مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان
"بدونِ تقدس"
ساحل تهران را من کتاب جنگ نمی دانم!
همهی کتابهایی که تا به امروز با موضوع جنگ تحمیلی خواندهام یک ویژگی مشترک داشتهاند؛ اینکه خیلی مستقیم سراغ جنگ و موضوعات مرتبط با آن رفته و خاطرهنگاری و زندگینامه و داستان شدهاند.
ساحل تهران اما اگر بخواهد با این ویژگی مشترک مقایسه شود؛ حتما کتاب جنگ نیست!
ساحل تهران از جنگ، آدمهایش را برداشته و از آدمهای جنگ، دغدغههای امروزی و حقیقیشان را؛ بعد آنها را در پنهانیترین لایههای داستان وارد کرده و ردپایی از آنها به جا گذاشته است. این پنهان بودن راستش عمیقا جذاب است.
کتاب درباره جنگ است اما نشانه مستقیمی از آن ندارد. درباره آدمهای جنگ است و کلیشه ندارد.
کتاب "ساحل تهران" مجموعهای از داستانهای کوتاه به قلم مجید قیصری است که فارغ از نگاه کلیشهای و مقدس به جنگ، سراغ آدم و دغدغههایی با رنگ و بوی جنگ رفته است. کتاب مایههای ابهام بسیاری دارد و جزء کتابهای چند لایه محسوب میشود. دیالوگها و شخصیتپردازی اگرچه در بیشتر داستانها خوب است اما ضعفهای موجود در برخی داستانها باعث شده است که مخاطب کمی سخت با آن ارتباط بگیرد.
داستانهای کتاب سه مفهوم مشترک را در خود جای دادهاند: کودک، شهر و جنگ.
بیشتر داستانهای کتاب شخصیتها یا راویان زن دارند و ماجرا حول آنها اتفاق میافتد.
نقطه قوت این کتاب نگاه واقع بینانه آن است. مجید قیصری اگر سراغ جنگ رفته است آن را حقیقی دیده است؛ او آدمهای جنگ را شخصیتهای ستایش شده با فداکاریهای بسیار ندیده است بلکه آنها را آدمهایی دیده که از جامعه کنار گذاشته شده اند و مشکلات متعددی دارند. اگر سراغ کودکان رفته آنها را نه موجودات بامزه فانتزی، که انسانهایی با نگاه جزیی و متفاوت دیده است و اگر سراغ تهران رفته، ماجرای یک تهران متفاوت را روایت کرده است.
در بیشتر داستانها، مخاطب با ماجراهایی رو به روست که زیاد در اطرافش میبیند، با شخصیتهایی مواجه است شبیه به خودش و اطرافیانش.
اگر کتابخوان حرفهای هستید ساحل تهران را حتما بخوانید. اگرچه توصیه میکنم پیش از خواندن آن اول سراغ آثار دیگر جناب قیصری بروید و وقتی خوب با قلم و سبک نویسنده آشنا شدید "ساحل تهران" را دست بگیرید.
_نجمه حسنیه_
+ عکس از هاجر شهابی
#حلقه_کتابخوانی_مبنا
#تنها_کتاب_نخون
#با_کتاب_قد_بکش
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "از حس بد تا جاذبه قلم" طرح جلدش را دوست نداشتم. اسم کتاب هم به قدر کافی
کتاب در 250 صفحه روایتگر زندگی اشرفسادات منتظری، مادر شهید "محمد معماریان" است. زندگی اشرفسادات جزء زندگیهای خاص است. از وقایع دوران جوانیاش تا زمانی که انقلاب میشود و بعد هم شهادت فرزندش، همه وقایعی پر از فراز و فرود است که نویسنده با قلم خوبش آنها را یکدست کنار هم چیده و نوشته است. البته کنار این روایتهای روان، مستقیمگوییهای گهگاه کتاب چیزی است که در یکی دو فصل از کتاب حسابی توی ذوق میزند. مستقیمگوییهایی که شبیه شعارهای دهانپر کن درآمده و گویا حاصل امانتداری نویسنده نسبت صحبتهای اشرفسادات است. با آنکه نویسنده میتوانست متناسب با شناختی که از مخاطب امروزی دارد، بخشهایی از صحبتهای اشرفسادات را حذف کرده و یا حداقل کمی ماهرانهتر آنها را در کتاب بیاورد. این امانتداری همچنین سبب شده تا بعضی از فصلها درگیر ماجراهایی تکراری شده و کمی خستهکننده شوند. البته که بازهم برگ برنده کتاب یعنی قلم نویسنده این ایرادات را تا حد زیادی پوشش داده است. در نهایت باید بگویم کتاب ارزش خواندن دارد. روایت زندگی اشرفسادات نکتههایی دارد که یادآوریشان برای ما در دنیای امروز بسیار لازم است. چیزهایی که فراموشمان شده و خوب است آنها را به صورت عینی در زندگی یک انسان دیگر ببینیم.
ماجرای زندگی اشرفسادات برای ما در جمع خوانیمان، اما و اگر زیاد داشت؛ با این حال اما سعی کردیم بیقضاوت تماشاگر روایتی باشیم که اکرم اسلامی با قلم تمیزش نوشته است.
_نجمه حسنیه_
+ عکاس : مرجان جعفرزاده
#حلقه_کتابخوانی_مبنا
#با_کتاب_قد_بکش
#تنها_کتاب_نخون
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نـام خــدای مهربـــان
"قربانی شهریور"
هر جا مینشستم میگفتم خانه را دو ساله قرارداد بستهایم. کیلو کیلو در دلم قند آب میشد. من که چیزی نمیدانستم. اجاره نشینی را اولین بار بعد عروسی تجربه کردم. اقبال پدر و مادرم بلند بود که همیشه صاحبخانه بودند. همین را هم از واکنش بقیه فهمیدم. نمیدانستم دو ساله قرارداد بستن چه برد بزرگی در اجازهنشینی است.
موعد قراردادمان اول تیرماه است. اما ما از اردیبهشت طور دیگری خانه را تمیز میکنیم. تغییر دکور خانه را هم میگذاریم برای اول خرداد. همان موقع که رضایت لفظی صاحبخانه را برای سال بعد گرفتهایم...
نمیدانم چه کسی اولین بار گفت اجارهنشینی و خوش نشینی!
اما به زعم من، خوش نشستن وقتی است که هرچقدر خواستی به دیوار میخ بکوبی و خانهای که سالها در آن زندگی کردی را ناگهان، بی هوا برای چهار قرن دوزار بیشتر ترک نکنی!
کتاب خوشخوان قربانی شهریور، سومین کتاب حلقه کتاب بود که با هم خواندیم. کتاب روایتهای متفاوتی دارد از زبان مستاجر و موجر و آقایان املاکی!
اگر مستاجر هستید قطعا لابهلای چندین روایت، داستان شبیه به خودتان را پیدا خواهید کرد اگر هم همیشه صاحبخانه هستید و اصلا خانهای هم برای رهن و اجاره ندارید، باز دری به رویتان باز میشود و با دنیای قشر عظیمی از جامعه آشنا خواهید شد...
+ قربانی شهریور را در حلقه کتاب مبنا جمعخوانی کردهایم.
#حلقه_کتابخوانی_مبنا
#تنها_کتاب_نخون
#با_کتاب_قد_بکش
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان | اینجا کانال رسمی مدرسه مهارتآموزی مبناست. | "مدرسه مبنا" یک مدرسه مجاز
| اینجا کانال رسمی مدرسه مبناست. |
من(نجمه حسنیه) نویسنده و ادمین کانال،
اینجا درباره نزدیکترین موضوعات به مبنا و دورههایش قلم میزنم.
🌱از #داستان_مبنا و آدمهایش مینویسم.
🌱برای علاقهمندان به نویسندگی نکتههایی میگویم.(#داستان)
🌱درباره موضوعات مرتبط با روایتانسان مینویسم.(#روایت_انسان)
🌱کتاب، فیلم و پادکست معرفی میکنم.(#پیشنهاد_درجه_یک)
🌱اطلاعیههایی درباره دورههای مبنا، جزییات و ثبتنام آن پست میکنم.(#ثبت_نام_دوره)
🌱این میان هم برای علاقهمندان مبنایی، از مجله دوستداشتنیمان "محفل"(#محفل)
و
🌱جمع کتابخوانهای مبنا یعنی "حلقه کتاب"
میگویم.(#تنها_کتاب_نخون)
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربــان اولش نمیدانستم موضوع کتاب چیست. اسمش برایم جالب بود فقط. وقتی فهمیدم کتاب
کتاب "نا" در ۲۱۶ صفحه درباره "شهید محمدباقر صدر" حرف زده است. کتاب شامل خرده روایتهایی از زندگی شهید است که اطلاعاتی درباره زندگی علمی و شخصی شهید صدر به خواننده میدهد. البته از هرکدام از وقایع، حداقل اطلاعات در اختیار خواننده قرار میگیرد و این اطلاعات حداقلی و البته زیاد، گاهی خواننده را سردرگم میکند. خصوصا اگر خواننده درباره وقایع زمان شهید و البته آدمها و علمای آن زمان اطلاعات چندانی نداشته باشد. راستش کتاب نقطه ضعفهایی در نگارش و قلم دارد. نثر آشفته است و پرداخت به خرده روایتها میتوانست خیلی بهتر و دقیقتر از آنچه که هست انجام شود. ماجرا اما این است که شخصیت کتاب آنقدر جذاب و خاص است که اشکالات فرمی را تا حد زیادی پوشش میدهد. همچنین وجود موانعی برای نویسنده در جمع آوری اطلاعات و مصاحبه با اعضای خانواده شهید صدر، تاحدی وجود این اشکالات را توجیه میکند. مسلما کار نویسنده در نوشتن کتاب سخت بوده است. مرتبط کردن اطلاعات زیاد و پراکنده به هم و ساختن یک سیر منسجم و روایی خوب کار هر کسی نیست. خانم برادران در طول داستان تلاش کرده است از طریق وحدت وقایع و یا یکسانی تاریخ این انسجام را شکل دهد و البته در بعضی از فصلها موفق بوده و در بعضییشان نه.
در مجموع کتاب را به آدمهای اهل کتاب توصیه میکنم. اشکالات فرمی موجود در کتاب کمی آن را سختخوان کرده و مخاطبی میتواند کتاب را به پایان برساند که یا شیفته شهید صدر شود(که حتما میشود) و یا در مطالعه حرفهای باشد و بتواند با کتابهای بدقلق کنار بیاید.
در نهایت اینکه کتاب را تهیه کنید و آنرا به عنوان اولین قدم برای شناخت شخصیت عظیم و نابغه شهید صدر ببینید. مسلما برای بهتر شناختن شهید باید بیشتر درباره ایشان بخوانید و از اطلاعات تاریخی و جستجوهایتان در گوگل کمک بگیرید...
_نجمه حسنیه_
+ عکاس : زهرا داوری
#تنها_کتاب_نخون
#با_کتاب_قد_بکش
#حلقه_کتابخوانی_مبنا
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "خانهخوانی" "خانهخوانی" را چند روز پیش در حلقه کتاب مبنا خواندیم. ی
کتاب "خانهخوانی" سبک متفاوتی از جستار است که علی طباطبایی دانشجوی رشته معماری، بر اساس پایاننامه ارشدش نوشته است. او در طول ۱۲۷ صفحه سراغ خانههای دهه سی و چهل تهران رفته و آنها را فارغ از معیارهای رایج، سنجیده است. او خانه را در ارتباط با ساکنینش تعریف میکند و در طول کتاب درباره بخشهای مختلف خانه و ارتباط این بخشها با اهالی خانه حرف میزند. کتاب متن روانی ندارد و نویسنده از مجموعه مصاحبههایی که با ساکنین این خانهها داشته، تنها به آوردن بخشهایی کوتاه از آنها اکتفا کرده و موضوع کتاب را بیشتر با نگاه علمی بررسی کرده است. با این وجود کتاب بخاطر نگاه نو و جدیدش خواننده را به تفکر وا میدارد؛ جستجوی درون خود، تفکر درباره ارتباط خود و خانه، و مهمتر از همه غرق شدن در خاطرات قدیمی و دوران کودکی شاید بزرگترین دستاوردی باشد که کتاب برای خواننده به ارمغان میآورد. چیزی که علی طباطبایی با نثر روایی و خاصش رقم زده سبب میشود تا خواننده بعد از خواندن کتاب، با دیدی متفاوت به مفهوم "خانه" نگاه کند.
اگر میخواهید سراغ کتاب "خانهخوانی" بروید این را بدانید که سراغ یک کتاب متفاوت میروید. کتابی که با نگاه و قلم متفاوتی نوشته شده است. پس برای خواندن این کتاب توقعتان را تنطیم کنید و به قول مسئول حلقه کتابمان "از یک سیبزمینی نخواهید که پیاز باشد..."
_نجمه حسنیه_
+عکاس: آسیه روشنعلی
#تنها_کتاب_نخون
#با_کتاب_قد_بکش
#حلقه_کتابخوانی_مبنا
اگر میخواهید از راه میانبُر سراغ پستهای کانال بروید : (#لیست_هشتکها)
🔘 قصهی مبنا و آدمهایش:
#داستان_مبنا
#ناخدا
🔘 روایت انسان و هرچه مربوط به آن:
#روایت_انسان
#جنگ_روایتها
🔘 برای علاقهمندان به نویسندگی:
#داستان
#سوژه_پیدا_کنیم
#خوب_بنویسیم
#جدال_داستان
🔘 معرفیهای هفتگیمان:
#پیشنهاد_درجه_یک
#پادکست_خوب
#کتاب_خوب
#فیلم_خوب
🔘 هرچه مربوط به دورههای مبنا و ثبتنام آنها:
#چالش_استادیاری
#نویسندگی_خلاق
#ثبت_نام_دوره
#کلاس_مجازی
#لایو
🔘 پیوند خورده با مجلهی«محفل»:
#محفل
🔘مرتبط با حلقه کتابخوانی مبنا:
#حلقه_کتابخوانی_مبنا
#با_کتاب_قد_بکش
#تنها_کتاب_نخون
🔘 پستهای خودمانیتر :
#خودمان_را_بشناسیم
#خطای_شناختی
#رمضان_کریم
#حرف_بزنیم
#دورهمی
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5