eitaa logo
🏴کیف الناس🏴
343 دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
7.5هزار ویدیو
143 فایل
«بسم الله القاصم الجبارین» «وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ» 💯کانالی متفاوت👌 😊 برای سرگرمی اسلامی ☺️ ارتباط با ادمین @amirmehrab56 آغاز فعالیت دوباره....۱۴۰۱/۰۷/۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی خداوند انسان را نمود، فرشتگان به او کردند که انسان در زمین و میکند. ملائکه از قبل از کجا میدانستند؟ ✅نکته اول عده ای معتقدند که از خلقت موجوداتی بر روی زمین زندگی میکردند، لذا ملائکه آنها را دیده بودند و چون مطلع بودند کردند. ✅نکته دوم هنگامی که خداوند به فرمود می خواهم در زمین جانشین قرار دهم. "آنها به عنوان سؤال براى درک حقیقت و نه به عنوان اعتراض" کردند آیا در زمین کسى را قرار میدهى که کند و خون ها بریزد؟ ✅نکته سوم عده ای تصور میکنند فرشتگان این مطلب را از سخن خداوند فهمیدند آنجا که گفت: من در روى زمین خلیفهاى قرار خواهم داد. فهمیدند که حاکمیت در زمین آنهم با امکانات محدودى که دارد مزاحمت هایى در میان نسل آدم به وجود می آورد و این مزاحمت ها به درگیریها و در نهایت به فساد و خونریزى تبدیل میگردد. در واقع به خاطر پیشبینى صحیحى  که از انسان خاکى و مادّى و طبیعى آنها داشتند، خونریزى و فساد انسان را پیشبینى میکردند  به عبارت دیگر ملائکه خودشان این  مطلب را از کلمه" فِی الْأَرْضِ" (در روى زمین) دریافته بودند، زیرا مسدانستند انسان از خاک آفریده مىشود و به خاطر محدودیتى که دارد طبعا مرکز نزاع و تزاحم است، چه این که محدود مادى، طبع زیاده طلب انسان ها را نمىتواند اشباع کند، حتى اگر همه دنیا را به یک فرد بدهند باز ممکن است سیر نشود، این وضع در صورتى که توأم با احساس مسئولیت کافى نباشد سبب فساد و میشود . 🔵علامه طباطیایی در این زمینه می گوید: چون می دانسته اند که موجود زمینى به خاطر این که است، باید مرکب از قوایى و باشد، و چون زمین محل تزاحم و محدود الجهات است، و مزاحمات در آن بسیار می شود، مرکباتش در انحلال، و انتظامهایش و اصلاحاتش در مظنه فساد و بطلان واقع می شود، حتما زندگى در آن جز به صورت زندگى نوعى و فراهم نمی شود، و بقاء در آن به حد کمال نمىرسد، جز با زندگى دسته جمعى، و معلوم است که این نحوه زندگى بالآخره به و منجر می شود. 📚تفسیر نمونه، ج 1، ص 173-175 المیزان، ج 1، ص177 @keyfonas
هفت دلیل دعا در روایات اهل بیت(ع) هفت دلیل برای اجابت نشدن دعا مطرح است: گاهى بنده از من می‌طلبد و من آن‌را اجابت می‌کنم، ولى او گناه می‌كند، من هم به می‌گویم: این بنده به وسیله گناه، خود را در خشم من قرار داد، و خود را مستحقّ محرومیت از نعمت من كرد، پس از این به خواسته خود نزد من نایل نخواهد شد، مگر به بندگیم گردن نهد. 📚إرشاد القلوب إلى الصواب، ج 1، ص 149 @keyfonas
وقتی خداوند انسان را نمود، فرشتگان به او کردند که انسان در زمین و میکند. ملائکه از کجا میدانستند؟ ✅نکته اول عده ای معتقدند که از خلقت موجوداتی بر روی زمین زندگی میکردند، لذا ملائکه آنها را دیده بودند و چون مطلع بودند کردند. ✅نکته دوم هنگامی که خداوند به فرمود می خواهم در زمین جانشین قرار دهم. "آنها به عنوان سؤال براى درک حقیقت و نه به عنوان اعتراض" کردند آیا در زمین کسى را قرار میدهى که کند و خون ها بریزد؟ ✅نکته سوم عده ای تصور میکنند فرشتگان این مطلب را از سخن خداوند فهمیدند آنجا که گفت: من در روى زمین خلیفهاى قرار خواهم داد. فهمیدند که حاکمیت در زمین آنهم با امکانات محدودى که دارد مزاحمت هایى در میان نسل آدم به وجود می آورد و این مزاحمت ها به درگیریها و در نهایت به فساد و خونریزى تبدیل میگردد. در واقع به خاطر پیشبینى صحیحى  که از انسان خاکى و مادّى و طبیعى آنها داشتند، خونریزى و فساد انسان را پیشبینى میکردند  به عبارت دیگر ملائکه خودشان این  مطلب را از کلمه" فِی الْأَرْضِ" (در روى زمین) دریافته بودند، زیرا مسدانستند انسان از خاک آفریده مىشود و به خاطر محدودیتى که دارد طبعا مرکز نزاع و تزاحم است، چه این که محدود مادى، طبع زیاده طلب انسان ها را نمىتواند اشباع کند، حتى اگر همه دنیا را به یک فرد بدهند باز ممکن است سیر نشود، این وضع در صورتى که توأم با احساس مسئولیت کافى نباشد سبب فساد و میشود . 🔵علامه طباطیایی در این زمینه می گوید: چون می دانسته اند که موجود زمینى به خاطر این که است، باید مرکب از قوایى و باشد، و چون زمین محل تزاحم و محدود الجهات است، و مزاحمات در آن بسیار می شود، مرکباتش در انحلال، و انتظامهایش و اصلاحاتش در مظنه فساد و بطلان واقع می شود، حتما زندگى در آن جز به صورت زندگى نوعى و فراهم نمی شود، و بقاء در آن به حد کمال نمىرسد، جز با زندگى دسته جمعى، و معلوم است که این نحوه زندگى بالآخره به و منجر می شود. 🔵تفسیر نمونه، ج 1، ص 173-175 المیزان، ج 1، ص 177 @keyfonas
در گزارشی آمده است که امام باقر(ع) در حال در چاه بود، اما امام سجاد(ع) نمازش را رها نکرده و به او نشتافتند. این رفتار چه توجیهی دارد و ما در موارد مشابه چیست؟ ✅امام سجاد(ع) نماز بودند. فرزندشان محمد که طفل کوچکى بود، کنار چاه در منزل رفته و میان چاه افتاد. مادرش با دیدن این صحنه می‌کشید و در اطراف چاه به سر و صورت خود می‌زد و از شوهرش کمک می‌خواست. امام(ع) با آن‌که کمک همسر و ناله فرزند در عمق چاه را می‌شنید، از نمازش دست برنمی‌‌داشت. این وضعیت مدتی به طول انجامید تا آن‌جا که مادر بچه که در غرق شدن فرزندش بود، به امام گفت: ای خاندان پیامبر! سنگ‌دل هستید! امام(ع) باز هم نمازش را نشکست و بعد از آن‌که نماز را با تمام آدابش به جا آورد، به سمت همسرش رفته و کنار چاه نشست و با آن‌که چاه بسیار عمیق بود و برای نیاز به طناب بود، تنها دست خود را درون چاه فرو برد و بدون این‌که بدن و جامه‌اش خیس شده باشد، محمد(ع) را بیرون آورد و او را ناز می‌داد و می‌خندید. ✅ آیا این ماجرا دارد؟ : مؤلفان کتب در بیشتر موارد، در بیان این گزارش‌ها خود را ملزم به ذکر گزارش نمی‌دانند؛ از این‌رو نمی‌توان آن‌را از لحاظ مورد ارزیابی قرار داد، بلکه تنها اعتبار کتاب می‌تواند مبنای گزارش باشد. با فرض این گزارش نیز نمی‌توان این رفتار امام را الگویی عمومی برای تمام مردم قرار دهیم؛ زیرا نمی‌توان انتظار داشت که خداوند، همان و برخورد ویژه با امامی که در بالاترین درجات ارتباط با او است را در برابر دیگران هم داشته باشد؛ از این‌رو نظر فقها در چنین شرایطی، شکستن نماز و نجات جان افراد در خطر واجب است. 📚الهدایة الکبری، ص 215 @keyfonas
در گزارشی آمده است که امام باقر(ع) در حال در چاه بود، اما امام سجاد(ع) نمازش را رها نکرده و به او نشتافتند. این رفتار چه توجیهی دارد و ما در موارد مشابه چیست؟ ✅امام سجاد(ع) نماز بودند. فرزندشان محمد که طفل کوچکى بود، کنار چاه در منزل رفته و میان چاه افتاد. مادرش با دیدن این صحنه می‌کشید و در اطراف چاه به سر و صورت خود می‌زد و از شوهرش کمک می‌خواست. امام(ع) با آن‌که کمک همسر و ناله فرزند در عمق چاه را می‌شنید، از نمازش دست برنمی‌‌داشت. این وضعیت مدتی به طول انجامید تا آن‌جا که مادر بچه که در غرق شدن فرزندش بود، به امام گفت: ای خاندان پیامبر! سنگ‌دل هستید! امام(ع) باز هم نمازش را نشکست و بعد از آن‌که نماز را با تمام آدابش به جا آورد، به سمت همسرش رفته و کنار چاه نشست و با آن‌که چاه بسیار عمیق بود و برای نیاز به طناب بود، تنها دست خود را درون چاه فرو برد و بدون این‌که بدن و جامه‌اش خیس شده باشد، محمد(ع) را بیرون آورد و او را ناز می‌داد و می‌خندید. ✅ آیا این ماجرا دارد؟ : مؤلفان کتب در بیشتر موارد، در بیان این گزارش‌ها خود را ملزم به ذکر گزارش نمی‌دانند؛ از این‌رو نمی‌توان آن‌را از لحاظ مورد ارزیابی قرار داد، بلکه تنها اعتبار کتاب می‌تواند مبنای گزارش باشد. با فرض این گزارش نیز نمی‌توان این رفتار امام را الگویی عمومی برای تمام مردم قرار دهیم؛ زیرا نمی‌توان انتظار داشت که خداوند، همان و برخورد ویژه با امامی که در بالاترین درجات ارتباط با او است را در برابر دیگران هم داشته باشد؛ از این‌رو نظر فقها در چنین شرایطی، شکستن نماز و نجات جان افراد در خطر واجب است. 📚الهدایة الکبری، ص 215 @keyfonas