eitaa logo
محسن قنبریان
17.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
897 ویدیو
111 فایل
کانال نشر سخنان و مطالب استاد محسن قنبریان (توسط ادمین اداره میشود) . ارتباط با مدیر کانال @admin_ghanbarian . کانال دروس @doros_ghanbarian . پیج اینستاگرام instagram.com/ghanbarian.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
محسن قنبریان
🔥 مراقبِ "کَبُرَ مَقتاً عندالله" باشیم! • اینکه مخاطبِ بایدها، متکلم آنها شود و حرف تحویل مردم دهد، دارد رویه می شود! • کاش جای همایش شفافیت، صادقانه عذرها (موجه و ناموجه) را درمیان می گذاشتند! برای ترک فعل ها، تئوری بسازند، بهتر است تا آرمانها و تئوری های انقلاب را بدون عمل، دستمالی و صرفاً تکرار کنند. • آقای اژه ای می گوید گزارشات سازمان های نظارتی محرمانه نباشد جز جاهایی که دشمن و بدخواهان سوء استفاده می کنند؛ مربوط به جنگ نرم، سرد، نظامی، غیر نظامی، جنگ اقتصادی، جنگ فرهنگی و...!!! لابد تشخیص مورد قابل سوء استفاده هم با آن سازمان هاست نه مردم و افکار عمومی! ⬅️ نتیجه قهری این خواهد شد که جز مواردی مثل همان ساختمان درحریم رودخانه، شفاف نشود! خوب همین وضع موجود را بخاطر سوء استفاده دشمن و بدخواه تئوریزه میکردید! • بخاطر دشمن و دور زدن تحریم، اقتصاد را هم نمیشود شفاف کرد! با بودن جنگ نرم، با تشخیص سازمان و کارگزار، حریم شخصی افراد هم خط قرمز نخواهند ماند! • رهبر انقلاب از بدو دولت تا کنون اقلا دو بار تذکر داده اند: کار نمایشی ممنوع! رئیس سازمان اداری استخدامی دولت، روز ۱۰خرداد۱۴۰۱ را روز انتشار حقوق مدیران در سامانه اعلام کرد! الان دارد آذر به پایان می رسد! • در روز اجماع سران بر شفافیت، رئیس مجلس هم از نسبت شفافیت و اعتماد عمومی گفت! وضع سامانه ملی انتشار دسترسی آزاد به اطلاعات هم برای راستی آزمایی این ادعا قرینه خوبی است https://eitaa.com/mostazafin_tv/6813 • آقایان همه اهل قرآن اند. خداوند از گفتن چیزی که بدان عمل نشود با تعبیر عجیبِ "کَبُرَ مَقتاً عندالله" یاد می کند یعنی: نزد خدا سخت مورد خشم است چیزی را بگویید که انجام نمی دهید(۳/صف) باور کنید مردم را هم کارهای نمایشی و حرفهای تکراری و کم عمل، خشمگین و متنفر می کند؛ اقلا الان وقتش نیست! محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
👩‍🎓 سه الگو در مواجهه با کشف حجاب دانشجویی 1⃣ الگوی دکتر زاکانی: برجک زنی! • در این الگو دختر دانشجو بخاطر کشف حجاب از حرف زدن منع نمیشود و تریبون می گیرد اما جایش در مضمون حرف، گیر می افتد. در پاسخ با تیکه و طعنه جبران می شود که: ولش کنید شاید بخواهد نماینده داعش باشد! فقط بدانند اگر گیر داعش می افتادند چه بلایی سرشان می آمد! • این الگو را: - حزب اللهی های سیاسی تر بیشتر پذیرفتند. با بی حجابی او کنار آمده بودند اما تعرضش به رهبر انقلاب را هو کردند! - مذهبی ترها تریبون دهی به بی حجاب را رسمیت شماری و مشروعیت بخشی به کشف حجاب خواندند! - برخی هم بخاطر شرایط شریف ترجیح اش دادند! • این الگو، تهاجمی و بیش از حفاظت از ارزشهای خود به فکر زدن ارزشهای طرف است؛ نتیجه اش روکم کنی است نه اقناع یا جذب و...! لذا در شرایطی که دوماه گذشته در شریف شکل گرفته بود، این الگو نزد برخی یک پاسخ تلقی شد. 2⃣ الگوی برادر خضریان: منع گفتگو! • در این الگو با ادب و متانت شرط گفتگو را احترام به قانون و اسلام می خواند و از اول پرسش دانشجو بی حجاب را منوط به حجاب سر کردن می کند! • این الگو را: - مذهبی ترها ترجیح دادند چون کشف حجاب را به رسمیت نشناخت؛ حتی اگر این دانشجو و مثل او سالن را ترک می کردند و دیگر هم در چنین جلساتی شرکت نکنند! • این الگو بر حفاظت از ارزشهای خود بیش از درگیری مستقیم با طرف مصرّ است‌. می خواهد سر خطوط قرمز بایستد؛ مهر تایید بر کشف حجاب نخورد و کوتاه آمدن از حجاب برداشت نشود. اگر بتواند در گام بعد بی حجاب را به سالن هم راه نمی دهد. • نتیجه اش جدا کردن صف از بی حجابها با فشار غیر مستقیم برآنهاست. البته بسته به تعداد طرفدار، یا به غلبه ظاهری می رسد و یا بخاطر رعایت نشدن ارزش حجاب توسط اکثر حضار، دیگر خود در آن محیط ها حاضر نمی شود؛ مثل حاضر نشدن در جشنواره های رسمی هنری یا برخی مراکز خرید و... • شرایط افول اغتشاشات خیابانی به همراه باقی ماندن کشف حجاب ها و عادی شدنش، این الگو را نزد برخی موجّه می کند. 3⃣ الگوی سوم: گفتگوی مشروط! (نمونه ندارم!) • در این الگو مقام مسئول پاسخ خود را مشروط می کند به اینکه: من پاسخ سؤال شما را می دهم یا اگر اشکالتان وارد بود می پذیرم به شرطی که شما هم سؤال و اشکال بنده را جواب دهید! اگر دانشجو حاضر نشد و رفت ؛ چیزی از جنس الگوی۲ قابل صورت بندی است. اگر پذیرفت، پس از پاسخ به سؤالش یا قبول اشکالش، از کشف حجاب او سؤال و به آن اشکال می شود! • الگوی۳ گرچه ژست الگوی۲ را ندارد لکن کشف حجاب را جای ندید گرفتن، پاسخگو می کند. به نوعی بین رسمیت نشمردن کشف حجاب و پاسخگو کردنش جمع می کند. - بعضی همین قدر را عقب نشینی از قانون و انفعال می دانند و الگوی۲ را ترجیح می دهند. - پاسخ طرفداران این الگو یک کلام است: در همه جاهایی که امر به معروف واجب است، قانونی (آن هم قانون خدا) نقض شده است! در همه باید راه اثر بخشی را باز کرد. • مغزای اصلی این الگو بر ولایت طرفینی همه افراد جامعه و بالتبع امر و نهی های متقابل(۷۱/توبه) است؛ وقتی او حق دارد به مسئول اشکال کند، مسئول هم حق دارد به کشف حجاب او اشکال کند. منطقاً "به تو چه؟" از دو طرف رخت بر می بندد و عادتاً راه برای تاثیر و تأثر باز می شود. • هسته سخت کشف حجاب در ماه های اخیر، آنرا یک سلیقه و سبک زندگی شخصیِ غیر قابل گفتگو گرفت و دست به کشف حجاب زد. امیدش این بوده بتواند زنان زیادی را با خود همراه کند تا برخورد را پرهزینه و سخت کند. الگوی ۱و۲ بیشتر روی فاصله ها می ایستد. تحقیر او یا رعایت ویترین رسمی (ولو به یک شال عقب افتاده) برایش مهمتر از تاثیر و تأثر طرفینی است. *⃣ هریک از سه الگو به "لحاظ ذاتی" و به "لحاظ موقعیت و شرایط" قابل ارزش گذاری است. هریک مبتنی بر درکی از ارزشها و روش تحقق آن و هم مبتنی بر محاسبه ای از وضعیت حجاب و کشف حجاب در جامعه است. با همین دو می توان سه الگو را ارزش گذاری یا در موقعیت های متفاوت تجویز یا منع اش کرد. 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۱/۹/۲۲ ☑️ @m_ghanbarian
سیره امیرالمومنین در اعتراض و اغتشاش.mp3
30.38M
⭕️ سیره امیرالمومنین(ع) در اعتراض و اغتشاش مراسم گرامیداشت شهدای امنیت هیات حسینیه هنر تهران/۷آذر۱۴۰۱ 🔘 سه سطح ، سه سیره: 1⃣ اعتراض - از بیت القصص تا تجمع اعتراضی در مسجد کوفه - بستن اصل۲۷ از بستن راه آهن توسط کارگران بدتر است 2⃣ هائشات(نا آرامی ها) - دیه کشته اش وقتی قاتل معلوم نیست، با بیت المال است - سیره رهبری در اینباره 3⃣ غارات (عملیات های تروریستی) - عملیاتهای تروریستی پس از صفین و نهروان - خطبه توبیخی ۲۷ نهج البلاغه - در غارات نباید تواکل و تخاذل (بر دوش هم انداختن و همدیگر را یاری نکردن) کرد * تفکیک بین این سه سطح و عمل به سیره علوی در هریک برای این روزهای جامعه لازم به نظر می رسد * اگر مفید دیدید با دیگران به اشتراک بگذارید ☑️ @m_ghanbarian
۱۲-شرح عهدنامه مالک اشتر.mp3
20.12M
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه دوازدهم/ ۲۵آذر۱۴۰۱ 🔘 فراز انتخاب مشاور و وزیر ▫️یک خلط زیانبار: تکلیف حکومت شورایی یک چیز است؛ خصائص مشاوران خاص یک چیز! - سیره نبوی و علوی در اولی - خصائص مشاور خاص در عهدنامه ▫️خصائص وزراء - دو دسته صفت سلبی و ایجابی - قاعده مهم در شاخص شایسته سالاری ▫️برخی تطبیقات سیاسی - معیار همکاری با دولت عادل (انقلابی) - در عین حال دولت نباید همه سرمایه اجتماعی را از نهادهای مدنی ببرد - نامه نویسان سرگشاده به رهبر بعد از دوران مدیریت و زمامداریشان چرا الان هم در مردم نیستند؟! - الگوی ۵تن یاران امام چگونه بود؟! - تفریط ما بچه حزب اللهی ها! حجت الاسلام محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه دوازدهم/ ۲۶آذر۱۴۰۱ حجت الاسلام محسن قنبریان • فراز انتخاب مشاور و وزیر ▫️ یک خلط زیانبار! • دو مساله جدا از هم بعضاً باهم خلط می شود: - حکومت شورایی (امرهم شوری بینهم) - خصائص مشاور (فراز مورد بحث: فلا تُدخلن فی مشورتک...) • خلط این دو در فقه سیاسی زیانبار است که: - مثلا صرف داشتن مشاورانی از سوی حاکم یا مشورت در امور با برخی نزدیکان؛ حکومت شورایی و اسقاط تکلیف "شاورهم فی الامر" تلقی شود! درحالیکه همه مستبدین هم آخر یکی دو نفر مشاور دارند! ⬅️ مشاور داشتن مساوی با حکومت شورایی و "امرهم شوری بینهم " نیست! - زیان دیگر این خلط این است که خصائص سلبی و ایجابی مشاور در آموزه های اسلامی را در حکومت شورایی ضرب کند و از اول مشورت با عامه مردم را سلب و نوعی نخبه سالاری جایش بنشاند! متاسفانه این خلط زیانبار در نوشته های محققین نیز زیاد دیده میشود! ⬅️ پس با دو امر مواجه ایم: ۱. ضرورت حکومت شورایی و رجوع به عموم مردم ۲. داشتن سمت مشاور برای حاکم • درباره امر اول ؛ جمع بین "ولایت" و "شورا" داریم: "امر" در "شاورهم فی الامر" و "امرهم شوری بینهم"، امر حکومت است همان است که "اولی الامر" یعنی ولایت دارد. - امام رضا(ع) از رسول الله(ص) روایت کرد: "مَن جائَکم یُرید ان یُفرَّق الجماعه و یَغصب الامهَ امرَها و یتولّی من غیر مشوره فاقتلوه فان الله قد اذن ذلک": هرکس اراده متفرق کردن جماعت مسلمین و غصب کردن امر آنها و حکمرانی بدون مشورت را داشت او را بکشید که خداوند اینرا اجازه داده است (عیون اخبارالرضا ج۲ص۶۲) ⬅️ نکات: اولا حکومت را به مردم نسبت و امر امت خواند(یغصب امرها) ثانیاً تولی و سرپرستی و حکمرانی را مشروط به مشورت کرد که عمل به همان آیه "امرهم شوری بینهم" است این هم نه یعنی یکی دو مشاور امین نزد خود داشته باشد؛ "بینهم" یعنی بین صاحبان آن امر -که همان امت است- مشورت کند. • سیره عملی رسول الله(ص) هم مؤید همین مشورت عمومی است. آیه "شاورهم فی الامر" مشورت با مردم را بر او واجب کرده است. "فاذا عزمتَ..." دلالت دارد که عزم با خود اوست و لازم نیست حتما نظر اکثریت بگیرد؛ لکن اینرا باید در سیره عملی ایشان خواند که اولا مشورتها عمومی بوده نه فقط با مشاوران خاص و دوما علی الاغلب همان نظر راجح در مشورت عمومی عمل شده است. اصلا بشکل آره یا خیر نبوده و بحث می شده و گاه نظر سوم پدید می آمده است از این حیث فرم و قالب های دنیای ما (رأی گیری و رفراندم) ناقص است و آن سیره مردم سالاری بالاتری بروز می داده است. • چند مورد از سیره پیامبر(ص) در مشورت عمومی: ۱. درباره جنگ اُحد جالب اینکه رویایی دیده بود و تعبیرش را هم اینجور بیان کرد که درون مدینه برای جنگ بماند لکن در مشورت عمومی با مسلمین فرمود: "آرای خود را بر من بگویید..." و نظر مشورتی از قضا بخلاف آن رویا شد و همان مورد قبول پیامبر واقع شد. (المغازی ج۱ص۲۰۹تا۲۱۴) ۲. در جنگ احزاب واقدی می نویسد اینجا هم پیامبر مشورت عمومی کرد (و نظر سلمان در خصوص خندق کندن مورد قبول واقع شد) ۳.در ماجرای صلح حدیبیه باز به همه همراهان فرمود: "آرای خود را به من بگویید" (سنن بیهقی ج۹ص۲۱۸) ۴. در جنگ های بنی قریظه و بنی نضیر باز گزارش مشورت عمومی هست (الدر المنثور ج۲ص۹۱و۹۲) ۵.در فتح مکه وقتی خبر دادند ابوسفیان دارد می آید، پیامبر با همراهان مشورت کرد (صحیح مسلم ج۳ص۱۴۰۳/ مسند احمدج۳ص۳۵۷) ۶. در جنگ تبوک درباره عبور از تبوک با اصحاب مشورت کرد(السیره الحلبیه ج۳ص۱۶۱) • سیره امیر المومنین(ع) هم همین است. در نامه ۵۰ نهج البلاغه می نویسد: "لا اَطوی دونکم امراً الا فی حُکم" (جز در حکم خدا، بدون مشورت با شما کاری نکنم) - مثلا برای عزیمت به شام و جنگ با معاویه با مهاجرین و انصار مشورت کرد: "فانکم میامین الرای...فاشیرو علینا رایکم" (شما دارای آراء مبارک اید ...مارا با رایتان مشورت دهید). (نهج السعاده ج۲ص۹۲) ادامه در بخش دوم ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه دوازدهم/ ۲۶آذر۱۴۰۱ حجت الاسلام محسن قنبریان • فراز انتخاب مشاور و وزیر ✔️ خصائص مشاور خاص اما مطلب دیگر مشاوران خاص حاکم است که فراز مورد بحث نامه۵۳ آنرا تبیین می کند. چون مشورت، شرکت دادن عقول است دیگر از ویژگی های علم و عقل و تجربه نمی گوید؛ سه خصلت منفی را سلب می کند: بخل/ ترس/ حرص می فرماید: "هرگز بخیل را در مشورتت داخل نکن که ترا از بخشش باز می دارد و وعده فقر به تو می دهد، و نیز ترسو را؛ که تورا در امور تضعیف کند، و نیز طمعکار را؛ که آزمندی در ستم را در نظرت زیبا سازد. بخل و ترس و حرص، غرائز گوناگونی هستند که بدگمانی به خدا آنها را در آدمی فراهم می آورد". ▫️ خصائص وزراء • بعد سراغ خصلت های کلی وزراء می رود ( بعدا به تفصیل درباره دبیران و فرماندهان وقضات خواهد فرمود) اینجا با دو خصلت وزیر بهتر را معرفی میکند: - سلبی: قبلا وزیر اشرار نبوده باشد - ایجابی: در گفتن حرف تلخ حق، گویاتر و در همراهی کردن در موارد ناپسند اقل مساعدت داشته باشد! • می فرماید: "بدترین وزیران تو کسی است که پیش از تو وزیراشرار بوده و کسی که در گناهانشان شرکت داشته است. پس هرگز چنین کسانی را مَحرم راز خود قرار مده زیرا اینان یاوران گناهکاران و برادران ستمکارانند و تو می توانی جانشینانی بهتر از آنان بیابی که در رأی و کاردانی مانند آنها باشند و بار گناهان آنان را بردوش نداشته باشند از کسانی که ظالمی را در ستمکاری و گناهکاری را در گناهش یاری نرسانده اند. رنج و خرج چنین کسانی برای تو کمتر و یاری شان به تو بهتر و مهربانی شان برتو بیشتر و الفتشان به بیگانه کمتر است. اینان را از خاصان و نزدیکان خود در مجالس ات قرار ده" • قبلا در بحث حکومت علوی و تبار ناگزینی۱ درباره انتخاب کارگزاران به قاعده ای رسیدیم که هم رکن سلبی داشت هم ایجابی: - به لحاظ سلبی فرمود نه فقط از سر دوست داشتن (محاباة) کسی را برنگزین بلکه حتی از سر فراست و تیزهوشی و اعتماد و حسن ظن ات هم نباشد. - به لحاظ ایحابی فرمود با اختبار و امتحان باشد (یعنی شاخص شایسته سالاری مبتنی برفکر و میل حاکم نباشد بلکه شاخصی بیرونی و قابل بررسی و بحث بین الاثنینی باشد) آن اختبار و معیار بیرونی را اینجور تفصیل داد: با بررسی سوابق مدیریتی اش برای دولت صالحین (بما وُلّوا للصالحین قبلک)/ یا خیر عمومی اش در نزد عامه مردم (فاعمد لاحسنهم کان فی العامه اثراً) • در این فقره هم بعد از بیان صفت سلبی (وزیر اشرار نبوده باشد) سراغ صفت ایجابی می رود: "باید برگزیده تو کسی باشد که از همه به گفتن سخن تلخِ حق گویاتر باشد و در اموری که در اثر هوای نفس از تو سر می زند و خداوند بر اولیائش نمی پسندد کمتر یاری ات دهد؛ در هرکجا که باشد" • برای درک چنین وزیرانی خوب است نامه ۵تن (بهشتی، باهنر، خامنه ای، اردبیلی، رفسنجانی) به امام در سال۵۸ را ملاحظه کنید.۲ الان در افراط یا تفریط نسبت به آن وزرا و مشاوران هستیم: - یا نامه های سرگشاده، بعضا از سر ترس یا حرص آنهم بعد از مسئولیت و کناره گیری داریم! - یا این گفتمان برای دیدارهای خواص و دانشجویان و... که: چیزی بگوییم که آقا بپسندد! - جالب اینکه در همان نامه ۵تن هم راه امام درست بود و بعدا برخی از آن ۵تن اعتراف کردند لکن چنین رابطه جسورانه و در عین حال ولایت پذیری، محصول انقلاب اسلامی و به سمت عهدنامه مالک اشتر بود. *تصیل نکات و برخی تطبیقات سیاسی را در فایل صوتی بشنوید! ............................ ۱. https://eitaa.com/m_ghanbarian/2574 ۲. http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_60879/10243_==_F_NewsKindIDInvalid/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%A7%DB%8C_%D8%A8%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85 ☑️ @m_ghanbarian
۱-فاطمه، مردم، فتنه گران.mp3
38.02M
🔊 سخنرانی فاطمه، مردم، فتنه گران جلسه اول 🎙 📆 مراسم عزاداری ایام فاطمیه| ۱۴۰۱/۹/۱۹ 🚩 هیئت انصار الحسین علیه‌السلام ☑️ @m_ghanbarian
◽موضوع سخنرانی: فاطمه؛ مردم، فتنه گران (جلسه اول) حجت الاسلام قنبریان ❓در فتنه پس از پیامبر(ص) ، فاطمه(س) کجا ایستاد؟! صندلی تماشای او بالتبع تبیین و توبیخ و راه حلهایش کجای جامعه دایر شد؟! ❗️فقط بگویی : کنار امیرالمومنین(ع) ! کافی نیست. فاطمه(س) به نص خطبه هایش سه وجهی می دید نه دو وجهی! لذا بین مردم و فتنه گران ایستاد. نه صرفاً کنار علی(ع) و یک دست کننده مردم و فتنه گران! 🔸 اولین اقدام در فتنه ها همین انتخاب موقف است که بعضی بلد نیستند. برخی مدافعان نظامی -که حمایت میلیونی دارد - جایی می ایستند که تحلیل و موضع و اقدامشان ،مردم را با فتنه گران جمع بسته! 🔸 حضرت صدیقه(س) موقف خود را درست انتخاب کرد بین مردم و فتنه گران ایستاد و اکثریت(مردم) را علیه اقلیت خودخوانده تحریک کرد! 🔅 شروع سخنش با مردم حاوی شمارش ۵ فضیلت برای عامه مردم است: ۱. انتم عبادالله! بندگان خدا هستید ۲. نُصُب امرِه و نهیه: نُصُب یا: - جمع نَصب است( مثل سُقُف / سقف) = شما برپادارنده امر و نهی الهی هستید - جمع نصیبه است(مثل صُحُف/ صحیفه)= شما علائم و راهنمایان به امر و نهی الهی هستید - جمع نصاب است= شما مرجع و محل رجوع امر و نهی الهی هستید ۳.حمله دینه و وحیه: حاملان دین و وحی هستید! ۴. امناءُ الله علی انفسکم: امینان خداوند بر خویش اید ۵. بلغائه الی الاُمم: رسانندگان دین به امت های دیگرید بعد به عنصر دیگر اجتماع مسلمانان می پردازد یعنی ثقلین که درون مردم ودیعه گذاشته شده است( زعیمُ حق له فیکم و عهد قدَّمَه الیکم و بقیه استخلفها علیکم کتاب الله الناطق و القرآن الصادق...) ⬅️ مردم در همان زمان گله مندی حضرت این ۵ خصوصیت را دارند و البته آنها بریده از قرآن و عترت ، اصالت بخشی نمی شوند. رو به این مردم ، علیه فتنه گران می ایستد و از سکوت و کُندی شمشیرشان گله می کند. ❓پس این مردم بافضلیت چرا یاری اش نکردند؟! فرد فرد از آن عهد برگشتند یا اتفاق دیگری افتاد؟! 🔸 پاسخ حضرت امیر( ع) این است: صرتُم بعد الهجره اعراباً و بعد الموالاه احزاباً! خیلی حرف دقیقی است. در واقع می فرماید عصب از کار افتاد ! اندام سالم است اما پیکر تحرک لازم را ندارد چون عصبیت جاهلی جای مواخات نبوی نشست! پیامبر(ص) اول اوس و خزرج و بعد آنها( انصار) با مهاجر را پیوند اخوت داد و موفق هم شد دارایی ها بین هم نصف کردند و... لکن برخی گسل های پیشین را فعال کردند اول خزرجیان به سقیفه آمدند( یا فرستاده شدند!) اوسیان به رقابت آمدند و آن چند مهاجر هم! در کشمکش ها دو حل ماند: - انصار: منّا امیر و منکم امیر! - مهاجر: نحن الامراء و انتم الوزراء واضح بود هرکس امیر خود ، برگشت به اختلافات قبل بود و رای نمی آورد ! جمع برداری این شد: - رجحان راه حل مهاجر - حذف عملی وصایت و ولایت علی(ع)! ⬅️ نتیجه اول: مردم در حیثیت جمعی شان بشرط ماندن بر عهد اسلام با فضیلت اند تک تک افراد یک جامعه هم یک شبه کافر نمی شوند اما باید مراقب تکه ها و پاره ها( قومیت ها، جنسیت ها، نسل ها و...) بود . اینجا جای نفوذ و شکاف و شقاق است . با فعال شدن این گسل ها عصبیت ایمانی از کار می افتد و جامعه ایمانی عمل صالح لازم و بموقع انجام نمی دهد. ☑️ @m_ghanbarian
۲-فاطمه، مردم، فتنه گران.mp3
38.82M
🔊 سخنرانی فاطمه، مردم، فتنه گران جلسه دوم 🎙 📆 مراسم عزاداری ایام فاطمیه| ۱۴۰۱/۹/۲۰ 🚩 هیئت انصار الحسین علیه‌السلام ☑️ @m_ghanbarian
◽️موضوع سخنرانی: فاطمه؛ مردم، فتنه گران (جلسه دوم) حجت الاسلام قنبریان فاطمه علیرغم گله مندی از مردم حیثیت جمعی آنها را به ۵فضیلت آراست و سعی کرد همه را علیه اقلیت فتنه گر تحریک کند. ❗️از جمله آن فضائل: حملهُ دینِه و وحیِه! مردم حاملان دین اند. دین در وجود شفاهی اش نسلی به نسلی می رسد. با عمل بدان در رفتارها بروز می یابد و حمل می شود. ❓اما مردم چگونه حَمَله ی وحی اند؟! وحی مراتبی را طی می کند. از مرتبه علم الهی که هنوز نه لفظ است و نه مفهوم/ تا حملش توسط فرشتگان جبرائیلی و صورت لفظ و معنا یافتن در جان نبی(ص)/ تا بر زبان نبی جاری شدن و دچار نسیان و خطا نشدن/ اما هنوز هم ادامه دارد : به گوش امت هم می رسد و آن الفاظ در وجود شفاهی اش حفاظت میشود( انا له لحافظون)⬅️ پس مردم حاملان وحی در وجود لفظی اش هستند. روایات از حفاظ قرآن به حمله القرآن تعبیر می کند. ❗️لکن در کنار مردم ،امام هم هست تعبیر درباره او فقط حمله وحی نیست: حمله کتاب الله/عیبه وحی الله/ تراجمه وحی الله/ مهبط الوحی ائمه ، وحی تازه ای نمی آورند( به ادله ختم نبوت) اما کل آنچه نبی دریافت کرده( لفظ و معنا و بطون و حقیقت نوری اش) نزد آنهاست لذا آنها را خاندان پیغمبری( اهل بیت النبوه) خطاب می کنیم نه خاندان پیامبر(ص)!( اهل بیت النبی). جماعت و امت بدون امام(ع) رسمیت ندارد اینجا دوباره زمین و آسمان ، مردم و امام کنار هم می نشیند و علیرغم حمله وحی بودن مردم، میزان در تبیین مرادات وحی، امام میشود. ⬅️ درس مهم این بود که در فتنه های درون امت اسلامی، مردم را با فتنه گران جمع نبندی! غدیر تکرار عقبه و سقیفه تکرار دارالندوه است! جفا به امامت و تشیع است که سقیفه را دمکراسی و مردمسالاری بخوانی ! ❓سئوال قبل این بود: این مردم با فضیلت چرا صدیقه طاهره را یاری نکردند؟! پاسخ حضرت امیر(ع) این بود: صرتم بعد الموالاه احزاباً! موالات ، پیوستگی مردم با هم است. احزاب شدن یعنی فعال شدن گسل های جاهلی گذشته؛ اوس برای خود، خزرج برای خود و... 🔸 توجه: بدون این موالات و مواخات ، ولایت و سرپرستی امام(ع) منعقد نمی شود! یکبار محبت اهلبیت ، دلها را با هم جمع و ائتلاف درست کرده ، تفرقه را جمع می کند( فاصبحتم بنعمته اخوانا/ بموالاتکم ائتلفه الفرقه) بعد از این مواخات و موالات، ولایت بمعنای سرپرستی و حاکمیت بر جامعه شکل می گیرد. آیت الله شاه آبادی به خوبی در کتاب شذرات المعارف این فرآیند مهم را توضیح داده است. ⬅️ اگر موالات آسیب دید ، امامت زایل می شود چون یک راه می ماند و آن سلطه و غلبه است که ولایت ، ضد آن است. ▫️تمدن جدید فرقه ساز و ذره ای کننده است! در طول تاریخ به اندازه مدرنیته در ادیان فرقه زاده نشده است. فقط در مذهب پروتستان بیش از ۳۰۰ فرقه هست. برای ما بهائیت و وهابیت و... می سازد یا ضریبش می دهد. در سبک زندگی هم چنین می کند . بر مدار تمتع بیشتر از دنیا دائماً سبک های جدید لذت خلق می‌کند و پیرو برایش می سازد . نکته مهمتر این است که اینها بعد از پیدایش و یارگیری به مرور بمثابه یک حق تلقی شده و طرفداران به خود آگاهی نسبت به هم در آمده یک طبقه اجتماعی می شوند ؛ حالا مطالبات خود را دارند و منطقه تمایز با فرهنگ عمومی جامعه را می سازند و... همیشه دنیا نوجوان داشته، زن داشته، اما مدرنیته اینها را یک طبقه اجتماعی می کند با سبک زندگی مشترک و مطالبات خاص و... می بینید تمدن جدید گسل ساز هم هست . ائتلاف بین چند گسل گاهی قوانین و فرهنگ عمومی جامعه ای را جابجا می کند. ▫️در مدینه ۱۱هجری گسل قومیت و تعصب خونی سرباز کرد! سقیفه محل تصمیم گیری خزرجیان بود آنها شتاب کردند . جالب اینکه سعدبن عباده بین خزرجیان هم یک رقیب از سر حسادت داشت( بشیر بن سعد)! اوسی ها هم رفتند. چند مهاجر هم رفتند. تئوری منّا الامیر و منکم الامیر با یک جمله عُمر باطل شد: دو شمشیر در یک غلاف جا نمیشود! اینجا بشیر رقیب سعد گفت: ای گروه انصار محمد از قریش است و خویشان او به او نزدیکتر سوگند به خدا در مساله رهبری با آنها مخالفت نمی کنم! ( پشت پرده ای داشت یا نه بماند) او زودتر از مهاجر با ابوبکر بیعت کرد تا رقیبش سعد بن عباده امیر نشود! اُسَید بن حضیر رئیس اوسیان گفت: سوگند به خدا اگر با ابوبکر بیعت نکنید طایفه خزرج پیوسته بر شما برتری خواهد یافت. او و اوسی ها بیعت کردند تا اقلا در سبقت بیعت از رقیب عقب نمانند! بعد بقیه خزرجیان بیعت کردند. • ادامه دارد.... ☑️ @m_ghanbarian