هر که بر دارد مرا از خاک، اندازد به خاک میوهٔ خامم، به سنگ از شاخسار افتاده‌ام #صائب_تبریزی

طفل می‌گرید چو راه خانه را گم می‌کند چون نگریم من که صاحبخانه را گم کرده‌ام؟ #صائب_تبریزی

کرده‌ام با خاکساری جمع اوج اعتبار خار دیوارم، وبال هیچ دامان نیستم #صائب_تبریزی

اونی برنده است که نه تو خوشی نه تو غم هیچ انتظاری از کسی نداره... 🦋

دیـدار تو گر صبــح ابـد هم دهدم دست من سرخوشم از لذّت این چشم‌به‌راهی #فریدون_مشیری

دلم به یاد تو بستان یاس و نسرین است به یاد روی تو این باغ عطرآگین است چقدر با تو در این گوشه حال من خوب است چقدر با تو دقایق عزیز و شیرین است دعا که می‌کنم آن را ستاره می‌شنود زمین و هرچه در او هست غرق آمین است من از سیاهی نفسم گذشته‌ام با تو لباس خاطره‌هایم قشنگ و رنگین است دلم که یکسره تا سقف دود غفلت بود پس از نگاه تو ای دوست قصر زرّین است دوباره باغچه‌‌ام پر شده است از گل عشق دوباره قلب من امروز غرق آذین است دوباره بر دلم آیات شعر نازل شد چقدر چشم من و واژه‌هام حق‌بین است #غزل 🦋 #زینب_نجفی

توان آنکه بگویم ز دوست در من نیست و صبح بی طپش قلب یار روشن نیست #محمدجواد_جلالی @abadiyesher

سخنی کَز سرِ اندیشه نباشد پوچ است شعر، پُرمغز نگردد ز دهن پُر کردن... #صائب_تبریزی

به آبِ زَر نوشتن، شعرِ بَد نیکو نمی‌گردد... #صائب_تبریزی

هرکه در سینه دلی داشت به دلداری داد دل نفرین‌شدهٔ ماست که تنهاست هنوز #ابوالحسن_ورزی

وَقتی قَدَم به جادهٔ رَفتَن گُذاشتی سَهمِ مَن از تَمامِ تو تَنها نِگاه شُد #جواد_محمدی_دهنوی 🦋🌻

"فإذا اختنَقتُمْ، بالحُسينِ تنفّسوا" اگر دلتان سخت به تنگ آمد، با ذکر حسین نفس بکشید... #یا_حسین ❤️

به عشق پاک و مقدّست اعتقاد دارم...

دنیا تمام تشنهٔ نور است نازنین دیگر زمان، زمان ظهور است نازنین از بس‌که در هم است شب و روز روزگار انگار روز حشر و نشور است نازنین برگرد سوی وادی کنعان عزیز مصر! دل‌ها بدون نور تو کور است نازنین تزویر زیر نام تو بازارها زده است کالای زور و زر به وفور است، نازنین دنبال ردّ شعله‌ای از چشم‌های تو موسای سینه راهی طور است نازنین خورشید قرن‌هاست که بر روی نیزه‌هاست یا در میان تشت و تنور است، نازنین ای آخرین ذخیرهٔ هستی ظهور کن دنیا تمام تشنهٔ نور است، نازنین! #امام_زمان #بهجت_فروغی_مقدم

بس که در خاطر، خیال آن بر و دوش آورم خویش را از شوق می‌خواهم در آغوش آورم #شاپور_طهرانی

دردا که فراق، ناتوان ساخت مرا بر بستر ناتوانی انداخت مرا از ضعف چنان شدم که بر بالینم صدبار اجل آمد و نشناخت مرا #رباعی #شوقی_ساوجی

ز دستگیری مردم بریده‌ام پیوند امیدوار به دست دعای خویشتنم #صائب_تبریزی

بی‌خبر از تو... #حجت_اشرف‌زاده

اینم دعای ندبۀ ما...

بعد تو خود را به که باید بسپارم؟ یا صاحب‌الزمان!

بنیاد هستیِ ما، بر باد استوار است با هر نفس کشیدن، مُردیم ذره ذره #عاصی_خراسانی

منّت از سرمه مکش، سرمه مکش چشمی از سرمه سیه‌تر داری #تنهای_قمی