eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.6هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2هزار ویدیو
122 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢نگرانی (عج) برای 📜 پسرعموی پدرش بود. خودش نیز از علمای مورد توجه (عج) بود. اولین سفری بود که به داشت. آقاى برای استقبال از سيد عبدالهادى راهی شده بود. در تهران خواب مى‌بيند امام زمان(عج) نگران و پريشان‌اند. از علت ناراحتی پرسیده بود. امام از خطری که هواپیمای حامل سید عبدالهادی را تهدید می‌کرد خبر داده بود. هواپيما دچار خطر شده بود، ولى بالاخره نجات يافته و به سلامت به تهران رسيده بودند. آقاى شمس آبادى با خوش‌حالی به استقبال سید عبدالهادی شتافته بود. یادش آمد روزی که در از پرداخت شهریه سید عبدالهادی معذور شده بود شبش امام زمان(عج) را در دیده بود که خطاب به او گفته بود: اين كارى كه براى ما مى‌كردى، ترک كردى؟ پرسیده بود چه كارى؟ فرموده بود: پرداخت شهريه آقاى سيد عبدالهادى! ♻️برگرفته از: 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/119349 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🚨 📙 🖋 📚کتاب درصدد بیان و روایت انحرافات فعال در و بررسی آن‌هاست. 📖نویسنده این کتاب تعریفی از ، عرفان‌های نوظهور و معنویت و ویژگی‌های آن‌ها ارائه داده و سپس به معرفی جریان‌های عمده مدعی در ایران پرداخته است. 📗از جمله آن‌ها می‌توان از ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، و... نام برد. 📕این کتاب اهداف، جامعه هدف، شیوه اثرگذاری و ابزارهای تبلیغی آن‌ها را بیان کرده تا بتواند یاری‌رسان و برای آگاهی دادن به جامعه و نجات آنان و همچنین باشد. برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🛒https://ketabejamkaran.ir/145896 📕 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🚨 📙 🖋 🖌 📚کتاب رمان طنزی با موضوع زندگی است. این رمان خاطرات روزنوشت فرزند نوجوان صدام است که درباره حمله پدرش به ، ارتباط او با ، حمله او به و نهایتا، حمله به صحبت می کند و با زبان همه چیز را می گوید و از جنایات پدرش پرده برمی‌دارد. 📖 این رمان که مناسب و است، به قلم و با قلمی جذاب و شیرین وقایع تاریخی را بیان می‌کند. برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🛒https://ketabejamkaran.ir/145901 📕 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🔥 🔺چرا ظالمین از حوادث نجات می‌یابند ولی مخلصین به شهادت می‌رسند؟ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🚨 📙 🖋 🖌 📚کتاب داستانی جذاب و خواندنی دارد. بیایید با هم به سفر کنیم. در تلاش است تا با سرهم‌کردن ناقص پدرش، او را که در زمان گم شده، پیدا کند. خود هم گم شده. جایی هزاران کیلومتر دورتر از سرزمین مادری‌اش، با بیماری سختی دست‌وپنجه نرم می‌کند و نجاتی برای خودش نمی‌بیند. مادربزرگش از نزد او می‌رود و این آغاز ماجراجویی است؛ ماجراجویی با و مادربزرگی که او را با عالمی دیگر آشنا می‌کند. برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🛒https://ketabejamkaran.ir/149591 📕 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
⁉️ مگر برای مردان خدا بن‌بست و ناامیدی هست؟ 🗓 چند روز دیگر یک سال می‌شود. یعنی 365 روز می‌گذرد از شروع یک طوفان. . موجی که شروع شد تا در هر بار جَزرش یک مشت زباله را بیرون بریزد از صف انسانیت و با هر مَدّش یک مشت انسان را بیاورد به سمت درست تاریخ. در این 365 روز جنایتی که هرکدامش برابر است با یکی از جنایات طول تاریخ، چشم امیدمان به مردانی است صورت پوشیده با چفیه‌ که از دل تونل‌هایی در دل زمین بجوشند و یورش ببرند به خناس‌ترین زادۀ و . ‼️ تونل‌هایی که با تمام دبدبه و کبکبه و همه تجهیزات و تکنولوژی‌های پیشرفته و به‌روزش نتوانسته پی به وجودشان ببرد و ردی از آن‌ها بیابد تا مانع نزول نجم‌های ثاقب بشود بر پیکرۀ نجس و آلوده‌اش. تونل‌هایی که اگر رد تاریخی‌اش را بزنی ریشه‌اش در همین خاک خودمان پیدا می‌شود. در روزهایی که رزمنده‌های ما پنجه فشرده بودند بر گلوی یکی از دیکتاتورهای تاریخ و با ابدعات و نوآوری‌ها و عزم‌های پولادینشان سدی شده‌ بودند درمقابل جنگی جهانی که همه جهان برضد کشور عزیز و تنهایمان علم کرده بودند. آن روزها ما تنها بودیم با حداقل‌ترین تجهیزات مادی. اما مگر برای بن‌بست و ناامیدی هست؟ ❄️بیایید از روزهای مهر سال 1403 برویم به آخرین روزهای سرد اسفند سال 1360. برویم کنار رود . برویم داخل سنگر فرماندهان عالی . عملیاتی در پیش است اما موانعی بر سر راه است. وجود رودخانه و باتلاقی بودن زمین، میدان‌های مین گسترده، برتری دید دشمن که اجازه به‌کارگیری گسترده نیروها و انجام وسیع را نمی‌دهند. شما باشید چه کار می‌کنید؟ چاره کار کجاست؟ یا راهی خواهم ساخت یا راهی خواهم یافت. ⛏ راه روی زمین بسته است، زیرِزمین که بسته نیست. همین ایده فرماندهان باعث می‌شود بروند سراغ و کلید عملیاتی مخفی و محرمانه زده می‌شود تا بدون اینکه خودشان بدانند زمینه‌ساز بزرگ‌ترین فتح رزمنده‌های اسلام بشوند و نامشان در تاریخ ثبت بشود و بشوند الگوی آینده و برای روزهای معاصر ما. 📚 سرپرستی این کار به عهده استادکار مقنی‌های میبد می‌افتد تا با گروه‌های مخلصش و کار شبانه‌روزی و به‌شدت محرمانه حدود ۴۶۰ متر کانال حفر کنند، آن هم زیر گوش تیز . همین موضوع انگیزه‌ای شده است برای ، نویسنده حوزه کودک و نوجوان تا از این حماسه ناگفته داستانی بنویسد و نمونه موفقی از تلفیق حادثه‌ای واقعی و در عین حال اثری ادبی و درام خلق کند و یک فیلمنامه آماده برای فیلم‌سازان بسازد. کتابی در 163 صفحه که خواندنش نهایتاً سه ساعتی طول بکشد اما ما را با بخشی از تاریخ ایثارگری‌های هم‌وطنانمان که حقی بر گردنمان پیدا کرده‌اند آشنا می‌کند. 📘 قصه است برای آدم‌هایی که می‌خواهند نقبی بزنند به اعماق وجودشان و با اعتکاف در معبد دل، خودشان را از عمق تاریکی‌ها به بلندای آسمان پرواز دهند. به‌تازگی خبر نوشتن بر به افتخارات این کتاب اضافه کرده است. باشد که انگیزه‌ای بشود برای همه نویسندگان تا گنج‌های را از زیر خاک خاطرات ذهن‌های افراد بیرون بکشند و درباره‌اش بنویسند تا برای فرزندان این آب و خاک بازگو بشوند و باقی بمانند. 🌷 چه خوب گفت که ما قله است، و دامنه. برگردیم به همین روزهای باقی‌مانده به سالگرد و روزهای غم‌انگیز شهادت . کدام‌یک از ما حاضریم مثل غلام‌حسین رعیت‌ها چند ماه طی کار شبانه‌روزی در محیطی به‌شدت شرجی که راه نفس را سد کند و پر از گرد و خاک که تبدیلمان می‌کند به مجسمه‌های گلی برای نجات مردم و سرزمین‌مان تلاش کنیم؟ در روزهای و آسایش حرف‌های گنده‌گنده سیاسی زدن و نظریات سیاسی دادن و رد کردن عملکرد این و آن ملاک نیست، وقتی کوس جنگ نواخته بشود آن زمان است که مرد از نامرد شناخته می‌شود و مشخص می‌شود چه کسانی واقعاً پای اعتقادات و ارزش‌ها می‌ایستند و از جان و مال دیگران می‌کنند. مثل همین روزهای امروز ما که یک عده رجزگوی فضای مجازی‌اند و یک عده در تونل‌های زیرزمینی برای نجات جان زنان و کودکان سرزمینشان خواب و آسایش را بدرود گفته‌اند. ✍🏻 از: 📚کتاب: 🖋 نویسنده: 📜جدیدترین اثر تقریظی برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/115929 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
و بدانند نسبت به آنچه که در مقابل و انجام می‌دهند قطعاً دریافت خواهند کرد. 👊🏻 12 آبان 1403 - در دیدار با دانش‌آموزان و دانشجویان ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
⁉️ فکر می‌کنید فقط با دین مشکل داشته؟ ❌نه بی‌نوا به همه چیز ملت کار داشته و به فکرشان بوده است. با این قسمت کوتاه همراه شوید تا فقط یک گوشه‌اش را ببینیم... 2️⃣ قسمت دوم : باستان‌شناسان دلسوز! ⛔️ 😁رضاشاه دستور داد گروه‌های فرانسوی، آلمانی، و آمریکایی به و نقاط تاریخی کشور بروند و حفاری‌های انجام دهند. او منتظر ماند تا آن‌ها یافته‌های خود را در قرار دهند. 😤باستان‌شناس‌های خارجی به خصوص فرانسوی‌ها از آنجایی که احساس می‌کردند ممکن است نگهداری برای ایرانیان سخت و طاقت‌فرسا باشد از روی خیرخواهی(!) آثار ملی ایران را به کشورهای خود بردند. 😏رضاشاه که دید این بندگان خدا قصد خیر دارند به روی مبارک شاهنشاهی‌اش نیاورد. به این ترتیب آثار باستانی ایران موزه‌های کشورهای غربی را پر کرد!!! 📘برشی از کتاب به قلم برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/117917 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
👀 در مورد این قسمت چیزی نمی‌گویم! 📛شما فقط ببینید با ان‌همه بی‌لیاقتی چقدر شرافت داشته نسبت به ! 4️⃣ قسمت چهارم ℹ️این قسمت: رضا قلدر نفتی می‌شود! 🤯کشمکش بر سر مساله بین دولت و ادامه داشت تا زمانی که بر تخت سلطنت نشست! بعد از آن بود که خیال راحت شد. آنها برای تغییر قرارداد به نفع خود برنامه دقیقی داشتند که مو به مو اجرا کردند. 😏انگلیس می‌خواست چند بند از قرارداد را تغییر دهد. طبق قرار داد قبلی دولت ایران می‌توانست برای شرکت انگلیسی دردسر درست کند. مثلا بپرسد نفت ایران را به چه قیمتی در بازار جهانی می‌فروشند؟ هر چند در ظاهر به نظر می‌رسد این حق مسلم ایرانی‌هاست که از چگونگی فروش نفتشان باخبر شوند اما انگلیسی‌ها چنین نظری نداشتند. 🙄ابتدا به رضاشاه وعده پول زیادی دادند. می‌خواستند به جای آنکه قیمت نفت را هر سال محاسبه کنند پولی بدهند و خود را خلاص کنند اما همین را هم عملی نکردند. 😶رضاشاه را برای مذاکره با شرکت فرستاد. آنان هر پیشنهاد معقولی از طرف ایران را رد کردند. این اقدامات رضاشاه را عصبانی و کلافه کرد. بنابراین قرارداد دوسویه نفت را داخل بخاری انداخت و به مردم ایران دستور داد شهرهای کشور را چراغانی کنند و جشن بگیرند. دولت انگلیس که انگار منتظر چنین عملی بود از ایران به دادگاه بین المللی ژنو (سازمان ملل فعلی) شکایت کرد. 📘برشی از کتاب به قلم برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/117917 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
5️⃣ قسمت چهارم ♻️قسمت دوم از ماجرای «رضا قلدر و نفتی شدنش» 🧐تیم ایران با ادله خود راهی شدند. ازآنجایی که افراد تیم دوستان نزدیک بودند ماجرا در ژنو به نفع ایران پیش نرفت. 😠شاه ایران فقط برای قلدر بود. از انگلیس‌ها می‌ترسید. همین ترس باعث شد در جلسه حل اختلاف مجدد با کمپانی شرکت کند «شما مردمانی دلسوز و وطن پرست هستید اما تنها نقصی که در کارتان می بینم این است که فقط از دیدگاه منافع خودتان نزدیک شده اید که مستوجب قدردانی است اما نتیجه‌ای عاید نمی‌کند. من رموز را بهتر از شما میدانم و تشخیص می‌دهم حفظ روابط حسنه میان ایران و انگلیس تا چه حد از نظر آتیه کشورمان مهم است» البته این تفسیر سفیر انگلیس از جلسه است. 😓 حتما این‌همه صحبت نکرده است. رضاشاه در تبلیغاتش را برای دادن امتیازهای متعدد به بیگانگان به باد انتقاد می‌گرفت. نتیجه این انتقادها این شد که قرارداد جدید از شکل امتیازنامه به شکل استعمارنامه تغییر هویت پیدا کرد. 😏کمپانی هرچه میخواست به دست آورد و دولت هرچه میتوانست از دست داد. البته برای حفظ ظاهر یک بند جدید مثلا به نفع ایران هم تصویب کردند. طبق بند جدید مساحت اکتشاف برای کمپانی محدود شد. کمپانی دیگر نمیتوانست در سیستان و بلوچستان یا کردستان که نفت نداشت اکتشاف کند!! این ضایعه مصیبت بار را به به شرکت نفت انگلستان باید تسلیت گفت. 📘برشی از کتاب به قلم برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/117917 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
❌ با ماجراهای که خیلی حرص نمی‌خورید؟ 👀 هنوز تازه اصل ماجراها مانده... 5️⃣ قسمت پنجم ℹ️این قسمت: از بپرسید یک فرسخ چند متر است! 😳ترک‌ها بعد از فروپاشی امپراطوری‌شان به یک کشور کوچک حاشیه‌ای تبدیل شدند و تلاش کردند برای خودشان اعتباری کسب کنند. دست گذاشتند روی و مدعی مالکیت بخشی از ایران شدند. 🤯در نهایت ایران با دادن بخشی از سرزمین خود یعنی توانست را از ادعای مالکیت بر بخشی دیگر از سرزمین خود یعنی منصرف کند. تکرار می‌کنم با دادن بخشی از حق خود از بقیه حق خود دفاع کردیم! 🤬 از این قرارداد به شدت سودمند! آنقدر راضی و خشنود بود که صلاح دید واسطه حل اختلاف ایران و افغانستان شود. با رای ترک‌ها 160 فرسخ از خاک ایران یعنی دشت ناامید و چکاب به واگذار شد. 160 فرسخ! 😤رضاشاه در اظهار نظری گفته بود : «ارزش این منطقه چه به لحاظ سوق الجیشی و چه از نظر وجود مراتع برای دام‌ها بدان پایه نیست که همسایه ناراضی باشد.» 🤔چگونه یک انسان عاقل و بالغ می‌تواند به چنین تحلیل ابلهانه‌ای برسد؟ نفهمد یک فرسخ دقیقا چند متر می‌شود؟ گزینه 1: معنای کلمه سوق الجیشی رانفهمد. گزینه 2: برای خاک ایران اهمیتی قائل نباشد. گزینه3: همه موارد!!! 📘برشی از کتاب به قلم برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/117917 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🔴 حالا که یک سازمان برای خودش در ایران دست و پا کرده بود () وقتش بود از هول حلیم توی دیگ بیفتد و دیگر خاک را هم ببلعد. 📛 پس محمدرضا معطل نکرد و موافقت نامه ها را بی معطلی امضا کرد. 7️⃣ قسمت هفتم ℹ️این قسمت: پهلوی به بفرما می‌زند! 😏دوستی با آمریکا برای ملت ایران سود زیادی داشت. هرچند ملت متوجه نبودند! 😅محمدرضا هرچه فکر کرد نتوانست سودی را که از طرف آمریکایی‌ها به ملت ایران رسیده بود پیدا کند پس دست از فکرکردن پیرامون این موضوع بی اهمیت و پوچ برداشت او به اولین روزی فکر کرد که اجازه ورود مستشاران آمریکایی را صادر کرده بود. 😁آذر 1321 برای اولین بار فرماندهان مهندسی ارتش آمریکا وارد ایران شدند. این 30 هزار نفر خدای نکرده نیروهای اشغالگری نبودند که از خاک ایران برای مقصود خود استفاده می‌کردند. اگر چنین فکری به سرتان زده است مدیون محمدرضاشاه پهلوی خواهید شد! 🤯همان سال دولت ایران از آمریکا درخواست کرد گروهی را برای بهبود شرایط ژاندارمری به ایران بفرستد. ماجرا به اینجا ختم نشد. آب و نان و نفت ایران به مذاق آمریکایی‌ها خوش آمده بود و تمایل داشتند بیشتر از قبل وارد ایران شوند موافقت نامه‌ای بین دولت های ایران و آمریکا منعقد شد. 😠طبق این موافقت نامه هیئتی 30 نفره از افسران و درجه داران و متخصصان ارتش آمریکا هم وارد ایران شدند. 📘برشی از کتاب به قلم برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/117917 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran