ا❁﷽❁ا
🔰#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🌹شهید مهدی زین الدین:
هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد میکنند!
📖عباس شنیده بود که قرار است ابوالفضل را هم اعدام کنند. عباس او را میشناخت و میدانست که اهل این کارها نیست. اما میگفتند ابوالفضل هم توی طرح براندازی نظام شرکت داشته و با عاملان اصلی کودتا برو و بیا داشته. غم به یکباره توی دل عباس جا گرفت. عباس با خودش فکر کرد: «اگه با هر بهونه دیگه ای عزلمون میکردن، حرفی نبود؛ اما اینکه توی کودتای نقاب... » فکرش را ادامه نداد. داد زد: «عروسجون! زنبیل رو بردار، بریم یه جای دبش واسه زندگی پیدا کنیم.» افسانه گفت: «نون و پنیرمون آماده است».عباس خندید و گفت: «همون تا آخر زندگیمون بسه».میخواست مدتی بروند ابرجس زندگی کنند. پس از خلبانی، باغبانی انتخاب ا ولش بود. از همان کودکی با درختها و دانه ها دوست بود.
شهید #عباس_اکبری
📙 #سر_به_هوا
🖋 #اکرم_الف_خانی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/133122
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
🥇 نامزدهای چهارمین دوره جایزه #کتاب_سال_جوانان اعلام شد.
📚#سر_به_هوا به قلم #اکرم_الف_خانی از #انتشارات_کتاب_جمکران در بخش نثر معاصر
برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/133122
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا
🔰#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🌹شهید مهدی زین الدین:
هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد میکنند!
📖#مربی مکثی کرد و بعد فریاد زد: «کی داوطلب اولین پرشه؟»
عباس جلو رفت؛ سفت وسخت و آماده. طناب #چتر را به پشت #جیپ بسته بودند. جلیقه چتر را به خود بست و مطابق آموزشها، اتصالات چتر را چک کرد.
جیپ حرکت کرد. باد توی چتر افتاد. عباس یک متر از روی زمین ارتفاع گرفت و خندید.
چتر تا صد متر بالا رفت و طناب کاملاً عمود بر زمین قرار گرفت. جیپ، طناب را رها کرد. چتر با سرعت زیاد پایین آمد. عباس پاهایش را جمع کرد و نزدیک زمین، خودش را مچاله کرد. با پا روی زمین فرود آمد و مَلق زد. سریع قلاب را باز کرد تا چتر بیش از این او را روی زمین نکِشد. همه برایش دست زدند.
_آفرین اکبری! به این میگن عکسالعمل سریع! این هم اولین تمرین لندینگ...
بقیه نیروها هم جرئت پیدا کردند و جلو رفتند.
شهید #عباس_اکبری
📙 #اکرم_الف_خانی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/133122
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا
🔰#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🌹شهید مهدی زین الدین:
هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد میکنند!
📖#عباس دست گذاشت روی لبۀ تخته و به بابا نگاه کرد؛ به ماله دست گرفتنش، به رمقی که کشیدن هر ماله از جان او میگرفت، به سفیدیها که چه خوب بلد بودند لکهها را قایم کنند؛ و به این فکر کرد که چطور دفعۀ بعد، خودش ماله دست بگیرد. میخواست #اوستا شود. باید پول جمع می کرد. میدانست نشستن سر کلاسی که دلش برایش غنج میرفت، به این مفتکیها نیست. عباس پا تند کرد. شاقول را به بابا داد. بشکه ز یر قدمزدنهای بابا لق خورد. عباس سریع دست گذاشت روی لبۀ تخته. شاقول اینطرف و آنطرف میرفت. یک جای کار خراب بود. بابا میدانست عباس در همین یکربع تماشا، اوستا شده است. عباس گفت: «بابا! کار، کار خودمه. این دیوار رو بسپار به خودم».
خلبان شهید #عباس_اکبری
📙 #سر_به_هوا
🖋 #اکرم_الف_خانی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/133122
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا
🔰#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🌹شهید مهدی زین الدین:
هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد میکنند!
📖پچپچهای ریزودرشت، کنار گوش #عباس شروع شد.
- به مولا قسم، برات پاپوش درست کردن. شنیدیم #عباس_دوران رو هم تعلیق کردن؛ آخه چرا؟ این چه وضعشه؟
- چقدر گفتم ریشت رو سهتیغه نکن عباس؛ اهمیت ندادی...
یکی از مردها گفت: «عباس! تو رو که روی هوا میزنن؛ بذار برو به خدا!» دیگری نوک بینیاش را خاراند، زانویش را توی شکمش فرو برد و سرش را جلو داد.
- شوخی که نیست؛ #خلبان درجه یکشون رو اخراج کردن. من جای تو باشم، از این مملکت میرم.
بچهها دم گرفتند و یکییکی حرفهای همدیگر را تأیید کردند.
- همین الآن #آمریکا دنبال نابغههایی مثل تو میگرده.
- تو چراغ سبز نشون بده، برات دعوتنامه میفرستن.
- قَدرت رو نمیدونن عباس! پاشو از این مملکت برو.
عباس نمکدان را برداشت و پاشید روی خیار. از ته خیارگاز زد و گفت: «#عباس_قمی، ماله دستش میگیره میره بنایی، بست میشینه جلوی درِ حرم، سیگار میفروشه، اما از #ایران نمیره.»
خلبان شهید #عباس_اکبری
📙 #سر_به_هوا
🖋 #اکرم_الف_خانی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/133122
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا
❄️برشی برفی از کتاب #سر_به_هوا
📖#عباس با سرمایی که از دَرزهای پتو عبور می کرد و توی مغز استخوانش می نشست، بیدار شد.هر چه خودش را مچاله میکرد فایدهای نداشت. بابا را دید که او هم در خودش مچاله شده بود. آسمان پنجره سفید بود. بلند شد و پشت پنجره رفت. چشمانش را مالید. همه چیز شفاف شد. همه جا سفید بود. تکههای بزرگ #برف مثل خالی کردن پنبه های تشک بر سر #قم میبارید.
عباس از جا پرید. کلاهش را به سرش کشید و رفت توی کوچه. بچههای پامنار با اولین دانه برفی که روی زمین نشسته بود چشمانشان را باز کرده بودند و یکی یکی توی کوچه میآمدند.
🍉#برشی_از_کتاب
📘#سر_به_هوا
🖋#اکرم_الف_خانی
برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
🔗https://ketabejamkaran.ir/133122
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
🔆روایتی داستانی از زندگی شهید سرلشکر خلبان #عباس_اکبری
📣کتاب #سر_به_هوا به چاپ دوم رسید.
🖋نویسنده: #اکرم_الف_خانی
👨👩👧👦رده سنی: #بزرگسال
📚قالب کتاب : #رمان
📖تعداد صفحه : 228 صفحه
📔نوع جلد : شومیز
💰 قیمت پشت جلد: 95.000 تومان
🎁 قیمت با تخفیف ویژه: 85.500 تومان
برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/133122
📚#تجدید_چاپ
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
27.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹ببینید: معرفی کتاب #سر_به_هوا در برنامه کتاب یک شبکه 1 سیما
📚از زبان نویسنده اثر: خانم #اکرم_الف_خانی
📙 #سر_به_هوا
🖋 #اکرم_الف_خانی
برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/133122
📡 #کتاب_جمکران_در_رسانهها
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا
🔰#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🌹شهید مهدی زین الدین:
هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد میکنند!
📖عباس قطعهها را روی زمین ریخت. نگاهی سریع به آنها انداخت و اجزایشان را بههم وصل کرد.
- یااباالفضل! تفنگه؟ الکیه؟
عباس تفنگ را بهسمت معصومه گرفت.
- دستها بالا! بگو اون نامههای عاشقانه رو کی برات میخوند؟ معصومه که اول ترسیده بود، خندید.
- داداش؟! بیشوخی الکیه؟
- نه، نگاه کن؛ شکاریه؛ آخرین مدل.
- برای چی آوردی؟
- برای تقی کلاهمال آوردم.
- نگفتی خطرناکه؟
- عباس یعنی شیری که شیران دیگر از آن میگریزند.
- مگه تقی تفنگ نداره؟
- تفنگش خوب کار نمیکنه، قدیمیه؛ حیوون نیمهجون میشه، گناه داره. این چند روز خونۀ تو بمونه تا تقی رو پیدا کنم، بهش بدم...
شهید #عباس_اکبری
📙 #سر_به_هوا
🖋 #اکرم_الف_خانی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/133122
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
🌹#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🔰مقام معظم رهبری:
یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست.
👨🦳بابا مثل همیشه، آنقدر غرق در سکوت آمده بود که عباس متوجهش نشده بود.
⛲سر حوض نشسته بود و گچهای کنارۀ ناخنهایش را میشست. گچها به این راحتی کنده نمیشدند. میخ زنگزدهای که روی لبۀ حوض بود را برداشت و گچها را تراشید.
🙍🏻♂️عباس رنجهای پدرش را میشناخت. رنج مثل گچِ خشکشده روی موهای دست بابا بود که باید کنده میشد، تراشیده میشد؛ و دل عباس، با هر خراش میسوخت.
💠رفت کنار بابا، مشغول وضو شد و گفت: «علی اکبر گفت فردا که کُشتهکاری داریم، من باید بیام. فردا هم جمعهست، خیالم راحته.»
🌹شهید #عباس_اکبری
📙 #سر_به_هوا
🖋 #اکرم_الف_خانی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/133122
📗📗📗📗📗
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
#نشست_ادبی
📣واحد آفرینشهای ادبی کانون و پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان هرمزگان برگزار میکند:
✅ نشست ادبی «اهمیت تحقیق و سفر در داستاننویسی»
✨همراه با جشن امضای کتاب #سر_به_هوا با حضور نویسنده کتاب خانم #اکرم_الف_خانی
🕟 زمان: یکشنبه ۱۱ آذرماه ساعت ۱۷
🏢 مکان: بندرعباس، اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
📚برای تهیه کتاب #سر_به_هوا کلیک کنید👇
🛒
https://ketabejamkaran.ir/133122
📙📙📙📙📙
✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
🌹#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🔰مقام معظم رهبری:
یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست.
🥺عباس که راه افتاد؛ ننه کاسه آب را پشت سرش پاشید. چشمهای ننه دلتنگ بود. عباس گفت: پنجاه و دو، پنجاه و سه، پنجاه و چهار، ننه جون فقط سه سال! چشم به هم بزنی، سال ۵۴ تموم شده و ستوان شدم و اومدم قم. ننه زهرا اشکش را سر مژههایش نگه داشت. عباس که راه افتاد، کاسه آب را پشت سرش پاشید.
🌹شهید #شهید_عباس_اکبری
📘#سر_به_هوا
🖋#اکرم_الف_خانی
✨برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/133122
📗📗📗📗📗
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran