eitaa logo
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
1.5هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
9.2هزار ویدیو
583 فایل
✅ در این کانال مباحث مختلف و مهم پیرامون شناخت تمدن وعالَم #غرب، تفکر و فرهنگ، علوم‌انسانی، تمدن اسلامی، معارف مهدویت و تحلیل انقلاب اسلامی بر اساس فلسفۀ تاریخ و اندیشه ناب اسلامی ارائه می‌شود. @GhalbeSalimeSalman
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️ «فلسفۀ روش» را پیش از استنباط، تولید می‌کنید و «حکمت» را پس از استنباط 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: 🔸 «کار عقل بندگي در روش تعقل است. عقل، تنها در اين حوزه که «خودش را چگونه تسليم کند» مي‌تواند تلاش کند. تشيّع در روش به توليد عقل متعبّد ختم مي‌شود تا با آن بتوانيم به دنبال وحي برويم و در آن‌جا، به ، عرفان حکومتي و فقه حکومتی می‌رسیم.» 🔸 «فلسفۀ روش، ناظر به توليد روش تحقيق است. کاري که شما مي‌توانيد انجام دهيد اين است که روش تحقيق را توليد کنيد؛ پس از آن مي‌توانيد در حوزه تفقه ديني گام بگذاريد و «عرفان حکومتي، حکمت حکومتي و فقه حکومتي» (مکتب) را استنباط کنید. بدون تفقه ديني نمی‌توانید بسازيد. حکمت چيزي نيست که عقل بتواند آن را بسازد. اين‌که من «تعبد خودم در فهم» را قاعده‌مند کنم مقبول است، اما اين‌که مستقلاً همۀ نظام جهان را بفهمم مقبول نيست. به بيان ديگر، اينکه تأمل کنيم که خرد جمعي در مقام تحقيق را چگونه مي‌توان در خدمت اسلام قرار داد غير از اين است که مستقل از وحي به توليد حکمت بپردازیم.» 🔸 «فلسفه روش یا فلسفه چگونگی اسلامی، ريشه و پايه‌ای است که بر اساس آن مي‏‌توان «منطق تولی» را مطرح کرد و سه منطق «حجيت، معادله، اداره» را هماهنگ کرد و به تکامل رساند، اما «حکمت»، ذيل تفقه دينی قرار دارد.» 🔸 «به طور کلی، سه شاخصۀ «تعبد، عقلانیت، کارآمدی» روي همديگر، در هر دانشي، متناسب با خود آن دانش، هستند. در هر دانشي، هم «تعبد» به وحي ضروري است، هم «انسجام عقلاني» و هم «کارآمدي». منتها کارآمدي هر دانشي، متناسب با خودش است؛ مثلاً کارآمدي فلسفه فقه، در فقه است و کارآمدی فقه در حوزه عمل است و لازم نيست فلسفه فقه، کارآمدي مستقيم در حوزه عمل داشته باشد، يا کارآمدي روش تحقيق در تحقيق است نه در عمل؛ يعني از طريق علوم، ارتباط با عمل پيدا می‌کند. قيد تعبد به وحي هم در علوم مختلف، سطوح مختلفی پيدا می‌کند.» (منبع: از جلسات مختلف علمی) 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 انديشۀ استوارِ علامه سید منیرالدین حسینی اين بود که ما در حوزه‌هاي علمیه نیازمند سه رکنِ «حکمت حکومتی، فقه حکومتی و اخلاق حکومتی» هستیم. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «انديشۀ استوارِ استاد سید منیرالدین حسینی اين بود که ما در حوزه‌هاي علمیه نیازمند سه رکن «حکمت حکومتي، فقه حکومتي و اخلاق حکومتي» هستیم. گرچه معارف ما در حوزه فردي و نظري که عهده‌دار بازسازي اعتقادات و نگاه فردي انسان به جهان است، موفق است، ولی ازآنجاکه تاريخ به اين منزلت از قرب به ظهور نرسيده بود، سؤال بزرگان گذشته ما ضرورت و چگونگی تولید نرم‌افزارهای حکومتی نبوده است. پي‌ريزي اين سه رکن و ارتقاء نظام فکري شیعی، محتاج به تکامل روشي است که به‌وسيله آن تجزيه‌وتحليل مي‌کنيم؛ البته روشي که بر پايه و و باشد؛ نه بر پايۀ تأويلات حسي و روش‌هايي مثل ديناميسم قرآن، هرمنوتيک و... که عينيت را اصل قرار دهند و دين را بر آن پايه، تفسير و تحریف کنند. به‌عبارت‌دیگر، توسعه و تکامل و فرهنگ اسلامی محتاج به تکامل روش بر پايه «تعبد، قاعده‌مندي و تفاهم اجتماعي» است که مبناي در حوزه‌ها، همين است. سپس بايد اين روشِ تکامل‌يافته در اختيار محققان قرار گيرد تا به‌وسيله آن، در حوزة اخلاق حکومتی، و فقه حکومتي (فقه کلان و فقه توسعه نه صرفاً فقه خُرد) به تحقيق بپردازند. همچنین باید جديدي را سامان داد که به‌گونه ديگري مناسبات عالم را تفسير کند؛ هم کارآمدي داشته باشد و هم پيشفرض‌ها و نتايج آن هماهنگ با دين باشد. در محدودۀ اجرا نيز روش نبايد برخاسته از فلسفه‌هاي حسي باشد. گاهی ما در دفاع از دين، کوتاهی کرده‌ایم و گفته‌ایم که دين در حوزۀ «هست‌»ها و دانش‌ها دخالت نمي‌کند و دانش، اسلامي و غيراسلامي ندارد؛ از حضور دين در حوزه دانش عقب‌نشيني کرديم؛ نگفتيم که دين، عقل و حس را هدايت مي‌کند. ولی آنها (غربی‌ها) گفتند اگر شما به دانش‌هاي ما معتقد باشيد، دانش ما ارزش‌هاي خاص خود را مي‌آورد! ارزش‌هاي دینی شما سنتي، غیرقابل‌تحقّق و کهنه است! جسارت نباشد؛ ابوموسي اشعري از روی نفاق، اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) را عزل و معاويه را نصب کرد؛ ما از روي غفلت و کم‌توجهی، دين را از حوزه دانش‌ها حذف کرديم و طرفداران علوم سکولار غربي و شرقي از کرسي دانش خودشان ارزش‌هاي سکولاريته را نصب کرده و گفتند اين دانش سکولار، ارزش‌هاي سکولار را مي‌طلبد!» 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
🔵 یادآوریِ سیر پرونده فلسفه: 1⃣ معرفی آثار فلسفۀ روش 2⃣ معرفی اجمالیِ روش تحقیق هماهنگ‌ساز 3⃣ توضیح نحوۀ هماهنگیِ روش‌های سه‌گانه 4⃣ تبیین چیستی (به‌عنوان خروجیِ روش استنباط) و تفاوتش با 👈 در ادامۀ پرونده، مطالب دیگری درباره هماهنگی روش‌ها و نیز درباره هم‌رسانی می‌شود و سپس مطالبی درباره (که حکمت، جزئی از مکتب است)، هم‌رسانی می‌شود (5⃣) و در پایان، مطالبی درباره محاسن و خلأهای (6⃣) تقدیم خواهد شد. 🔵 بعضی از عناوین پرونده، تا کنون: ➖ فلسفۀ شدن یا پشتیبان و پشتوانه‌ای است برای جریان یافتن مبانی دینی در علوم و دانش‌ها. ➖ هماهنگیِ بین «معرفت‌های دینی و معرفت‌های علمی»، نيازمند هماهنگیِ روش‌ها و متدلوژی‌های آنهاست، و هماهنگیِ روش‌ها نیازمند فلسفۀ روش. ➖ ، نظام روش تحقیق را به‌گونه‌ای بازطراحی می‌کند که حضور و نقش‌آفرینیِ دین را در ساحت علم بپذیرد. ➖ قبل از تولید ، ابتدا باید فلسفۀ روشِ تحقیق درست کنید. ➖ حکمت بايد زيرمجموعه وحی قرار بگيرد. نبايد يک دستگاه موازی با دستگاه انبيا به نام فلسفه در عالم داشته باشيم. ➖ زمینه‌سازِ دستيابی به «اخلاقِ حکومتی، و فقهِ حكومتی» است. ➖ فلسفه (حکمت) در طول وحی است، نه در عرض وحی. ➖ را پیش از استنباط، تولید می‌کنید و را پس از استنباط. ➖ باید دامنۀ گسترش پیدا کند تا بتواند را هم پوشش دهد. ➖ تفقه دینی باید باشد. تفقه دینی باید تکامل پیدا کند و حکمت حکومتی و حکمت‌های مضاف به علوم را پوشش دهد و استنباط کند. 🔗 متن کامل پرونده (در حال ): 🌐 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
💥 «فلسفۀ_روش» غیر از «حکمت» است. 💥 به ما می‌دهد و روش تَفَلسُف به ما می‌دهد. 💥 روش تولید حکمت، روش استناد است. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: "بايد از شروع كرد. درواقع، نقطه شروع فلسفه، فلسفۀ روش است. بعد از فلسفه روش است كه شما می‌توانید فلسفه داشته باشد؛ یعنی اول بايد معلوم شود که روش صحیح تفلسف چيست؟ بعد از آن مي‌گوييد ما داريم تفلسف مي‌كنيم. بر این اساس می‌گوییم باید مبتني بر استناد به وحي درست شود. وقتی وارد روش استناد مي‌شويد، مي‌گوييد مبتني بر روش استناد بايد توليد شود (حكمت مستند به وحی). اين «فلسفه‌اي كه مستند توليد مي‌شود» غير از آن «فلسفه روش» است". 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 در حوزه‌ها نیازمند تکامل فقاهت هستیم تا و و را پوشش دهد. (تفقه جامع) 💥 وقتی فقه جامع یا نظام استنباط شکل گرفت، به‌تبع آن، نظام کارشناسی و نظام برنامه‌ریزی هم متحول می‌شود. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «در حوزه، ما نيازمند به سه چيز هستيم؛ «حكمت حكومتي»، «فقه حكومتي» و «اخلاق حكومتي». سخن اين نيست كه معارف ديني‌اي كه ما داريم اصلا به عرصه احكام اجتماعي پا نگذاشته است؛ در فقه اسلامی پاره‌اي از احكام اجتماعي را مي‌بينيد ولي اين غير از فقهي است كه بتواند كنترل عينيت را به عهده بگيرد و برنامه‌ريزي كلان و توسعه داشته باشد. يعني فقه ناظر به كلان اجتماعي و بالاتر، برنامه‌ريزي تكامل و توسعه اجتماعي، فقه کامل‌تری است. نمي‌خواهم بگويم «فقهي است مباين با اين فقه»! بايد هماهنگيِ بين عرصه‌‌هاي مختلف فقه و معارف ديني وجود داشته باشد، در دين‌ مي‌خواهيم ولي آنی كه ما الآن داريم اين است. در حوزه اخلاق هم همين‌طور است. اخلاقی كه ما تعريف كرديم، اخلاق فردی است. و همچنين حكمت‌مان. اين به معناي اين نيست كه دين، جامع نيست و ناظر به حكمت حكومتي و فقه حكومتي و اخلاق حكومتي نيست. جامعيت دين، غير از جامعيت معارف ديني است. هيچ عالم ديني‌ای ادعاي برابري بين فهم خودش و دين را‌‌ نکرده است، بلکه حجيت فهم خودش را به اثبات‌ می‌رساند،‌ می‌گويد «اين فهمی كه من دارم از دين، بين من و خدا، در عرصه‌اي كه من‌ مي‌خواهم عمل كنم است». ، غير از برابري است. ادعاي برابري، هيچ عالم ديني‌ای‌‌ نمي‌كند. حتي در فقه و احكام حقوقي كه مستندترين عرصه معارف ديني هستند، هيچ فقيه جامع‌الشرايطي ادعاي برابري‌‌ نمي‌كند، بلکه ادعاي حجيت در فهم‌ مي‌كند. بنابراين، ما مدعي هستيم و به همين دليل‌ مي‌گوييم كه بايد تفقه در دين، به شكل جامع‌تری انجام بگيرد و البته بر پايه يك روشی كه آن روش به حجيت رسيده باشد، نه بر پايه تكيه به عينيت. يعني از منظر تكامل ابزارْ به دين نگاه نكنيد، از منظر تكامل حجيتْ به فهم ديني نگاه بكنيد. و فرق بين تئوری‌های هرمنوتیکی يا ديناميزم قرآن و امثال اينها با اين نظريه، همين است كه در اينجا از منظر تكامل حجيت، به تكامل معرفت ديني نگاه‌ مي‌شود و بر محور ، و شكل‌ مي‌گيرد. اما در آن نظریه‌ها به عكس است، از منظر تكامل ابزار هست كه توسعه معرفت ديني اتفاق‌ مي‌افتد؛ يعني تكامل نياز، با يك مكانيزم جبري پيش‌ مي‌رود (با يك مكانيزمي كه تحت كنترل دين نيست)، اين تكامل نياز، تكامل ابزار و تكامل اطلاعات را‌ مي‌آورد. اين تكامل ارتباطات، در يك ديالوگ و تعامل، به تكامل معرفت ديني ختم‌ مي‌شود! لکن اين، تكامل معرفت نيست و معرفت را هم به حجيت‌‌ نمي‌رساند. بر پايه حجيت، بايد تكامل پيدا كند تا اين سه عرصه را پوشش دهد؛ كما اينكه وقتي فهم ديني به اين سه عرصه راه پيدا كرد و نظام استنباط شکل گرفت، بايد و اجرايي هم بر محور اين شكل بگيرند. آنگاه هماهنگيِ بين اين حوزه‌‌ها موجب‌ مي‌شود كه شما يك تخصصي داشته باشید كه كاملاً همديگر را تاييد‌ می‌كنند.» 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir