AUD-20220519-WA0044.mp3
16.09M
✅شرح و بررسی کتاب "سه دقیقه در قیامت"
⬅️جلسه سوم
🎙استاد امينی خواه
👌فوقالعاده جالب و جذاب
━━━━⊱♦️⊰━━━━
#سه_دقیقه_در_قیامت
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⵿〬 ⵿〬⸽⵿〬🇮🇷 ⸽🇮🇷 ⸽🇮🇷 ⸽ ⵿〬🇮🇷⸽ ⵿〬⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽ٜ
••بِسْمِـ رَبِّ الشُّهَداءِ وَ الصِّدّیقین..••
•°•رمان جذاب و عاشقانه شهدایی
•°•جلد سوم ؛ #پرواز_شاپرک_ها
•°•قسمت ۴۹ و ۵۰
رها سعی کرد آرامش کند:
_شیدا دوستت داشت. فقط نمیتونست از
#خودش بگذره!
احسان: _پس چرا تو از خودت گذشتی؟نه بخاطر بچه خودت! بخاطر مهدی از خودت گذشتی!
رها: _من تقدیر خودم رو پذیرفتم!
احسان: _چرا شیدا از خودش نگذشت؟
رها: _این انتظار زیادیه احسان! اون آرزوهای زیادی داشت.
احسان: _نخیرم! بخاطر درست تربیت نشدنش بود! لوس و پر توقع! اگه نمیخواست مادری کنه، چرا منو به دنیا آورد؟ من مادر میخواستم نه زندانبان! تمام زندگیم خلاصه شده بود تو مهدکودک و مدرسه و کلاس و کلاس و کلاس! انگار اصلا نمیخواست منو تو خونه ببینه! اگه هم خدایی نکرده خونه بودم، همش میگفت: ((نکن، بشین، دست نزن، حرف نزن، درس بخون.)) بعد از یک مدت هم که فقط منو برای پز دادن به اطرافیانش میخواست!
رها: _فکر میکرد بهترین کارو برات انجام داده! ببین الان چقدر هنرمندی!
احسان: _من دلم بچگی کردن میخواست!من دلم بازی میخواست! برای اون کلاسا هیچ وقت دیر نمیشه، اما دیگه نمیتونم بچگی کنم!
صدای زنگ در آمد .
و رها گفت:
_صدرا اومد. کمک میکنی میز رو بچینیم؟
شام در میان شوخی و خندههای بچهها خورده شد. کنار هم نشسته بودند که صدرا رو به رها گفت:
_امروز مسیح زنگ زده بود.
رها حواسش را به صدرا داد:
_خیر باشه!
صدرا: _میگفت زینب سادات هنوز اجازه خواستگاری نداده و محمدصادق یک لنگه پا معطله!
مهدی دخالت کرد:
_زینب عمرا با محمدصادق ازدواج کنه!
احسان کنجکاو پرسید:
_محمدصادق کیه؟
صدرا: _برادر مریم خانوم. محمدصادق و زهرا یادت نیست.خیلی اینجا بازی میکردین.
احسان که به یاد آورده بود لبخند زد:
_یادش بخیر. یادم اومد. حالا چه خبرها هست؟
محسن اینبار جوابش را داد:
_عاشق شده، اونم زینب!زینب هم عمرا قبول کنه.
احسان ابرو در هم کشید:
_زینب اینقدر بزرگ شده که خواستگار سمج داره؟
رها با افتخار گفت:
_ #دانشجوی پرستاریه! #خانوم و #نجیب!آرزوی خیلی از مادرا و پسراست!
احسان: _حالا چرا محمدصادق رو قبول نمیکنه؟
محسن: _محمدصادق دیکتاتوره!
مهدی ادامه داد:
_همش میخواد همه چیز رو کنترل کنه.
دوباره محسن: _زینب میگه شبیه عمو مسیحه.
مهدی: _میترسه مثل خاله مریم خونه نشین بشه و حق نداشته باشه تنها از خونه جایی بره.
محسن: _میگه اینجور مردا زود زناشونو پیر میکنن.
مهدی: _حق هم داره! با اینکه خاله مریم از مامان کوچیکتره، اما خیلی شکسته شده!
رها و صدرا نگاهشان بین پسرها در گردش بود.
با سکوت آنها رها گفت:
_ماشاالله اطلاعات!
صدرا: _ماشاالله به فک! شما کی خاله زنک شدین؟
مهدی:_زینب خواهر ماست!باید حواسمون بهش باشه!
رها به اتاقش رفته و تلفن همراهش را برداشته، تماس را برقرار کرد. صدای آرام آیه در گوشی تلفن همراهش پیچید:
_جانم رها جان؟
رها لبخند به لبانش راه یافت:
_جونت سلامت استاد! خوبی؟
آیه: _خوبم دکتر!شما چکار میکنید؟ پسرات خوبن؟این ورا نیومدی! مادرت چشم به راهته!
رها: _پسرا خوبن.این هفته سعی میکنیم بیایم به مادر سر بزنیم. راستش یک چیزی شده، خواستم بدونی!
آیه: _خیره انشاالله
رها: _آقا مسیح به صدرا زنگ زده بود که پیگیر جواب زینبسادات بشه.میخوای چکار کنی؟ اگه که نمیخواد، ردش کنید، اگه میخواید هم بسم الله، تمومش کنید.
آیه: _امانت سیدمهدی هستش. هم من میترسم هم ارمیا! چکار کنم؟پارهی تنمه، نفسمه، چکار کنم؟ خود زینبم راضی نیست دلش.
رها: _پس به مریم زنگ بزن بگو جوابت منفیه. بگو راه دوره، بگو اخلاقهایشان به هم نمیخوره، بگو دلش با این ازدواج نیست.
آیه نفسش را به شدت بیرون داد:
_چند بار گفتم. اما آقا مسیح اصرار داره.
رها پیشنهاد داد:
_به آقا ارمیا بگو باهاش صحبت کنه.
آیه: _با ارمیا صحبت میکنم، همین امشب تمومش کنه.
رها: خوبه. ایلیا چطوره؟ خوبه؟
آیه: _آره خوبه، درساشو میخونه، بیشتر ساعتای درس خوندنش رو تو اتاق ارمیاست، ارمیا ازش درس میپرسه، درس میخونن، گاهی بازی میکنن. باورت نمیشه، ایلیا میشینه «منچ و مار پله» بازی میکنه، از بچگی از این بازیا بدش میومد!
رها: _خدا لعنت کنه اونارو. خدا لعنت کنه. زندگیتون زیر و رو شد بعد از اون اتفاق.
💭رها به یاد آورد....
آن روزها پر از اضطراب بود، پر از ترس..پنج نفر از عزیزترینهایشان روی تخت اتاق عمل بودند، پنج نفر که عزیزتر از عزیز بودند. امانت سیدمهدی، کمر سیدمحمد را خم کرده بود. امان از امانتهای سیدمهدی...
همه بهوش آمدند جز ارمیا.......
•°•ادامه دارد......
•°•نویسنده؛ سَنیه منصوری
#به_وقت_رمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⵿〬 ⵿〬⸽⵿〬🇮🇷 ⸽🇮🇷 ⸽🇮🇷 ⸽ ⵿〬🇮🇷⸽ ⵿〬⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽ٜ
••بِسْمِـ رَبِّ الشُّهَداءِ وَ الصِّدّیقین..••
•°•رمان جذاب و عاشقانه شهدایی
•°•جلد سوم ؛ #پرواز_شاپرک_ها
•°•قسمت ۵۱ و ۵۲
همه بهوش آمدند جز ارمیا.
رفت و آمد همه را خسته کرده بود و بیشتر از همه، پیگیری علت و عوامل #ترور بود. تمام دنیای مجازی و حقیقی پر بود از ترور «امیر ارمیا پارسا و خانواده اش»، ترور «امیر مسیح پارسا و همسرش». #شایعه با #حقیقت در آمیخت.
تا آنکه آن روز صبح که رها هرگز از یاد نمیبرد. سرهنگ فرهنگ را از بس این روزها میدیدند، خوب میشناختند، احوال ارمیا را پرسید که هنوز بیهوش بود،
بعد رو به سیدمحمد ادامه داد:
_عوامل ترور دستگیر شدن، بازجوییها تموم شده و برای رسیدگی به پرونده در دادگاه به وکیلتون بگید اقدام کنه.
سیدمحمد رو به صدرا کرد:
_پیگیر این پرونده میشی؟
صدرا ابرو در هم کشید:
_این پرسیدن داره؟ معلومه که میشم.ده تا وکیل هم بگیرید من خودم یازدهمیش میشم!
بعد رو به سرهنگ فرهنگ کرد:
_علت ترور چی بود؟
سرهنگ دستی به صورتش کشید:
_تمام سایتها و شبکهها خبر رو رفتن، ندیدید؟
سیدمحمد: _درگیر تر از اون هستیم که وبگردی کنیم.
سرهنگ فرهنگ: _یک ساعت پیش اعلام کردند، امیر این مدت در مرز ایران-پاکستان بودند، درگیریهای شدیدی با تروریستها و قاچاقچیهای منطقه داشتن، تقریبا باعث شکست همه عملیاتهاشون شدند، همین باعث شد که درصدد حذف ایشون بربیان.
رها نگاهش با مردها بود اما پاهایش توان بلند شدن از صندلی را نداشت. باورش نمیشد. پنج نفر از عزیزانش روی تخت بیمارستان بودند چون تلاششان #امنیت این کشور بود.
صدای آیه رها را از آن روزها بیرون آورد:
_خدا به ارمیا صبر بده.
رها دلداری داد:
_میده جان من. میده عزیزم. خدایی که تو رو به ارمیا داده، خدایی که زینب و ایلیا رو بهش داده، صبر هم میده.
************
زینب سادات از دانشگاه خارج میشد،
که دستش کشیده شد. نگاه زینب به چشمان دریدهی دختری افتاد که این روزها کینه عجیبی از او در دل داشت.
دستش را کشید اما دخترک رهایش نکرد:
_ولم کن!
دختر: _فکر نکن با چرت و پرتهای اون روز مادرت، من و بچهها، قانع شدیم. تو حق ما رو خوردی، تو و امثال تو، خون ملت رو تو شیشه کردید. شما مفت خورید.
زینب سادات اشک، چشمانش را پر کرد. نگاهش را به چشمان دخترک دوخت، صدایش لرزید و اشکی چکید:
_ولم کن
و رفت....
رفت و ساعتها کنار سنگ قبر پدر نشست. گریه کرد، حرف زد، بغض کرد، گله کرد، آنقدر گفت و گفت و گفت که متوجه گذر زمان نشد.
آنقدر اشک ریخت که نشستن حاج علی را کنارش ندید.
حاج علی: _دلنگرانت شدیم بابا جان.
زینب سادات: _با بابام حرف داشتم
حاج علی: _حرف یا گلایه؟
زینب سادات: _شکوایه!
حاج علی: _چی شده که شکوایه آوردی برای بابا؟
زینب سادات: _به بابام نگم به کی بگم؟ نبودش درد داره بابا حاجی!
حاج علی: _هر دردی درمون داره عزیزم. درمون دل تو هم توکل به خداست. خدا هم خوب پاداش میده، هم سخت عذاب میده! دنبال پاداش صبرت باش و مطمئن باش خدا جواب کسایی که اذیتت میکنن رو سخت میده.
زبنب دلش آغوش گرم پدر خواست،
سنگ قبر سرد را بغل کرد، هقهق کرد، دست پدر نوازشش نکرد، هقهقش بیشتر شد. حاج علی دخترکش را در آغوش کشید و پدرانه بوسید و نوازش کرد. اما خوب میدانست که هیچ کس برای آدم پدر خودش نمیشود....
*******************
احسان کلید انداخت و وارد خانه شد.
خانهای که هیچوقت خانه نبود. نه گرمای محبتی، نه چشمان منتظری، نه عطر دلانگیز غذایی. این خانه شبیه خانه نبود. بیشتر شبیه تجمل بود و چشم کور کنیِ دوست و آشنا. آشپزخانه ای که مثل یخچالش، سرد بود و خالی. از وقتی شیدا رفت، امیر هم خانه را فراموش کرد. احسان ماند و درد تنهایی، بیکسی، فراموش شدگی.
خودش را روی مبل، مقابل تلویزیون پرت کرد. نگاهی به دور و برش کرد. دوست داشت خانه را بهم بریزد. دوست داشت شلخته باشد و این تمیزی وسواس گونه را از بین ببرد.
تمام کودکیاش را آموخته بود که تمیز باشد، هرچیز را سر جای خودش گذاشته و خانه همیشه مرتب باشد. گاهی پیراهنش را به گوشه ای پرت میکرد اما به دقیقه نکشیده، مثل آهنربا به سمتش جذب میشد و آن را در سبد رخت چرکها میانداخت.
به لطف شیدا یاد گرفته بود لباسهایش را خودش بشورد و اتو کند، یاد گرفته بود از رستوران غذا سفارش دهد و در مکروفر گرم کند، یاد گرفته بود کارهایش را بدون نیاز به او انجام دهد.
باید سپاسگذار مادرش بود اما...
احسان دلش خانه میخواست. همان خانهای که مهدی و محسن در آن زندگی میکنند. دلش غذای دست پخت مادر میخواست. دلش میخواست.....
•°•ادامه دارد......
•°•نویسنده؛ سَنیه منصوری
#به_وقت_رمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
👆👆👆👆
❌توجه توجه❌
قراره ان شاءالله هرروز دعای #ماه_رجب رو براتون بفرستیم،
شما میتونید وارد لینک زیر بشید و بگین که ترجیح میدین دعا بصورت عکس و متن باشه یا اینکه صوت دعا رو بفرستیم تا بتونید گوش بدین،
هر کدوم رأی بیشتری داشت، از فردا تو کانال قرار داده میشه.
لینک نظرسنجی:
https://EitaaBot.ir/poll/ug6r3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوندا💞
خانه امیدم را
به یادت بر بلندترین
قله دلم بنا میکنم
ای آرام جانها
ما را آرامشی
از جنس خودت ارزانی ده
با نام و یادت
امروزمان را آغاز میکنیم
🌸 الهـی بـه امیـد تــو 🌸
#بِسْــــــمِاللَّهِالرَّحْمَـنِالرَّحِيــم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
اولین سلام صبحگاهی،
تقدیم به ساحت قدسے قطب عالم امکان
حضرت صاحب الزمان(عج) ...
❤السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المهدی
یا خلیفةَالرَّحمن
و یا شریکَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدی و مَولای
ْ الاَمان الاَمان
أللَّهُمَ عَجلْ لِوَلِیکْ ألْفَرَج بحق زینب کبری(س)
به قصد زيارت ارباب بی کفن :
❤السلام عليك يا اباعبدالله
و علي الارواح التي حلت بفنائك
عليك مني سلام الله أبدا
ما بقيت و بقي الليل و النهار
و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم
السَّلامُ عَلي الحُسٓين و
عٓلي عٓلي اِبن الحُسَين و
عَلي اولاد الحُسَين وَ
علَي اصحابِ الحُسَين.
أللهم ارزقنا زیارت الحسین (ع)
اللهم ارزقنا شفاعة الحسین (ع)
❤السلامُ عَلَیک یا امام الرئوف یا ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ المُرتضی
✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#یا_اسدالله_الغالب_ع🌷
رازِ خوشبختـے ما داشتـن عشق علیست
ما که با عشق علے ڪسب سعادٺ ڪردیم
لحظاتے ڪه به لب زمزمه داریم علــے
به خدا ، طبقِ روایاٺ عبادٺ ڪردیم
#فقط_حیدر_امیرالمؤمنین_است
#یکشنبه_های_علوی_فاطمی
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🌙متن دعای هر روز #ماه_رجب بعد از نمازهای یومیه
🌓یا من ارجوه لکل خیر ...
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
#این_الرجبیون
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#این_الرجبیون
اگر کسی قدرت روزه ماه رجب را ندارد هر روز این تسبیحات را ۱۰۰ بار بخواند👆🏻
#ماه_رجب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
💚
عالم تمام غـرق تـمـنای فاطمه سـت
اصلا دلیل خلق، تماشای فاطمه ست
باشد به زیر سایه ی مهرش تمام خلق
هـرذره ای کـه زیر قدمـهـای فاطمه ست
هاجر که زمزم از قدم کودکش شکفت
در آرزوی بوسه ای از پای فاطمه ست
عیسی که مرده از نفسش جان گرفته بود
در آرزوی فـیـض نـفـس هـای فـاطـمـه ست
موسی که با عصاش دل بحر می شکافت
بی بادبان فـتـاده به دریـای فـاطـمه سـت
مـریـم کجا و رسیدن بر گرد پای او
مریم کنیز زینب کبرای فاطمه ست
او زن بُــوَد ولـی بــه خـداونـد تا به ابد
مردانگی خلاصه ی معنای فاطمه ست
امـا بـه جـز علی که سزاوار مدح اوست؟
آری فقط علیست که همتای فاطمه ست
رخسار نیلی و قدِ خم، بازوی كبود
اینها همه نشان ز تولای فاطمه ست
#فاطمه_جان
هرچه دارم همه از عطر لب مادرم است
عوض قصّه به بالین سرم گفت #حسین❤️
#صلیاللهعليڪیـافــاطمهالــزهــرا
🥀به یاد شهید مدافعحرم سیدطاهر حسینی
#اللّهُمَّصَلِّعَليمُحَمَّدوَآلِمُحَمَّدوَعَجِّلفَرَجَهُـم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🌸پيامبر -صلی الله عليه و آله- میفرمایند :
هر كس كودك گريان خود را راضى كند تا آرام شود، خداوند از بهشت آن قدر به او مىدهد تا راضى شود.
📚الفردوس، ج ۳، ص ۵۴۹، ح ۵۷۱۵
#حدیث
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
⭕️ شناخت علائم ظهور
🔸 شناختن علائم ظهور حضرت مهدی، به ویژه علائم حتمی که امامان خبر داده اند، از وظایف مهم منتظران در زمان غیبت است.
📚 کتاب مکیال المکارم
🔹 بر همه لازم است که بعد از ظهور حضرت با ایشان بیعت نمایند و این اتفاق بدون علم به ظهور، امکان پذیر نیست
🔅 امام صادق فرمودند: "پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است که عبارتند از یَمانی، سُفیانی، صدای آسمانی، کشته شدن نفس زکیه، فرو رفتن زمین در منطقه بیداء"
📚 کمال الدین و تمام النعمه، باب ۵۷
🔺 آیت الله صافی گلپایگانی فرمودند :
«شناخت علائم ظهور واجب است»
#وظایف_منتظران
#امام_زمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
12.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ دلایل خراب شدن حال انسان از نظر روانشناسی
💢 انرژی های منفی نگاه ها
#بهخودمونبیایم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی تعارف:
درد نبودن امام زمان (عج) را داریم؟
این درد را از خودشان بخواهیم
💠 ما که به امام حسین میگوییم:
یا لیتنی کنا معک
⁉️چقدر #امام_زمان را یاری میکنیم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
هدایت شده از خدمات تایپ 🌹بندهیخدا🌹
✨ مژده مژده ✨
باسلام خدمت دوستان عزیز
به امید خدا تصمیم داریم ان شاءالله #به_زودی برنامه ی #آموزش_word رو با #کمترین_هزینه و به صورت #تضمینی در کانالمون قرار بدیم تا شما هم بتونید بجای پرداخت هزینه تایپ، خودتون #تایپ_حرفه ای رو سفارش بگیرید.
یه #جایزه هم براتون داریم؛
تعدادی از دوستان که مطالب رو کامل یاد بگیرند و از پس امتحانمون بربیان، به عنوان همکار در کانال انتخاب میشن تا کارهای تایپ رو برعهده بگیرند و کسب درآمد کنند. البته با شرایط خاص😉
پس همین الان با ارسال این پیام تو گروه هایی که عضوی، دوستانت هم دعوت کن تا هرچه زودتر به تعداد حدنصاب برسیم و کلاس #آموزش_word رو شروع کنیم.
با ارسال این پیام در گروه هایی که عضوین و فرستادن عکس به آیدی مدیر، از #تخفیف ۱۰ درصدی #آموزش_word بهره مند شوید
#خدمات_تایپ 🌹 بنده ی خدا🌹
https://eitaa.com/joinchat/1285882348C40d31f66ea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔔 ⃟♨️❖━━━━━━━➣
🎥 فرض کنید قیامت نیست...
👤حجت الاسلام #قرائتی
لبیک یا مهدی ✋
#اللھمعجللولیڪالفࢪج
@moshtaghanezohoor
🔴 دعاى نقل شده از جانب امام زمان علیه السلام براى هر روز از ماه رجب
🔵 این دعا در زمان غیبت صغری در توقیعی به نائب دوم محمدبن عثمان رسیده و حضرت دستور دادند كه برای شیعیان منتشر شود:
🟢 بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ، اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِمَعانِى جَمِيعِ مَا يَدْعُوكَ بِهِ وُلاةُ أَمْرِكَ الْمَأْمُونُونَ عَلَىٰ سِرِّكَ، الْمُسْتَبْشِرُونَ بأَمْرِكَ، الْواصِفُونَ لِقُدْرَتِكَ، الْمُعْلِنُونَ لِعَظَمَتِكَ، أَسْأَلُكَ بِما نَطَقَ فِيهِمْ مِنْ مَشِيئَتِكَ فَجَعَلْتَهُمْ مَعادِنَ لِكَلِماتِكَ، وَأَرْكاناً لِتَوْحِيدِكَ، وَآياتِكَ وَمَقاماتِكَ الَّتِى لَاتَعْطِيلَ لَهَا فِى كُلِّ مَكَانٍ يَعْرِفُكَ بِهَا مَنْ عَرَفَكَ، لَا فَرْقَ بَيْنَكَ وَبَيْنَها إِلّا أَنَّهُمْ عِبادُكَ وَخَلْقُكَ، فَتْقُها وَرَتْقُها بِيَدِكَ، بَدْؤُها مِنْكَ وَعَوْدُها إِلَيْكَ، أَعْضادٌ وَأَشْهادٌ وَمُناةٌ وَأَذْوَادٌ وَحَفَظَةٌ وَرُوَّادٌ، فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمَاءَكَ وَأَرْضَكَ حَتَّىٰ ظَهَرَ أَنْ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ، فَبِذٰلِكَ أَسْأَلُكَ، وَبِمَواقِعِ الْعِزِّ مِنْ رَحْمَتِكَ وَبِمَقاماتِكَ وَعَلامَاتِكَ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَأَنْ تَزِيدَنِى إِيماناً وَتَثْبِيتاً يَا بَاطِناً فِى ظُهُورِهِ، وَظَاهِراً فِى بُطُونِهِ وَمَكْنُونِهِ، يَا مُفَرِّقاً بَيْنَ النُّورِ وَالدَّيجُورِ، يَا مَوْصُوفاً بِغَيْرِ كُنْهٍ، وَمَعْرُوفاً بِغَيْرِ شِبْهٍ، حَادَّ كُلِّ مَحْدُودٍ، وَشَاهِدَ كُلِّ مَشْهُودٍ، وَمُوجِدَ كُلِّ مَوْجُودٍ، وَمُحْصِىَ كُلِّ مَعْدُودٍ، وَفاقِدَ كُلِّ مَفْقُودٍ؛ لَيْسَ دُونَكَ مِنْ مَعْبُودٍ، أَهْلَ الْكِبْرِياءِ وَالْجُودِ، يَا مَنْ لَا يُكَيَّفُ بِكَيْفٍ، وَلَا يُؤَيَّنُ بِأَيْنٍ، يَا مُحْتَجِباً عَنْ كُلِّ عَيْنٍ، يَا دَيْمُومُ يَا قَيُّومُ وَعالِمَ كُلِّ مَعْلُومٍ، صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَ عَلَىٰ عِبادِكَ الْمُنْتَجَبِينَ، وَبَشَرِكَ الْمُحْتَجِبِينَ، وَمَلائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ، وَالْبُهْمِ الصَّافِّينَ الْحَافِّينَ، وَبارِكْ لَنا فِى شَهْرِنا هٰذَا الْمُرَجَّبِ الْمُكَرَّمِ، وَمَا بَعْدَهُ مِنَ الْأَشْهُرِ الْحُرُمِ، وَأَسْبِغْ عَلَيْنا فِيهِ النِّعَمَ، وَأَجْزِلْ لَنا فِيهِ الْقِسَمَ، وَأَبْرِرْ لَنا فِيهِ الْقَسَمَ، بِاسْمِكَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَجَلِّ الْأَكْرَمِ، الَّذِى وَضَعْتَهُ عَلَى النَّهَارِ فَأَضاءَ، وَعَلَى اللَّيْلِ فَأَظْلَمَ، وَاغْفِرْ لَنا مَا تَعْلَمُ مِنَّا وَمَا لَانَعْلَمُ، وَاعْصِمْنا مِنَ الذُّنُوبِ خَيْرَ الْعِصَمِ، وَاكْفِنا كَوافِىَ قَدَرِكَ، وَامْنُنْ عَلَيْنا بِحُسْنِ نَظَرِكَ، وَلَا تَكِلْنا إِلَىٰ غَيْرِكَ، وَلَا تَمْنَعْنا مِنْ خَيْرِكَ، وَبَارِكْ لَنَا فِيما كَتَبْتَهُ لَنَا مِنْ أَعْمارِنا، وَأَصْلِحْ لَنا خَبِيئَةَ أَسْرَارِنا، وَأَعْطِنَا مِنْكَ الْأَمانَ، وَاسْتَعْمِلْنا بِحُسْنِ الْإِيمَانِ، وَبَلِّغْنَا شَهْرَ الصِّيامِ، وَمَا بَعْدَهُ مِنَ الْأَيَّامِ وَالْأَعْوامِ، يَا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِكْرامِ.
📚 مفاتیح الجنان/دعاهای هر روزه ماه رجب
#امام_زمان
#ماه_رجب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🔴 ادعیه نقل شده از امام عصر علیه السلام در ماه رجب بیشتر از سایر ماههای سال است
🔵 حجت الاسلام استاد احمد عابدی :
کتابهای سیر و سلوک می گویند که سال سیر و سلوک با ماه رمضان شروع می شود.کتاب اقبال سیدبن طاووس اگر دیده باشید همان ابتدای کتاب اعمال شب اول ماه رمضان است و آخر کتاب اعمال ماه شعبان است یعنی سید بن طاووس می گوید این کتاب را در یک سال سیر و سلوک عمل کنیم که سال سیر و سلوک از رمضان شروع می شود.
مرحوم شیخ عباس قمی رضوان الله علیه که مفاتیح را با ماه رجب شروع کرده است در واقع در ذهن مبارک ایشان این بوده است که رجب و شعبان مقدمه ورود به رمضان است.ولی به هر حال قبلا هم این را عرض کرده بودم که
🟢 آنقدر که دعا در ماه رجب از امام زمان علیه السلام نقل شده است در هیچ ماهی نیست حتی ماه مبارک رمضان.معلوم می شود امام زمان سلام الله علیه به دعاهای ماه رجب اهتمام ویژه دارد.
استاد عابدی
#امام_زمان
#ماه_رجب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
04_se_daghighe_dar_ghiamat_aminikhaah.ir.mp3
13.15M
✅شرح و بررسی کتاب "سه دقیقه در قیامت"
⬅️جلسه چهارم
🎙استاد امينی خواه
👌فوقالعاده جالب و جذاب
━━━━⊱♦️⊰━━━━
#سه_دقیقه_در_قیامت
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌جوونای اخرالزمان
قدر خودمونو بدونیم…
هرچند سخته ولی مقاوم باش برادر من خواهر من مقاومت کن تو میتونی ، تو واقعا میتونی.
صبح میشه این شب، باز میشه این در مطمئن باش و پایدار باش
🎙 استاد رائفی پور
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی خیلی خیلی قشنگه 👌👌👌
سفارش می کنم همگی ببینید وبه عشق آقاجان مهدی فاطمه عج برا دیگران هم بفرستین
اجر همگی با مادر پهلو شکسته
#اللھمعجللولیڪالفࢪج 💚
#اللّهُمَّصَلِّعَليمُحَمَّدوَآلِمُحَمَّدوَعَجِّلفَرَجَهُـم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
حمله بر حصن حصین؟! بر متوکل لعنت
طعنه بر هادی دین؟! بر متوکل لعنت
خوردی آقا به زمین؟! بر متوکل لعنت
آه از کوچه، همین... بر متوکل لعنت
#شهادت_امام_هادی(ع)🥀
#تسلیت_باد🥀
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 شیطان، آدما رو خرجِ خودش میکنه! حتی اهل دین و مذهب رو. فقط یک نقطه هست که از خرج شدن برای شیطان، در امان میشیم!🌺
🎙 استاد شجاعی
#امام_زمان
@ba_emame_zaman
ماه رجب ماه یگانه شدن با خدا.pdf
570K
⚡️ اگر به دنبال تحول جدّی در زندگی خود هستید خواندن این کتاب کم حجم با نام " ماه رجب ماه یگانه شدن با خدا " رو به هیچ وجه از دست ندهید.
✅ این کتاب خیلی ها را به صورت اساسی متحول کرده است.
#pdf
#ماه_رجب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa