تمدید ثبتنام روایتانسان 🤩
+ برای ثبت نام روایتانسان :
http://yun.ir/q0cfi6
+ دست دوستاتونو بگیرید و باهم برید ثبتنام کنید...
مدرسه مهارت آموزی مبنا
تمدید ثبتنام روایتانسان 🤩 + برای ثبت نام روایتانسان : http://yun.ir/q0cfi6 + دست دوستاتونو بگیر
❗️دوستانی که تازه به جمع ما اضافه شدید؛ وقت ثبتنام روایتانسان حواستون باشه:
فصل های روایتانسان باید به ترتیب شنیده بشه.
پس
اگر تا بحال توی دوره شرکت نکردید فقط فصل۱ رو ثبتنام کنید و مابقی فصلها رو به ترتیب توی ترمهای بعد شرکت کنید.
+ برای ثبتنام در روایت انسان:
http://yun.ir/q0cfi6
۴.روایت انسان گزارش متفاوتی از زندگی آدم روی زمین است.
گزارشی که به ما میگوید از کجا آمدهایم، قبل ازما چه کسانی روی زمین بودهاند و اگر روزی نباشیم چه اتفاقی رخ میدهد...
برای ثبتنام در دوره روایتانسان :
http://yun.ir/q0cfi6
+ در لینک بالا درباره روایت انسان بخونید و دوجلسه رایگان را بشنوید.
+ اگر تازه به جمع ما پيوستهاید فصل ۱ را ثبتنام کنید.
+هرسوالی که دارید از من بپرسید:
@adm_mabna
#روایت_انسان
#ثبت_نام_دوره
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
"با سلیمان از لیبی"
من جغرافیای ضعیفی دارم. نام کشورها و پایتخت آنها را خوب نمیدانم و کمتر پیگیر وقایع سیاسی آنها هستم. این است که از لیبی و قذافی چیزی بیشتر از چند خبر جسته و گریخته نمیدانم. برای من خواندن سرگذشت یک ملت و ماجرای سیاسی آنها وقتی ماندگار است که با داستان همراه شود و احساساتم را قلقک دهد.
مدرسه مهارت آموزی مبنا
"با سلیمان از لیبی" من جغرافیای ضعیفی دارم. نام کشورها و پایتخت آنها را خوب نمیدانم و کمتر پیگیر
"کشور مردان" برای من همین بود. ماجرای دیکتاتوری قذافی و اتفاقات لیبی که تا پیش از خواندن کتاب ذرهای دربارهاش نمیدانستم. ماجرایی که در طول داستان مرا همراه کرد و قلبم را فشرد و تا مرز گریه پیش برد.
کتاب "کشور مردان" خاطرات یک پسر لیبیایی است. داستان متاثر از اتفاقات سیاسی زندگیِ پدر سلیمان پیش میرود. سلیمان که گمان می کرده پدرش به مسافرت های کاری می رود، روزی اورا در میدان شهر می بیند در حالیکه پدرش به او توجهی نمی کند و از کنارش می گذرد و این تازه شروع ماجراست. در طول کتاب شاهد احساسات متناقضی هستیم که سلیمان با آنها دست و پنجه نرم میکند. احساساتی که با بیانی بسیار روان آنها را برای ما تعریف میکند. سیر داستانی کتاب از اواسط آن اوج میگیرد و باعث میشود تا این صفحات را خیلی تند بخوانیم. در صفحات پایانی از سرنوشت سلیمان باخبر میشویم. سرنوشتی که اگرچه شوکه کننده نیست اما حقیقیترین چیزی است که میتوانست برای سلیمان اتفاق بیفتد. نکته جالب کتاب برای من شخصیت سلیمان بود؛ سلیمان یک شخصیت کاملا خاکستری است. یک پسر نُه ساله که عمیقا تحت تاثیر اتفاقات بزرگسالانه زندگیاش قرار گرفته است و مرز بین خیانت و ایثار، مهربانی و جاسوسی ، دوست و دشمن را گم کرده است. اگرچه داستان به طور مستقیم به وقایع سیاسی اشاره ندارد اما در طول داستان سایه اوضاع سیاسی بر زندگی سلیمان به روشنی دیده میشود. کتاب صحنههای غمانگیری دارد که جزئيات بیان شده در آنها به هرچه بیشتر زنده شدنشان کمک میکند. چیزی که خواننده را با سلیمان و ماجرایش همراه میکند نگاه یک کودک نُه ساله به وقایع بزرگسالانه زندگی است؛ نگاهی که بین کودکی و بزرگسالی جابهجا میشود و سلیمان را در دوگانگی عمیقی فرو میبرد...
_نجمه حسنیه_
+"در کشور مردان"، نوشته هشام مطر، ترجمه مهدی غبرایی.
+ اوایل کتاب کمی دیر پیش میرود اما از یکجایی به خودتان میآیید و میبینید که نمیتوانید کتاب را کنار بگذارید...
#پیشنهاد_درجه_یک
#کتاب_خوب
به نـام خــدای مهربـــان
"با زبان معیار بنویسید"
این روزها در فضای مجازی متن زیاد میخوانیم. متنهایی با موضوعات مختلف؛ متنهای خبری، خاطرات، دعوت به یک فعالیت و...
فارغ از ارزش و محتوای این متنها چیزی که آنها را کمارزش کرده است "خارج شدن از زبان معیار" است.
اگر اهل نوشتن در فضای مجازی هستید یا اصلا به نوشتن علاقه دارید و رویای نویسنده شدن را درسر میپرورانید، اولین چیزی که باید بدانید این است که وقت نوشتن متنتان - هرمتنی- نباید از زبان معیار خارج شوید. آوردن هر اصطلاح و کلمهی شکستهای در متن آنرا از معیار خارج میکند.
اگر به زبان محاوره بنویسید و از زبان معیار خارج شوید ماندگاری متنتان کم میشود و هرچقدر که هم نوشتهتان محتوای خوبی داشته باشد دمدستی به بنظر میرسید.
اگرچه بعضی متنها و محتواهای مجازی اقتضای شکستهنویسی دارند اما همانها هم قابل تبدیل به معیار هستند. این درست است که استفاده از محاوره و کلمات شکسته متن را صمیمیتر میکند اما سعی کنید با زیاد نوشتن و زیاد خواندن یاد بگیرید بیاستفاده از محاوره نوشتهای صمیمی داشته باشید.
زبان محاوره سبب میشود تعداد آدمهای کمتری متن شمارا متوجه شوند. مثلا یک اصفهانی شاید متوجه اصطلاح محلی شما نشود. هرچقدر هم که مراقب باشید و سعی کنید اصطلاحات خاص استفاده نکنید اما جایی از متن میشود که حواستان پرت میشود.
برای تبحر در معیار نوشتن باید زیاد کتاب بخوانید و معیار نوشتن را تمرین کنید.
پس اگر به دنبال اثرگذاری هستید، مسئله معیار نوشتن را جدی بگیرید...
_نجمه حسنیه_
#داستان
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان کتاب خواندن مهم است، واجب است و جایگزین هم ندارد. این را همهمان خوب مید
برای من در روزهای شلوغ زندگیام، کتابخواندن اولین چیزی است که گم میشود. تیکِ خواندنِ روزانهی کتاب زده نمیشود و گاهی یک هفته میگذرد و صفحهی کتاب جابهجا نمیشود.
آخرین کتابی که خواندم "مستِ جنگ" از آقای آذرباد بود. کتاب را در شلوغترین روزهای زندگیام چهار روزه خواندم! نه بخاطر جذابیت فوقالعاده آن یا مثلا نثر بسیار خوبش. کتاب را چهار روزه خواندم چون در یک جمع کتابخوان بودم و قراری داشتم. قراری که پایبندی به آن برایم مهم بود. چون میدانستم همکلاسیهایم در حال خواندن کتاب هستند و هیچ چیزی نظمشان را بهم نمیزند. چون انگیزه همراهی با آنها مرا هل میداد و باعث میشد در هر فرصتی کتاب را دست بگیرم و مشغول خواندن شوم.
اصلش آنکه "یک جمع کتابخوان" مرا به این مطالعه منظم پایبند کرد. بعد از این تجربه کشف کردم که برای "زیاد" کتابخواندن به یک جمع نیاز دارم...به یک جمعِ کتابخوان.
ادامه دارد...
_نجمه حسنیه_
#پیشنهاد_درجه_یک
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نـام خــدای مهربـــان
همیشه بعد از خواندن یک کتاب چیزی میان گلویم گیر میکند؛ حرفهای زده نشده، نظرهای بیان نشده!
چه آن کتاب خوب باشد و چه از قضا بد، من حرفهایی برای گفتن دارم. حرفهایی که در گلویم میماند چون کسی نیست که درباره کتاب با او حرف بزنم. چون گفتن از یک کتاب با دیگرانی که دغدغههای مشابه من ندارند و اصلا در حال و هوای کتاب نیستند سخت است. همیشه بعد از کتاب دلم میخواهد کسی باشد که خودش کتاب را خوانده باشد و روبه رویم بنشیند و بتوانیم باهم درباره کتاب حرف بزنیم. از نقاط قوتش بگوییم، درباره خرابکاریهای نویسنده غر بزنیم و از لحظاتی که غرق لذت یا نفرت شده بودیم حرف بزنیم. درست نمیدانم چقدر اهل کتاب خواندن هستید، اما حتما اگر کتابخوان باشید و حداقل چندتایی کتاب خوانده باشید از حسی که دربارهاش حرف میزنم آگاه هستید.
حس مشترک کتاب خواندن که فقط در یک جمعِ کتابخوان رقم میخورد...
_نجمه حسنیه_
#پیشنهاد_درجه_یک
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
◇مبنا دومین حلقه
کتابخوانی خود را برگزار میکند◇
قرار است در این حلقه همراه با یک جمع خوب کتاب بخوانیم؛ جمعی که برای هر روز کتابخواندن بهمان انگیزه میدهد و برای تبادلنظر ساخته شده است :
📚 در این حلقه چه خبر است؟
قرار است از اول خرداد، سه کتاب "هرس" ، "ساحل تهران" و "مغازه خودکشی" را جمعخوانی کنیم.
✓ از ۱ خرداد تا ۱۵ خرداد کتاب «مغازه خودکشی» را باهم میخوانیم.
✓ از ۱۶خرداد تا ۳۰خرداد سراغ «ساحل تهران» جناب قیصری میرویم.
✓ در آخر کتاب «هرس» را از ۱تیر تا ۲۰تیرماه روی میز میگذاریم.
📚شما بعد از ثبتنام لینک کانال تلگرام دوره را دریافت میکنید و از راههای پیشنهاد شده کتاب را تهیه میکنید.
📚 بعد طبق برنامه روزانه، مقدار مشخصی از کتاب را میخوانید و درباره بخش خوانده شده با رفقای کتابخوانتان حرف میزنید و درباره کتاب نظرتان را میگویید.
📚بعد از خواندن هرکتاب سعی میکنیم یک جلسه حضوری یا مجازی با نویسنده یا ناشر بگیریم و باهم درباره کتاب گپ بزنیم.
📚 در پایان، جمعبندی گپ و گفتهای مربوط به هر کتاب به صورت یک گزارش در اختیار شما قرار میگیرد.
📚شرکت در جمعخوانی برای عموم آزاد است! فقط کافی است به کتاب خواندن علاقهمند باشید..
📚البته اگر از هنرجوهای نویسندگی خلاق مبنا هستید یک کد تخفیف خوب برایتان در نظرگرفتهایم...😉
+ اینجا ثبتنام کنید و درباره این حلقه بیشتر بخوانید:
http://yun.ir/u56uf7
+ اگر سوالی داشتید از مَن بپرسید:
@adm_mabna
#پیشنهاد_درجه_یک
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25
به نام خدای مهربان
"مجلهی شکموها"
کمتر درباره غذا خواندهام و تا همین چند وقت پیش تقریبا هیچ وقت چیزی با این موضوع ننوشته بودم. تا پیش از مادر شدن ارتباطم با غذا محدود به احساس گرسنگی و سیری خودم میشد. کمتر خاطرهای دارم که کسی از تجربه خودش درباره غذا برایم گفته باشد؛ مثلا از رژیمهای شکست خورده یا فقر غذا حتی! تهِ شنیدههای من در موضوع غذا ختم میشد به دستور غذاهای جدید و نوشتن دستور العمل غذا تنها دستخط من با این موضوع بود...
مادر که شدم اما مسئلهی غذا برایم پررنگ شد. غذا و کودک دو مفهوم کاملا وابسته برایم شدند. از شروع اولین غذا تا بدغذاییهای کودکان، عادتهای اشتباه و دغدغه غذاهای ناسالم، همه چیزهایی است که یک زمانی حتما خوراک فکری همه مادران است.
ارزش غذایی خوراکیها ، سلامت آنها و چیزهایی شبیه به این تنها مطالب مرتبط به غذا نیستند. غذا یک مفهوم مشترک میان آدم هاست که اگر هم مطلب درباره آن باشد همهشان شبیه به هماند و کمتر کسی فراتر از اینها سراغ ارتباط آدمها و غذا رفته است و با زبان روایتها از غذا نوشته است. محفل اما اینبار از غذاها نوشته است. تحربههای زیسته، روایت میوههای دل، باشگاه کتاب، ناخدا نوشت و سردبیر نوشت همه حول محور غذا قلم زدهاند.
حالا به قدر خرید چهار دانه پفک(اگر اهل غذاهای ناسالم هستید) و یا به قدر خرید یک بطری شیر(اگر زیادی به رژیم غذاییتان اهمیت می دهید) کنار بگذارید و محفل را از لینک زیر تهیه کنید :
https://yek.link/Mrarasteh
راستی! پیش از خواندن محفل چند خوراکی ترجیحا خوشمزه کنار دستتان باشد... از من گفتن بود.
_نجمه حسنیه_
#محفل
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "یک تیم به وسعت ایران"(1) یک مدرسه را به ذهن بیاورید. یک مدرسه با دیواره
به نـام خــدای مهربـــان
"یک تیم به وسعت ایران"(۲)
پیش تر از #داستان_مبنا نوشتهام. اینکه مبنا یک مدرسه مهارتآموزی است که بستر تمام فعالیتهایش در فضای مجازی است. آقای جوان و آقای دولتآبادی بنیانگذاران مبنا هستند و مدرسه دو دپارتمان دارد : دپارتمان نویسندگی و دپارتمان روایتانسان.
مدیر دپارتمان نویسندگی آقای جوان و مدیر دپارتمان روایت انسان آقای امین نخعی است.
در مبنا آقای جوان را ناخدا صدا می زنیم. این اما قصهای دارد که بعدتر برایتان تعریف خواهم کرد...
مدرسه مهارت آموزی مبنا
بگذارید کمی بیشتر از حال و هوای مبنا برایتان بگویم. از آنجا که تمام ارتباطات مبنا در فضای مجازی شکل میگیرد، ما یک تیم 50 نفره از شهرهای مختلف ایران داریم. تمام جلسات هماهنگی مبنا در فضای مجازی و به صورت تماس تصویری برگزار میشود.
مبنا البته گاهی دورهمیهای حضوری برای تیمش دارد. این دورهمیها اما معمولا غایبین زیادی دارد. چراکه مثلا برای اهالی مشهد سخت است که برای یک دیدار چند ساعته خودشان را به تهران برسانند. یا مثلا اهالی کرمان مسافت زیادی تا دورهمی مشهد دارند و رفت و آمد برایشان چندان آسان نیست. این است که ما در مبنا خودمان را به این ارتباط دورادور عادت دادهایم و کمتر به دیدارهای حضوری دلخوش کردهایم.
پروژههای مبنا همه در یک ارتباط مجازی ایده پردازی، طراحی واجرا میشوند. اگر تجربه همکاری با یک استارتاپ را داشته باشید حتما میدانید ایدهپردازی و بحث و گفتگو چقدر مهم و چقدر وابسته به دیدار حضوری افراد است. ما در مبنا اما با همهی محدودیتهای این جنس ارتباط، جلساتمان را مجازی برگزار میکنیم. خیلی وقتها از پشت مانیتور از ایدههایمان دفاع میکنیم و بخاطر حل یک مشکل پشت صفحهی موبایل حرص میخوریم. گاهی هم این میان فرزندانمان مهمان ناخواندهی جلسههایمان میشوند. گاهی حتی مسئلهای که با یک جلسه سه ساعته حضوری قابل حل است در مبنا بخاطر بستر مجازی در سه جلسه به نتیجه میرسد.
این مجازی بودن اما کنار همهی سختیهایش مزیتهایی هم دارد...
مثلا فکرش را بکنید، من که مادر یک کودک 5ساله هستم از خانهی خودم بیدغدغهی تنها گذاشتن فرزندم در جلسه کاری شرکت میکنم. هیچوقت در شلوغی خیابانها گیر نمیافتم و زمان کارم تا حدی زیادی دست خودم است. من میتوانم به سادگی در اتاق خودم لیوان چای دست بگیرم و از ایدههایم حرف بزنم. یا مثلا میتوانم کارم را با خودم به مسافرت، مهمانی و یا پارک ببرم.
مجازی بودن اگرچه حسرت کنار هم بودن را به دل اعضای تیم مبنا گذاشته است، اما باعث شده است که ما یک تیم به وسعت ایران داشته باشیم...
_نجمه حسنیه_
#داستان_مبنا
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25
به نـام خــدای مهربان
"دوباره نگاه کنید"
کتابهای مذهبی را به خاطر بیاورید. مثلا کتابهایی با موضوع کربلا؛
چند کتاب میشناسید که درباره کربلا متفاوت از دیگری حرف زده باشد؟ مثلا راوی متفاوتی انتخاب کرده باشد یا سراغ بخش جدیدی از واقعه عاشورا رفته باشد؟
نوشتن از موضوعات مذهبی کار بسیار ارزشمندی است. فارغ از چطور پرداختن و فرم کار لازم است در ابتدا به یک نکته مهم توجه کرد!
سعی کنید سراغ بخشهای جدید این وقایع بروید و از نگاه آدمهای جدید به داستان نگاه کنید. اصلا سراغ ماجرایی بروید که کمتر کسی از آن نوشته است. مثلا سراغ یک آدم فرعی از سپاه یزید بروید و ماجرای کربلا را از نگاه او بنویسید. یا حتی خلاقانهتر عمل کنید و از نگاه او چیزی را بنویسید که کمتر کسی درباره ماجرای کربلا میداند.
در نوشتن خلاقیت به خرج بدهید. مثلا اینبار که سراغ موضوعات مذهبی میروید بیشتر بگردید و بیشتر مطالعه کنید. سراغ وقایع جدیدی بروید که تا به حال خودتان هم نمیدانستهاید. مثلا سراغ یک ماجرا از امام کاظم(ع) بروید. یا اصلا درگیر روزهایی بشوید که امام رضا تازه به ایران آمدهاند.
می دانید؟
کتاب در موضوع کربلا و عاشورا و امام حسین، یا مثلا انقلاب و جنگ و دفاع مقدس کم نیست؛ اما مسئله این است که تعداد کتابهای خواندنی گاهی به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد.
_نجمه حسنیه_
#نویسندگی
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربان "دوباره نگاه کنید" کتابهای مذهبی را به خاطر بیاورید. مثلا کتابهایی با موض
قطعا نوشتن از یک موضوع جدید و کارنشده درباره موضوعات مذهبی، یا مثلا انتخاب یک بخش جدید کار سختتری است. نیاز به وقت بیشتری دارد. مطالعه بیشتری میطلبد و مهارت بیشتری هم میخواهد. اما حقیقت این است که مخاطب امروزی ما به نگاهی نو، به نوشتهای جدید و به فرمی قوی نیاز دارد تا عاشورا را بخواند، تا سراغ زندگینامه شهدا برود، تا احساساتش برای مادر یک شهید جریحهدار شود و خلاصه آنکه همهچیز به نگاه جدید و خلاقانه شما وابسته است...
#نویسندگی
به نام خـدای مهــربان
"نمایشنامه بشنویــد"
خیلی هایمان شاید اهل نمایشنامه خواندن نباشیم. هرکداممان هم به دلایلی؛ مثل آنکه وقت نداریم یا خواندن نمایشنامه آنقدرها که باید جذاب نیست! میفهمم.
نمایشنامهها اما بخش مهمی از نوشتههای نویسندههای بزرگ را در برمیگیرند. بیشتر نویسندههای بزرگ یک یا چند نمایشنامه نوشتهاند و حتی برخیشان با همین نمایشنامهها شناخته و معروف شدهاند.
برای خواندن نمایشنامهها میتوانید آنها را بشنوید. وقتی مشغول کارهای روزانهتان هستید یا مثلا دارید رانندگی میکنید میتوانید پادکست گوش کنید. پادکستی که برای شما نمایشنامه بخواند. من به شما "پادکست الف" را پیشنهاد میکنم.
پادکست الف نمایشنامههای معروف را خلاصه و بازنویسی میکند و آنها را با یک صدای خوب برای شما میخواند. شنیدن نمایشنامه خیلی سادهتر از خواندنش است. به خصوص که گوینده پادکست با توضیح بخشهایی از متن شما را در فهم بهتر آن کمک میکند. پادکست الف روان است. خوانش دلنشینی دارد و مطمئنم شما را به خواندن نمایشنامه ترغیب میکند. هربار میتوانید از بین عناوین اپیزودها عنوان دلخواهتان را انتخاب کنید، هندزفری را در گوشتان بگذارید و اجازه دهید گوینده برایتان یک نمايشنامه را تعریف کند...
_نجـمه حسنیـه_
#پادکست_خوب
#پیشنهاد_درجه_یک
⬇️مارا اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نـام خــدای مهربـــان
"راز معجزه" (۱)
وقتی میخواهیم دنیای نوح را به ذهن بیاوریم، عبادتهای چندساله نوح در ذهنمان مجسم میشود و دعوت چندسالهی او به دین خدا، ماجرای کنعان پسرش را تصور میکنیم و عاقبت کافران را، داستان کشتی یادمان میآید و طوفانی که عذاب شد و قوم نوح را در خود غرق کرد...
ماجرای نوح برای تعریف کردن به زمان زیادی نیاز دارد. ظرافتهای دعوتش عجیب است و ماجرای عذابش جالب. چیزهایی این میان در ماجرای نوح است که تفکر دربارهشان رازشان را کشف می کند.
مثلا کشتی نوح!
پیش از این چند پست درباره کشتی نوح نوشتهام. از عظمت آن، تکنولوژی آن و معجزه بودن آن...
ما خودمان را پیشرفته میدانیم. آنقدر که میتوانیم با آدمی هزاران کیلومتر دورتر از خودمان حرف بزنیم، درباره زندگیاش بدانیم و او را در قاب گوشیمان به صورت تصویری ببینیم. ما بخاطر ماه رفتن خودمان را پیشرفته میدانیم. بخاطر هوش مصنوعی به خودمان افتخار میکنیم و خلاصه آنکه ما عمیقا به پیشرفته بودن خودمان باور داریم.
_نجمه حسنیه_
#روایت_انسان
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "راز معجزه" (۱) وقتی میخواهیم دنیای نوح را به ذهن بیاوریم، عبادتهای چند
به نـام خــدای مهربـــان
"معنای معجزه" (۲)
حالا فکر کنید،
اگر کشتی نوح را از صفحه تاریخ انبیا جدا کنیم و آنرا همانطور که هست، با همان ایده و طراحی، با همان عظمت و قدرت بیاوریم و اینجا، در قرن 21 بگذاریم؛
آیا باز هم در نگاهمان پیشرفته است؟ آیا هنوز هم انگشت به دهان میمانیم؟
اگر امروز، در دنیای پیشرفته امروز، کشتی نوح وسیله نجات آدمها میشد، بازهم معجزه میماند؟!
فکر میکنید ما آدمها در عصر تکنولوژی چقدر میتوانیم به ساخت کشتی بزرگ نوح نزدیک شویم؟ برای طراحیاش چقدر توانمندیم؟ اصلا میتوانیم کشتی طراحی شدهمان را استفاده کنیم؟ میتوانیم حیوانات را چه اهلی و چه وحشی، کنار هم در کشتیمان نگه داریم؟ آیا میتوانیم آذوقه ذخیره کنیم؟ برای موجهای سهمگین چارهای بیندیشیم؟
کافی است که فکر کنید یک کشتی که قرار است جهان را از عذاب الهی نجات دهد چقدر باید بزرگ و دقیق باشد؟!
این کشتی را ما در دنیای پیشرفته امروزمان حتی میتوانیم تصور کنیم؟!
این است که میگویم ماجرای نوح برای فهمیده شدن به دقت نیاز دارد، به تامل...
_نجمه حسنیه_
#روایت_انسان
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "معنای معجزه" (۲) حالا فکر کنید، اگر کشتی نوح را از صفحه تاریخ انبیا جدا
به نـام خــدای مهربـــان
"حقیقت معجزه" (۳)
تا به حال فکر کرده بودید که کشتی نوح میتواند در دنیای پر از تکنولوژی امروز ما هم معجزه باشد؟
بهتر این است که بپرسم اصلا هیچوقت فکر کردهاید که تکنولوژی شاید چیزی نباشد که ما فکر میکنیم؟
مثلا تکنولوژی دکمهی استارت ماشین شاسی بلند نباشد؛ بلکه ذکری باشد بر زبان نوح که بیهیچ سوختی کشتی به آن بزرگی را به حرکت درآورد؟!
یا مثلا تکنولوژی ربات فوتبالیستی نباشد میان زمین؛ بلکه کشتی عظیمی باشد در میان طوفان؟!
من میگویم یکبار دیگر به مفاهیم ذهنیتان فکر کنید و به این بیندیشید که ممکن است واقعیت تمدن لزوما چیزی نباشد که کتابها و فیلمها و قصهها از کودکی یادمان دادهاند. حقیقت تمدن شاید چیز دیگری باشد. چیزی که خدا آن را روایت میکند. حقیقتی که دین درباره آن حرف میزند و اتفاقا روایتی متفاوت از آنچیزی است که در کتابها نوشتهاند و دانشمندان از تاریخ کشف کردهاند...
_نجمه حسنیه_
+ منبع : جلسه ۹ و ۱۰ دوره #روایت_انسان
+ برای عمیقتر فهمیدن پستها و بیشتر دانستن از حقیقت، بهتر است صوتهای #روایت_انسان را شنیده باشید.
#روایت_انسان
به نـام خــدای مهربـــان
"از میان تجربه ها"
اهالی اینجا – کانال مدرسه مهارت آموزی مبنا – حتما یک علاقه، یک اشتراک با ما دارند.
مثل خیلیها که نویسندگی خط ارتباطشان به کانال است.
یا رفقایی که پیگیر مبنا هستند بخاطر نوع نگاه مبنا.
یا کسانی که تازه به جمع ما پیوستهاند و کنجکاوی برای شناختن بیشتر ما نگهشان داشته است.
یا اهالی روایتانسانی که دوره روایتانسان اینجا پایبندشان کرده است.
یا حتی آنها که هنوز بین ماندن و رفتن مرددند.
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "از میان تجربه ها" اهالی اینجا – کانال مدرسه مهارت آموزی مبنا – حتما یک ع
امروز میخواهم سراغ هنرجوهای نویسندگی بروم؛ کسانی که نویسندگی خلاق ریسمان اتصالشان به ماست.
حالا دیگر ترم بهار نویسندگی از نصف گذشته است و به گمانم با سرعت به سمت جلسههای آخر پیش میرود. این است که از هنرجوهای نویسندگی میخواهم که بیایید و از همراهیتان با دوره بگویید؛ از تجربهتان در دوره نویسندگی خلاق، از تجربه همراهی با استادیارهایتان، از تجربه کلاسهای آنلاین با آقای جوان، از گروههای پشت پرده و حرفهای درگوشیتان، از نقدها و پیشنهادهایتان.
لازم نیست حتما یک متن پرشور برایم بنویسیم با تعداد کلمهی معین؛ نه اصلا.
به قدر وقت و حوصلهتان از تجربهتان بگویید. مثلا بنویسید من جلسه پنجم را دوست داشتم چون... یا همراهی با استادیارم برایم این تجربهها را داشت... . یا اصلا اگر خیلی سرشلوغید و فرصت زیاد نوشتن ندارید بیایید و یک عنوان بزنید و بروید؛ مثلا بگویید سلام،من دوره را دوست داشتم،خداحافط! یا سلام، به دوره نقدهایی دارم،خداحافط!
لازم است یادآوری کنم که این دعوت فقط برای هنرجوهای ترم بهار نیست؛ بلکه اگر ترم قبل(ترم زمستان 1400) هم در نویسندگی خلاق مبنا شرکت کردهاید میتوانید دعوت مرا لبیک بگویید و هرچه از ترم قبل در خاطر دارید برایم بنویسید. حتی انتظاراتتان را. مثل اینکه کِی دوره تکنیکال برگزار می شود؟(😉)
من نظرات شما را میخوانم، و چنتایشان را با حفظ حریم شخصی افراد در اینجا به اشتراک میگذارم.
_نجمه حسنیه_
+ برای ارتباط با مَن :@adm_mabna
#نویسندگی_خلاق
#حرف_بزنیم
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5