هدایت شده از کتاب خوب📚
♨️شهر برای زندگی امثال من بهینه نیست. شهر راه خودش را می رود و گروه بزرگی در آن به آسایش بیشتر می رسند، هر چند گروه بزرگ دیگری در فشار قرار بگیرند. انسان شهر را می سازد ولی سپس این شهر که مثل موجودی زنده به انسان هجوم می آورد و انسان را به شکل دلخواهش در می آورد.
♨️و مگر آن ها که در برابر نیروی عظیم شهر و ماشین می ایستند تا کی و تا کجا توان مقاومت دارند؟
مقاومت ها به تدریج می شکند، به تدریج، در باتلاقِ ساکت و بی صدای استدراج.
♨️شهر ظرف استدراج است. تدریج چه خلقت دهشت آور و پیچیده ای است! خداوند می توانست تدریج را نیافریند ولی آفرید.
♨️تدریج جلوه مکر خداست و خداوند بهترین و سریعترین مکّار است.
سریع ترین مکّار است یعنی مکر هر مکّار دیگری در نقشه الهی جا می گیرد و به ضد خودش تبدیل می شود.
♨️شهر راه خودش را می رود و راننده نیز.
بی آنکه مهم باشد در روز چه کسانی را از کدام مبدا به کدام مقصد می رساند.
خود را سرنشین سیاره ای می بینم که بی اعتنا به اینکه در درونش هر کسی به کدام سو می رود، همگان را به مقصدی که هیچ کس نمی داند، حمل می کند.
🔃ارتداد
📙وحید یامین پور
🔞@ketabe_khoub
هدایت شده از کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب 📚
کتاب:خدابود و دیگر هیچ نبود
نویسنده: مصطفی چمران
موضوع:خاطرات شهید چمران
ناشر:بنیاد شهید چمران
اطاقهای مختلف، پناهگاهها، مخفیگاهها، کمینها... همه جا را بازدید کردم و از نقاطی گذشتم که خطر مرگ وجود داشت. یعنی در معرض تیر دشمن بودم، اما با صلابت تمام و سرعت کافی و ایمان محکم به پیش میرفتم. جنگندگانی که مرا نمیشناختند تعجب میکردند. آنها انتظار داشتند که من نیز مثل رهبران دیگر در اطاقی پشت میز بنشینم و به گزارشات مسئولین گوش فرادهم و بعد دستور صادر کنم...
اما میدیدند که من نیز دوش به دوش جنگندگان از هفتخوان رستم میگذرم و حتی بهتر از آنها ارتفاعات بلند را میپرم و سریعتر از دیگران موانع را طی میکنم... برای آنها که مرا نمیشناختند عجیب بود!
دستنوشته اردیبهشت 1346 در لبنان
کتاب "خدا بود و دیگر هیچ نبود" در واقع مجموعه تاریخ دار از دست نگاشته های شهید مصطفی چمران، بدون در نظر گرفتن موضوعی خاص است که فقط بر طبق زمان نگارش آنها دسته بندی شده است. آنچه در این نوشته ها نمایان است حرکت شهید چمران در طول زندگی خویش ( آمریکا، لبنان و ایران) در مسیر الهی و نشان دهنده حالات عرفانی و عاشقانه اوست.
این کتاب با مقدمه گردآورنده یعنی مهدی چمران آغاز می شود که در آن خلاصه ای از زندگانی شهید مصطفی چمران گنجانده شده است. در قسمت های بعد یادداشت های آمریکا، یعنی یادداشت هایی که در زمان تحصیل در آمریکا داشته است، دیده می شود.
#کتاب_خوب
@ketabe_khoub
هدایت شده از کتاب خوب📚
📚نام کتاب: بدون مرز
🖋نویسنده: هاشم نصیری
📑انتشارات: کتابستان معرفت
📓تعداد صفحات: ۳۱۸
📖توضیحات:
مهاجرت چمران ها به آن سوی مرزها نه به ماندن در غربت انجامید و نه بازگشت سرخوشانه به وطن را به دنبال داشت.چمران رفت و در کنار بالندگی اش دیگرانی را با خود همراه و همدل کرد.
«بدون مرز» قصه ای خیالی از سرگذشت بالیدن شهید مصطفی چمران و یاران اوست.از روزهای بلوغ علمی و عملی اش در آمریکا تا روزهای شلوغ بتیم نوازی و نبردهای پارتیزانی در لبنان . بدون مرز همزمان از زاویه دور و نزدیک از چمران علم و عمل قصه می گوید.
📗📘📙
@ketabe_khoub
📚نام کتاب: " روی ماه خداوند را ببوس"
🖋نویسنده: مصطفی مستور
📑انتشارات: مرکز
📖توضیحات:
این کتاب با محور قراردادن شخصیتی که سابقاً مذهبی بوده و حالا به خداوند شک کرده موضوعاتی چون تقدیر و مشیت الهی، مرگ و عشق را بررسی می کند و داستان زندگی مردی است که در کیستی و چیستی خود و خدا دچار شک شده و در واقع داستان انسانی در جستجوی معنا است.
🔸
گره خوردن سه مفهوم مرگ، عشق و ایمان و درگیری ذهنی - عاطفی آدم های داستان با این سه مفهوم، فضای داستانی خاصی را تولید کرده که در جذب مخاطب برای این کتاب بسیار تأثیر داشته است.
«روی ماه خداوند را ببوس» به نوعی در حد فاصل داستان های عامه پسند و داستان های روشنفکرانه خاص پسند قرار دارد. زبان و شیوه پرداخت داستان نه به دشوار نویسی و خاص پسندی کشانده می شود و نه به سطحی نگری و بی مایگی ادبی متمایل است. شاید استقبال بسیار خوبی که از این کتاب شده مدیون حفظ همین موازنه و حرکت در حد میانه است.
#رمان
📗📘📙
@ketabe_khoob