💢 #خاکریزخاطرات ۸
🔸اگه نروم؛ غذایِ روحم سرد میشه...
#متن_خاطره|وقتی صدای اذان رو میشنید، دست از غذا خوردن میکشید و میرفت نماز بخونه. بهش اصرار میکردیم و میگفتیم: غذات سرد میشه ، تمومش کن، بعد برو نمازت رو بخون. اما محمود میگفت: اگه نروم نماز بخونم، غذای روحم سرد میشه...
👤خاطرهای از زندگی سردار شهید محمود شهبازی
📚منبع: کتاب محرابعشق، صفحه ۳۵
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
___________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#نماز_اول_وقت #تقوا #شهیدمحمودشهبازی
🔅#چراغ_راه ۳ [وصایای شهیدان]
✍ شهید سیدمجتبی علمدار: وصیت میکنم به قرآن...
#وصیت|به همهی شمایی که این صفحه را میخوانید وصیت میکنم قرآن را بیشتر بخوانید، بیشتر بشناسید، بیشتر عشق بورزید، بیشتر معرفت به قرآن داشته باشید، بیشتر دردهایتان را با قرآن درمان کنید. سعی کنید قرآن انیس و مونستان باشد، نه زینتِ طاقچه های منزلتان.بهتر است قرآن را زینتِ قلبتان کنید...
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت چراغراه(۳) با کیفیت اصلی
___________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#انس_با_قرآن #آرامش #شهیدعلمدار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_امروز
🎥 #فیلم|از فلوریدا تا موگر .... شهیدی که به "چمرانِ کهکیلویه"معروف بود...
ببینید وصیت کوتاه یک شهید، چگونه بعد از چهل سال به داد مردم روستا رسید...
___________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدطیب #کهکیلویه_و_بویراحمد #مستند
#شهید_امروز
👤شهید هدایتالله طیّب [موسس انجمناسلامی دانشگاه ایالت فلوریدا آمریکا]:
خدایا! نکند ثمره جنگِ یارانمان، به چنگ فرنگیمسلکان افتد. نکند خونینکفنان در غربت بمیرند، تا خوشباوران غربزده کام گیرند. نه هرگز! ... به جوانان توصیه میکنم استقلال فکری داشته باشند و تلاش خیلی زیادی کنند. مسئلهی مهم استقلال مملکت است... اینکه ما بینیاز شویم از این جنایتکاران غرب. و آن امکان ندارد مگر با تلاش نسل جوان...
_______________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدطیب #کهکیلویه_و_بویراحمد #وصیت #انقلابیگری
💢 #خاکریزخاطرات ۹
🔸اونقدر آرپیجی زده که دیگه نمیشنوه...
#متن_خاطره|چند روز بعد از عملیات دیدمش. هر جا میرفت یه کاغذ و خودکار باهاش بود. از یکی پرسیدم: چشه این بچه؟!!! گفت: توی عملیات گوشهاش آسیب دیده ، اونقدر آرپی جی زده که دیگه نمی شنوه، باید براش بنویسی تا بفهمه...
👤 نام رزمنده در منبع نیامده...
📚منبع: کتاب امتحان نهایی ، صفحه ۱۶
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
___________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#غیرت #تلاش_و_کوشش #مجاهدت #جهاد
#شریک_جهاد
🌸 شهیدان حشمتاله طاهری و جواد خلیلیمفرد رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
.
💢 #خاکریزخاطرات ۱۰
🔸توصیههای پدرانه استاد شهید مرتضی مطهری...
#متن_خاطره|همسر شهید مطهری میگفت: ۲۶ سال با مرتضی زندگی کردم ، در این مدت نیم ساعت هم بیوضو نبود، و همیشه تاکید میکرد که با وضو باشید...
استاد مطهری در نامهای به فرزندش نوشت: حتیالامکان روزی یک حزب قرآن بخوان و ثوابش رو تقدیم کن به روح پیامبر (ص) ، چون موجب برکت عُمر و موفقیت میشه...
👤خاطرهای از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری
📚 منبع: کتاب جلوههای معلمی استاد مطهری
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
_______
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدمطهری #موفقیت #قرائت_قرآن #وضو #پیامبراکرم #سبک_زندگی_دینی
🔅#چراغ_راه ۴ [وصایای شهیدان]
✍ توصیهی برادرانه شهید احمدعلی نیّری...
#وصیت|بچهها کمی به فکر اعمال خودمان باشیم... بچهها حداقل سعی کنید سه روز از گناه پاک باشید. اگر سه روز مراقبه و محاسبهی اعمال انجام دهید، حتماً به شما عنایاتی خواهد شد.
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت چراغراه(۴) با کیفیت اصلی
_______________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#خودسازی #ترک_گناه #شهیدنیّری #مراقبه #محاسبه_نفس #شهدای_تهران
#شهید_امروز
🔸#برش_اول|خواب عجیب عروس خانوم؛ وقتی میخواست به حشمتالله جواب منفی بده...
#خاطره|به علت دوری راه و غربت؛ تصميم گرفتم به حشمتاله جواب منفی بدهم. اما همان شب خوابی ديدم که مرا منصرف کرد؛ در خواب جمعيت عظيمی را ديدم که با پرچمهای سبز و قرمز؛ در حالی که فرياد يا محمد و يا حسين سر میدادند، در حرکت بودند. سوال کردم اينان کيستند ؟ جواب دادند: اين ها کاروان محمد (ص) هستند. خيلی خوشحال شدم، چرا که با شروع جنگ هميشه غبطه میخوردم که چرا نمیتونم به جبهه بروم. اما ناگهان يکی از بين جمعيت فرياد زد: تو که سرباز ما را قبول نداری از ما نيستی...
روز بعد؛ قبل از جواب دادن به خانواده حشمتاله؛ برای يکی ازدوستانم خوابم را تعريف کردم و او پيشنهاد استخاره داد. متوسل به قرآن شدم و اين آيه آمد : ازدواج و تقوا را پيشه کنيد تا رستگارشوید. جواب مثبت دادم و با مهريه ای شامل يک جلد کلام اللّه مجيد و يک جلد نهج البلاغه به عقد ايشان در آمدم. روز عقد بعد از صرف ناهار، حشمت ميهمانان را که از آمل آمده بودند، به ملاقات امام خمينی (ره) برد. آيت اللّه جوادی آملی در سخنرانی روز نيمه شعبانِ همان سال، درباره ازدواج ما چنين گفت : بعضی می گويند نمی شود زندگی علی (ع) را پياده کرد؛ ولی من امروز به عينه ديدم که بخشی از زندگی علی (ع) پياده شده است.
✍ راوی: خانم طیبه خزایی؛ همسر شهید
_______________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدطاهری #شهدای_آمل #رویای_صادقه
#شهید_امروز
🔸#برش_دوم|امام حسین علیهالسلام در عالم رؤیا به حشمتاله کفن داد...
#خاطره|يک ماه بعد از مجروحيت حشمتاله [چند ساعت مانده به تحویل سال] ایشان در حال استراحت بود، که ناگهان از خواب برخاست و مدتی با حيرت به نقطهای خيره شد... حشمتالله بعد از اینکه سال تحویل شد، خوابی که دیده بود رو اینجوری برامون تعریف کرد: «خواب ديدم توی میدان کربلا هستم و امام حسين (ع) در حالیکه کفنهای تميزی در دست داشتند، با رويی گشاده و لبی خندان تک تک آنها را به يارانشان دادند. من داشتم این صحنه رو نگاه میکردم که دیدم امام حسین علیهالسلام در حالیکه يک کفن در دستشان باقی مانده بود، به سمتم آمده، آن را به من دادند و فرمودند: اين هم برای تو...
✍ راوی: خانم طیبه خزایی؛ همسر شهید
_______
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدطاهری #شهدای_آمل #رویای_صادقه #امام_حسین
#شهید_امروز
🔸#برش_سوم|حشمتاله لحظه شهادت گفت: این کاخها مال کیه؟
#خاطره|شب ۲۳ ماه مبارک رمضان حال حشمتاله بسيار بد بود و روی تخت بيمارستان شاهد آخرين نفسهايش بودم. با همون حال سفارشهايی درباره بچهها کرد و وصيت نمود. لحظاتی بعد از اذان صبح در حالیکه حالش بسيار وخيم بود، یهو ديدم بصورت نيمه نشسته روی تخت، با احترامی خاص تعظيم کرد. انگار شخص يا اشخاص بزرگواری به ديدارش اومده بودند... حشمتاله شروع به تلاوت قرآن کرد و سپس پرسيد : «اين کاخها برا کيه؟» آخر سر در حالیکه دستاش رو با احترام روی سينه گذاشته بود، گفت: «چشم میآيم، میآيم.» بعد آروم سرش رو روی تخت گذاشت و در حالیکه به من نگاه میکرد، شهادتين گفت و شهید شد.
✍ راوی: خانم طیبه خزایی؛ همسر شهید
_______
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدطاهری #شهدای_آمل #لحظه_شهادت
💢 #خاکریزخاطرات ۱۱
🔸بخداییِ خدا گناهی ازشون سراغ ندارم
#متن_خاطره|ده سال بعد از شهادت مهدی و مجید زینالدین، پدر بزرگوارشون میگفت: من در این مدت طولانی بارها نشسته و به خاطرات گذشته بازگشتهام؛ اما هر چه فکر کردم تا یک خطا یا گناهی از مجید و مهدی به یاد بیاورم، چیزی پیدا نکردم؛ نمیخوام بگم معصوم بودند، اما من که پدرشون هستم، به خداییِ خدا گناهی ازشون سراغ ندارم...
👤خاطرهای از زندگی شهیدان مهدی و مجید زینالدین
📚منبع: کتاب سرداران تقوا ، صفحه ۴۳
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
_____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#تقوا #ترک_گناه #شهیدزین_الدین #شهدای_قم