ا❁﷽❁ا
⛔️ کودک کشی مقابل چشمان مادر! #رسم_فرعون
✈️ بیاید یک #سفر_در_زمان داشته باشیم. حداقل تخیلش کنیم.
🗿حتی تخیلش هم هیجانانگیز است. چشمهایمان را ببندیم و برویم سالهایی خیلیخیلی دور، به سرزمینی پر از عجایب. پر از ساختمانهای عظیم و غولپیکر با پیکرتراشیهای عظیمالجثه. به #تمدنی_قدرتمند و یکپارچه و سرشار از هنرهای درخشان معماری، پیکرتراشی و جواهرسازی و غیره. تمدنی در نهایتِ شکوه و زیبایی مربوط به حدود سههزار سال پیش از میلاد #حضرت_مسیح. حالا وارد #قصر_پادشاه این سرزمین بشویم. پادشاهی بسیار قدرتمند که شکوه سلطنتش باعث شده مردم او را فرستادهای از آسمان بدانند و او هم خودش را خدای مردمش بداند.
👑حالا تصور کنید که شما #ملکه زیبای این قصر هستید.
🧕🏻ملکهای مهربان، نجیب، بااصالت و از خاندانی بزرگ و #مؤمن و درعینحال خسته از جوّ جاهطلبی و قدرتطلبی درباریان و جوروستمشان به مردم. در این سالهای اخیر هم کاسه صبرتان لبریز شده از خونریزیهای پادشاه که بهخاطر خوابی که دیده، پایههای تخت سلطنتش را لرزان حس کرده، و دستور داده تا تمام #کودکان_بی_گناه پسر در حکومتش کشته بشوند. تاریکی و خونریزی، تمام سرزمین کنار #رود_نیل خروشان را پر کرده بهقدری که بوی خون تا دالانهای قصر موج زده است.
👶🏻اما در همان روزهای خونین، #پسرکی_گندمگون با موهایی مجعد داخل سبدی در تلاطم رودخانه به سمت شما حرکت میکند تا نوری باشد برای قلب درهمفشردهشده شما از غمهای این روزهای #کودک_کشی. این کودکِ چندروزه آبآورده را از آب میگیرید و با در آغوش کشیدنش تمام آرامش دنیا در دلتان جای میگیرد و مصمم میشوید تا نگذارید #پادشاه حداقل این یک کودک را بکشد. بهسختی و با چنگ و دندان در مقابل این پادشاه #مقاومت میکنید تا دل سنگش را چون موم نرم کنید.
✅خب دیگر تا حالا حتماً حدس زدید که دارم درباره چهکسی صحبت میکنم و دعوت کردم خودتان را جای چهکسی بگذارید. بله دارم درباره #بانو_آسیه یکی از چهار بانوی برگزیده عالم و #ملکه_شهیده ای صحبت میکنم که در زمانهای بسیار دور از ما زندگی کرده است اما در قالب کلمات کتاب #جواهر_مصری زنده شده است تا روایتگر روزهای سخت زندگیاش در دربار مغرورترین و ستمگرترین #فرعون تاریخ مصر باشد. و از روزهایی بگوید که دل سپرد به موسای چندروزه، از روزهایی که قلبش را تسکین داد به ایمان به #خدای_موسی و از روزهایی که در جلوی چشمانش، همسرش، مؤمنان به آن خدا را با شکنجههای وحشتناک میکشت. از روزی که صبرش تمام شد و ایمانش را در آن ظلمات فکر و اندیشه آشکار کرد و از خدا خواست تا خانهای در کنار خودش برای او در #بهشت فراهم کند بهسبب تحمل شکنجههایش بهدست فرعون.
😰شاید تصور بشود نوشتن از تاریخ ترسناک است چون سند و مدرک کمی از تاریخ برجای مانده است. اما نویسنده کتاب #جواهر_مصری این را مانع خودش ندانسته و علاقه او به تاریخ و این شخصیت بزرگ تاریخی که یادش در #قرآن هم آمده است برایش انگیزهای شده است تا دراینباره بنگارد. و چه کار بزرگی کرده است که در دنیای مادیگرای ما که هرکسی در دنیای خودش آن هم فقط بُعد مادیاش غرق شده است، یاد و نام چنین شخصیتی را زنده کرده است. شخصیتی که ازنظر مادی و مالی، بهظاهر غرق در امکانات و نعمات است، اما دل و ایمانش نه.
🕋زنی در دورانی که ترس و وحشت از #فرعون بر جامعه حاکم شده، چشم بر روی همه لذتهای دنیایی میبندد و ایمانش را به فرستاده خدای آسمانها آشکار میکند و شکنجههای طاقتفرسایی را تحمل میکند، تا قرنها بعد، در کتاب نازل شده بر #آخرین_پیامبر_الهی، اسوهای معرفی شود برای تمامی مؤمنان تمام تاریخ: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْامْرَأَتَ فِرْعَوْنَ..وَ مَرْیمَابْنَتَ عِمْرَانَ». الگوی تمام زنانی که در طول تاریخ زیر ظلم ستمگران هستند تا با الگو گرفتن از او در دنیا، همپاداش او در بهشت شوند.
🦸🏻♂️در دنیای امروز که پر شده از #قهرمان_های_خیالی و اغلب دروغین برای تمام قشرها و شاهزادههای خوشبخت افسانهای برای #دختران، خواندن از این شخصیتهای واقعی و #قهرمان، کمکی است برای تشخیص راه درست و جاده حقیقی زندگی. کمکی برای آنکه سلیقه خداوند دستمان بیاید تا بدانیم چگونه بندههایی را میپسندد و به حریم خودش راه میدهد. برای این روزهایی که دلهایمان داغدار کودکان به خاکوخون کشیدهشده #غزه است خواندن این کتاب را توصیه میکنم تا برای ماهایی که غمهای تاریخ را زندگی کردهایم، به یاد بیاوریم که اگر تمام #کودکان_غزه را هم بکشند باز هم مادری کودکش را در سبدی خواهد گذاشت و #خدا او را بزرگ میکند، آنقدر بزرگ که #کاخ_فرعونیان عالَم فرو بریزد.
☀️و صبح آن #ظهور نزدیک است...
✍🏻#یادداشت از: #زینب_هادی
📚#جواهر_مصری
تهیه کتاب👇
https://ketabejamkaran.ir/77137
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
پادکست کتاب شبیه مریم__.mp3
6.93M
🎧بشنوید: #پادکست صوتی #کتاب_هفته
🎤#زینب_هادی
📙 #شبیه_مریم
🖋 #اکرم_صادقی
برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/76957
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا
👊🏻گاهی اوقات یک دست هم صدا دارد!
⚠️ اولین باری که سفر #کربلا رفتم، هنوز آمریکاییها توی عراق بودن و مرز #عراق پر از سربازانشان بود. حضور آن اشغالگرها برایم غیرقابل تحمل بود. یادم افتاد این سرزمین انگار خالی از #اشغالگر و #دیکتاتور نبوده؛ از آمریکاییها و صدام گرفته تا سالها قبل، خلیفههای ستمگر عباسی. در خیال خودم به این فکر کردم اگر به این سربازها بگویند اینهایی که دارند از مرز رد میشوند، #ایرانی هستند؛ چه احساسی پیدا میکنند و اگر قدرت داشتند، چطور مانع #زیارت_اباعبدالله(ع) میشدند؟ یک آن رفتم به گذشته، به قرنها قبل؛ به آن زمانی که خرج #زیارت_امام_حسین(ع)، دادن یک دست بوده است. از خودم پرسیدم تا کجا و چقدر حاضرم علاقهام را به #امام_حسین(ع) نشان بدهم؟ آیا حاضر میشدم یک دستم را از دست بدهم اما عوضش زیارت بروم؟
📕 و حالا بیشتر از ده سال بعد، کتاب #یک_دست_ها به دستم رسیده است. کتابی که کمحجمیاش انگیزه شده تا یکروزه تمامش کنم و بدانم جریانش از چه قرار است. کتاب یکدستها نوشته #سید_ناصر_هاشمی مربوط میشود به دوران #امام_هادی(ع) و خلیفه غاصب وقت، #متوکل_عباسی؛ اما شخصیت اصلی داستان، دانشمندی است که محب امام هادی(ع) و از یاران و شیعیان ایشان است. به حکم #تقیه مذهبش را پنهان کرده است. دانشمندی که شهرتش باعث میشود، خلیفه از او بخواهد که معلم فرزندانش باشد. داستان بیشتر در فضای #قصر_خلیفه و خانه این دانشمند که #ابن_سکیت نام دارد، میگذرد. خلیفه با اینکه از هیچ سختگیری به امام و شیعیانش دریغ نکرده اما از اینکه #حب_امام تا نزدیک گوشش و در قلب اطرافیانش نفوذ کرده، از مادر خودش تا کنیزک رقصانش، بهخشم آمده است و به جای پذیرش حقیقت، دستور داده شدت سختگیریها افزایش پیدا کند تا جایی که فرمان #تخریب_بارگاه_امام_حسین(ع) و #قطع_دست زائرانش را داده است. ابنسکیت شاهد این ماجراهاست و غصههایی که میخورد و کمکهایی که به شیعیان میکند. و سرانجام روزی
که مذهبش برای خلیفه آشکار میشود و چه زیبا در دفاع از حقیقت سخن میگوید و چه زیباتر هزینه این #حقیقت_گویی را میچشد.
😍 بعداز خواندن این کتاب میفهمیم غلط است که میگویند #یک_دست_صدا_ندارد؛ چرا، #یک_دست_شیعیان صدا دارد و دلها را تکان داده است. باز هم پی میبریم، #تشیع ثروتمندترین #اعتقاد_بشری است؛ چراکه حاضر نیست درقبال تمامی ثروت دنیا دست از محبتش به #رسول_الله و #اهل_بیتش بردارد. این را #امام صادق(ع) به ما یادآوری کرده است.
🤔 بعداز خواندن کتاب از خودم میپرسم اگر این #علما و اندکشیعیان مقاوم طول تاریخ وجود نداشتند و برای حفظ #اعتقاد_شیعه و #ولایت_اهل_بیت هزینههایی مثل لای دیوار گذاشته شدن، کتک خوردن بابت #یازهرا گفتن، قطع شدن دست و غیره را بهخاطر مصلحت اندیشی عقل نمیدادند آیا هرگز این اعتقاد از بین رسانههای باطل و غالب طول #تاریخ به دست ما میرسید؟ که امروز بهراحتی و پرسروصدا #راهپیمایی_اربعین برگزار کنیم و برای بردن نام #اباعبدالله هیاهو راه بندازیم؟ و آیا من در این نقطه تاریخ حاضر هستم از خودم بگذرم تا اعتقاد شیعه نسلبهنسل و سینهبهسینه منتقل بشود؟
✅ خواندن کتاب یکدستها با حجم کم و داستانی بودنش گزینه مناسبی است برای خواندن در این روزها تا هر کداممان بعداز خواندنش از خودمان بپرسیم: با ادعای شیعه بودنی که داریم و اعتقادی که به این آیه #قرآن «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ» داریم تا کجا حاضریم پای اعتقاداتمان بایستیم و هزینه بدهیم؟ حاضریم مثل آن پیرزن، نه یک دست که هر دو دستمان را در راه اماممان بدهیم و همچنان خوشحال باشیم؟ هزینه دادن پای #امام_عصر(عج) در دنیای امروزی چقدر و چطور است؟ آیا من هم میتوانم زمانی که «فاذا مُحَّصوا بالبلاء» میشوم جزء آن اندکدینداران باشم و دینم «لعق علی السنتهم» نباشد؟ میتوانم وقتی حدیث «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ» را در دفاع از مردم مظلوم #غزه میخوانم در ازای هزینه دادن بابتش هم مثل آن فرد #یمنی خطاب به #فلسطینی_ها بگویم: شرمنده بودیم که فقط غزه بمباران میشد و ما بمباران نمیشدیم! حالا خیالمان راحت شد که در این عرصه نیز با مردم غزه پیوند خوردهایم.
✍🏻#یادداشت از: #زینب_هادی
📚#یک_دست_ها
تهیه کتاب👇
https://ketabejamkaran.ir/130016
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
😍پیشنهاد میکنم در ماه #انقلاب و در روزهای منتهی به #بزرگ_ترین_انقلاب_تاریخ هر پدر و هر پسر و هر رئیس و هر مسئولی در #جامعه_ایرانی این کتاب را بخواند. تا در جامعهای که رسول اکرمش فرموده «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ» هم با یک الگوی تراز مسئولیتی آشنا بشود و بداند انقلاب را چنین افرادی به ثمر رساندهاند نه #کاخ_نشینان و نجومی_بگیران و هم راه و رسم درست مسئولیت داشتن در جامعهای انقلابی را یاد بگیرد تا وقتی به محض اینکه ته خیار تلخ میشود به #مملکت و #انقلاب و #نژاد و #ملت و تاریخش فحش ندهد و نظرش عوض نشود و از راه و مسیر ساختن مملکتش پشیمان نشود.
✍🏻#یادداشت از: #زینب_هادی
📚#وقتی_بابا_رئیس_بود
تهیه کتاب👇
https://ketabejamkaran.ir/123126
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
⁉️ مگر برای مردان خدا بنبست و ناامیدی هست؟
🗓 چند روز دیگر یک سال میشود. یعنی 365 روز میگذرد از شروع یک طوفان. #طوفان_الأقصی. موجی که شروع شد تا در هر بار جَزرش یک مشت زباله را بیرون بریزد از صف انسانیت و با هر مَدّش یک مشت انسان را بیاورد به سمت درست تاریخ. در این 365 روز جنایتی که هرکدامش برابر است با یکی از جنایات طول تاریخ، چشم امیدمان به مردانی است صورت پوشیده با چفیه که از دل تونلهایی در دل زمین بجوشند و یورش ببرند به خناسترین زادۀ #شیطان و #شمر_زمان.
‼️ تونلهایی که #صهیونیست با تمام دبدبه و کبکبه و همه تجهیزات و تکنولوژیهای پیشرفته و بهروزش نتوانسته پی به وجودشان ببرد و ردی از آنها بیابد تا مانع نزول نجمهای ثاقب بشود بر پیکرۀ نجس و آلودهاش. تونلهایی که اگر رد تاریخیاش را بزنی ریشهاش در همین خاک #ایران خودمان پیدا میشود. در روزهایی که رزمندههای ما پنجه فشرده بودند بر گلوی یکی از دیکتاتورهای تاریخ و با ابدعات و نوآوریها و عزمهای پولادینشان سدی شده بودند درمقابل جنگی جهانی که همه جهان #استکبار برضد کشور عزیز و تنهایمان علم کرده بودند. آن روزها ما تنها بودیم با حداقلترین تجهیزات مادی. اما مگر برای #مردان_خدا بنبست و ناامیدی هست؟
❄️بیایید از روزهای مهر سال 1403 برویم به آخرین روزهای سرد اسفند سال 1360. برویم کنار رود #کرخه. برویم داخل سنگر فرماندهان عالی #ارتش. عملیاتی در پیش است اما موانعی بر سر راه است. وجود رودخانه و باتلاقی بودن زمین، میدانهای مین گسترده، برتری دید دشمن که اجازه بهکارگیری گسترده نیروها و انجام #عملیات وسیع را نمیدهند. شما #فرمانده باشید چه کار میکنید؟ چاره کار کجاست؟ یا راهی خواهم ساخت یا راهی خواهم یافت.
⛏ راه روی زمین بسته است، زیرِزمین که بسته نیست. همین ایده فرماندهان باعث میشود بروند سراغ #مقنی_های_یزدی و کلید عملیاتی مخفی و محرمانه زده میشود تا بدون اینکه خودشان بدانند زمینهساز بزرگترین فتح رزمندههای اسلام بشوند و نامشان در تاریخ ثبت بشود و بشوند الگوی #رزمندگان آینده و برای روزهای معاصر ما.
📚 سرپرستی این کار به عهده استادکار مقنیهای میبد #حاج_غلامحسین_رعیت_رکن_آبادی میافتد تا با گروههای مخلصش و کار شبانهروزی و بهشدت محرمانه حدود ۴۶۰ متر کانال حفر کنند، آن هم زیر گوش تیز #بعثیها. همین موضوع انگیزهای شده است برای #معصومه_میرابوطالبی، نویسنده حوزه کودک و نوجوان تا از این حماسه ناگفته #دفاع_مقدس داستانی بنویسد و نمونه موفقی از تلفیق حادثهای واقعی و در عین حال اثری ادبی و درام خلق کند و یک فیلمنامه آماده برای فیلمسازان بسازد. کتابی در 163 صفحه که خواندنش نهایتاً سه ساعتی طول بکشد اما ما را با بخشی از تاریخ ایثارگریهای هموطنانمان که حقی بر گردنمان پیدا کردهاند آشنا میکند.
📘 #معبد_زیرزمینی قصه است برای آدمهایی که میخواهند نقبی بزنند به اعماق وجودشان و با اعتکاف در معبد دل، خودشان را از عمق تاریکیها به بلندای آسمان پرواز دهند. بهتازگی خبر #تقریظ نوشتن #رهبر_معظم_انقلاب بر #معبد_زیرزمینی به افتخارات این کتاب اضافه کرده است. باشد که انگیزهای بشود برای همه نویسندگان تا گنجهای #دفاع_مقدس را از زیر خاک خاطرات ذهنهای افراد بیرون بکشند و دربارهاش بنویسند تا برای فرزندان این آب و خاک بازگو بشوند و باقی بمانند.
🌷 #شهید_فرودگاه_بغداد چه خوب گفت که #دفاع_مقدس ما قله است، و #جبهه_مقاومت دامنه. برگردیم به همین روزهای باقیمانده به سالگرد #طوفان_الأقصی و روزهای غمانگیز شهادت #سید_حسن_نصرالله. کدامیک از ما حاضریم مثل غلامحسین رعیتها چند ماه طی کار شبانهروزی در محیطی بهشدت شرجی که راه نفس را سد کند و پر از گرد و خاک که تبدیلمان میکند به مجسمههای گلی برای نجات مردم و سرزمینمان تلاش کنیم؟ در روزهای #امنیت و آسایش حرفهای گندهگنده سیاسی زدن و نظریات سیاسی دادن و رد کردن عملکرد این و آن ملاک نیست، وقتی کوس جنگ نواخته بشود آن زمان است که مرد از نامرد شناخته میشود و مشخص میشود چه کسانی واقعاً پای اعتقادات و ارزشها میایستند و از جان و مال دیگران #دفاع میکنند. مثل همین روزهای امروز ما که یک عده رجزگوی فضای مجازیاند و یک عده در تونلهای زیرزمینی برای نجات جان زنان و کودکان سرزمینشان خواب و آسایش را بدرود گفتهاند.
✍🏻#یادداشت از: #زینب_هادی
📚کتاب: #معبد_زیرزمینی
🖋 نویسنده: #معصومه_میرابوطالبی
📜جدیدترین اثر تقریظی #رهبر_معظم_انقلاب
برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/115929
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
📺 یک بار در برنامهای درباره تربیت فرزند دیدم که سخنران گفت وقتی #بچه را بیرون میبرید و او مدام بهانه میگیرد و #گریه میکند، به جای دعوا کردنش بنشینید و همقد او بشوید، ببینید او چه میبیند؟ فقط یک عالَم پا، و چون این برایش جذابیتی ندارد، شروع میکند بهانهگیری.
👶🏻آن موقع فهمیدم برای درک بچه باید همقدوقواره او شد. باید دنیا را از #زاویه_دید او نگاه کرد و فهمید. اینطوری بهتر میشود به دنیای #کودک راه پیدا کرد و درکش نمود. چون خیلی از ما فراموش میکنیم وقتی کودک بودیم، چطور فکر میکردیم، رفتار میکردیم و از بزرگترها چه میخواستیم.
📕حالا کتابی را میخوانم درباره سالهای #جنگ، از زاویه دید کودکی که پدرش برای دفاع از #اعتقاد و #خاک و خانوادههای سرزمینش راهی جبهههای جنگ شده. کتاب #گوشواره_های_آلبالویی نوشته #لعیا_اعتمادی از انتشارات کتاب جمکران.
📖در جایی از کتاب میخوانم:
از #صدّام متنفر بودم. از هواپیماهای صَدّام که هر روز شهرمان را #بمباران میکردند، متنفر بودم. دلم میخواست یک تفنگ بزرگ داشتم و با آن صَدّام را میکشتم تا بچههای او هم بیبابا بشوند و غصه بخورند. اینطوری شاید میفهمید که وقتی باباهای بچههای دیگر را #شهید میکند، چقدر آنها غصه میخورند. آخر بیبابا بودن خیلی سخت است. با خودم فکر میکردم یعنی صَدّام هم یک عالَم بچه دارد؟ نکند صَدّام هم مثل بیبی صنوبر، پیرزن ته کوچه، بچه نداشته باشد؟! کاش میتوانستم بفهمم بچه دارد یا نه.
👧🏻 راوی این حرفها #ریحانه_سادات است. ریحانه سادات نهساله، دختری به شدت #بازیگوش و پرحرف که دارد قصه سالهای #دهه_شصت را برایم میگوید. اینها احساسات صادقانه اوست به آنکه زندگی خودش و دوستانش را خراب کرده.
📓در حال خواندن این #کتاب این احساس به من دست داد که دستم را دادهام به دست ریحانه سادات و همقدوقواره او شدهام و #دنیای_جنگ را از زاویه نگاه او نگاه میکنم. همیشه قصه جنگ را از زبان مادران یا همسران #شهدا و #رزمندگان خوانده بودم اما این بار راوی یک کودک است. کودکی که در عین کودکیاش همه چیز را خوب میفهمد، از اشکهای یواشکی مادری #دلتنگ همسر که توجیه گریههایش را از تندی پیاز و بوی تاید میگوید. از بغضهایی که هر بار ریحانه دلتنگ پدرش میشود قورت میدهد. از ترسش از #حملات_هوایی، دعاهایش در #مسجد برای رزمندهها، از بیتابیهای برادر شیرخوارش در دوری از پدر، از اشکهایی که یواشکی زیر پتو و دور از چشم مادر میریزد، از اینکه چون نمیتواند به #جبهه برود، در مسجد کمک میکند در جمعآوری کمکهای مردمی برای رزمندهها. ریحانهای که یاد گرفته از دل سختیها و تلخیها، شیرینیها را بیرون بکشد، نقش خودش را بهخوبی بازی کند، به آینده امیدوار باشد و شغلی را انتخاب کند تا به پدری که چشمهایش را در جبههها جا گذاشته کمک کند.
👌🏻 این کتاب حسوحال خانوادههای #شهدا و #جانبازان و #اسرا را بهخوبی بیان میکند. اینکه در نبود مردهای خانه، چه اتفاقاتی میافتد و خانواده چه چیزهایی را تجربه میکنند.
😔کتاب را که میبندم یاد #کودکان_غزه میافتم. سیاهترین جنگی که بشریت به خود دیده است. تصویری که این کودکان بیش از هر چیزی دیدهاند آدمهای
خاکستری و سیاه و قرمزند. کودکانی که از شدت ترس انفجارها لرزشهای بیامان بر پیکر نحیفشان نشسته، خوابهایی که با صداهای مهیب پاره میشود، #گرسنگی، #تشنگی. یاد حرف دخترکی میافتم که رو به دوربین میگوید جنگ زندگی ما را زشت کرده، من را زشت کرده و به خودش اشاره میکند. دخترک راست میگوید، جنگ موهایش را پریشان کرده، چهرهاش را تکیده، اگر ترکشهایش صورت و بدنش را پر از بخیه نکند یا اعضای بدنش را قطع، قطعاً روزهای خوش کودکیاش را تاریک کرده، دخترکی که میتوانست با پیراهن رنگی با دوستانش بازی بکند و #عروسک در بغل باشد و برای پدرش دلبری و شیرینزبانی کند، حالا باید ساعتها گرسنگی را تحمل کند، مدتها رنگ آب و حمام را نبیند. اما دخترک خوب میداند این جنگ تمام میشود و روزهای خوش به زندگیشان برمیگردد. میداند #مقاومت تنها راه نجات است. حتما دخترک زمانی که بزرگ شود قصه این روزهایش را برای کودکان سرزمینش نقل خواهد کرد درست مثل #ریحانه_سادات قصه #گوشواره_های_آلبالویی.
💔برای خنده تو ، بغض قلکم کافیست
همین پلاک و النگوی کوچکم کافیست
بخند کودک زیبا برای کشتن شب
تفنگ کاغذی و خشم موشکم کافیست
برای اینکه بفهمند راه حق زندهست
فقط همین که بدانند کودکم کافیست....
شاعر: ماهرخ درستی
✍🏻#یادداشت از: #زینب_هادی
📚کتاب: #گوشواره_های_آلبالویی
🖋 به قلم: #لعیا_اعتمادی
🖌تصویرگر: #کوثر_رضایی
📜روایتی از عشق و امید دختری که چشمهای پدر قهرمانش میشود!
برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/132277
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran