eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
5.5هزار دنبال‌کننده
486 عکس
122 ویدیو
11 فایل
سلام ✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خوشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
۹۷ 🔸مرامِ بچه‌های امام‌حسین علیه السلام... |تانک عراقی آتش گرفت و یک سرباز خودش رو از تانک پرت کرد بیرون. گیجِ گیج بود و به اطرافش نگاه می‌کرد. یهو سرِ جاش ایستاد و قمقمه‌اش رو برداشت. تا شروع‌کرد به آب خوردن، یکی از بچه‌ها نشانه‌گرفت طرفش. اما علی‌اکبر زد زیر اسلحه‌ اش و گفت: چیکار می‌کنی؟ مگه نمی بینی داره آب می خوره؟!!! نگذاشت بزندش و گفت: شما باید مانندِ امام حسین(ع) باشید، نه مثلِ دشمنایِ امام حسین (ع) ... 👤خاطره‌ای از زندگی شهید علی اکبر محمدحسینی 📚منبع: کتاب خط عاشقی ، صفحه ۱۴۵ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی 🔸 ۱۲ آذر؛ سالروز شهادت پاسدار شهید علی‌اکبر محمدحسینی گرامی‌باد ___________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸چند بُرش از زندگی سردار شهید فریدون ابوالحسنی 🌼 | بعد از دیپلم به عضویت جهاد سازندگی استان چهارمحال و بختیاری در اومد. نشستن توی اتاق و پشت میز، براش سخت بود؛ برا همین راه می‌افتاد توی روستاهای دور افتاده، تا از نزدیک با مشکلات مردم آشنا، و برای حل‌شون تلاش کنه... 🌼 |هنوز مردم با فضای انقلاب آشنا نبودند. یه شب که فریدون هنگام سرکشی به روستایی، خونه‌ی یکی از اهالی مهمون بود؛ اون خانواده به رسم غلط زمان شاه که وقتی مسئولی وارد خونه‌ی روستایی‌ها میشد؛ باید گوسفند یا مرغی رو براش ذبح کنند و بپزند؛ می‌خواستند برا فریدون هم اینکار رو انجام بدهند. اما فریدون هرگز اجازه نداد و گفت: این گوسفند و مرغها تنها وسیله‌ی روزی شماست؛ من هرگز راضی نمیشم که چنین کاری انجام بدین... فریدون نون و ماست رو به خوردن گوشت ترجیح می‌داد، و روستایی‌ها از این رفتار متعجب می‌شدند... 🌼 | برا خدمت سربازی وارد سپاه شد و چون قهرمان رشته‌ی وزنه‌برداری بود، بعنوان مربی آموزش انتخاب شد. مدتی هم فرمانده‌ی بسیج شهر بلداجی بود. با ورود به جبهه هم به سِمت معاون فرمانده گردان توپخانه تیپ ۴۴ قمر بنی‌هاشم (ع) منصوب شد و بخاطر رشادتهایی که از خودش نشون داد، بعد از مدتی شد فرمانده‌ی توپخانه. اما اونقدر با بندگی خدا خودساخته شده بود که هیچگاه، هیچکس ازش نشنید حتی یکبار بگه: (من فرمانده‌ام) ‌‌... همیشه خودش رو یک بسیجی می‌دونست... 📚منبع: خبرگزاری بسیج ‌‌‌‌___________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 خاطره‌ای شگفت‌انگیز از مادر شهید اسلامی‌خواه: " بعد از شهادت، به من سر زد" |بعد از شهادت سیدمهدی خیلی بی‌تابی می‌کردم. يه شب که خیلی غصه‌ی نداشتنش به سراغم اومد، خوابش رو دیدم. تا بخاطر رفتنش گلايه کردم و بهش گفتم: تو یادی از،من نمی‌کنی و سراغمو نمی‌گیری؛ گفت: مادر! من می‌تونم بهت سربزنم؛ ولی جلوی چشم مردم نه. ناراحت نباش، چند روز ديگه میام پیشت... از خواب بیدار شدم و به فکر فرو رفتم که چطور قراره خوابم تعبیر بشه. تا اینکه يک بعدازظهر که توی خونه تنها بودم، با کمال تعجب ديدم سيدمهدی در حاليکه لباس روحانی به تن داره و یه چیزی شبيه شعر رو زمزمه می‌کنه، به طرفم میاد. من از شوق به گریه افتادم و شروع کردیم به صحبت و دردِدل... وقتی گریه‌م شدید شد، تا به خودم اومدم دیدم سید مهدی نیست... یه بار هم در حال خوندن نماز مغرب و عشاء بودم که سيدمهدی وارد اتاق شد و جلوی من به نماز ايستاد. هر جور من نماز می‌خوندم، ایشونم می‌خوند. نمازم رو طول دادم که بيشتر کنارم بمونه، او هم نمازش رو طول داد. بعد فکر کردم نمازم رو تندتر بخونم تا بعد از نماز بهتر ببينمش و باهاش حرف بزنم. تا اینکه به سجده رفتم و چادرم روی صورتم افتاد. وقتی سرم رو از روی مهر برداشتم، ديدم کسی جلوم نيست و پسرم رفته... 👤خاطره‌ای از زندگی طلبه شهید سیدمهدی اسلامی‌خواه 📚منبع: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان خراسان رضوی 🔸۱۴ آذر؛ سالگرد شهادت سیدمهدی اسلامی‌خواه گرامی‌باد 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔸 راضی نیستم سر خاکم بیای... |رفتـــه بود ســـر خاکِ شـــهید تا چنـــد کلامـــی درددل کند. شـــب آسدمهدی اومد به خوابش و گفت: «اگـــه هنـــوز نمی‌خـــوای نمـــاز بخونی، راضی نیســـتم ســـر خاکم بیـــای.» کـــم نبودنـــد جوان‌هایـــی کـــه بعـــد از شـــهادت ســـیدمهدی، به واســـطه‌ی شـــهید تغییـــر کردند. 👤خاطره‌ای از زندگی طلبه‌ی شهید سیدمهدی اسلامی‌خواه 📚منبع: کتاب " از دامن مادر " ؛ صفحه ۱۶۳ 🔰دانلود کنید:دانلود پوستر با کیفیت اصلی ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹۸ 🔸به احترام مادر چشماش وا شد... |سیدمهدی هیچگاه پاهاش رو جلوم دراز نکرد. جلوی پام تمام قد می‌ایستاد و تا من نمی‌نشستم، او هم نمی‌نشست. فقط یه جا پاهاش رو جلوم دراز کرد؛ اونم وقتی که شهید شد. بهش گفتم: سید! تو هیچوقت پاهات رو جلو من دراز نمی‌کردی،حالا چی شده مادر؟! یهو دیدم چشمای پسرم به اذن خدا برا چند لحظه باز شد و یک قطره اشک از چشماش اومد... [شاید می‌خواسته به مادرش بگه: اگه می‌تونستم، جلو پاهات تمام قد می‌ایستادم...] 👤خاطره‌ای از زندگی روحانی‌ شهید سید مهدی اسلامی‌خواه 📚منبع: کتاب رموز موفقیت شهیدان ، جلد۱، صفحه ۲۵ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی _____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸برخورد جالب شهید احمد کشوری با تصاویر و مجلات مبتذل |كلاس دوم راهنمايى كه بود، مجلات عكس مبتذل چاپ مى‌كردند. توی آرايشگاه، فروشگاه و حتى مغازه‌ها هم اين عكس‌ها رو روى در و ديوار نصب مى‌كردند. احمد هر جا اين عكس‌ها رو مى‌ديد، پاره مى‌كرد. پدر احمد، رئيس پاسگاه بود و كسى به حرمت پدرش بهش چيزى نمى‌گفت. من هم لبخند مى‌زدم، چون با كارى كه احمد انجام مى‌داد، موافق بودم... اون روزها يك مجله‌اى با عكس‌هاى مبتذل چاپ میشد. احمد پول توجيبى‌هاش رو جمع مى كرد و هر بار ۲۰ تا از اون مجله، از چند روزنامه فروش مى‌خريد. وقتى هم مى‌آورد توی دست‌هاش جا نمى‌شد. همه رو توى باغچه مى‌انداخت، نفت مى ريخت و همه رو آتش مى‌زد. مى گفتم: چرا اينكار رو مى‌كنى؟ مى‌گفت: اين عكس‌ها ذهن جوانان رو خراب مى‌كنه. : درسته نمی‌تونست جلوی کل فساد اون مجله رو بگیره؛ اما می‌خواست هر بار در حد توانش جلوی انحراف چند جوون رو بگیره... 👤خاطره‌ای از کودکی شهید احمد کشوری 📚منبع: نوید شاهد " بنیاد شهید و امور ایثارگران" 🔸۱۵ آذر؛ سالروز شهادت خلبان شهید احمد کشوری گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 نکاتی تامل برانگیز از وصیت روحانی شهید مدافع‌حرم سیداصغر فاطمی‌تبار|دوستان من؛ فریب اسلام آمریکایی را نخورید، نگذارید اسلام لیبرالی و تفکر اصلاحاتی در شما نفوذ کند. باور داشته باشید که جواب سیلی دشمن، سربِ داغ است نه لبخند ذلیلانه. باور کنید که دشمن ما ضعیف است و این وعده خداست که اگر مقابل کفر استقامت کنید، پیروزی از آن شماست. شک به خودتان راه ندهید و پیرو ولایت‌فقیه باشید و لاغیر؛ پیرو امام خامنه‌ای( مدظله) باشید نه کسان دیگر. باور کنید که این‌ها دارند دنیا و آخرت شما را بر باد می‌دهند، پس هوشیار باشید. بگذارید تعریف اسلام را از زبان نائب بر حق امام زمان (عج) بشنویم نه کسانی که هر وقت فرصت پیدا کردند و میدان دیدند حتی به خودِ خدا هم تاختند و اصول اسلام را زیر سؤال بردند... 🔸 ۱۶ آذر؛ سالروز شهادت روحانی شهید مدافع‌حرم سیداصغر فاطمی‌تبار گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چگونه ۱۶ آذر روز دانشجو نامگذاری شد؟ روایتِ شهادتِ سه دانشجوی دانشگاه تهران 🔸 ۱۶ آذر؛ سالروز شهادت مصطفی بزرگ‌نیا، مهدی (آذر) شریعت‌رضوی، احمد قندچی گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای جالبِ تحولِ گنده‌لات تهران؛ شهید شاهرخ ضرغام در حرم امام‌رضا(ع) به روایت رزمنده و راوی دفاع‌مقدس 🔸۱۷ آذر؛ سالروز شهادت کشتی‌گیر جاویدالاثر؛ شهید شاهرخ ضرغام گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
28.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از کاباره و بادیگاردی قماربازِ یهودی؛ تا شهادت... خاطراتی ناب از شهید شاهرخ ضرغام به روایت ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا