به نـام خــدای مهربـــان
"روال اینجا از این قرار است"
مَن روزانه یک پست در کانال بارگذاری میکنم. این روال از آذرماه ۱۴۰۰ با شروع حیات کانال شروع شد و تا امروز که نزدیک ۸ ماه از راهاندازی کانال میگذرد، ادامه داشته است. موضوعاتی را که دربارهشان مینویسم با وسواس انتخاب میکنم و از آنجا که "نوشتن" و دورههای نویسندگی، طرفدارانی در بین مخاطبان کانال دارد، تلاش میکنم هفتهای یک متن مرتبط با نویسندگی بنویسم. این پستها نوشتههایی با محوریت تکنیکهای نوشتن و داستاننویسی هستند. از سوژهیابی و انتخاب کلمات تا شخصیتپردازی و دیالوگنویسی. متنها را گاهی کلی و گاهی جزئی مینویسم. از درستی تکنیکها خیالم راحت است و همهشان را خودم در نوشتن استفاده میکنم. مطالب خیلی از پستها را از زبان استادهایم شنیدهام و برخیشان را با مطالعه کامل کردهام. این پستها را با #داستان منتشر میکنم. اگر این پستها را بخوانید یک نویسنده حرفهای نمیشوید! راستش نویسنده شدن به خیلی چیزها نیاز دارد؛ اما میتوانم به شما قول دهم که این پستها و مطالب آنها میتواند شما را در بهتر نوشتن کمک کند. علاوه براینکه در بین مطالب منتشر شده در ایتا تقریبا هیچ مطلبی با این سروشکل و محتوا ندیدهام و خیالم از بابت ناب بودن مطالب راحت است.
_نجمه حسنیه_
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "روال اینجا از این قرار است" مَن روزانه یک پست در کانال بارگذاری میکنم.
اگر تازه به جمع ما پیوستهاید و به نوشتن علاقهمندید، شما را به خواندن پستهای #داستان دعوت میکنم.
این پستها حاصل چندسال کلاس رفتن و کتاب خواندن است. با خیال راحت بخوانید و البته، مصرف کنید.
همچنین، میتوانید پستها را برای خودتان ذخیره کنید یا با ذکر منبع برای دوستان اهل قلمتان بفرستید.
به نـام خــدای مهربـــان
"روی دیگر سکه خودافشایی"
"کلیدر" جناب محمود دولتآبادی را که میخواندم بسیار شگفتزده میشدم. نویسنده چنان دقیق از احساسات مختلف آدمی حرف زده بود که با خواندن هر بخش به شناخت بیشتری از خودم میرسیدم. نویسنده از احساساتی فراتر از غم، شادی، خشم و اضطراب گفته بود. احساساتی پیچیده که نامی نداشتند و کمتر کسی به آنها دقت کرده و آنها را شناخته بود. این خواندن مرا به خودشناسی میرساند و برایم رشد داشت. چراکه خودم را و احساسات بینامم را بهتر میشناختم...
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "روی دیگر سکه خودافشایی" "کلیدر" جناب محمود دولتآبادی را که میخواندم بس
هدف ما از خواندن یک کتاب چیست؟ کتابها ما را وارد دنیایی میکنند که خودمان ندیدهایم، ما را در دل اتفاقاتی میبرند که هیچوقت تجربه نکرده و گاهی ما را با احساساتی رو به رو میکنند که نسبت بهشان آگاهی نداشتهایم.
این برای ما به عنوان خواننده یعنی "رشد". همین رشد است که ما را به سمت مطالعه میبرد و برایمان لذتبخش است.
لازم است بدانید همین نقطهی رشد ما، همین چیزی که ما را کتابخوان کرده است، هزینهی سنگینِ نوشتن یعنی "خودافشاییِ" نویسنده است. اگر نوشتههای نویسنده از درون او نبود، اگر همراه خودش درجهای از خودافشایی نداشت و اگر باور پذیر نوشته نمیشد، هیچگاه خواننده با کتاب همراه نمیشد.
اگرچه خودافشایی گاهی تلخ است اما روی شیرینی دارد و آن، همراهی و باور خواننده است. اگرچه گاهی خواننده متوجه این خودافشایی نیست.
پس اگر شما یک روزی از نوشتههای یک نویسنده لذت بردهاید، حالا وقت آن است خودتان به عنوان یک نویسنده این هدیه را به خوانندهی نوشتههایتان تقدیم کنید.
_نجمه حسنیه_
+ برای فهمیدن بهتر این پست شما را به خواندن بخشهای قبل در #داستان دعوت میکنم.
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان
"با موضوع روایتانسان"
روایتانسان یکی از دورههای مدرسه مهارت آموزی مبناست. میتوانم به جرئت بگویم بیشترین اعضای کانال، دوستداران روایتانسان هستند و تعداد زیادیشان حداقل دوره اول روایتانسان را شرکت کردهاند. به همین خاطر هر هفته یکی دو پست با موضوع روایتانسان مینویسم. برخی از پستها درباره تجربه خودم از شنیدن دوره است. بعضی اما تخصصیتر هستند و در طول جلساتی که با تیم تولید محتوا داشتهام نوشته شدهاند. در این پستها سراغ سوالهایی رفتهام که به واسطه روایتانسان و مطالب مطرح شده در آن، به جواب رسیده است.
پستها به گونهای نوشته شدهاند که هم اهالی روایتانسان که دوره را شرکت کردهاند استفاده کنند و هم تمام کسانی که در دوره شرکت نکردهاند. پستها از جهت محتوا تایید دپارتمان را گرفته و منتشر شدهاند. این پستها را میتوانید در #روایتانسان ببینید.
علاوه بر پستهای بالا، سبک دیگری هم از نوشتههای روایتانسانی داریم. پستهایی در تعامل با مخاطبهای کانال که با #حرف_بزنیم منتشر شده است. من در این پستها موضوعی مرتبط با روایتانسان را مطرح کرده و از اهالی روایتانسان خواستهام نظر یا تجربه خودشان را بگویند و آنرا با من به اشتراک بگذارند. بعد هم از بین پیامها چندتایی را انتخاب کرده و با حفظ حریم شخصی افراد، آنها را در کانال منتشر کردهام.
درنهایت مجموع همهی این پستها و هشتکها، محتوایی دقیق برای علاقهمندان به روایتانسان شده است.
این روال از این به بعد هم در کانال ادامه دارد.
بسیار خوشحال میشوم بعد از خواندن پستهای #روایت_انسان، نظرتان را با من درمیان بگذارید.
_نجمه حسنیه_
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
کمک! کمک!
آیا گروه فرهنگی یا تربیتی یا هنری میشناسید که برای نوجوانها کار کند؟
لطفا راه ارتباطیشون رو برامون بفرستید:
@Zahraazhari
#روایت_انسان
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نـام خــدای مهربـــان
حالا که مفصل و در چهار پست درباره پدیده خودافشایی، علت آن و روی خوش آن خواندهاید، شما را به خواندن "فاش" میکنم.
در این روایت، نویسنده از مقوله خودافشایی و واکنش خانوادهاش به آن حرف زده است.
فاش را بخوانید و همین جا پرونده خودافشایی را ببندید😉
فاش.pdf
حجم:
6.3M
#داستان
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نـام خــدای مهربـــان
"از حس بد تا جاذبه قلم"
طرح جلدش را دوست نداشتم. اسم کتاب هم به قدر کافی جذاب نبود و آخرین تجربهام از خواندن کتابهای جنگ و خاطرهنگاری شهدا خیلی جالب نبود. راستش با همین حس بد سراغ "تنها گریه کن" رفتم. به همه هم گفته بودم که اگر نبود جمعخوانیمان، محال بود سراغ این کتاب بروم.
"تنها گریه کن" را در حلقه کتاب، حوالی بیست مرداد شروع کردیم. روز اول قرار بود فصل یک و دو را بخوانیم. کتاب را شروع کردم و به خودم که آمدم متوجه شدم تا پایان فصل سوم را خواندهام. حقیقت این بود که کلماتِ کتاب در قلم نویسنده جای خودشان را پیدا کرده و ترکیبشان خیلی خوب درآمده بود. قلم روان و روایتگر بود و با شیب تندی مخاطب را با خود همراه میکرد. سیر روایت تند بود و این یعنی حرف برای گفتن داشت...
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "از حس بد تا جاذبه قلم" طرح جلدش را دوست نداشتم. اسم کتاب هم به قدر کافی
کتاب در 250 صفحه روایتگر زندگی اشرفسادات منتظری، مادر شهید "محمد معماریان" است. زندگی اشرفسادات جزء زندگیهای خاص است. از وقایع دوران جوانیاش تا زمانی که انقلاب میشود و بعد هم شهادت فرزندش، همه وقایعی پر از فراز و فرود است که نویسنده با قلم خوبش آنها را یکدست کنار هم چیده و نوشته است. البته کنار این روایتهای روان، مستقیمگوییهای گهگاه کتاب چیزی است که در یکی دو فصل از کتاب حسابی توی ذوق میزند. مستقیمگوییهایی که شبیه شعارهای دهانپر کن درآمده و گویا حاصل امانتداری نویسنده نسبت صحبتهای اشرفسادات است. با آنکه نویسنده میتوانست متناسب با شناختی که از مخاطب امروزی دارد، بخشهایی از صحبتهای اشرفسادات را حذف کرده و یا حداقل کمی ماهرانهتر آنها را در کتاب بیاورد. این امانتداری همچنین سبب شده تا بعضی از فصلها درگیر ماجراهایی تکراری شده و کمی خستهکننده شوند. البته که بازهم برگ برنده کتاب یعنی قلم نویسنده این ایرادات را تا حد زیادی پوشش داده است. در نهایت باید بگویم کتاب ارزش خواندن دارد. روایت زندگی اشرفسادات نکتههایی دارد که یادآوریشان برای ما در دنیای امروز بسیار لازم است. چیزهایی که فراموشمان شده و خوب است آنها را به صورت عینی در زندگی یک انسان دیگر ببینیم.
ماجرای زندگی اشرفسادات برای ما در جمع خوانیمان، اما و اگر زیاد داشت؛ با این حال اما سعی کردیم بیقضاوت تماشاگر روایتی باشیم که اکرم اسلامی با قلم تمیزش نوشته است.
_نجمه حسنیه_
+ عکاس : مرجان جعفرزاده
#حلقه_کتابخوانی_مبنا
#با_کتاب_قد_بکش
#تنها_کتاب_نخون
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نـام خــدای مهربـــان
"درباره تقیه"(۱)
درباره تقیه چیزی شنیدهاید؟
هیچ میدانید تقیه برای چه کارهایی است؟
اصلا فکر کردهاید ممکن است تقیه علیرغم همه خوبیهایش نشانه ضعف باشد؟
که مثلا از ترس جان اعتقادت را مخفی کنی؟
یا بخاطر آنکه مالت در خطر نیوفتد خلاف عقیدهات حرف بزنی؟
هیچوقت تقیه را با چنین نگاهی دیده بودید؟
فکر میکنید در کجا باید تقیه کرد؟
اصلا تقیه به چه معناست؟
فکر میکنید اولین تقیه چه زمانی بوده است؟
اصلا تقیه را چطور میبینید؟خوب یا بد؟
#روایت_انسان
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5