eitaa logo
خشتـــ بهشتـــ
1.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
149 فایل
✨﷽✨ ✨اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفࢪَج✨ #خشـــت_بهشـــت 🔰مرکز خیرات و خدمات دینی وابسته به↙️ مدرسه علمیه آیت الله بهجت(ره) قم المقدسه 🔰ادمین و پشتیبان؛ @admin_khesht_behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
📘📘📘انتظار عامیانه،عالمانه،عارفانه پناهیان البته نگاه معنوی حضرت معجزه خواهد کرد و قطعا ظهور ایشان آثار پربرکتی را برای انسانهای مستعد به دنبال خواهد داشت، اما قواعد رشد و کمال، و نقش عزم و لیاقت انسان چه خواهد شد؟ اگر قرار باشد امام زمان(عج) تنها از قدرت معنوی بهره ببرند، خب این کار که از دست پیامبر گرامی اسلام(ص)و علی ابن ابیطالب(ع)بهتر بر مى آمد. تا خداوند متعال به پیامبرش میفرمود:انک لا تهدی مَنْ أَحْبَبْتَ؛ تو هر کسی را که دلت بخواهد، نمیتوانی هدایت کنی.آن وقت چگونه میشود که آقا امام زمان(ع) با ارادۀ خود همه رابدون دخالت اراده آنها هدایت میکند؟! آیا حضرت مسؤولیت به بهشت بردن ما را به عهده میگیرند، در حالی که پیامبر اکرم(ص) این مسؤولیت را نداشت؟ چگونه است که خداوند متعال در قرآن کریم به پیامبرش میفرماید: تو فقط انذار دهنده هستی و یا وظیفۀ تو فقط ابلاغ است و کاری جز ابلاغ نداری. آن وقت یکدفعه مسؤولیتهای امام زمان(عج)و شیوۀ اعمال آن مسئولیت ها توسط ایشان فرق خواهد کرد؟! ||•🇮🇷 @marefat_ir ‌||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir/
✋سلام و صبح بخیر امام زمانم! آقا سلام می دهم از جان و دل به تو ☄تا اینکه بشنوم «و علیک السّلام» را … ✨ یقین دارم صدایم را میشنوی و سلامم را پاسخ میدهی … ||•🇮🇷 @marefat_ir ‌||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir
تنہا خدا میداند ڪہ ذره هاے دڸ تو با هر سرفہ بیشتر از ذره هاے آبِ ڪپسول،بالا و پایین مے پرد... اینجا قانون اتصالات فرق مے ڪند....!!! 🌷 ||•🇮🇷 @marefat_ir ‌||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🌱🥀 خورشید ، محمد است و صادق ماه است خورشید همیشه با قمر همراه است یعنی که ولادت امام صادق در روز ولادت رسول الله است فرخنده میلاد با سعادت ||•🇮🇷 @marefat_ir ‌||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir/
#هفته‌ۅحدٺ🏳 🍃مقام معظم رهبری: 🔹اینکه در دنیای #تشیع علیه برادران اهل سنت، در دنیای #تسنن علیه برادران شیعه کتاب بنویسند، تهمت بزنند، بدگویی کنند، این نه هیچ شیعه‌ای را سنی خواهد کرد، نه هیچ سنی ای را شیعه خواهد کرد. 🔸آن کسانی که مایلند همه‌ی مردم دنیای اسلام به محبت اهل‌بیت و ولایت اهل‌بیت بگروند، بدانند با دعوا راه انداختن و با اهانت کردن و با دشمنی کردن هیچ کس را نمیتوان شیعه کرد و به ولایت اهل‌بیت متوجه کرد. 1387/09/27 #هفته‌ۅحدٺ‌مبارڪ 🤝 #رسانه‌شهدایے‌معرفت‌ 💐 ||•🇮🇷 @marefat_ir ‌||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir/
⛔️گرانی بنزین !!! جهش تورمی ⛔️بوی فتنه 98 می آید آقایان دولت، تصمیم قطعی گرفته اید که در نرخ بنزین به 1500 سهمیه ای و 3000 آزاد افزایش پیدا کند! جنابان بی عمل و دست خالی، در شرایط فعلی افزایش قیمت نهاده‌های انرژی باعث افزایش سرعت رشد و شدید به اقتصاد خواهد شد. دولت، اقتصاد ایران رو نه تنها به قهقرا برده است، بلکه گویا دانسته یا نادانسته در حال زدن آخرین میخ به تابوت اقتصاد کشور است. اساتید انقلابی ||•🇮🇷 @marefat_ir ‌||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir/
خشتـــ بهشتـــ
♥️ من بودم و پدرم! دست چپش را گرفته بودم و بوسه باران می‌کردم. دست راستش هم روی سرم نوازشگر شده و لبخندش هم هدیه‌‌ی چهره‌ی ملیحش به چشمان نم‌دارم بود. _من دیگه باید برم! +میشه یکم دیگه بمونی؟ بعد از هجده سال، هنوز هم حالت چهره‌اش همان بود، مهربان و جدی! یک تای ابرویش را بالا داد.. _ دیگه وقت رفتنه، به مامان و سارا سلام منو برسون. +باشه ولی سارا نیست. رفته راهیان نور. _می‌دونم. حواسم بهش هست. +بابا هنوز که صبح نشده میخوای بری! یکم دیگه بمون. دلم برات تنگ میشه خب! _ بازهم بهت سر میزنم عزیزِ بابا، حالا پاشو نمازتو بخون. صدای موذن از مسجدی که در نزدیکی خانه‌مان بود، به گوش می‌رسید. دستی به چشمانم کشیدم... خیس بود! باز هم عطر پدر، فضای اتاقم را به آغوش کشیده بود... بار چندم بود که این خواب را می‌دیدم؟ من در رویای همیشگی‌ام دخترکی پنج ساله بودم... گویی زمان در خیالم متوقف شده بود و من دقیقا در همان سال مانده بودم... همان سالی که تولد پنج سالگی‌ام مزین شد به خبر شهادت پدر! کیک تولدم هم، دیس خرمایی شد در کنار قاب عکسِ مهربان ترینم! باز جای شکرش باقی ست که دفتر خاطرات ذهن من به اندازه‌ی روز‌های آن پنج سال صفحه‌ی پُر شده دارد، بی‌چاره سارا که هیچ خاطره‌ای از پدر به یاد ندارد... خب حق دارد! طفل سه ماهه چه باید به خاطر داشته باشد؟ صدای شُرشُر آب گوشم را به بازی گرفت، راهم را به همان سمت کج کردم و مادر را در تاریک و روشنای نوری که از کوچه متساعد می‌شد، یافتم. آستین‌های بالا رفته‌اش خبر از وضو گرفتنش می‌داد. _بیدار شدی؟ می‌خواستم بیام صدات کنم. +بابا سلام رسوند! نویسنده:  ❌ •🇮🇷 @marefat_ir ‌||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir/
#آیتم‌معرفے‌ڪتاب📚 #قصه‌دلبری💞 نویسنده👈محمدعلی جعفری انتشارات👈روایت فتح کتاب #قصه‌دلبری خاطرات همسر شهید از 5 سال زندگی مشترک با شهید #محمدحسین‌محمدخانی است که با خاطرات ایشان از نحوه آشنایی با شهید در بسیج دانشگاه آغاز می شود و با خاطراتشان ازسفر به لبنان و اعزام به سوریه و شهادت پایان می یابد. متن کتاب قلمی روان و جذاب دارد و شخصیت شهید هر لحظه ما را غافلگیر می کند. #گزیده‌ای‌ازکتاب👇 از تیپش خوشم نمیآمد. دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود. شلوار شش جیب پلنگی گشاد میپوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ که میانداخت روی شلوار. در فصل سرما با اورکت سپاهیش تابلو بود. یک کیف برزنتی کوله مانند یکوری میانداخت... #بسیارجذاب #پیشنهادمطالعه #رسانه‌شهدایے‌معرفت‌ ||•🇮🇷 @marefat_ir ‌||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ هفته ی وحدت را قدر بدانید... «این هفته وحدت، این هفته مشترک الاحترام بین مسلمین را قدر بدانید. همه سعی کنند وحدت و اتّحاد نیروها و در یک جبهه قرار گرفتن نیروهای مسلمین را - که رمز سعادت و مایه سربلندی مسلمین و بزرگترین حربه ملتها در مقابل استکبار جهانی است - مغتنم بشمارند و قدر بدانند.» ۱۳۷۵/۰۵/۱۳ گالری تصاویر رهبری ||•🇮🇷 @marefat_ir ‌||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اصلاحطلبان_دروغگویند ⭕️مطالبه عمومی:سخنان چند ماه قبل وزیر نفت 💠 وزیر نفت/ هیچ برنامه‌ای برای #افزایش_قیمت_بنزین نداریم و #قانون نیز اجازه انجام این کار را نداده است. پ.ن:از ریاست محترم قوه قضائیه تقاضا میشود همانند همیشه نسبت به مبارزه با قانون شکنان اقدام کنند. اساتید انقلابی #دروغگو #غربگدا #خائن ||•🇮🇷 @marefat_ir ‌||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir/
خشتـــ بهشتـــ
✅صفات آمر و ناهی: ❌توجه وجود این صفات واجب نیست و بهتر است اینگونه باشد و در غیر این صورت باز هم بای
✅صفات آمر و ناهی: ❌توجه وجود این صفات واجب نیست و بهتر است اینگونه باشد و در غیر این صورت باز هم باید امر به معروف کنید. 7_تندی نکن: 👈اون یک گمراه هست که تو می خوای نجاتش بدی 8_ترش رویی و تعصب ممنوع❌ 9_نیت برای خدا 👈امر به معروف واجب توصلی هست و نیاز به نیت نداره اما خوبه که امر به معروفمون به خاطر خدا باشه😍 ادامه دارد...... 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نشانی جهت پرسش سوال و ارسال نظرات: @amm_fs @marefat_ir
👆 یک دلیل دیگر از دلایل عقلی حجاب از گفته های آیت الله سید ابوالحسن مهدوی: 🔸شیفته‌ی زن شدن و شیفته‌کردن مرد؛ محدود به حریم خانواده #پویش_حجاب_فاطمے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز مـــن رســماً آغــاز نخواهــد شد... تا زمانــے کــه “صبــح بخیر” را بــه تو بگـــویم •| ||•🇮🇷 @marefat_ir ‌||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir/
ماجرای سیلی‌هایی که کمیل برای یک نهی از منکر خورده بود/ همسر شهید: الان می‌فهمم شهید قبل از رفتن از این دنیا به درجه شهادت می‌رسد/ به او گفتم وجودت مثل جواهر می‌ماند، آخر سر خدا خریدارش شد شرح در #ادامه #سالروز‌شهادتش‌گرامے 🍃🌹 #شهید‌_کمیل_قربانی 💜 #صلوات💛 ||•🇮🇷 @marefat_ir ‌||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir
خشتـــ بهشتـــ
ماجرای سیلی‌هایی که کمیل برای یک نهی از منکر خورده بود/ همسر شهید: الان می‌فهمم شهید قبل از رفتن از
😭سیلی برای دوست شهید: بعد از بود حدود ساعت ۲ بعدازظهر کوچه‌ها خیلی خلوت بود من و روبروی کوچه زیر سایه یک درخت مشغول صحبت کردن بودیم ناگهان دیدم که رنگش پرید😨 و سرش را پایین انداخت 😞 چند لحظه‌ای بود که سرش پایین بود، سرش را بالا آورد. گفت:« مهدی همین‌جا بمان.» من گفتم‌: «چی شده؟!» 😳 گفت: «گفتم همین‌جا بمان، جلو نیا» به پشت سر خودم نگاه کردم👀 و دیدم که خانم و آقایی در حال نزدیک شدن به ما هستند مردی ورز‌شکار و درشت‌اندام بود؛ با خودم گفتم:«فکر کنم هوس کتک خوردن کرده» همچنان که جلو می‌رفت، من خودم را برای کتک خوردن آماده کردم.👋 گفتم: « تو ورزشکاری، من چی بگم! من که کتک‌ را حتما خورده‌ام!»😯 به سمت آن‌ها رفت و من هم ‌پشت‌ سر او حرکت کردم، به آن‌ها رسید. سلام کرد✋، همین‌طوری که سرش پایین بود، گفت: «ببخشید می‌شود خواهشی از شما بکنم؟ اجازه بدهید چند لحظه‌ای به همسر شما نگاه کنم و از آن لذت ببرم!»☹️ آن مرد به‌شدت عصبانی شد و گفت: «حرف دهنت را بفهم.» 😡 دوباره درخواست خودش را تکرار کرد. اجازه بدهید چند لحظه به همسر شما نگاه کنم از آن لذت ببرم، مرد به‌شدت عصبانی شده😡 و سیلی محکمی به‌صورت کمیل زد👋، کمیل دوباره درخواست خودش را تکرار کرد و این دفعه سیلی محکم‌تری👋 به‌صورت کمیل زد. همسرش گفت «نه به سرِ پایینت😕 نه به این حرفت! خجالت بکش چرا چنین درخواستی می‌کنی؟» 😡 کمیل گفت: «نمی‌دانستم اگر از شما اجازه بگیرم☝️ شما ناراحت می‌شوید و اِلا مثل دیگران که بدون اجازه از همسر شما لذت می‌بردند، من هم لذّت می‌بردم.» جوان به‌شدت عصبانی شد، سیلی محکمی👋 با دست چپ به‌صورت زد آن لحظه دستش را جای گذاشت و نشست روی زمین شروع به کردن ،😭 کرد؛ فکر کنم سیلی 😭یادش افتاد، شاید هم با خودش می‌گفت «مادر! من مرد جوانم، ورزشکارم، ولی شما...»😭😭😭😭
من به جوان گفتم: «حالا سیلی می‌زنی بزن👋، ولی چرا با دست چپ زدی! یادش آوردی که در کوچه‌ها را زدند😭 درحالی‌که او فقط یک نوجوان ۱۸ساله بود. این جوان حیرت‌زده به نگاه می‌کرد.😱 نمی‌دانست چه کند! روی زانوهایش افتاد و از عذرخواهی🙏 کرد. کمیل او را در آغوش گرفت و هر دو شروع به گریه کردند😭😭😭. کمیل به او گفت: «تو رو خدا دیگر کاری نکن آن خاطرات دوباره زنده شود😭. از همسرت بخواه که همیشه با چادر باشد.» آن جوان گفت: «قول می‌دهم🙏 که هیچ‌وقت دیگر چنین چیزی تکرار نشود.» چند سالی گذشت. شد و الان تشیع جنازه است. همچنان که دم در خانه ایستاده بودم، دیدم که همان جوان می‌آید، ولی نشناختمش پیش من آمد و گفت:«کمیل چه شده است؟ تصادف کرده؟» گفتم: « شده است.» گفت: کجا؟ گفتم: گفت: «مگر می‌گذارند کسی برود؟» گفتم:« بله می‌روند.» گفت: «مگر او بود؟» گفتم: «بله او حدود ۴ سال است که پاسدار است.» گفت: « بوده؟» گفتم:« بله » و ناگهان ناخواسته گفتم:« (سلام_الله_علیها) دختر همان کسی که در خورده؛ گریه‌اش گرفت😭😭 و با کنده‌های زانو افتاد روی زمین؛ خیره‌خیره به‌عکس نگاه می‌کرد و گفت: « من به قول خودم عمل کرده‌ام تو رو خدا کمکم کن مثل تو شهید شوم.» ||•🇮🇷 @marefat_ir ‌||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#سخن‌چینی 🔷حضرت رسول اکرم(ص): هر کسی بین دو نفر نمامی و سخن‌چینی کند، خداوند در #قبرش #آتشی بر او مسلط ‌کند که او را تا روز قیامت بسوزاند و چون از قبر خود بیرون آید بر او #مار سیاه بزرگی مسلط کند که گوشت بدن او را با دندان بکند تا داخل جهنم شود. 📚 وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۳۰۸، روایت شماره ۱۶۳۷۴ #رسانه‌شهدایے‌معرفت‌ ╭━━━⊰❀⊱━━━╮ ||•🇮🇷 @marefat_ir ╰━━━⊰❀⊱━━━╯
هدایت شده از نشر وقایع عاشورا
« امام حسین علیه السلام » شاعر دراین باره گفته است : چه مصیبتی است که با ( مصیبت) حسین برابری کند؟ در آن روز که دستان سنان،او را بی سر کرد. ابوطاهر محمد بن حسین برسی در کتابش، معالم الدین از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرموده اند: هنگامی که امر حسین علیه السلام به آنچه شد انجام یافت،( یعنی شهید شد) ،فرشتگان ضجه زدندو گفتند: پروردگارا! این حسین برگزیده تو، فرزند برگزیده تو، و فرزند پیامبر تو است! خداوند سایه حضرت قائم علیه السلام را نمایان ساخت و فرمودند: به وسیله این شخص ، از این ماجرا انتقام خواهم گرفت. روایت کرده اند: ابن سنان ( که ذکر شد) را مختار دستگیر کرد و انگشتانش را بند بندکرد.سپس دستان و پاهایش را بریدو برای او دیگ روغنی به جوش آورد. او را در آن انداخت در حالی که دست و پا می زد. روای می گوید: دراین هنگام در آسمان غباری شدید و تاریک به پاخاست که که جماعت، گمان کردند عذاب به آنان رسیده است. مدتی در این حالت درنگ کردند، سپس آن حالت از آنان برطرف شد. ✍برگرفته‌ازڪتاب‌ نشردهید 🏴 .
هدایت شده از  لُـھُـوف
..💛•° از بین ڪُلِ خلق تو را دوسـت دارمَت حُبـے لَڪَ الْهَوٰا بِـاَبٖـے اَنْـتَ یٰا ... ••💛
1_17285733.mp3
4.34M
🎤 #مداحےتایمــــ🖤|•° نو اهنگ همین#چادر همین چادری ک سر میکنی میبینی اینهمه فدایی داره #پیشنهاددانلود👌 ||•🇮🇷 @marefat_ir ‌||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir/