eitaa logo
کمیته مرکزی خادمین شهدا
17.3هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ادمین جهت ارتباط و هرگونه سوال در مورد خادمی،کمیته مرکزی و کمیته های استانی خادمین شهدا: @shahidanekhodaiy110 ادمین محتوا: @KhademResane_Markazi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 🎥 موشن گرافیک مرد جنگ روایت رویارویی تاریخی مستقیم #شهید_نادر_مهدوی و دلاورمردان نیروی دریایی سپاه پاسداران با ناوها و نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس در دوران جنگ تحمیلی 8 سال دفاع مقدس.... @khademinekoolebar
قال الامام الحسين عليه السلام : لا یَكْمِلُ الْعَقْلُ إلاّ بِاتّباعِ الْحَقِّ حضرت امام حسین (علیه السلام) فرمودند: بینش و عقل و درک انسان تكمیل نمى گردد مگر آن كه ـ أهل حقّ و صداقت باشد و ـ از حقایق، تبعیّت و پیروى كند. نهج الشّهادة: ص 356 بحارالأنوار: ج 75، ص 127، ح 11 @khademinekoolebar
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید #صبحتون_شهدایی @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 : در منطقه‌ی بوشهر یک شهید برجسته و بزرگواری مثل به‌وجود می‌آید که به نظر آدمهایی که دل به مسائل مربوط به و و مانند اینها دارند، این‌جور چهره‌ها، امثال و آنهایی که همراه او بودند، آن کسانی که آن کارهای بزرگ را انجام دادند، برق چشم گرفتند از دشمن؛ آبرو دادند به ملّت ایران و قدرت نظام اسلامی را و جمهوری اسلامی را به رخ دشمن کشیدند؛ اینها باید یادشان زنده بماند. اینها باید در تاریخ مکتوب و تاریخ شفاهی نامشان و یادشان برجسته شود؛ همچنان که دشمنی‌های دشمنان هم بایستی شناخته بشود.... عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در بیست و هفتمین روز همراه و همنوا با @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 نادر بسریا که به نام شناخته می شود به تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۴۲ شمسی در روستای نوکار از توابع دهستان بحیری در شهرستان دشتی واقع در استان بوشهر متولد شد. وی در اول اردیبهشت ۱۳۶۰ شمسی، جامه سبز از نهضت را بر تن کرد. وی از افراد موثر در تاسیس «ناوگروهِ دریایی ذوالفقار» در سال ۱۳۶۴ شمسی بود که خود نیز فرماندهی آن را بر عهده گرفت. این ناوگروه، طی ماه های بعد و در جریان نبردهای دریایی با ناوگانِ متجاوز ایالات متحده در خلیج فارس، نقش اصلی را بر عهده داشت و ضربات دردناکی به هیثیت و ابهت شیطان بزرگ وارد ساخت. و تنی چند از هم رزمانش، شام‌گاه روز ۱۶ مهر ۱۳۶۶ شمسی، پس از رویارویی سختی با نیروی دریایی آمریکا، در حوالی جزیره فارسی، بال در بال ملائک گشودند. گفته می شود که «نادر مهدوی»، با جراحاتی سخت و نیمه جان، به دست تفنگداران دریایی آمریکا افتاد و در عرشه ی ناو جمگی «یو اس اس چندلر» بر اثر فشارهای وارده تحت عنوان بازجویی و عدم رسیدگی به جراحات، به شهدت رسید. پیکر پاک او، روز ۲۲ مهرماه، از مسقط پایتخت «عمان» تحویل گرفته شد و از مرز هوایی وارد «فرودگاه مهرآباد» تهران گردید. جسمِ خونینِ «نادر مهدوی» بر دوش هزاران تن از مردم، در مقابل «لانه جاسوسی آمریکا» تشییع و سپس به بوشهر انتقال یافت. در آن جا نیز پس از تشییع مجدد، در روستای «بحــیری» تا ظهور مولایش، به امانت گذاشته شد..... به سال ۱۳۶۱ شمسی، با دختری از روستای بحیری ازدواج کرد. مدت این زندگی مشترک، پنج سال بود و حاصل آن، دخـتری است که در اربعین شهادت پدرش به دنیا آمد و طبق وصیت او، نامش را «زهرا» گذاشتند...... روحمان با یادش شاد...... @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 همسر درباره سادگی شهید و بی‌اعتنایی‌اش به آرایه‌های ظاهرفریب دنیوی می‌گویند: هیچ‌وقت ندیدم که درخانه، درباره دنیا و زندگی مادی، آرزو و خواسته‌ای داشته باشند، بلکه همواره خاطرنشان می‌کردند که زندگی ما آنگونه که هست، برای ما کافیست و نیازی به افزون‌طلبی نیست و ما به آنچه که خداوند عطا کرده، راضی هستیم...... روحمان با یادش شاد..... @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 در عملیات کربلای۳ که در ۱۱/۰۶/۱۳۶۵ آغاز شد، پیشنهاد کرد جهت بالارفتن سریع از سکوها، پلّههای آلومینیومیِ سبک، تاشو و قابلِ حمل ساخته شود. این پیشنهاد پذیرفته و اجرایی شد و تأثیر به سزایی در کسب موفّقیت‌های سپاه در این عملیات داشت. آقای فقیه برادر بزرگوار دراین‌باره می‌گوید: یادم هست قبل از عملیات کربلای ۳، (نادر) آمد پیش من و قضیه عملیات را گفت و پرسید: به نظر شما که خیلی به این کشورهای عربی خلیج‌فارس سفر کرده‌اید، برای بالارفتن سریع از اسکله الامیه”، چه کار باید بکنیم؟ فکری کردم و گفتم یک نمونه از پله‌های سبک و تاشو هست که اگر بتوانید تهیه کنـید، برای بالارفتن از اسکله، خیلی به درد می‌خورد. آنطور که بعداً برایم تعریف کرد، پیشنهاد مرا در جلسه فرماندهان عنوان کرده بود که همه قبول کرده و در عملیات هم به آن عمل شده بود..... روحمان با یادش شاد..... @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 ، به مدد برخورداری از خصلت‌های پسندیده انسانی و اسلامی، شخصیتش بسیار رشدیافته بود. برآیند همه آن خصایل عالی و نورانی، جذّابیت کم‌نظیری را به او بخشیده بود. همگی دوستش داشتند و از ته دل به او مهر می‌ورزیدند. برادر ، دراین‌باره می‌گوید: در میان خانواده، به حدّی محبوب بودند و همه از همسر، پدر و مادرش گرفته تا برادر و خواهرانش، آنچنان تحت تأثیر اخلاق‌، رفتار و سیمای نورانیش بودند که حتّی اگر یک‌روز هم او را در جمع خود نمی‌دیدیم، دلمان برایش تنگ می‌شد. حاج‌حسن، درجای دیگری می‌گوید: دوری همدیگر را خیلی سخت تحمّل می‌کردیم. یادم نمی‌رود که در ایام جنگ، آنقدر از دوری هم بی‌تاب می‌شدیم که وقتی ایشان از برمی‌گشت، باید در ابتدا سینه به سینه هم می‌چسباندیم تا بی‌تابیِ دل‌هایمان فروکش کند و سپس آرام می‌شدیم. به راستی چگونه می‌توان به این حد از جذّابیت رسید که همگان دوستت داشته باشند و از صمیم قلب، به تو مهر ورزند؟ زیباترین جواب را خداوند متعال بیان می‌فرماید: اِنَّ الَّذینَ امَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً” کسانیکه ایمان آورده، کردارهای شایسته انجام دهند، خداوندی که رحمتش عالَم‌گستر است، حبّ و دوستیِ آنها را در دل همگان قرار می‌دهد.مریم-۹۶ این شهید عزیز، پس از ایمان به خدا، در انجامِ صالحات، کوشش مجاهدانه‌ای کرده بود و خدا نیز تا همیشه روزگار، حبّ او را در دل مؤمنین، جاودانه کرد. روحمان با یادش شاد....... @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 هنگامی‌که اعلام شد بناست اولین کاروان از نفت‌کش‌های کویتی، تحت حمایت ناوهای آمریکا به کویت حرکت کند، ما جهت انجام عملیات محوله، در مسیر حرکت کاروان به طرف منطقه عملیاتی حرکت کردیم. در بین راه و در یکی از محل‌های اسقرار در میان آب‌های خلیج‌فارس لنگر انداختیم. پس از مقداری استراحت، مجدداً به راه افتادیم. راه زیادی را نپیموده بودیم که دریا به شدت طوفانی شد و آنچنان امواج آن به تلاطم درآمد انجام عملیات را عملاً ناممکن می‌نمود؛ امّا با توکّل به خداوند و میزان آمادگی و رشادتی که در نیروهای خود سراغ داشتیم و با نظرخواهی از آنها و نیز با یادخدا و اطمینان و قوت قلبی که بدین‌گونه به آن دست یافتیم، عزم خود را جهت انجام این عملیات جزم نمودیم و به طرف مسیر حرکت کاروان، به راه افتادیم. سه ساعت قبل از رسیدن کاروان، ما به محلِ مورد نظر رسیدیم. پس از انجام سریع مأموریت و پایان کار، به طرف محل استقرار نیروهای خودی برگشتیم و به استراحت پرداختیم. پس از گذشت سه ساعت اعلام شد که کشتی کویتی بریجتون، به روی مین رفت. اعلام این خبر، شادی و قوت قلب بالایی را در جمع ما به ارمغان آورد؛ همدیگر را در آغوش کشیده بودیم و یکدیگر را می‌بوسیدیم. برادران، صورت‌های خود را بر خاک گذاشته گریه می‌کردند و شکر خدا به جا می‌آوردند. چون همه احساس می‌کردیم که ما نبودیم که دشمن را فراری دادیم بلکه این خداوند بود که ملت ما را عزیز و دشمنان ما را ذلیل و امام ما را شاد نمود و جملگی باور داشتیم که: وَ ما رَمَیْتَ اِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمی پس از این اقدام دلیرانه سردار و همرزمانش در انفجار کشتی بریجتون، به پاس قدردانی از این عزیزان، برنامه دیدار با (ره) تدارک دیده شد و این شیران بیشه مردانگی و و ، به دیدار پیر و مراد خود نائل آمدند. در این دیدار، (رض) یکایک این سربازان جان برکف اسلام را مورد ملاطفت و تفقّد خود قرار می‌دهد و پیشانی سردار را می‌بوسد. ، خود دراین‌باره چنین می‌گوید: پس از اطّلاع از اینکه از شنیدن خبر روی مین رفتنِ کشتی کویتی و شکست اولین اقدام آمریکا، متبسّم شده‌اند، چنان مسرور گردیدم که همیشه این تبسّم را موجب افتخار خود و رزمندگانِ‌ همراه، می‌دانم...... برای ما رزمندگانِ خلیج فارس، همین تبسّم و شادی در ازای همه زحمات شبانه‌روزی کافیست و اگرتا آخر عمر، موفّق به انجام خدمتی نگردیم، باز شادیم که حداقل برای یکبار هم که شده، موجب رضایت و شادی و تبسّم امام عزیزمان گردیده‌ایم... روحمان با یادش شاد....... @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 در عصر روز 16/07/1366 سردار همراه با تنی چند از همرزمانش، جهت انجام گشت زنی و حفاظت از آبهای نیلگون خلیج فارس، با استفاده از دو فروند قایق تندرو توپدار و یک فروند ناوچه به سمت جزیره فارسی حرکت می کنند. پس از اقامه نماز مغرب در جزیره فارسی، مورد تهاجم نیروهای آمریکایی قرار می گیرند...... نیروهای آمریکایی با چند فروند بالگرد بزرگ کبری به نام MS6 به ناوگروه حمله کرده و رادار پایگاه فرماندهی را منهدم می کنند که ارتباط ناوگروه با مرکز به کلّی قطع می شود. پس از پانزده دقیقه درگیری شدید، با استفاده از یک فروند موشک استینگر، یکی از این بالگردها را منفجر می سازد. با این وجود تنها ناوچه طارق که سردار شهید مهدوی بر آن سوار بود، سالم مانده بود و دو قایق دیگر هدف قرار گرفته و در آتش می سوختند. می توانست به سلامت از میدان بگریزد اما با رشادت و مردانگی تمام در پی گرفتن زخمی ها و پیکرهای مطهّر از آب برمی آید. آنها با همه توان سعی می کردند که اجازه ندهند تا بالگردهای آمریکایی به طرف آنها نزدیک شوند اما کار سختی بود زیرا این بالگردها بسیار کم صدا بودند و موقعیت یابی آنها در آسمان بسیار مشکل بود. و بیژن گرد و چهار نفر دیگر پس از بیست دقیقه رزم جانانه و مردانه، زنده به چنگال دشمن می‌افتند. بالأخره پس از گذشت شش روز، پیکرهای مطهر و اسرا از مسقط پایتخت کشور سلطان‌نشین عمان تحویل گرفته شد و از مرز هوایی وارد فرودگاه مهرآباد تهران گردید. هنگامی که جنازه مطهرش به خاک پاک میهن رسید، دست ها و پاهایش به صورت خیلی محکم بسته شده بود و نشان می داد که دشمن، حتّی از جسم بی جان این سردار نیز می ترسید. بر عرشه ناو جنگی "یو. اس. اس. چندلر” آماج شکنجه‌های وحشیانه دشمن قرار می‌گیرد و سینه‌اش با میخ های بلند آهنین سوراخ می‌شود و بدین ترتیب مظلومانه به می‌رسد. پیکر مطهر با شکوه خاصی بر دوش هزاران تن از امت حزب‌الله در مقابل لانه جاسوسی آمریکا تشییع و سپس به بوشهر انتقال یافت. در آنجا نیز پیکر پاک مجدداً بر دوش جمعیت انبوه مردم شهیدپرور تشییع شد و پس از آن جهت خاک‌سپاری به زادگاهش روستای بحیری بازگشت. مردم روستا با شور و شکوهی خاص و به نحو کم‌نظیری به استقبال پیکر غرقه‌به‌خون سردار رفتند و این پیکر گلگون‌کفن را پس از تشییع تا گلزار شهدای روستا، چون گوهری بهشتی به صدف خاک سپردند..... روحمان با یادشان شاد..... @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 در سالهای پایانی جنگ، خلیج فارس برای ایران بسیار ناامن شده بود؛ عراق خیلی راحت کشتی ها و سکوهای نفتی ایران را می زد. کویت بخشی از سرزمین و عربستان، آسمانش را در اختیار صدّام قرار داده بودند. فرماندهان عالیرتبه سپاه، جریان عبور آزاد و متکبّرانه ناوهای جنگی آمریکا و نیز سایر کشتی ها و شناورهای تحت حمایت این کشور را به عرض (ره) رسانده بودند...... فرموده بود: اگر من بودم، می زدم...... همین حرف امام، برای سردار و جانشینش سردار و نیز همرزمان آنها کافی بود تا خود را برای انجام یک عملیات مقابله به مثل و اثبات این موضوع که با همّت و رشادت دلیرمردان ایران اسلامی، خلیج فارس، چندان هم برای آمریکاییها و نوکرانشان امن نیست، آماده سازند..... روحمان با یادش شاد..... @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 (ره): این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید.... 🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 وصیت نامه اول بزرگوار را در ادامه می خوانیم: … برادرانم عزیز احتیاج به جانبازی دارد، بیایید تا خودمان را آماده جان فشانی کنیم. پدر و مادر عزیزم، امروز … اینها می‌ خواهند ما را به وسیله کشتن بترسانند اما چه خوب گفت که ما مرد جنگیم و از کشته شدن نمی‌هراسیم و مرگ را با جان و دل می‌خریم برای ما یکسان است که مرگ به جانب ما بیاید و یا ما به جانب مرگ برویم. پدرم اگر من شدم بالای تابوتم بایست و دست به سوی پروردگار خویش بلند کن و بگو از ۲ فرزندم یکی به تو اهدا کردم فرزند مرا جزء قرار بده… مادرجان خیلی دلم می‌ خواهد بار دیگر برگردم و در آغوش باز و گرم تو قرار گیرم و مهر مادریت را احساس کنم، ولی و را از تو عزیزتر می‌ دانم..... برادرجان موقعی که خبر مرگ من را شنیدی خدا را به یاد آور و با دو دست خود مرا دفن کن مبادا لباس سپاه را از تنم دربیاورید مرا همانطوری که هستم دفن نمایید خون های روی بدنم را هم پاک نکنید تا با بدن خونین خدای خود را ملاقات کنم. به امید پیروزی اسلام و مسلمین و سلامتی بت‌شکن وصیت‌ نامه را پایان می دهم. خداحافظ 27/5/1362 @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 (ره): این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید.... 🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 وصیت نامه دوم بزرگوار را در ادامه می خوانیم: بسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ بروید بجنگید و زمینه را برای آینده فرزندان خود، مساعد نمایید. سلام بر محمّد(ص)؛ که با خدمات خود، سعادت و شرافت را برای انسانیت تضمین کرد؛ و درود بر (عج) و نائب بر حقش و امّت حزب‌الله و از خودگذشته. درود و سلام خدا بر شما باد که با حضور دائم خود در صحنه، اسلام عزیز و امام را یاری کردید. برادران عزیز و خواهرانِ محترمه! امروز با خون انسان‌های پاکدل و معصوم، همچون (ع) و (ع) و با زحمات شبانه‌روزی (ص) باقیمانده است. بهای این مکتب، تحمل اسارتِ (ع) سمبل مقاومت و ایثار، جگر پاشیده‌ شده (ع) و دیگر شهدای اسلام بوده است. گذشتگان، با جان و همه وجود، از این مکتب دفاع کردند و به ما سپردند. اما امـروز، دشمنانِ قسم‌خورده ما، فرزندان معاویه‌بن ابی‌سفیان و عمروعاص‌ها، به طور مصمّم، عزم نابودی قرآن کریم دارند و راه یزیدبن معاویه را دنبال می‌کنند. امروز دشمن ما صدام نیست؛ امروز دشمن ما حزب بعث نیست؛ اینها عروسک‌های کوکیِ استکبارند و ما دشمنِ واقعی خود را استکبار جهانی، به سرکردگیِ می‌دانیم. شرق و غرب، گذشته از اختلافاتِ درونیِ خود، متّحدانه موضعی خصمانه در برابر گرفته‌اند. بدانید که امـروز، شرافت و عزّت، در سایه و و شمشیر است. بکشید دشمنانِ اسلام و دین خدا را؛ تا فکر تجاوز و غارت را در سر نپرورانند. خداوند گاهی با غضب و گاهی با رحمتِ خود، ما را امتحان می‌نماید. امروز، وسیله امتحان ما جنگ و است. بر هر فرد مسلمان که سحرگاه بر می‌خـیزد و ندای لااله الاّ الله را سر می‌دهد و خواب گران را فدای شرافت و انسانیت می‌کند، واجب است که در این امتحان، شرکت کرده، یا با شهادت و یا با مدفون نمودنِ دشمن، پـیروزمندانه به درآید. در دریای مرگ شنا کنید تا به ساحل پیروزی برسید. ای به‌ظاهرزندگان! آگاه باشید که قافله مرگ، همچنان به مقصد نیستی در حرکت است؛ شما نیز امور دنیوی را کنار گذاشته و بدان ملحق شوید. سعی کنید این مرگ را با چشمان باز و جسورانه انتخاب نمایید. قبل از آنکه در چنگال مخوفش گرفتار شوید، دل از دنیا برکنید و پا در عرصه مـیدان بگذارید و بر علیه دشمنانِ اسلام برَزمید که در این نبرد، چه کشته شوید و چه بکشید، پیروزید. اکنون، من به پیروی از (ع) پای در چکمه کرده به می‌روم. به رفتن یعنی به معشوقِ خود پیوستن. امـیدوارم چه با قلیل‌خدمتی که بدان قادرم، و چه انشاءالله با شهادتم، به وظیفه الهی خود که پروردگار عالم برایم منظور داشته عمل نمایم. عزیزانم؛ حسینِ زمان شدن، سخت است. حسینِ زمان شدن یا یزیدیانِ زمان را نابودکردن، جز با ساییدن تن در زیر تانک‌ها و تکه‌تکه‌شدن در زیر خمپاره دشمن، امکان‌پذیر نیست. امت قهرمان! همچون گذشته، جـز برای خدا کار نکنید؛ هدفتان فقط الله”، کتابتان قرآن و رهـبرتان خمیـنی باشد. پدر؛ مادر؛ برادر؛ همسر و خواهرانم... اگر من شدم، بدانید که را یافته‌ام. هیچگونه ناراحتی به خود راه ندهـید. بدانید که این مرگ را آگاهانه انتخاب نموده‌ام. وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَهُ‌اللهِ وَ بَرَکاتُهُ 1363/12/20 حسین بسریا معروف به @khademinekoolebar
قال الامام الحسين عليه السلام : مَنْ احْجَمَ عَنِ الرَّأی وَ عَییتْ بِهِ الْحِیلْ کانَ الرِّفْقُ مِفْتاحُهُ حضرت امام حسین (علیه السلام) فرمودند: کسی که فکرش در حل مشکلات به جایی نمی رسد و تمام راه حل ها به رویش بسته شده، باید مدارا کند اعلام الدين، ص 298. @khademinekoolebar
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 : این رزمنده‌ی قدیمی و صمیمی و پر تلاش " "، جوانی پاک و متعبّد خود را در شرف و کرامت، در از میهن اسلامی و گذرانید و مقطع پایانی عمر با برکت و چهره‌ی نورانی خود را در علیهم‌السلام و در مقابله با اشقیای تکفیری و ضد اسلام سپری کرد، و در همین جبهه‌ی پر افتخار به آرزوی خود یعنی جان دادن در راه خدا و در حال فی سبیل الله نائل آمد و فضل و رحمت الهی بر او گوارا باد..... عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در بیست و هشتمین روز همراه و همنوا با @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 : در زمان ؛ رزمندگان به یکدیگر می‌گفتند و یا دوستت دارم از سر اخلاص بود و این‌طور نبود که همانند زمان حال به یکدیگر بگوییم داریم و پشت سر هم غیبت کنیم. ما آن را که دنبالش می‌گردیم باید در جستجو کنیم چرا که الگویی را برای ما ایجاد کرده‌اند که می‌تواند در هر زمان پاسخگوی پرسش‌ها و نیازهای ما باشد. @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 . همرزم : سال 80 وقتی به سمت فرماندهی لشکر پیاده مکانیزه حضرت رسول استان تهران رسیدند همزمان جانشین قرارگاه ثار الله هم بودند. در زمان معارفه می گفت : من لشکر نیستم من امانتدار هستم و است. در سال 62 هم جز اهرم های تیپ محمد رسول اله (صل الله علیه وآله وسلم) همراه با ، ، بود؛ همیشه سخنانش برگرفته از یا منویات یا بود...... آلبومی از و داشت و هر وقت دلش می گرفت آن را نگاه می کرد...... بسیار بود و می گفت اگر دستور دهند تا پای جان حاضر به انجام آن هستم و درنگ نمی کنم..... روحمان با یادش شاد...... @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 همسر : ایشان بعد از آن ملاقات با ساعت یک ظهر به منزل آمد و ساعت شش پرواز داشت. گفتم شما استراحت کن بعد مدتی دیدم که مشغول تمیز کردن فریزر خانه است. ایشان به بنده گفتند شما کمر و پایتان درد می کند و من می خواستم که قبل از رفتن این فریزر را برایتان تمیز کنم... آن روز به دخترهایش گفت پدر شما این مرتبه که به برود قطعاً می شود و به خاطر این حرف دخترهایم گریه کردند... من به آن ها گفتم پدر شما از اول جنگ در بوده و تا حالا خدا ایشان را نگه داشته و از این به بعد هم نگه می دارد ولی گفت که من حتماً می شوم. آن روز صورتش نورانی شده بود، خواستم فضا را عوض کنم به شوخی گفتم: من را هم می کنید که گفتند حتما... من گفتم ببین اگر بشی ما جنازه شما را به همدان ببر نیستیما..... گفت نه تورا به خدا حتما زحمت بکش ، من همین است...... ساکش را آماده کرده بودم ،آمدم داخل اتاق دیدم لباس های اضافه داخل ساک را بیرون گذاشته گفتم مگه اینارو لازم نداری؟ گفت این مرتبه زود برمیگردم. هنگام خداحافظی چند مرتبه به داخل حیاط رفت و برگشت؛ پرسیدم چیزی شده؟چرا نگرانی؟ گفت نه چیزی نیست..... از زیر ردش کردم سوار ماشین شد دستی تکان داد و راننده گاز ماشین رو گرفت و رفت .با این که اهل پیامک و این جور چیزها نبود ولی آنروز پای پله هواپیما برای من یک کوتاه فرستاد؛ فقط نوشته بود: و سه روز بعد هم در شهید شد...... روحمان با یادش شاد....... 📝 برگرفته از کتاب پیغام ماهی ها @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 سردار دلها : من در آن لحظه‌ی آخر که را دیدم، یک لحظه تکان خوردم. فهمیدم که او از مطلع بوده است... آنجا با خنده به من گفت که بیا با هم یک عکسی بگیریم؛ شاید این آخرین عکس من و تو باشد. خیلی اهل این کارها نبود که به چیزی اصرار کند و بخواهد مثلا عکسی بگیرد؛ چه از خودش، چه با کس دیگری..... من وقتی این حرف را زد تکان خوردم، خواستم بگویم که شما نروید، از همان‌جایی که او میخواست برود، من داشتم برمیگشتم. ولی یک حسی به من گفت خب چیزی نیست، خبری نیست، چیزی به او نگفتم. وقتی که این حالت را در دیدم، این شعر در ذهنم آمد: رقص و جولان بر سر میدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند چون رهند از دست خود دستی زنند چون جهند از نقص خود رقصی کنند این حالت خیلی حالت زیبایی است. قطره‌ای که به دریا متصل میشود، دیگر قطره نیست؛ دیگر دریاست..... روحمان با یادش شاد...... @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 : این وصیت نامه هاى شهدا که امام(ره) توصیه به مطالعه ى آن مى کردند، به خاطر این است که نمایشگر انقلاب درونی یک نفر است. هر کدام از این وصیت نامه ها را که انسان مى خواند، تصویرى از انقلاب یک نفر را در آن مى بیند و خودش منقلب کننده و درس دهنده است. ما باید این حالت را تعمیم بدهیم و این، ممکن است. 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 وصیت نامه را در ادامه می خوانیم: بسم‌الله الرحمن الرحیم سپاس خدای را که نعمت‌ها فراوان بر ما ارزانی داشت و فراوان شکر که در عصر (ره) حیاتمان قرار داد، همه پدران و مادران ما در آرزوی این دوران بودند و ندیدند اما ما دیدیم. دوران احیای اسلام عزیز و عزتمندی ملت‌های مسلمان، مقاومت ، عصر تحول و شکوه و عظمت در جهان ، عصر بیداری ملت‌ها، عصر زوال طاغوت‌ها، عصر فروپاشی قدرت‌های استکباری و عصر برگشتن به خویشتن. خدا را هزاران شکر به خاطر نعمت‌هایش، نعمت زندگی در هشت سال ، زندگی با مجاهدینی که محبوب خدا بودند و میهمان خدا شده‌اند. زندگی در کنار ملتی که خوش درخشیدند و در مقابل همه توطئه‌ها و فشارهای سنگین دشمنان تسلیم نشدند و مدل شدند، نمونه شدند در بین ملت‌ها که سرآمد همه آنها پدران، مادران، همسران و فرزندان شهیدان گرانقدر ما هستند. چه افتخاری بالاتر از آنکه آزادگان ما و جانبازان ما و خانواده مقاومشان صبر را شرمنده کردند و ۱۰ سال در اردوگاه‌های حزب بعث صفحه زرین بر تاریخ این ملت نگاشتند. جانبازان ما با تحمل دردهای فراوان حجت را بر ما تمام کردند که باید مقاومت را ادامه داد. خدای بزرگ را شکر به خاطر نعمت‌ برخورداری از ولایت، (ع). مگر می‌توان از نعمت بزرگی که خدای مهربان به ما داده برآییم. نعمت ، امام بزرگوارمان، آن پیر جمارانی؛ نعمت جانشین خلف آن، علی زمانمان که ادامه‌دهنده همان راه و کاروان انقلاب را چه مدبرانه و زیبا از همه گردنه‌ها و کمینها عبور میدهد اما نه، باید بیش از این شاکر باشیم نه زبانی، بلکه عملی مثل شهیدانمان لبیک بگوییم. بنده حقیر، ، شاگرد تنبل دفاع مقدس اعتراف میکنم که وظایف خودم را به خوبی انجام ندادم و بعضی موقعها این نفس سرکش سراغ من میآمد و مرا گول میزد، وسوسه میشدم، نق میزدم، در درونم اعتراض ایجاد می‌شد اما خدا مرا کمک می‌کرد، متوجه می‌شدم، پشیمان می‌شدم، توبه می‌کردم و از خدا طلب عفو و بخشش می‌کردم و مرا می‌پذیرفت و این اواخر هم خیلی دلم هوای رفتن کرده بود. خدا کند که در موقع جان دادن راضی باشد خدای مهربان و خودم به رحمت او امیدوار هستم نه به عملکرد خودم. از همه دوستان و آشنایان حلالیت میطلبم، از و مولایم (مدظله‌العالی) که نتوانستم سرباز خوبی باشم عذرخواهی و کوتاهی مرا ان‌شاالله به لطف و بزرگواری خودشان ببخشند. از خانواده ، و همیشه شرمنده بودم که نمی‌توانستم خدمتگزار خوبی باشم؛ مرا حلال کنند. تشکر دارم از همسر عزیزم که همسنگر و همراه خوبی بودند، خداوند ان‌شاالله این عمل شما را ذخیره آخرت قرار دهد و اما سفارش می‌کنم مثل گذشته و باشی نه طلبکار. قانع باش در مقابل کمبودها یا کممهری‌ها صبر داشته باش و مراقب باش فضاسازان تو را ناسپاس نکنند، عشق به ولایت فقیه و اطاعت کامل از ایشان سعادتمندی دنیا و آخرت را دارد. فرزندانم را سفارش می‌کنم و تأکید بر حفظ ارزش‌های اسلام عزیز و نظام مقدس جمهوری اسلامی که با حفظ ارزش‌هایش می‌توانند تأثیرگذار و مدل و الگو باشند، حجاب برتر بر شما واجب است رضایت پدر پیر شما با حفظ ارزش‌هاست. سعادتمندی و عاقبت به خیری شما را از خدای مهربان خواستارم. برای خواهرانم و برادرم و فرزندان عزیزشان آرزوی سعادتمندی دارم، بسیار دوستان خوبی داشتم که یکایک آنها و زندگی با آنها همیشه در ذهن و خاطراتم ماندگار است و به این دوستی مفتخر هستم. از همه آشنایان و دوستان می‌خواهم در صورت امکان یک روز برایم نماز و روزه به جای آورند؛ اگر ان‌شاالله در آن عالم دیگر باز هم در کنار شما عزیزان باشم، جبران کنم! هیچگونه بدهی ندارم و به کسی هم بدهکار نیستم، اما اگر کسی طلبکار بود بدهی را بدهید شاید یادم رفته باشد، به امید رحمت خدایم، خداحافظی با شما و طلب مغفرت بنده گنهکار ۲۸ شهریور ماه @khademinekoolebar
قال الامام الحسين عليه السلام : لاترفع حاجَتَک إلاّ إلى أحدٍ ثَلاثة: إلى ذِى دینٍ ، اَو مُرُوّة اَو حَسَب حضرت امام حسین (علیه السلام) فرمودند: جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار ، یا صاحب مروت ، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد. تحف العقول ، ص 251 @khademinekoolebar
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید #صبحتون_شهدایی @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 خطاب به گروه آن کسانی که می خواهند مسأله را زیر غبارها پنهان کنند ؛ شما نمی گذارید آن کار انجام بگیرد..... عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در بیست و نهمین روز همراه و همنوا با در این بزرگ مرد @khademinekoolebar