خشتـــ بهشتـــ
۲۱ دی ماه سالروز شهادت ۱۳تن از شهدای #کــــربلای_خانطومان 94 را گــــرامے میداریم شادی ارواح طیبه ش
#خانطومان
سومین سال فراقـ💕
⇜از: خان طومانیهای #جامانده
⇜به:13کبوتر خونین بالِ گردان🕊️
🔸رفته بودیم سفری سمت دیار #زینب
🔸تا طوافی بکنیم💫 گِرد مزار زینب
🔹به امیدی که نگاهی بکند بر دلِـ❤️ما
🔹اذنِ پرواز بگیریمـ🕊 ز بی بی #زینب
#لبیک_یازینب_سلام_الله_عليها✊
💢بعد از شما،همچون زخم ترک خورده ایم💔 و #خاطرهایتان مرحمی ست بر دل بی تابمان
🌾کجا رفتید بی ما؟؟؟😔
حواستان به ما هست⁉️
🌾سه سال #بدون_شما گذشت
نه!❌
نه! سه سال بدون ما گذشت.
وخاکریز های جبهه ی #مقاومت، یک به یک فتح شد و شما ماندید در تاریخ🗓 حماسه ها.
🌾اینجا خاطره های #خانطومان را، با یادتان مرور میکنیم و با یاد رشادت هایتان، مشق #عشق میکنیم📝
🌾و به یاد ستون گردان در سحر گاه🌔 سرد #زمستانی؛ به خواندن دو رکعت نماز عشقتان📿 در نقطه ی رهایی، رشک میبریم
💢آری!
#مجنون که باشی، فرق ندارد
⇜عملیات #خیبر باشد
⇜یا #خانطومان
💢 #عاشق میشوی و دل عاشقـ❣
مکان نمیشناسد🚫
#سر میدهد...
💢خواه #ابراهیم_همت🌷 باشد
یا #مرتضی_کریمی🌷
💢و چه نیک گفت سید شهیدان اهل قلم: هر #شهید کربلایی دارد که #خاک آن تشنه ی #خون❣ اوست...
🌺شادی روح #شهدای_خانطومان 94 صلوات
#شهید_مرتضی_کریمی
#شهید_محمد_آژند
#شهید_امیر_علی_محمدیان
#شهید_میثم_نظری
#شهید_مصطفی_چگینی
#شهید_مجید_قربانخانی
#شهید_عباس_آبیاری
#شهید_محمد_اینانلو
#شهید_عباس_آسمیه
#شهید_علیرضا_مرادی
#شهید_مهدی_حیدری
#شهید_حسین_امیدواری
#شهید_رضا_عباسی
🌹🍃🌹🍃
╔ ❄❀❅ ════╗
||•🇮🇷 @marefat_ir
╚════ ❄️❀❅ ╝
خشتـــ بهشتـــ
#معرفی_شهدا_رمـــان🌷 #شهدای_هویزه🕊 #سفربه_سرزمین_نور✨ 🌷بهنام یگانهمحبوب دلهای پاك و بیآلایش🌷
#معرفی_شهدا_رمان🌷
#شهدای_هویزه🕊
#سفربه_سرزمین_نور✨
🇮🇷قسمت اول بخش دوم🇮🇷
موج انفجار🔥مثل ضربهی دستی سنگین اونرو پرت كرده بود😔 روی تَلی از خاك و هنوز #عضلاتش لرزش بیاختیار داشت و پاها به فرمانش نبودن.
#گرد و #خاك كه فرو نشست، با اون #هیاهویی كه توی سرش بود، صدای جیغ تیز و برّندهایرو تشخیص داد. شعلهای بود كه میدوید!🔥💥
بلند شد و دوید.
پاهاش مثل دو تكه #سرب سنگین بودن. رسید و خودشرو روی اون انداخت؛ میخواست با بدنش #شعلههارو خاموش كنه، چارهی دیگهای نداشت. مرد سوختهرو توی بغلش گرفت، روی خاك غلطید؛ #آتیش خاموش شد. دستشرو روی شاهرگ مرد گذاشت، زنده بود؛ #فریاد زد: «بیایید كمك؛ این زندهست!»😵
هیچ صدایی نیومد.
چند قدم دورتر بالای #خاكریز، نگاهش افتاد... «وای جواد...!»😢
حركت بیارادهی پاهاش، خاكرو میخراشید و دستهاش چیزیرو تو هوا #چنگ میزد!☹️
از سینهی خاكریز بالا رفت. تعادلشرو از دست داد و زمین خورد، هنوز گیج #انفجار💥 بود، دوباره بلند شد. به جواد كه رسید تنش پر بود از #زخم و #خون💔؛ #چفیهاشرو از گردن باز كرد، باید براش كاری میكرد و بهجایی میرسوندش.
رفت تا ماشینی كه باهاش اومده بودنرو پیدا كنه، ولی دید از ماشین یه #مُشت آهن سوخته بیشتر نمونده. توی آهنپارههای ماشینِ 🚙سوخته، حجم سیاهی دیده میشد، گفت: «كاظم!»
كاظمرو چند ساعت قبل پشت فرمون ماشین دیده بود؛ فهمید خودشه، امّا خیلی دیر شده بود💔
#بایادشان_صلوات🙏
#ادامه_دارد✅
╔ ♡♡♡ ════╗
||•🇮🇷 @marefat_ir
╚════ ♡♡♡ ╝
.
خدایا ...
🌸نسبتی با #شـهــدا ندارم ...
اما دلم به دلـشان بند است
#خون سرخشـان🌷 بد جوری پاگیرم کرده...
فریاد مــیزنم #تو را در لابلای نوشته هایم
🍀شاید انعکاسـش جواب #تو باشد
اما میدانم پاســـخم #میدهی ...
وقتی #شرمنده تر از همیشه بگویم
#شهدا_شرمنده_ام💔
#رزقڪ_شهادتـــ
#رفاقت_تا_شهادت
#رسانه_شهدایی_معرفت
#التماس_دعا
╔★∞★ ════╗
||•🇮🇷 @marefat_ir
╚════★∞★ ╝
🌸🍃🌸🍃🌸
فرازی از #وصیتنامه✉️
#خواهر_عزیزم🍃
•|هرگاه خواستے از #حجاب خارج شوے
وَ لباس اجنبے را بپوشے بہ یاد آور کہ اشڪ #امام_زمانت را جارے میکنے💔
بہ #خون هاے پاکے کہ ریختہ شد براے حفظ این وصیت خیانت میکنے
👈بہ یاد آر کہ غرب را در تهاجم فرهنگے اش یارے میکنے و #فساد را منتشر میکنے و توجہ جوانے کہ صبح و شب سعے کرده نگاهش را حفظ کند جلب میکنے
👈بہ یاد آر حجابے کہ بر تو واجب شده تا تو را در حصن نجابت فاطمے حفظ کند، تغییر میدهے...
🌿تو هم شامل آبرویي، بعد از همہ این ها اگر توجہ نکردے،
#هویت_شیعہ را از خودت بردار (دیگہ اسم خودتو شیعہ نذار)
#شهید_علاء_حسن_نجمه 🌷
#شهید_مدافع_حرم
╭━━━⊰♡⊱━━━╮
||•🇮🇷 @marefat_ir
╰━━━⊰♡⊱━━━╯
خشتـــ بهشتـــ
🔴 کن حیا از خون و از سر بند من 🔴
گوش دِه یک لحظه بر من #بدحجاب
پوشش تو،بوده مُزد #انقلاب ؟
میکنی بر پای خود شلوار #تنگ
این،جوابت بوده بر مردان ِ #جنگ ؟
موی خود کردی برون از #روسری ؟
میکنی با ناز و عشوه #دلبری ؟
گشته ای مانند یک #ضرب.المثل ؟
میکنی از چه دماغت را #عمل ؟
در خیالت دختری #تک.میشوی ؟
بهر نامحرم، #عروسک.میشوی ؟
داده ام خون، #غرق.آسایش.شوی
در خیابان #غرق.آرایش.شوی ؟
داده ام خون،دل شود #قاموستان
تا بماند در امان، #ناموستان
لحظه ای پس گوش کن بر #پند ِ.من
کن حیا از #خون و از #سربند.من
#شهـدا_شرمنده_ایم🌿•••
#رسانهشهداییمعرفت💛•••
||•🇮🇷 @marefat_ir
||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir/
خشتـــ بهشتـــ
۲۸ دیماه #سالروز_شهادت #شهید_جهاد_مغنیه در سوریه می باشد .
#دانشجوی رشته مدیریت دردانشگاه آمریکایےبیروت،یکےاز بهترین دانشگاه های خاورمیانه بود وتنهایڪ درسش باقے مانده بودکہ در #سوریہ،عنوان چهارمین #شهید خانواده را از آن خود کرد.
#فرزند #شهید_عماد_مغنیه،همان مردی که سال ها از دست جوخه های ترور صهیونیست ها پنهان شده بود اما سرانجام توسط همین ایادی کفر در دمشق و در سال 1386 به #شهادت رسید، بسیار ناراحتمان کرد نه از این بابت که ناراحت باشیم از اینکه سرانجام زندگی این مرد جوان با #شهادت پایان یافته نه،به قول #شهید_آوینی مرگی چونین، برای اولیای خاص خداست و هر مدعی لاف زن،لیاقت پوشیدن ردای #شهادت را ندارد ناراحتی از این باب بود که غبطه خوردیم به حال پسر جوان که دانست چطور حاجتش را از درگاه حضرت حق بگیرد و راهی را برود که خود اراده کرده بود نه سرنوشتی که حتی بادها هم می توانند برای انسانی تصمیم گیری کنند اما جهاد عماد مغنیه،معروف به جواد در سال 1991 در لبنان و در خانواده ای مبارز متولد شد پدرش،عماد مغنیه،نام برادر #شهیدش در مبارزه با صهیونیست ها برا برای وی انتخاب کرد وی همواره در کنار پدرش که از فرماندهان ارشد حزب الله لبنان بود،حضور داشت و پس از #شهادت پدرش،رابطه ی تنگاتنگی با سیدحسن نصرالله و سردار سلیمانی داشت،به طوری که برخی این دو بزرگوار را به عنوان پدران معنوی جهاد می دانند. پدر او عماد مغنیه معروف به حاج رضوان بود، کسی که 23 سال قوی ترین سرویس های جاسوسی اسرائیل را به سخره گرفت و آن ها نتوانستند او را پیدا کنند. شهید جهاد، چهارمین شهید از خانواده ی مغنیه می باشد. او تحصیلات عالیه را در رشته ی مدیریت در دانشگاه آمریکایی بیروت ، شروع کرد. تنها یک درس باقی مانده بود تا مدرکش را بگیرد که به مقام والای شهادت نائل شد.
#خواهر #شهید_جهاد_مغنیه :
#مادر من یک زن فوق العاده است وقتی خبر #شهادت بابا رسید،رفت دو رکعت #نماز خواند همه ما را مادرمان آرام کرد بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند،وقتی دید در مواجه با پیکر بابا بی تاب شده ایم خطاب به بابا گفت:الحمدالله که وقتی #شهید شدی، کسی خانوادت را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نکردند همین که یک جمله ما را آن قدر خجالت داد که آرام شدیم بعد خودش رفت و وقتی مراسم تشییع برگزار می شد،یک ساعت در قبری که برای بابا آماده کرده بودند ماند و #قرآن و #زیارت_عاشورا خواند خبر #شهادت جهاد را هم که شنید همین طور دلم سوخت وقتی پیکر جهاد را دیدم مثل بابا شده بود. #خون ها را شسته بود ولی جای زخم ها و پارگی ها بود جای کبودی و #خون مردگی ها تصاویر #شهادت بابا و جهاد با هم یکی شده بود یک لحظه به نظرم رسید من دیگر نمی توانم تحمل کنم باز مادر غیرمستقیم ما را آرام کرد وقتی صورت جهاد را بوسید، گفت:ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده البته هنوز به اربا اربا نرسیده لایوم کیومک یا اباعبدالله (ع) ما هم از خجالت آرام شدیم بعد هم مادرم خودش توی قبر جهاد رفت همان قبر! سه ساعت #قرآن و #زیارت_عاشورا و دعا در قبر خواند.
||•🇮🇷 @marefat_ir
||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir
هدایت شده از خشتـــ بهشتـــ
#معرفی_شهدا_رمان🌷
#شهدای_هویزه🕊
#سفربه_سرزمین_نور✨
🇮🇷قسمت اول بخش دوم🇮🇷
موج انفجار🔥مثل ضربهی دستی سنگین اونرو پرت كرده بود😔 روی تَلی از خاك و هنوز #عضلاتش لرزش بیاختیار داشت و پاها به فرمانش نبودن.
#گرد و #خاك كه فرو نشست، با اون #هیاهویی كه توی سرش بود، صدای جیغ تیز و برّندهایرو تشخیص داد. شعلهای بود كه میدوید!🔥💥
بلند شد و دوید.
پاهاش مثل دو تكه #سرب سنگین بودن. رسید و خودشرو روی اون انداخت؛ میخواست با بدنش #شعلههارو خاموش كنه، چارهی دیگهای نداشت. مرد سوختهرو توی بغلش گرفت، روی خاك غلطید؛ #آتیش خاموش شد. دستشرو روی شاهرگ مرد گذاشت، زنده بود؛ #فریاد زد: «بیایید كمك؛ این زندهست!»😵
هیچ صدایی نیومد.
چند قدم دورتر بالای #خاكریز، نگاهش افتاد... «وای جواد...!»😢
حركت بیارادهی پاهاش، خاكرو میخراشید و دستهاش چیزیرو تو هوا #چنگ میزد!☹️
از سینهی خاكریز بالا رفت. تعادلشرو از دست داد و زمین خورد، هنوز گیج #انفجار💥 بود، دوباره بلند شد. به جواد كه رسید تنش پر بود از #زخم و #خون💔؛ #چفیهاشرو از گردن باز كرد، باید براش كاری میكرد و بهجایی میرسوندش.
رفت تا ماشینی كه باهاش اومده بودنرو پیدا كنه، ولی دید از ماشین یه #مُشت آهن سوخته بیشتر نمونده. توی آهنپارههای ماشینِ 🚙سوخته، حجم سیاهی دیده میشد، گفت: «كاظم!»
كاظمرو چند ساعت قبل پشت فرمون ماشین دیده بود؛ فهمید خودشه، امّا خیلی دیر شده بود💔
#بایادشان_صلوات🙏
#ادامه_دارد✅
╔ ♡♡♡ ════╗
||•🇮🇷 @marefat_ir
╚════ ♡♡♡ ╝
.
خشتـــ بهشتـــ
♡به نام او که بی نگاهش، هیچ نباشیم
.
🍃دلا طمع مبر از لطف بی نهایت دوست
چو لاف عشق زدی سر بباز چابک و چست*
.
🍃می دانی؟ سرشار گشته ام از #خوف و رجاء.
سرشار از #امید به وجود فرصت اثبات ادعا و بیم از وسوسه های وهم آلود بی امان.
سر شار از امید به
لطف بی نهایت دوست و بیم از غرور و طمع و شایبه ی این، #خود .😞
سرشار از امید به #آزادی و بیم از گرفتاری.
سرشار از امید به شبیه شدن به #عشاقی چون #نوید که همچون
#خون_خدا، آن دایره دار عشق ابدی و عزیز ، نفس کشید و کوشید و چون او ، سر و جان به پای سخن عاشقی باخت.
و بیم از به #خاکسترنشینی_جان و #آزردگی_عشق.😔
.
🍃می دانی؟ سرشار گشته ام از خوف و رجاء.
و همین حیرت است که عاشق #حقیقی را هویدا می کند و یاوه گویان جاهل را، رسوا.😥
.
🍃به راستی، من در کدامین جرگه ام؟
#جاهل یا عاشق؟
#یاوه_گو یا دل داده؟
.
🍃تو در کدامین جرگه ای؟
"خود" را بکاو.
#خالص شو.
دل را، از دالان سهمناک و سیاهش، رهایی ده و رنگ عشق را، ارزانی اش دار.
رنگ خون را.🌹
در سرای ما، منتهای عشق، #خون است!❤
.
پ.ن: *جناب حافظ
.
✍نویسنده : #زهرا_مهدیار
. #شهید_مدافع_حرم_نوید_صفری
.
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
@shohadae_sho
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
#شهدایی_شو ♥️••👆🏻
خشتـــ بهشتـــ
▪️حسین علیهایش را دانه به دانه به #میدان فرستاد تا بدانند #حسین سرباز #دین است نه بنده #حکومت 😞.
😭 اما حسین یک #علی را باقی گذاشت تا همان دینی که برایش همه #خونهایش را به قربانگاه کشاند #منجی و هدایتگر داشته باشد.
▪️از #امام_سجاد سوال کردند یابنرسولالله چرا اینقدر بیتابی میکنید، مگر در خاندان شما #شهادت وجود نداشته؟! گفتند: چرا وجود داشته اما #اسارت نه.... 😭
▪️ خون دلهایی که علی پسر حسین خورد از جسارت و اسارت، شعلهای را #فروزان کرده که تا #قیام و قیامت لا بارد ابدا....
▪️ خون دلها خورد علیبنحسین تا نالهی #پدر غریبش در تن و #جان ما بنشیند و ما را در غم خود #دود کند. 😞
▪️ در #غربت امام غریبم همین بس در ▪️حسین علی هایش را دانه به دانه به #میدان فرستاد تا بدانند #حسین سرباز #دین است نه بنده #حکومت 😞
😭 اما حسین یک #علی را باقی گذاشت تا همان دینی که برایش همه #خون هایش را به قربانگاه کشاند #منجی و هدایت گر داشته باشد.
.
▪️از #امام_سجاد سوال کردند یابن رسول الله چرا اینقدر بیتابی میکنید مگر در خاندان شما #شهادت وجود نداشته گفتند: چرا وجود داشته اما #اسارت نه.... 😭
.
▪️ خون دلهایی که علی پسر حسین خورد از جسارت و اسارت شعلهایی را #فروزان کرده که تا #قیام و قیامت لا بارد ابدا....
.
▪️ خون دلها خورد علیبنحسین تا نالهی #پدر غریبش در تن و #جان ما بنشیند و ما را در غم خود #دود کند. 😞
.
▪️ در #غربت امام غریبم همین بس در #سجده #دعا میکرد تا بگوید آنچه #امت رسولالله باید بداند، از خفقان همین را فهمیدم که عارفی باید در به #مهر راز بگوید.
.
🕊شهادت #امام_سجاد تسلیت .
.
✍نویسنده: #محمد_صادق_زارع
.
تاریخ انتشار : ۱۰ شهریور ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #عاشورا #کربلا#سجده #دعا میکرد تا بگوید آنچه #امت رسولالله باید بداند، از خفقان همین را فهمیدم که عارفی باید در به #مهر راز بگوید.
🕊شهادت #امام_سجاد تسلیت
✍نویسنده: #محمد_صادق_زارع
خشتـــ بهشتـــ
🍃به گفته شهید اهل قلم :اگر شهید نشدیم لاجرم باید مرد.
چه بهتر که انسان به واسطه ریختن #خون خودش بتواند به دین #اسلام کمک کند.البته این مطلب را بگویم که شهادت را به هرکسی نمیدهند و خدا به #بندگان ویژه خود میدهد*
.
🍃آری تو ویژه بودی، آنقدر ویژه که خونت درختِ اسلام را آبیاری کرد.
با هر لقمه که خوردی #بسمالله گفتی و سرچشمه نوری در درونت روشن شد،نوری که بعد از #پرواز هم روشنی بخشِ ظلمتهاست❤️
.
🍃بینالطلوعین را از دست نمیدادی!
و شاید رزقِ #شهادت را همان حوالی گرفته ای، همان لحظاتی که ملائک رزق و روزیِ دنیا را بر سر خفتگان میریختند. ما از روزیِ دنیا جا میمانیم و امثال تو سِیر در آسمان میکنید🕊
.
🍃میانِ حالِ خوبت عاقبت بخیر شدی و شهید. به قول #حاج_اسماعیل* خدا به ما تعهدی نداده اما تو راهش را بلدبودی.ما نابلدان اگر جا بمانیم، قطعا میمیریم😔
.
🍃حلب ،آخرین ایستگاهِ دنیا و سرآغازِ راه آسمانیِ توست.
آن هنگام که #دنیا تلاش میکرد دست و پایت را ببندد،چشم بستی و راهِ #غیرت را پیش گرفتی.
خود را به قافله عاشقان رساندی🌹
.
🍃حال نیستی و همسرت، #زینب وار فقط زیبایی هارا میبیند و#علی_اکبر میپروراند برای مولایش،که مبادا در صفِ منتقمینِ #حسین_علیهالسلام جایِ پسرانش خالی باشد!
.
🍃آسمان نشین، حواست را جمعِ ما کن!
این روزها عجیب بلاتکلیفیم.
حواست به ما باشد😓
.
#پروازت_مبارک
.
*بخشی از وصیتنامه شهید.
.
*"خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان
که هستي بماني، نداده است!
شايد به همين دليل است که سفارش شده،
وقتي حال خوبی داری و میخواهی #دعا کنی،
يادت نرود #عافيت و #عاقبت_به_خيریات را بطلبی.
#حاج_محمد_اسماعیل_دولابی"
.
✍️نویسنده : #زهرا_قائمی
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمد_استحکامی
.
📅تاریخ تولد : ۱۴ تیر ۱۳۶۲
.
📅تاریخ شهادت : ۲۷ مهر ۱۳۹۴
.
🥀مزار شهید : جهرم
•|🌸 @shohadae_sho
#شهدایی_شو 💛••
🍃نسیم نوازشگرانه موی سَرو را شانه میزند و #مادرانه صورتم را نوازش میکند، گلبرگ یاس باغچه مان میزبان قطرات بازیگوشی است که چندی پیش میهمانش شدند و ابرها کمکم خسته از بازی هرکدام گوشهای از این #آسمان جای میگیرند وَ عده ایشان همپای #پرستوها از این دیار کوچ میکنند.
.
🍃پرستوی خیال من نیز بر بام #مشهد_الرضا مینشیند. آنجا نسیم پچپچ کنان در گوش طبیعت از #زینبیه میگوید😓
.
🍃میشنوی پرستو؟! ندای یا زهرایش را شمیم زینبیه با خود به اینجا آورده، آنقدر #دردناک است که سرو استوار خانه مان قد خم کرده یاس با طراوت دیروز ، امروز با همین شمیم در خود فرو رفته و رنگش به کبودی گراییده😞
.
🍃ببین پرستو! #خون از پهلویش میرود و فریاد های یا زهرایش فضا را معطر میکند به عطر #یاس. نفس های آخرش با یا زهرا های خونینش به شمارش میافتد🥺
.
🍃تو هم میبینی؟ این دم آخری خانمی قد خمیده دست به #پهلو به این سو میآید سرش را به دامن میگیرد و #سید_ذاکر برای بار آخر زمزمه میکند سرم بر دامن زهراست مادر...
.
🍃دیگر خبری از عطر یاس نیست، صدای #ناله یا زهرا نمیآید این همه ارادت یک جا او را به #حضرت_مادر وصل کرد.
.
🍃خوشا به حالت پرستو همسفر پرستوی مدافع شدی و با بال خونین به اوج آسمان رفتید، جایی هزاران فرسخ دورتر از اهل زمین به وصال #معشوق شتافتید🕊
.
🍃آنجا جایی برای ما هم هست؟ صدایمان میرسد؟ سیم خاردار های #نفس بدجور به پاهایمان پیچیده برای آزادیمان کاری کن.
#شفاعت لازمیم😔
.
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمد_سخندان
.
📅تاریخ تولد : ۲۵ فروردین ۱۳۷۱
.
📅تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه
.
📅تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : بهشت رضا
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
http://eitaa.com/joinchat/3919708172C0ac62f0a34