eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
6.8هزار دنبال‌کننده
854 عکس
346 ویدیو
13 فایل
✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی و...] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده #غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅 ۴۰ 🌺 شهید سیدحسن بهشتی‌نژاد: |تا اين عمامه‌های سياه و سفيد بر سر ماست، نمی‌گذاريم وضع به شکل سابق برگردد؛ يا ليبرال‌ها حاکم باشند. 🔸۳مرداد سالروز شهادت روحانی شهید سیدحسن بهشتی‌نژاد گرامی‌باد 🔰دانلود کنید:دریافت چراغ‌راه(۴۰) با کیفیت اصلی _______________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔅 ۴۱ 🌺 شهید علیرضا خواجه کجوری: |برادرانِ حزب‌اللّهی! برای بقاء اسلام باید خون داد و یا خونِ دل خورد. نکند خدایی نکرده در عزمِ استوارتان خللی ایجاد شود،که خواست دشمنانتان همین است. لحظه‌ای به سیاست‌بازی‌های فریبکارانه‌ی طرفدارانِ اسلامِ آمریکایی و اسلامِ مرفهین از خدا بی‌خبر دل نبندید. 🔰دانلود کنید:دریافت چراغ‌راه(۴۱) با کیفیت اصلی ____________________________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔅 ۴۲ 🌺 شهید جعفر نجفی آشتیانی: |اگر گلوله‌هایمان تمام شد و شمشیرهایمان شکست، مشت‌هایمان که سالم است؛ سینه‌هایمان که ستبر است؛ قلب‌هایمان که پُر خون است؛ آنقدر خون می‌دهیم تا خصم کافر در خونِ ما غرق شود. 🔰دانلود کنید:دریافت چراغ‌راه(۴۲) با کیفیت اصلی __________________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
💢مطلبی که از قبل؛ پیرامون شهید محمودرضا بیضایی در کانال وجود دارد: 🔹 نگاه جالب شهید بیضایی که هر انقلابی باید داشته باشه ☝️با کلیک روی گزینه‌‌ی فوق؛ به مطلب مورد نظر منتقل خواهید شد ‌‌‌ ●واژه‌یاب:
۱۲۳ 🔸تو شهید نمیشی... |وقتی با یه خانوادۀ‌ تبریزی وصلت کرد، بهونه پیدا کردیم تا بهش اصرار کنیم که انتقالی بگیره و بیاد تبریز؛ اما هر چه گفتیم؛ قبول نکرد و گفت: من اگه پشتِ میز نشین بشم؛ می‌میرم... اعتقاد داشت موندن توی تهران به‌ معنیِ موندن در میانه‌ی میدان، و برگشتن به تبریز مساوی‌ست با پشتِ میز نشینی... یه بار هم در جوابِ برادری که بهش پیشنهاد کرده بود خانواده اش رو برداره و بره تبریز برا زندگی؛ گفته بود: تو شهید نمیشی... چون معتقد بود که شهادت مزدِ کسانیه که در راه خدا پُر کارند... 👤خاطره‌ای از زندگی مدافع‌حرم شهید محمودرضا بیضایی 📚 منبع: کتاب “ تو شهید نمی‌شوی ” ؛ صفحه ۳۲ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] باکیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ___________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔅 ۴۶ 🌺 شهید محمدامین اژدری: |ما باید از بی‌تفاوتی‌ها، "به‌من‌چه"ها، از صحنه کنار رفتن‌ها، و مصلحت اندیشی‌های بی مورد بترسیم؛ هر چند عده‌ای خوششان نیاید... 🔰دانلود کنید:دریافت چراغ‌راه(۴۶) با کیفیت اصلی 🔸۵ بهمن؛ سالروز شهادت محمدامین اژدری گرامی‌باد _______________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔅 ۴۷ 🌺 شهیده سیده طاهره‌ هاشمی: |نگرانیِ ما این است که مبادا سازشی صورت گیرد؛ و خون‌های شهیدان به هدر رود؛ و نتوانیم ندایِ امام [خمینی] را به گوش جهانیان برسانیم؛ که ندای امام، همان ندایِ اسلام است... 🔰دانلود کنید:دریافت چراغ‌راه(۴۷) با کیفیت اصلی _______ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔸بُرش‌هایی از زندگی سردار شهید رضا حسن‌پور 🌼 |تهران بدنیا اومد، اما از ۷سالگی رفتند قزوین. وقتی فهمید باباش زیر بار فشار اقتصادیه، درس رو رها کرد و گفت: می‌خوام کار کنم و کنار دست بابا، بشم کمک خرجِ خونه. 🌼| همه‌جا بود؛ اونم از نوع فعالش. توی تظاهرات علیه شاه چه کارها که نکرد. بعدشم پاسدار شد و افتاد به جونِ گروهک‌های ضدانقلاب. کردستان که شلوغ شد، رفت و افتاد به جونِ منافقین تکاب و دیوان‌دره. با شروع جنگ هم همون سه روزِ اول، رفت جبهه. اونقدر جَنَم داشت که به ۳سال نکشیده از تک‌تیراندازی رسید به قائم‌مقامی لشکر. 🌼 |عکس امام رو زده بود به شیشه ماشینش. کتکش زدند. دو بار هم شیشه ماشینش رو شکستند، ولی عکس رو برنداشت. می‌گفت: هر کاری کنند، بر نمی‌دارم. 🌼 |شبها می‌رفتیم کمین، وقتی برمی‌گشتیم نماز می‌خوندیم و از خستگی می‌خوابیدیم تا لنگ ظهر فردا. بیدار که می‌شدیم، می‌دیدیم یکی صبحونه آماده کرده، حتی ظرفها و لباسامون رو شسته. بعد فهمیدیم کار رضاست. می‌گفت: من وظیفمه نذارم شماها خسته بشین... 🌼 |جاده باریک بود و تانکر آب نمی‌تونست رد بشه. بچه‌ها باید مسیری رو به سختی می‌رفتند و از تانکر آب می‌آوردند. یه روز آقا رضا گفت: بیاین جاده رو درست کنیم. بیل و کلنگ برداشتیم و خودش هم افتاد جلو. جاده که درست شد، دیدم دستاش پر از تاول شده. گفتم: رضا دستات! خندید و گفت: فدای سرت! مهم اینه که بچه‌ها سختی نکشن و اذیت نشن... 📚 منبع: طلایه‌داران جبهه‌ حق؛ جلد ۱ ________________________ @khakriz1_ir