eitaa logo
کشکول ناب حوزوی
4.8هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
564 ویدیو
362 فایل
💥انتشار مطالب مهم و مغفول مانده علمی و حوزوی ✍ارتباط با مدیر(تبادل و تبلیغ و...)🔻 @Kashkoolenab ⚡فقط تبلیغ کانالهای مرتبط با طلبگی ، کتاب ، علما ، حوزه و امثالهم انجام می شود⚡
مشاهده در ایتا
دانلود
💥در میان علما افرادی که زیاد استاد دیده اند و یا با یک استاد مدت زمان زیادی درس خوانده اند قدرت تفکر ندارند! ✍استاد شهید : در ميان علما افرادى كه خيلى استاد ديده‏ اند، من به اينها هيچ اعتقاد ندارم. به همين دليل اعتقاد ندارم كه خيلى استاد ديده‏ اند، همان كه برايشان باعث افتخار است. مثلًا می گويند فلان كس سى سال به درس مرحوم نائينى رفته يا بيست و پنج سال متوالى درس آقا ضياء را ديده. عالمى كه سى سال يا بيست و پنج سال عمر يكسره درس اين استاد و آن استاد را ديده، او ديگر مجال فكر كردن براى خودش باقى نگذاشته؛ دائماً می گرفته، تمام نيرويش صرف گرفتن شده، ديگر چيزى نمانده براى آنكه با نيروى خودش به مطلبى برسد. مغز انسان، درست حالت معده انسان را دارد. معده انسان بايد غذا را از بيرون به اندازه بگيرد و با ترشحاتى كه خودش روى غذا می كند آن را بسازد. و بايد معده اينقدر آزادى و جاى خالى داشته باشد كه به آسانى بتواند غذا را زير و رو كند، اسيد ها و شيره‏هايى را كه بايد، ترشح نمايد و بسازد. ولى معده‏اى كه مرتب بر آن غذا تحميل مى‏كنند و تا آنجا كه جا دارد به آن غذا می دهند، ديگر فراغت، فرصت و امكان برايش پيدا نمی شود كه اين غذا را درست حركت بدهد و بسازد. آنوقت می بينيد اعمال گوارشى اختلال پيدا می كند و عمل جذب هم در روده‏ها درست انجام نمیگيرد. مغز انسان هم قطعاً همين جور است. در تعليم و تربيت بايد مجال فكر كردن به دانش آموز داده بشود و او به فكر كردن ترغيب گردد. ما در ميان استادهاى خودمان، آن استادهايى را می ديديم ابتكار دارند كه زياد معلم نديده بودند. آقاى بروجردى را اغلب ايراد می گرفتند كه كم استاد ديده، و از نظر ما حسنش همين بود كه خيلى استاد نديده بود. ايشان هم كم استاد نديده بود، ده دوازده سال استادهاى درجه اول ديده بود، هفت هشت سال نجف و سه چهار سال اصفهان استاد ديده بود. ولى نجفيها قبولش نمی كردند، می گفتند اين استاد كم ديده، مثلًا بايد سى سال استاد ديده باشد. و به همين دليل كه كمتر استاد ديده بود، ابتكارش از اغلب آن علما بيشتر بود، يعنى فكر می كرد. مسائلى كه مطرح كرده مسائلى است كه خودش فكر مى‏كرد، چون مجال فكر كردن داشت. به هر حال خيال نمی كنم اين مسئله جاى ترديد باشد كه در آموزش و پرورش، هدف بايد رشد فكرى دادن به متعلّم و به جامعه باشد. تعليم دهنده و مربى هر كه هست (معلم است، استاد است، خطيب است، واعظ است) بايد كوشش كند كه [به متعلّم و متربّى‏] رشد فكرى يعنى قوّه تجزيه و تحليل بدهد، نه اينكه تمام همّش اين باشد كه دائم بياموزيد، فرا گيريد و حفظ كنيد. در اين صورت چيزى نخواهد شد. تعقل همان فكر كردن است، نيروى فكر كردن خود شخص است كه‏ استنباط بكند، اجتهاد بكند، رد فرع بر اصل بكند. 📚تعلیم و تربیت در اسلام صفحه 19 ✅ کشکول ناب حوزوی🔻 🔴 @kashkolenab
📌 مشکله‌ی خبر زدگی 🔹در انتظار خبر جدید بودن یکی از خصیصه‌های قابل تأمل انسان است که نیازمند کنکاش وجودی است و شایسته است از چرایی آن پرسش شود و نمی‌شود به سادگی از کنار آن گذشت. 🔸مولانا در اشعاری از نسبت میان و سخن می‌گوید و معتقد است یک نوع رابطه وجودی و تکاملی میان این دو برقرار است: جان نباشد جز خبر در آزمون هر که را افزون خبر جانش فزون جان ما از جان حيوان بيشتر از چه زان رو که فزون دارد خبر 🔹حال این سوال مطرح می شود که آیا هر خبری چنین رابطه‌ای با جان آدمی دارد یا نوع خاصی از خبر موجب فزونی جان آدمی می‌شود؟ 🔸اجمالا باید گفت: اخباری چنین کارویژه‌ای دارند که راهبر انسان به حقیقت و وجود باشد چرا که جان آدمی از جنس وجود است و فقط امری که بهره‌ای از حقیقت داشته باشد و حکایت از وجود کند می‌تواند موجب اشتداد و فزونی جان شود و الا خبرهایی که نه بابی از وجود و حقیقت را می‌گشایند و نه راهی به معرفت حقیقی و وحدت بخش ندارند نه تنها موجب فزونی جان نیست بلکه موجب تکثر جان و پراکندگی وجود انسان می‌شود و او را از راه‌یابی به حقیقت جهان و جهان معنا باز می‌دارد. 🔹خبر در رسانه‌های خبری عصر گسست از وجود و وحدت و توجه به ماهیت و کثرت (مدرنیته)، دیگر آن معنای متعالی خبر و کارویژه‌های آن در جهان معنایی مولانا را ندارد و نسبتی با جان آدمی برقرار نمی‌کند بلکه فقط ابزاری برای گذران زندگی راحت‌تر و رقابت پر سودتر در بازار عرضه و تقاضا است. بنابراین با تولید انبوه کالا، تولید انبوه خبر هم برای تبلیغ بیشتر و بهتر کالاها لازم می‌شود و در نتیجه یافتن بهترین و ارزان‌ترین کالا متوقف بر رصد بيشتر اخبار روزمره است که طبیعتا روزمرگی و تکثر و تنوع و سطحی‌شدن بر انسان استیلا می‌یابد و از جان و حقیقت و وحدت و هویت باز می‌ماند. 🔸 خبر زدگی و اعتیاد به خبر یکی از ویژگی‌های عصر تجدد است. امری که علی‌رغم جذابیت و سرگرمی و منفعت آن با توجیهات مختلف سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، دامن بشریت امروز را گرفته است و او را از و اندیشه‌ورزی باز داشته است. 🔹این نکته بسیار جالب توجه است که حقیقت خبر که برای تنبه‌بخشی وخروج از غفلت و سطحی‌شدگی است می‌تواند به ضد خودش تبدیل شود و ابزار غفلت و سطحی شدن گردد و باب حقیقت را مسدود سازد و انسان را گرفتار امور غیر واقعی و مجازی کند. گسترش رسانه‌های دیجیتال و شبکه های اجتماعی را نمی‌توان خارج از تحولات معنایی عصر تجدد تحلیل و فهم کرد. 🔸 این نکته به معنای نفی خبر و ترک پیگیری مطلق اخبار و فرو رفتن در بی‌اطلاعی و سر در برف کردن نیست که خود دردی مضاعف است بلکه غرض تأمل و تفکر در خصیصه‌ها و رویه‌هایی است که عادی و ضروری تلقی می‌شوند و از تفکر و پرسش می‌گریزند. 🔹هدف پرسش کردن از ضرورت‌نماهایی است که انسان را از راه‌بابی به حقیقت و تعالی باز می‌دارند و گرفتار غفلت و روزمرگی‌ها کرده است. https://eitaa.com/hekmat121