود کنیم ناچار مجبور می‌شویم یی اختیار کنیم و در کوه و بیابان زندگی کنیم. از آن طرف اگر آدمی بخواهد با هر انسانی بدون هیچ گونه محدودیت معاشرت کند، این هم معلوم است که کار آدمی را به کجا می‌کشاند. 🔹 سؤالی مطرح می‌شود که با عبارات قرآن کریم و روایات اهل بیت (صلوات الله علیهم اجمعین) در توصیه به و جلوگیری از چه باید کرد؟ اگر فقط وحدت با آن کسانی است که صددرصد خالص هستند، خیلی خیلی کم پیدا می‌شود و همیشه اینگونه بوده است. پس با چه کسی وحدت و داشته باشیم؟ اگر نخواهیم وحدت داشته باشیم مبتلا به نهی این آیه شریفه می‌شویم که فرمود: «وَ لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا ...» (آل عمران/۱۰۵) 🔹 تجربه ما بعد از یک عمر طولانی آن است که آدمی باید یک چهارچوبی را برای معاشرت با دیگران معین کرده و خطوط قرمزی را مشخص کند تا از مرزها تجاوز نکند، اما در درون این محدوده باید داشت و راهی جز این نیست. 🔹 اگر نخواهیم آزاد آزاد معاشرت کنیم و از آن طرف به کشیده نشویم راهی جز این نیست. 🔹 انسان که باید در حوزه‌ای، با افرادی خاص و در چهارچوبی خاص کند، در یک فضا و محیط دیگری باید در یک چهارچوب وسیع‌تری معاشرت کند. 🔹 این بستگی به تشخیص دارد که مخاطبش در چه چهارچوب و موضوعی قرار می‌گیرد و چگونه باید با او برخورد کرد. 🔹 اما این بخش تئوری مسئله است، اما برای اجرای آن و تشخیص درست نوع رفتارها راهی بهتر از نیست. ما ندیده‌ایم هیچ عامل دیگری به این اندازه اثر کند. برای اجرای صحیح چهارچوب‌های معاشرتی باید خدمت سلام الله علیها گدایی کرد. 🔹 بر اساس برخی روایات سه نفر تا دوازده نفر در طول تربیت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نمره خوبی آوردند و ما بقی با اختلاف مراتب لغزش‌هایی داشته‌اند. در زمانه خودمان هم کسانی که امیدها به آنها داشتیم لغزش‌هایی داشتند. 🔹 حرکت امام(ره) شبیه بود، چه از لحاظ منش و رفتار امام و چه از لحاظ انتخاب‌ها و کارهایی که انجام می‌داد. بعدها معلوم شد رفتارهای امام چه جهات حسنی داشته است و همه اینها هم به تأیید الهی بود و الا این‌گونه رفتارها با فکرهای ساده ما قابل تشخیص نیست. 🔹 اما با این وجود و با وجود آن برکاتی که دوست و دشمن در تمام عالم متوجه آن شدند، در عین حال نزدیکانشان چقدر اختلاف سلیقه داشتند و چه اشتباهاتی مرتکب شدند. 🔹 هم خیلی از آنها را می‌فهمید و می‌دانست و خیلی از آنها را هم به روی این افراد نمی‌آورد. اگر می‌خواست به روی آنها بیاورد باید رها می‌کرد و می‌رفت، آن‌وقت با چه کسی کار می‌کرد؟ @KanooneQarbshenasiAndisheIslami
🔰انسان خودبنیاد، ایدئولوژی سلطه ✍️اسحاق سلطانی 🔸از زمانی که رنسانس در مغرب‌زمین شروع به طلوع کرد، با قطع کردن رابطه زمین و آسمان به‌آرامی ارزش‌های خود را شکل داده و در بستر تجربه انسانی آن را متعین می‌کند. طرح شدن اموری مانند و از قبیل ارزش‌هایی است که در این دوران به‌آرامی طرح شده و رفته‌رفته تبدیل به اولویت‌دارترین ارزش‌های انسانی می‌شوند. 🔹در این میان آن ارزش اساسی که منشأ سایر ارزش‌های این ایدئولوژی است، درک انسان به‌مثابه موجودی مستقل است که بر هستی سلطه دارد. چنین تصوری از انسان، که از ابتدای به‌واسطه اکتشافات و رشد صنعتی آغاز شد، در به اوج خودش می‌رسد. در این زمان است که انسان حس می‌کند با تکیه به‌عقل و توان خود می‌تواند بر ‌سراسر هستی سلطه یابد. 🔸اعتمادبه‌نفس پدید‌آمده برای انسان غربی، به‌واسطه ارتقای بسیار سریع توان بهره‌گیری بیشتر از طبیعت،این اعتقاد را در او ایجاد می‌کند که برای برطرف کردن تمامی مشکلات کافی است تنها به‌خود اعتماد کند. لذا در این مسیر هرروز خود را مستقل‌تر و دارای سلطه‌ای بیشتر و بیشتر بر هستی درک می‌کند. 🔹درک از انسان به‌مثابه که قرار است هستی را آن‌گونه که می‌خواهد بنا به اراده خود آزادانه بیافریند، سبب می‌شود تا آزادی به‌مثابه ارزشی محوری در میان ارزش‌های مختلف برای ایدئولوژی اولویت یابد. در مسیر تحقق سلطه انسان در ، اگر مهم‌ترین ابزار تحقق سلطه بر طبیعت است، نیز یکی دیگر از قطعات گم‌شده این پازل را تدارک می‌بیند. ⚜️ @taammolat74
🔰معرفی مقاله 📚 مقاله"ساختار و به مثابه الگویی برای نحوۀ مواجهه با طبیعت" ✍🏻 ، فصلنامه پژوهشی تحقیقات بنیادین علوم انسانی ✅ آیا ملاک و معیاری برای نحوه تصرف بشر در وجود؟ در این مقاله با رویکردی در صدد ارائۀ یک پیشنهاد هستیم. این رویکرد بر آن است تا با رجوع به ساختار و ، محورهای کلی تصرفات بشر در طبیعت را تبیین کند. 📌برای دریافت کامل مقاله ر.ک: 👇👇👇 https://frh.sccsr.ac.ir/article-1-177-fa.html 🌐 🆔@ahmad_shahgoli
💠 شما، شُغل سازی است آنقدر که این شغل شریف است مسئولیت آن هم بزرگ است. شغل شما شغل انسان سازی است. معلّم انسان درست می‌کند، همان شغل انبیا است. انبیا آمدند، از اول هر نبی‌ای آمده است تا آخر، فقط شغلش این بوده که انسان درست بکند، تربیت کند انسانها را. شغل معلمی همان شغل انبیا است. 📚صحیفه نور ،جلد ٧،صفحه ٧٧ 🌹شهادت استاد مرتضی مطهری(روز معلّم) گرامی باد. 👥کانال صحیفه نور امام خمینی(ره) @Sahifeh_noor 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
⛔️مدیریت #درون و #بیرون!⚠️ انبیا به دنبال «انسان‌سازی» بوسیله «خودسازی» و «تقوا» و یاد دادن «#مدیری
«بسم الله» ⛔️مدیریت و !⚠️ تمام تلاش بر این بوده است که به جایگاهی برسد که خودش بتواند خودش را کنترل کند و در مسیر حرکت کند. در این شیوه، تمرکز بر است یعنی که در اصطلاح اخلاقی به آن «تقوا» و «ورع» گفته می‌شود. در این دیدگاه لازم نیست زور بالای سرت باشد و یا دوربین در محل فعالیتت بگذارند تا خطا نکنی، بلکه چون بر نفْسَت مسلّط هستی، در موقعیت خطا و جرم، خودت را حفظ می‌کنی حتی اگر به ضررت تمام شود. اینکه رفتگر زحمت‌کشی میلیاردها پول را پیدا میکند و می‌تواند به راحتی برای خودش بردارد بی‌آنکه کسی بفهمد، اما خودش به دنبال صاحب پول می‌گردد -چه بسا هزینه‌ای هم از جیب خودش بپردازد- خروجی و ثمره این و است. این برنامه می‌خواهد «انسان» بسازد؛ نه «حیوان باهوش دست آموز». اگر بشر باوری به این تعلیمات فطری نداشت، در هنگام تعارض منافع خود با افراد، اگر و نباشد، ترسی از تضییع و پایمال کردن حقوق دیگران ندارد و برای اینکه بتوان او را مدیریت کرد، باید نظارت شدید و دوربین‌های زیاد و ... وجود داشته باشد و گرنه برای جلب منفعت خودش، چه بسا از کشتن دیگران هم ابایی نداشته باشد... ساعت 21 و 34 دقيقه 13 جولای سال 1977 جريان برق شهر نيويورك قطع شد و بخش بزرگي از اين شهر در تاريكي فرو رفت. وسعت غارت به حدي بود كه پليس بيش از سه هزار غارتگر را دستگير كرد. اين رويداد پر معنا مدت‌ها از لحاظ كشف علل و اسباب تحت بررسي جامعه شناسان بود كه چرا در نيمه دوم قرن 20 و در شهر نيويورك كه مقر سازمان ملل است چنين قانون شكني روي داده بود. اين وضعيت، تمدن و قانونمندی بشر معاصر را زير سؤال برد. برای کاهش جرم و جنایت، آخرین راه وضع قوانین سخت است -آن هم برای کسانی که به هیچ چیز پایبند نیستند- امّا راه اصلی و درست پیشگیری از جرم، تربیت انسان‌های است... @negashteh @KanooneQarbshenasiAndisheIslami
هدایت شده از انسان‌شناسی
من به نادرستی رشتۀ حقوق را برگزیده بودم؛ خطائی که البته تا پایان آن را پی‌گرفتم! ✍️ هر کتابی خود، داستانی دارد و تاریخی! سال‌ها پیش هنگامی که دست در کار نگارش پایان‌نامۀ دورۀ کارشناسی ارشد بودم، «گرفتار» شدم؛ دریافته بودم که نظام‌ها و ساختارهای حقوقی سخت مثأثر از بنیادها هستند، بنیادهائی که در طول تاریخ، اندک اندک خود را برکشیده‌اند و روبنا را ساخته‌اند. 👤 یکی از مهم‌ترین و اثرگذارترین این بنیادها، فهم و روی‌کرد انسان به خودش، به این هستی شگفت‌انگیز، به است. آیا «انسان» وجود دارد؟ (نوع مشترکی به نام «انسان» هست؟) ما کیستیم؟ سرشت ما چیست؟ نیک یا بد؟ در آغاز چه بوده‌ایم؟ در پایان چه خواهیم بود؟ مجبوریم که چنان باشیم یا مختاریم؟ نیک‌بختی و سعادت ما در چیست؟ 💫 ما دل در گرو امامانی داریم که آنان را معصوم و هادی می‌دانیم؛ سخنانشان برای ما حجت است، تکیه‌گاه است. پس شایسته بود و هست که برای یافتن پاسخِ پرسش‌هائی به این سترگی، سَری به دریای دانش‌شان بزنیم. 📜 بازگشت و سرزدن به و جستجو در سخنان آنان، روش و شیوه‌ای می‌جست، این شد که نوشته‌ای سامان یافت تا امکان و روش رجوع به آن سخنان نورانی از سوی نویسنده روشن شود (کتابی است در دست نشر). [👈 کتاب «امکان و روش اعتماد به روایات»] 📖 از سوئی، ما در دانشگاه آموزش دیده بودیم و با آثار بزرگانی چون استاد شهید مطهری (ره) آشنا بودیم، از سَر علاقه کتب اندیشمدان حوزۀ را نیز می‌خوانیدم، تقریباً تمامی این آثار از مفهومی بنیادین در اندیشة دینی سخن می‌گفتند که «امّ المسائل» شناخت دین و انسان بود: «فطرت»، فطرت به مثابۀ هستۀ اصلی انسان، چنان توانی داشت تا روی‌کرد را سر و سامان دهد و در برابر تئوری‌های غربی و شرقی انسان‌شناختی سکولار بایستد. 👀 اما مدعیات روی‌کرد فطرت مدعیاتی بود که با روزمرۀ ما، با داده‌های ، و حتی با که بر کل تاریخ از منظر دینی حاکم بود، سازگار نمی‌نمود؛ 😕 🌪 نبود سازگاری، پژوهشگر را به این سوی می‌کشاند تا با خوانش دوباره منابع اصیل و دستِ اول، میزان قوت نظریه را بسنجد. این انگیزه‌ای بود برای آغاز تحقیقی در منابع روائی شیعه در موضوع «انسان». 🌤 اما به آرامی برای نویسنده روشن شد که پایه‌ای‌ترین معنائی که در روایات برای توضیح بنیاد هستی و سرشت انسان و به تبع، توانائی عقل و نیروهای هستی‌اش در رسیدن به سعادت و نیک‌بختی به کار برده می‌شود، واژۀ «طینت» است و دیگر واژگان و معانی به پیروی از این پایه و ای بسا برای توضیح و روشن ساختنش به کار برده می‌شود. ☀️ در ادبیات روائی شیعی، «طینت‌ها» هستند که عهده‌دار بیان چگونگی خلق انسان، کیستی و سرشت انسان هستند و «فطرت» جنبۀ کاملاً فرعی دارد؛ 💡روی‌کرد ، علی‌رغم اشکالات ابتدائی که در ذهن ایجاد می‌کند (که مشهورترین‌شان بحث جبر است) مضامین کم و بیش روشن و قابل دفاعی دارد و برخلاف روی‌کرد فطرت، می‌تواند بسیاری از پدیده‌های انسانی در تاریخ و تجربۀ زیستۀ بشری را تبیین نماید و با خوانش کلی روایات از تاریخ انبیاء، آغاز جهان و پایان آن، هم‌ساز است. 🔮 شاید به دلایل تاریخی و اجتماعی، معتقدان به «روی‌کرد فطرت»، فهمی نادرست از روایات فطرت داشته‌اند و مفاهیمی را از روایات برداشت نموده‌اند که منظور و مقصود روایات نبوده است و نه تنها با احادیث طینت، ارواح و قلوب مخالف است بلکه با مضامین روایات فطرت نیز سازگار نیست. 🙄 🚶🏻‍♂️یکی از توضیح روی‌کرد ، مشکل بودن ساخت انگاره‌ها و استعارات متناسب با مفاهیمش است... نظریۀ فطرت غالباً از انسان به مثابۀ «دانه» استفاده کرده است؛ انسان چون دانۀ یک گیاه، در خود «استعداد» رسیدن به یک وجود کامل را دارا است و تنها کافی است تا از این دانه مراقبت شود تا به کمال خود برسد، و الا انحرافات، عارضی هستند ... اما استعاره ساختن برای طینت‌ها مشکل است؛ شاید یکی از انگاره‌های ممکن، انگارۀ انسان به مثابۀ «مسافر» باشد. 📚 بخش‌هایی منتخب از کتاب «انسان‌شناسی روائی: طینت یا فطرت» (در دست انتشار) ✍️ به قلم دکتر عطاءالله بیگدلی @Elm_Tamadon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلام امام حسین (ع) خطاب به نخبگان آن زمان: ▪️ خلاصه سخنان این است که شما باعث بدبختی مردمید ◽️ بخشی از خطبه نماز جمعه حضرت آیت الله خامنه ای | ۲۱ شهریور ۱۳۶۵ 🆔 @ofogh_tv