مداحی_آنلاین_دلم_پا_بسته_اربابه_حسین_طاهری.mp3
3.75M
دلم پا بسته اربابه
همیشه مست اربابه
اگه روی لبمه یا حسن
اجازهاش دست اربابه
شور🔊
#اربعین
#شهادت_امام_حسن(ع)💔
#حسین_طاهری🎙
@khademinkhaharalborz18
👤توییت استاد #رائفی_پور
🔻همه چیز به آموزش و قبول واقعیت های هر عرصه باز می گردد
🔻دلیل موفقیت #علیرضا_دبیر و #هادی_ساعی علاوه بر اینکه خود؛ از دل این ورزش ها رشد کرده اند؛فضا را می شناسند و سابقه قهرمانی دارند؛ این است که پیش از این به دلیل عضویت در شورای شهر در اتمسفر مدیریتی قرار گرفته و واقعیت های مدیریت صحیح یک مجموعه جهت نیل به مقصود و هدف را با گوشت و پوست و استخوان لمس کرده اند
🔻این دو ؛ خواسته یا ناخواسته آموزش دیده اند بله همه چیز به آموزش های صحیح ناظر به واقعیت
های هر عرصه باز می گردد.
@khademinkhaharalborz18
مادرجان خواهرم را مثل یک شیر زن بزرگش کن که برای جامعه مفید باشد نه اینکه خدای ناکرده ننگ جامعه باشد
برادران عزیز راه مرا ادامه دهید که ادامه دادن راه شهدا زنده کردن اسلام است🕊❤️
از خداوند متعال می خواهم که روز دفنم لبهایم خندان باشد و مرگم شهادت و شرافتمندانه باشد. پدرو مادرم به خدا عاشق شهادت هستم و افتخار می کنم که انشاالله در روز قیامت مرا رو سفید نموده و ببخشاید هرگز برایم گریه و ناله نکنید و به یاد شهیدان گمنام باشید که مادرانشان آنها را ندیدند تا در دنیای دیگر شما عزیزان را شفاعت میکنم 🥺💔
#سبک_زندگی_شهدایی
#شهید_ابراهیم_باقری
@khademinkhaharalborz18
🦋🌱
ابراهیم تحصيلاتش را در سن 7سالگي شروع كرد و مشغول درس خواندن شد. دوره ابتدائي با موفقيت به پايان رساند ولي بعدها به خاطر مشكلات زيادي نتونست به تحصيل ادامه بده و درس رو رها كرد و به كار مشغول شد. زمان اوج گيري انقلاب او هم بین جمعيت زیاد باجثه كوچكش شركت مي كرد و ايفاي نقش مي کرد. بعداز پيروزي انقلاب اسلامي به فرمان امام وارد بسيج شد و به دفاع از دستاوردهاي انقلاب اسلامي مشغول شد و شبانه روز در راه خدا فعاليت مي كرد😊
#خاطرات_شهدا
#شهید_ابراهیم_باقری
@khademinkhaharalborz18
خدایا
خوش دارم تنها و گمنام باشم
تا در غوغای کشمکشهای پوچ
دفن نشومـــــــــ ...
#عکسنوشته
#راهیاننور
____🕊🥀____
@khademinkhaharalborz18
🥀کُمیته ی خادمین شهدای خواهر استان البرز
#باهم_کتاب_بخوانیم #معرفی_کتاب #آفتاب_در_حجاب کتاب آفتاب درحجاب سرگذشت زنیست از تبـار زهــــرا(
#باهم_کتاب_بخوانیم
#آفتاب_در_حجاب
قسمتی از متن کتاب:
سال ششم هجرت بود که تو پا به عرصه وجود گذاشتی،ای نفر ششم پنج تن!
بیش از هر کس، حسین از آمدنت خوشحال شد.
دوید به سوی پدر و با خوشحالی فریاد کشید:
«پدر جان! پدر جان! خدا یک خواهر به من داده است!»
@khademinkhaharalborz18