eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
6.6هزار دنبال‌کننده
828 عکس
305 ویدیو
13 فایل
✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی و...] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده #غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 سردار شهید مسعود پیش‌بهار رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند |جوانترین فرمانده شهید: سردار شهید مسعود پیش‌بهار با شروع جنگ تحمیلی، در مهرماه ۱۳۵۸ یه دوره کوتاه و فشرده نظامی رو طی نمود و عازم جبهه‌های نبرد شد. او بعد از چند ماه حضور فعال در جبهه، به عضویت سپاه پاسداران در آمد. تا اینکه سال ۱۳۶۰ در پادگان گُلف [که مرکز فرماندهی جنگ در جنوب بود] به نوعی مسعود رو کشف کردند و پی بردند که از لحاظ هوش و تدبیر نظامی آدم بسیار لایقی است؛ لذا برای گذراندن یک دوره‌ی فشرده طرح و عملیات انتخاب شده؛ و پس از طی این دوره تا زمان شهادتش [ به عنوان مسئول طرح و عملیات قرارگاه نصر] در کنار سردار شهید حسن باقری بود و تا لحظه شهادت هم هیچکس نمی‌دونست که مسعود در جنگ چکاره است. سرانجام مسعود در سن ۱۹ سالگی به شهادت رسید و جوان‌ترین فرمانده‌ی شهید دفاع مقدس لقب گرفت... 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر مشخصات شهید مسعود پیش‌بهار با کیفیت اصلی ___________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅 ۲۹ 🌺 شهید هادی قربانی‌مقدم: |ای دوستان انقلاب! با برخوردهای نامناسب؛ ضدانقلاب بوجود نیاورید، و دیگران را از خود نرنجانید که خداوند بر شما خشم می‌کند. مانند امام علی علیه‌السلام جاذبه داشته باشید... مخصوصاً به بسیجیان توصیه می‌کنم که رفتارِ خودشان را درست [و الهی] کنند... 🔰دانلود کنید:دریافت چراغ‌راه(۲۹) با کیفیت اصلی ___________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵۵ 🔸پیغامِ جالبِ مادرشهید برای امام‌خامنه‌ای |وقتی برای تصویربرداری رفته بودیم منزل شهید پیش‌بهار؛ ننه‌مسعود (مادرشهید) ازم پرسید: تو برای فیلم گرفتن از سخنرانی‌های آقای خامنه‌ای هم میری؟ اولش فکر کردم نامه یا خواسته‌ای داره. پرسیدم: چطور مادر؟... سجاده‌اش گوشه‌ی‌ اتاق نیمه‌باز بود. اون رو نشونم داد و گفت: اگه رفتی به آقا بگو ننه‌مسعود گفت: مدیونِ خونِ‌پسرم باشم اگه پای این سجاده دو رکعت‌ نماز بخونم و بعد از نماز، اولین دعایم برای تو نباشه؛ و واسه سلامتی، سربلندی و موفقیتت دعا نکنم... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید مسعود پیش‌بهار 📚منبع: پایگاه اینترنتی مشرق؛ به روایت محمود جوانبخت 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی 🇮🇷 ۲۱ اردیبهشت؛ سالگرد شهادت مسعود پیش‌بهار [جوانترین فرمانده شهید دفاع‌مقدس] گرامی‌باد ____ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 سردار شهید محسن حاجی‌بابا [فرمانده کل جبهه‌های غرب کشور] رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند |سال‌نمای زندگی شهید: 🔸 سال ۱۳۳۶؛ تولد در محله نیروی هوایی تهران 🔹سال ۱۳۵۷؛ فرار از خدمت سربازی به دستور حضرت امام (ره) 🔸سال ۱۳۵۷؛ نقش فعال در شکستن درب اسلحه خانه نیروی هوایی و تخلیه آن 🔹سال ۱۳۵۷؛ نقش فعال در تشکیل کمیته انقلاب محل 🔸سال ۱۳۵۸؛ شرکت در کنکور و کسب رتبه چهارم رشته پزشکی 🔹سال ۱۳۵۸؛ انصراف از ورود به دانشگاه و عضویت در سپاه پاسداران 🔸سال ۱۳۵۹؛ انتصاب به سمت فرمانده گردان در پادگان امام حسین (ع) و سفر به غرب کشور برای بازید از خط مقدم و ماندگار شدن ایشان در غرب 🔹سال ۱۳۵۹؛ انتصاب به سِمَت فرماندهی محور جبهه سرآب‌گرم از ارتفاع ۱۰۵۰ بازی دراز تا رودخانه الوند. 🔸سال ۱۳۶۱؛ (۲۲ اردیبهشت) شهادت در روستای تپه عظیمیه در ۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر سرپل ذهاب بر اثر اصابت گلوله تانک به جیپ حامل ایشان 🔹آدرس مزار اول: گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران قطعه ۲۶، ردیف ۲۹، شماره۵۲ 🔸آدرس مزار دوم: مزاری از بقایای پیکر شهید در روستای عظیمیه سر پل ذهاب 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر مشخصات سردار شهید محسن حاجی‌بابا با کیفیت اصلی ____________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸چند بُرش از زندگی فرمانده دوست‌داشتنی غرب... 🌼 |محسن یه قرآن جیبی داشت که همیشه صبح رو با خوندنش آغاز می‌کرد. مقید بود قرآن رو با ترجمه بخونه. اون‌قدر این قرآن رو ختم کرد که جای انگشتاش روی اون حک شده بود. توی صحبت‌هاش هم اگه می‌خواست آیه‌ای رو از رو بخونه؛ جوری مسلط بود که همون سوره رو سریع می‌آورد. عادت داشت قبل از خواب هم حتماً قرآن بخونه. حتی اگه توی مقر نبود؛ یه چراغ‌قوه جیبی داشت که زیر نور اون قرآن می‌خوند 🌼|دعای کمیل و ندبه رو از حفظ بود. یه صبح جمعه‌ که با هم رفتیم سرکشی؛ دیدم پشت فرمون شروع کرد دعای ندبه رو از حفظ خوندن. 🌼|فرمانده بود؛ ولی هیچکس ندید جلوی تویوتا بشینه. یه تکه ابر داشت عقب تویوتا. هرجا می‌خواست بره، اگه خودش راننده نبود، می‌دوید می‌نشست پیش تویوتا روی همون تکه ابر.کسی هم اصرار نمی‌کرد که بیاد جلو؛ چون می‌دونست فایده‌ای نداره. 🌼|رفته بودیم دوره‌ آموزشی و محسن ارشد گروهان ما بود. همون موقع مادرش به رحمت‌خدا رفت. اما فقط یه روز برا مراسم مادرش رفت و سریع برگشت؛ اصلاً نذاشت توی کار آموزش خودش وقفه‌ای ایجاد بشه. 🌼|اونقدر به مردم بومی منطقه محبت و رسیدگی می‌کرد که به شدت عاشقش بودند. مشکلات معیشتی؛ کاری؛ و ... اونا رو حل می‌کرد. یه بار یکی از رزمنده‌ها هنگام تردد با ماشین؛ یه گوسفند رو زیر گرفت. محسن رفت هم پولش رو داد؛ و از صاحبش دلجویی کرد. اونقدر تو دل مردم جا داشت که سالها بعد از شهادتش، مردم منطقه میگن: محسن برا ما برادری کرد @khakriz1_ir ●واژه‌یاب: