eitaa logo
مدرسه مهارت آموزی مبنا
19.1هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
445 ویدیو
72 فایل
کانال رسمی «مدرسه مهارت آموزی مبنا» ✨ ما توی این مدرسه، مهارت‌های بنیادی رو آموزش می‌دیم. دوره‌های ما فعلا در دو دپارتمان زیر برگزار می‌شه: 🔸دپارتمان نویسندگی 🔸دپارتمان روایت انسان ☺️ خانم میم هستم، بیاین باهم گپ بزنیم: 🆔 @adm_mabna
مشاهده در ایتا
دانلود
به نـام خــدای مهربـــان "عوارض نویسندگی"(۱) ماجرای نوشتن عجیب است. خیلی وقت‌ها تجربه کرده‌ام که قلمم مثل یک کفگیر بزرگ، تا انتهای ذهنم را زیر و رو می‌کند و چیزهایی در قلمم جاری می‌شود که هیچ‌وقت به آن‌ها آگاهی نداشته‌ام؛ چیزهایی مثل خاطره‌های فراموش شده، اعتقادات عمیق، تفکرات پنهانی و احساسات دور. درست نمی‌دانم نوشتن چه خاصیتی دارد، اما بارها دیده‌ام که چطور مثل یک اکسیر مرحم زخم‌های قدیمی می‌شود، این‌که چطور راه‌حل برای روزهای آینده می‌شود و در به یادآوردن چقدر موثر است. وقتی شروع به نوشتن می‌کنید فارغ از آن‌که در چه حیطه‌‌ای می‌نویسید؛ چه داستان چه روایت و خاطره، لازم است بدانيد نوشتن سراغ بخش‌ ناخودآگاه مغزتان می‌رود و از دورترین مفاهیم ذهنی‌تان حرف می‌زند. مثلا ممکن است شخصیت اصلی داستان‌‌تان بی‌آن‌که بخواهید بشود مادربزرگ‌تان که در دورانی از زندگی از دستش داده‌اید، یا وقتی بخاطر یک سوژه خاطره‌ای از زندگی خودتان می‌نویسید وقتی به خودتان بیایید که مشغول نوشتن بی‌ربط‌ترین خاطره ممکن از ۷سالگی‌تان هستید. مسئله این است که قلم‌ها زود سُر می‌خورند، توی ذهن‌ها جاری می‌شوند و تا اعماق فکر و ذهن و عقیده می‌روند. این گاهی دست خودمان است و خیلی وقت‌ها هم نیست... این‌جاست که باید خودتان را به عنوان‌ یک نویسنده برای چیزی به اسم "خودافشایی" آماده کنید! ادامه دارد... _نجمه حسنیه_ https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نـام خــدای مهربـــان "درباره مبنا" از مبنا کمی برایتان گفته‌ام. امروز می‌خواهم سراغ بخش‌های مختلف مبنا بروم؛ مبنا فعلا دو دپارتمان اصلی دارد : نویسندگی و روایت انسان. می‌گویم "فعلا" چون مبنا قرار نیست به همین دو دپارتمان اصلی اکتفا کند و برنامه‌هایی برای افزایش تعداد دپارتمان‌هایش دارد.
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "درباره مبنا" از مبنا کمی برایتان گفته‌ام. امروز می‌خواهم سراغ بخش‌های مخ
اگر بخواهم خیلی ساده بگویم دپارتمان یعنی چه، باید بگویم که دپارتمان جایی است که مسئولیت برگزاری یکی از دوره‌های مبنا را به عهده دارد؛ از ثبت‌نام و پروژه‌های مربوط به آن تا اجرای دوره تا پشتیبانی دوره و بعد هم گسترش و ارتقای کیفیت دوره. مدیر دپارتمان نویسندگی آقای محمدرضا جوان آراسته و مدیر دپارتمان روایت انسان آقای امین نخعی است. هرکدام از دپارتمان‌های مبنا مدیر اجرایی مخصوص به خودشان را دارند به اضافه اعضایی که اختصاصا عهده‌دار وظیفه‌ای در دپارتمان هستند. دپارتمان نویسندگی بخاطر آن‌که پیش از دپارتمان روایت انسان تشکیل شده است در خدمات مکمل نویسندگی کمی جلوتر است. تیم استادیاری، مجله محفل، حلقه کتاب، باشگاه کتاب خوانی و کارگاه نقد اثر از بخش‌های وابسته به دپارتمان نویسندگی هستند که البته بعضی از آن‌ها فعالیت موثری دارند و یا در آینده خواهند داشت. البته این‌ها را به همه ایده‌هایی که روزی میز مانده و در حال پیگیری و پرورش هستند اضافه کنید. دپارتمان روایت‌انسان هم بخش‌های مکملی دارد که در حال شکل‌گیری هستند و اعضای دپارتمان در حال آماده‌سازی ایده‌هایی برای اجرا هستند که حتما در آینده خبرهایش به گوش‌تان می‌رسد. _نجمه حسنیه_ https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نـام خــدای مهربـــان "عوارض نویسندگی"(۲) یک‌بار روایت زیسته‌ای نوشتم و جایی منتشرش کردم؛ بعد اما به هزار در زدم تا خانواده‌ام آن را نخوانند؛ چون چیزهایی نوشته بودم که می‌دانستم خانواده‌ام احتمالا دوست ندارند دیگرانِ غریبه بدانند و بخوانند...
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "عوارض نویسندگی"(۲) یک‌بار روایت زیسته‌ای نوشتم و جایی منتشرش کردم؛ بعد ا
اولین و شاید مهم‌ترین مسئله در نوشتن ماجرای "خودافشایی" است. قلم‌ها بخاطر خاصیتی که دارند از اندیشه‌ها سرازیر می‌شوند و همراه خودشان رازهای نگو دارند. استادی داشتم که می‌گفت از روی متن‌هایمان به شخصیت ما پی می‌برد. متن‌هایی نه لزوما خاطره، بلکه از روی داستان‌هایمان مارا می‌شناخت. مثلا می‌دانست کدام یک‌مان درونگرا هستیم و آن‌یکی برونگرا، این‌که فلانی چجوری فکر می‌کند و بهمانی چه عقایدی دارد. نوشتن همیشه مقداري خودافشایی دارد و این گریزناپذیر است. و مسئله جایی سخت می‌شود که چیزهایی را فاش می‌کند که نباید! عقیده‌ای را لو می‌دهد که نویسنده دلش نمی‌خواهد به ديگران بروز دهد یا مثلا خاطره‌ای سِری از زندگی خانوادگی‌ که کسی نباید بداند. اگر بخواهید شاید بتوانید جلوی خودافشایی آگاهانه را بگیرید، اما هیچ‌وقت نمی‌توانید مانع خودافشایی‌های ناخودآگاه قلم‌تان شوید. که اگر روزی بخواهید چنین کنید، اولا نمی‌شود و بعد هم اگر بیش از حد به خودتان فشار بیاورید و خودتان‌ را محدود و سانسور کنید، قلم‌تان رشد نخواهد کرد و چیزی جز یک تظاهر و تصنع از آن باقی نخواهد ماند. پس همین اولِ راهِ نوشتن، با همه فکر‌های فاش شده کنار بیایید، همه غرهای خانوادگی را به جان بخرید و برای همه قضاوت‌ها صبوری کنید... نوشتن همین است. خوش آمدید. _نجمه حسنیه_ https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نـام خــدای مهربـــان "در پشت صحنه‌ی غدیر"(۱) بارها احادیثی که پیامبر(ص) درباره امام علی(ع) بیان کرده‌اند شنیده‌ایم؛ از وصایت و برادری امام علی(ع) در دعوت خویشان تا حدیث منزلت و ثقلین و غدیر. همه‌ی احادیث در شان و منزلت حضرت علی(ع) هستند و بعضی‌هایشان به صراحت از جانشینی و ولایت ایشان حرف می‌زنند. اما علی‌رغم صراحت بعضی از آن‌ها، بودند کسانی‌ که در همان زمان مقابل سخن پیامبر(ص) ایستادند... برای ما که زمانی دور از عصر پیامبر(ص) زندگی می‌کنیم فهم ولایت امیرالمومنین ساده است اما چطور ممکن است انسان‌هایی که پیامبر(ص) را دیده و هوای وجودشان را نفس کشیده‌اند، آدم‌هایی که فضای مجازی و تکنولوژی‌های تخریب کننده نداشته‌اند، ماجرای ولایت امام(ع) را نپذیرند؟! اصلا فکر کنید کسانی که حجة الوداع را با پیامبر(ص) به جا آوردند و در غدیر بودند، چطور می‌توانند از غدیر عقب‌نشینی کنند؟ چطور می‌توانند تاکیدهای پیامبر(ص) در عرفات را از یاد ببرند؟ وحدیث ثقلین را که ورد زبان پیامبر(ص) بود از خاطر ببرند؟ منظورم از فراموشی نه فراموش کردن لفظ یا اصل حدیث است؛ که منظورم از یادبردن قصد پیامبر(ص) است. فراموش کردن وصیت پیامبر(ص) که با گوش و جان‌شان شنیدند و دیدند و حس کردند. ما اگر این‌جا در قرن 21 برای فهم اتمسفر واقعه غدیر باید کتاب بخوانیم و حوادث را کنار هم بچینیم، کسانی بودند که در آن اتمسفر نفس کشیدند، با گوش‌های خودشان شنیدند و با چشم‌هایشان قامت علی(ع) را کنار پیامبر(ص) بر منبر غدیر دیدند. پس چه شد که نپذیرفتند؟! https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نـام خــدای مهربـــان "در پشت صحنه‌ی غدیر"(۲) مسلمان‌ها جمعیت‌شان زیاد شده‌ است. تعداد منافقان هم زیاد شده و آدم‌هایی که به زور و برای مال و قدرت اسلام آورده‌اند کم نیستند. یهودیانی هم که به ظاهر مسلمان شده‌اند در جمعیت مسلمانان دیده می‌شوند و هیزمِ فتنه‌ی منافقان شده‌اند. منافقان می‌دانند که در حجة‌الوداع خبری است. از تاکیدهای مکرر پیامبر بر منزلت علی(ع) چیزهایی فهمیده‌اند و حدیث ثقلین برایشان سنگین است. این است که در حجة‌الوداع مدام جلسه‌های سری می‌گیرند؛ حقیقت آن است که آن‌ها بوی جانشینی به مشام‌شان خورده است...
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "در پشت صحنه‌ی غدیر"(۲) مسلمان‌ها جمعیت‌شان زیاد شده‌ است. تعداد منافقان
در چنین فضایی کار برای پیامبر عزیزمان بسیار سخت است. پیامبر(ص) می‌دانند که اگر پیام خدا را ابلاغ کنند یحتمل منافقان جنگی داخلی به راه می‌اندازند. جنگی که با حمله‌های دشمنان اسلام از بیرون، می‌تواند اساس اسلام را نابود کند. اما... اما اگر پیام را هم به مردم نرسانند مثل این است که پیامبری نکرده‌اند، که اسلامی نبوده و رسالتی کامل نشده است. این‌جاست که عرصه بر پیامبر تنگ می‌شود... منافاقان هم البته همین‌قدر نگرانند. آن‌ها می‌ترسند که علی(ع) جانشنین شود و ستون ولایت در ساختمان اسلام محکم شود. که اگر بنای اسلام کامل شود دیگر تخریب‌ش سخت است و نابود کردنش نشدنی است. در حقیقت در واقعه غدیر کل جریان توحیدی یک طرف ایستاده است و شیطان و طاغوت با همه توان در سمت دیگر... مسئله اصلا ساده نیست. اگرچه در نهایت علی‌رغم توطئه منافقان، پیامبر(ص) حرف‌شان را به مردم می‌رسانند و ماجرای غدیر رقم می‌خورد، اما زمینه چینی منافقان در پس پرده‌ی حجة‌الوداع سبب می‌شود که برخی مسلمانان غدیر را در هزار توجیه و تفسیر معنا کنند و در برابر ولایت حضرت علی(ع) بایستند... منافقان در پشت صحنه‌ی غدیر بوده و برای اطاعت نکردن از فرمان رسول الله(ص) زمینه‌چینی بسیار کرده‌اند. این است که مسلمانان علی‌رغم درک پیامبر(ص) به خود جرئت مقابله می‌دهند... _نجمه حسنیه_ + عیدتان مبارک🌺🌼 https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نـام خــدای مهربـــان "یک سخت‌گیری به‌جا" آقای امین نخعی مدیر دپارتمان و استاد دوره‌‌‌ی روایت‌انسان هستند. نمی‌دانم پستی را که قبلا درباره‌‌شان نوشته‌ام خوانده‌اید یا نه، اما فارغ از معرفی حرفه‌ای ایشان باید به عنوان یک همکار بگویم جزء سخت‌گیرترین آدم‌هایی هستند که تا بحال دیده‌ام!