💐💐💐🍃🍃🍃💐💐💐
#مهارت_خودآگاهی
#خطاهای_فکری
خطاهای فکری, خطاهایی هستند که همه گهگاه آن را انجام می دهند.
درست همانطور که یک ویروس مانع از آن می شود که کامپیوتر شما اطلاعات را به درستی پردازش کند, خطاهای فکری هم مانع از آن می شوند که از تجربه های خود ارزیابی دقیقی داشته باشید.
خطاهای فکری سبب می شوند نتیجه گیری شتاب زده بکنید و بدترین شرایط را فرض نمایید.
خطاهای فکری سبب می شوند که از واقعیت ها برداشت نادرست بکنید .
💐 اما شما می توانید قدمی به عقب بردارید و نگاه دوباره ای به اندیشه های خود بیندازید.
❓آیا شما هم موافقید؟
🌼 دوستانی که در کلاس خودآگاهی در موسسه بصیر شرکت کردند می توانند تجربه خود را در این مورد برای ما بفرستند تا در اختیار سایر اعضای کانال قرار بگیرد. باتشکر
#خانم_کرمی
🌷🌷🌷🍃🍃🍃🌷🌷🌷🍃
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
#همسرانه
سیاستهای زنانه
✍چیزی که زن دارد و مرد را تسخیر میکند، مهربانی اوست؛ زن مهربان میتواند خشگمینترین مرد را با یک لیوان چای و یک حبه عشق آرام کند. نیروی محبت میتواند مرد را به هر کاری ترغیب کند.
حال تصور کنید مردی خسته وارد خانه میشود و با آغوش گرم همسر، یک استکان چای و چند جمله دلنشین مواجه شود. این حجم از محبت به راحتی خستگی چندین ساعته مرد را از تن آن بیرون خواهد کرد.
💥خلق خوش، ظاهر آراسته، مهربانی در کلام، درک خستگیها، سوال پیچ نکردن و ... از اموری است که در هنگام ورود یک مرد خسته به منزل باید مورد توجه قرار گیرد.
❤️مراقب خوشبختی تون باشید❤️
#خانم_حاجی_حسنی
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
#نوجوان
🌸انتهای نوجوانی
سفالگری را در نظر بگیرید (سفالگری مثل دوره عمر است)
ابتدا مقداری گل درست می کند . روی دستگاه قرار می دهد و با ان کار می کند تا به شکل اولیه می رسد . اما در طول ساخت نرم و قابل انعطاف است اگر به آن دست بزنید خراب می شود چون هنوز نرم است در انتها نواقص ان گرفته می شود و صاف و یک دست که شد و به شکل نهایی رسید، پخته می شود.همین که کوزه شکل پیدا کرد (به یک ثبات رسید) ،نوجوانی تمام می شود و نوجوان وارد مرحله جوانی می شود .
در اوایل جوانی هنوز قابلیت دستکاری این شکل وجود دارد چون هنوز کوزه خشک نشده است .
در میانسالی کوزه دیگر قابلیت تغییر ندارد .در پیری کوزه ترک خورده واسیب پذیر است.
🌸🌸پس شروع نوجوانی کاملا زیستی است اما انتهای ان بستگی به محیط وفرهنگ دارد.یعنی محیط چقدر به شما کمک کرده که شما شکل بگیرید.
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
خانه آرام من(موسسه بصیر)
🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀 #کودک #مهارت های زندگی (ویژه کودکان رنج سنی ۳_۶ ) #مهارت خوداگاهی 🌛🌛🌛🌛🌛🌛🌛 #من یک انسان
#کودک
#مهارت های زندگی
#مهارت های زندگی (ویژه کودکان رنج سنی ۳_۶)
#مهارت خوداگاهی
#شناخت تفاوت ها و شباهت ها
#بازی
اینه بازی
از کودکتان بخواهید هرکاری را که شما انجام میدهید تقلید کند درست مثل اینه
👱♂️👩🦳🙆♀️🙆♂️🤷♂️🤷♀️🙅♀️🙅♂️
بازی را تا زمانی که کودک خسته شود ادامه دهید.
و در نهایت با او در مورد خوب یا بد بودن این بازی در دنیای واقعی صحبت کنید.
ادامه دارد....
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
#هوالعشق ❤️
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_سی_و_یکم
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
به روایت حانیه
.........................................
حرفای امیرعلی رو باور داشتم ولی من همین جوری هم به زور شال سرم میکردم دیگه چه برسه به این که بخوام ده دور دور خودم بپیچمش. هوف. ولی چاره ای نبود ، آدمی نبودم که حرف مردم برام مهم باشه. ولی ظاهرا تنها برداشتی که از ظاهر من میشد داشت این بود که از خدامه موردتوجه پسرای لات قرار بگیرم ؛ از طرفی دلم نمیخواست همش نگران تیکه های پسرا باشم. پس بلاخره بعد از کلی فکر کردن و درگیری ذهنی تصمیم گرفتم یه مانتوی بلندتر بپوشم و حداقل یکم شالمو بکشم جلوتر .
_ ماااماااان. مااااماااان.
مامان_ جونم ؟
_ میای بریم خرید؟
مامان_ باهم؟؟؟؟؟؟؟
از این لحن متعجبش خندم گرفت خب حق داشت؛ من کی با مامان رفته بودم خرید که این دفعه دومم باشه ؟ همیشه با بچه ها میرفتم.
_ اره . میخوام مانتو بخرم.
مامان_ خب چرا با یاسمین اینا نمیری؟ چیزی شده؟
_ واه چی شده باشه؟ میخواستم مانتوی بلند بگیرم .نمیای با اونا برم.
مامان_ تو ؟ مانتوی بلند؟
_ مامانی بیست سوالی میپرسی حالا؟
مامان_ خیلی خب برو حاضر شو بریم.
وقتی با مامان بودم که کسی نمیتونست حرفی بزنه پس نیاز به پوشیده تر بودن نبود.
یه بلوز سفید آستین سه ربع با یه کت حریر نازک مشکی با یه ساپورت مشکی وشال و سفید. مثله همیشه پرفکت. مامان با دیدن من دوباره شروع کرد به سوال پرسیدن
مامان_ حالا مانتوی بلند میخوای چیکار؟
_ میخوام بخورمش.
مامان _ نوش جونت 😒. خب مثله ادم برای چی میخوای ؟
_واه مامان خوب میخوام هروقت تنها رفتم بیرون بپوشم که انقدر بهم گیر ندن. حالا بیا بریم. راستی ددی برده ماشینو؟
مامان_ هوف. از دست تو. اره برده. زنگ زدم آژانس
_ فداااات شم مامی جونم .
.
.
.
.
نمیدونم امروز مردم تغییر کردن یا من حساس شدم. انگار قبلا اصلا این پسرای هیزو نمیدیم از در خونه که اومدیم بیرون تا الان 10.20 نفر یا چشمک زدن یا تیکه انداختن. هوف. خوبه مامان همرامه. فکر کنم باید تجدید نظر کنم و همیشه از این مانتو مسخره ها بپوشم.
مامان _ حانیه بگیر بریم دیگه. الان دو ساعته داری میگردی فقط یه روسری گرفتی.
_ عه به من چه هیچکدومشون خوشگل نیستن. عه عه عه مامان اونجا رو نگاه کن. اون مانتو مشکیه خوشگله . بیا.....
و بعد دست مامان رو گرفتم و دنبال خودم کشیدم به سمت اون مغازه . مانتوهاش عالی بود. یه مانتوی سفید بود که قسمت سفیدش تا روی زانو بود و روش پارچه حریر مشکی که تا زیر زانو بود جلوه خاصی بهش داده بود به خصوص حویه کاری های پایین پارچه مشکیه. با روسری مشکی که گرفته بودم عالی میشد. بلاخره بعد از 2 ساعت گشتن موفق شدم.
.
.
.
مامان در خونه رو باز کرد و منم دنبالش وارد خونه شدم. کفشای امیرعلی پشت در نشونه حضورش تو خونه بود با ذوق و انرژی دوباره که گرفته بودم مثله جت از کنار مامان رد شدم و کفشام رو در اوردم و رفتم تو . امیر رو مبل نشسته بود و تلویزیون نگاه میکرد.
_ سلااااام.
امیرعلی_ علیک سلام. چی.....
حرف امیرعلی تموم نشده بود که دستشو کشیدم و بردمش تو اتاق.
امیرعلی_ چته؟؟؟؟
_ چشاتو ببند. سرررریع
سریع کت حریر رو لباسم رو در اوردم و مانتو و روسری که گرفته بودم رو سرم کردم. نمیشد موهامو نریزم بیرون که یه دسته از موهای لختمو انداختم رو پشینیم و رو به روی امیرعلی وایسادم .
_ خب . باز کن.
با دیدن من لبخند زد و حالت چهرش رنگ تحسین گرفت و بعد بلند شد رو به روم ایستاد و موهام رو هل داد زیر روسریم.
امیرعلی_ اینجوری بهتره.
یه لبخند دندون نما تحویلش دادم و گفتم _ خب دیگه تشریف ببر بیرون میخوام استراحت کنم.
.........................................................
بیا دل را بده صیقل بدین سان
که بیعفت بدان بیشک به خواب است!
.........................................................
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_سی_و_یکم
#ح_سادات_کاظمی
امیرالمؤمنین علیه السلام:
خدایا! بر خوش گمانی ام(به تو)،
نا امیدی را مسلط نمی گردانم
و اميدم را از زیباییِ بزرگواری
و بخشش تو، قطع نمی کنم
إلهي لم اُسَلِّطْ على حُسنِ ظَنِّي قُنوطَ الإياسِ ، و لا انقَطَعَ رَجائي مِن جَميلِ كَرَمِكَ
فرازهایی از دعای امیرالمؤمنین در مناجات شعبانيه
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
•┈┈••✾•🍂•✾••┈┈•
برگ از پـیِ برگ، راز مجنون شدن است
رنگ از پی رنگ، در دگرگون شدن است
از راه رسیـــــد با سبـــــدهای انار
پاییـز، همیشه فصل دلخون شدن است
•┈┈••✾•🍂•✾••┈┈•
#صبح_پاییزیتون_بخیر
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
خانه آرام من(موسسه بصیر)
#هوش_هیجانی برای به دست آوردن هوش هیجانی چه کنیم؟؟؟ برای به دست اوردن هوش هیجانی باید مهارت خود ا
#هوش_هیجانی
برای به دست آوردن هوش هیجانی چه کنیم؟
احساسات اصلی (شادی، غم، خشم، ترس)و فرعی(استرس، سرخوشی، افسردگی و...) خود را بشناسید.
موقعیتهایی که در آن به یکی از هیجانات دست می یابید، شناسایی کنید .
طریقه کنترل احساسات و هیجانات خود را از طریق گذراندن دوره های مهارتهای مدیریت خشم، استرس و... بیاموزید.
ادامه دارد.....
https://eitaa.com/khaneAram_Basir