مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان
"با موضوع روایتانسان"
روایتانسان یکی از دورههای مدرسه مهارت آموزی مبناست. میتوانم به جرئت بگویم بیشترین اعضای کانال، دوستداران روایتانسان هستند و تعداد زیادیشان حداقل دوره اول روایتانسان را شرکت کردهاند. به همین خاطر هر هفته یکی دو پست با موضوع روایتانسان مینویسم. برخی از پستها درباره تجربه خودم از شنیدن دوره است. بعضی اما تخصصیتر هستند و در طول جلساتی که با تیم تولید محتوا داشتهام نوشته شدهاند. در این پستها سراغ سوالهایی رفتهام که به واسطه روایتانسان و مطالب مطرح شده در آن، به جواب رسیده است.
پستها به گونهای نوشته شدهاند که هم اهالی روایتانسان که دوره را شرکت کردهاند استفاده کنند و هم تمام کسانی که در دوره شرکت نکردهاند. پستها از جهت محتوا تایید دپارتمان را گرفته و منتشر شدهاند. این پستها را میتوانید در #روایتانسان ببینید.
علاوه بر پستهای بالا، سبک دیگری هم از نوشتههای روایتانسانی داریم. پستهایی در تعامل با مخاطبهای کانال که با #حرف_بزنیم منتشر شده است. من در این پستها موضوعی مرتبط با روایتانسان را مطرح کرده و از اهالی روایتانسان خواستهام نظر یا تجربه خودشان را بگویند و آنرا با من به اشتراک بگذارند. بعد هم از بین پیامها چندتایی را انتخاب کرده و با حفظ حریم شخصی افراد، آنها را در کانال منتشر کردهام.
درنهایت مجموع همهی این پستها و هشتکها، محتوایی دقیق برای علاقهمندان به روایتانسان شده است.
این روال از این به بعد هم در کانال ادامه دارد.
بسیار خوشحال میشوم بعد از خواندن پستهای #روایت_انسان، نظرتان را با من درمیان بگذارید.
_نجمه حسنیه_
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
کمک! کمک!
آیا گروه فرهنگی یا تربیتی یا هنری میشناسید که برای نوجوانها کار کند؟
لطفا راه ارتباطیشون رو برامون بفرستید:
@Zahraazhari
#روایت_انسان
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نـام خــدای مهربـــان
حالا که مفصل و در چهار پست درباره پدیده خودافشایی، علت آن و روی خوش آن خواندهاید، شما را به خواندن "فاش" میکنم.
در این روایت، نویسنده از مقوله خودافشایی و واکنش خانوادهاش به آن حرف زده است.
فاش را بخوانید و همین جا پرونده خودافشایی را ببندید😉
فاش.pdf
حجم:
6.3M
#داستان
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نـام خــدای مهربـــان
"از حس بد تا جاذبه قلم"
طرح جلدش را دوست نداشتم. اسم کتاب هم به قدر کافی جذاب نبود و آخرین تجربهام از خواندن کتابهای جنگ و خاطرهنگاری شهدا خیلی جالب نبود. راستش با همین حس بد سراغ "تنها گریه کن" رفتم. به همه هم گفته بودم که اگر نبود جمعخوانیمان، محال بود سراغ این کتاب بروم.
"تنها گریه کن" را در حلقه کتاب، حوالی بیست مرداد شروع کردیم. روز اول قرار بود فصل یک و دو را بخوانیم. کتاب را شروع کردم و به خودم که آمدم متوجه شدم تا پایان فصل سوم را خواندهام. حقیقت این بود که کلماتِ کتاب در قلم نویسنده جای خودشان را پیدا کرده و ترکیبشان خیلی خوب درآمده بود. قلم روان و روایتگر بود و با شیب تندی مخاطب را با خود همراه میکرد. سیر روایت تند بود و این یعنی حرف برای گفتن داشت...
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "از حس بد تا جاذبه قلم" طرح جلدش را دوست نداشتم. اسم کتاب هم به قدر کافی
کتاب در 250 صفحه روایتگر زندگی اشرفسادات منتظری، مادر شهید "محمد معماریان" است. زندگی اشرفسادات جزء زندگیهای خاص است. از وقایع دوران جوانیاش تا زمانی که انقلاب میشود و بعد هم شهادت فرزندش، همه وقایعی پر از فراز و فرود است که نویسنده با قلم خوبش آنها را یکدست کنار هم چیده و نوشته است. البته کنار این روایتهای روان، مستقیمگوییهای گهگاه کتاب چیزی است که در یکی دو فصل از کتاب حسابی توی ذوق میزند. مستقیمگوییهایی که شبیه شعارهای دهانپر کن درآمده و گویا حاصل امانتداری نویسنده نسبت صحبتهای اشرفسادات است. با آنکه نویسنده میتوانست متناسب با شناختی که از مخاطب امروزی دارد، بخشهایی از صحبتهای اشرفسادات را حذف کرده و یا حداقل کمی ماهرانهتر آنها را در کتاب بیاورد. این امانتداری همچنین سبب شده تا بعضی از فصلها درگیر ماجراهایی تکراری شده و کمی خستهکننده شوند. البته که بازهم برگ برنده کتاب یعنی قلم نویسنده این ایرادات را تا حد زیادی پوشش داده است. در نهایت باید بگویم کتاب ارزش خواندن دارد. روایت زندگی اشرفسادات نکتههایی دارد که یادآوریشان برای ما در دنیای امروز بسیار لازم است. چیزهایی که فراموشمان شده و خوب است آنها را به صورت عینی در زندگی یک انسان دیگر ببینیم.
ماجرای زندگی اشرفسادات برای ما در جمع خوانیمان، اما و اگر زیاد داشت؛ با این حال اما سعی کردیم بیقضاوت تماشاگر روایتی باشیم که اکرم اسلامی با قلم تمیزش نوشته است.
_نجمه حسنیه_
+ عکاس : مرجان جعفرزاده
#حلقه_کتابخوانی_مبنا
#با_کتاب_قد_بکش
#تنها_کتاب_نخون
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نـام خــدای مهربـــان
"درباره تقیه"(۱)
درباره تقیه چیزی شنیدهاید؟
هیچ میدانید تقیه برای چه کارهایی است؟
اصلا فکر کردهاید ممکن است تقیه علیرغم همه خوبیهایش نشانه ضعف باشد؟
که مثلا از ترس جان اعتقادت را مخفی کنی؟
یا بخاطر آنکه مالت در خطر نیوفتد خلاف عقیدهات حرف بزنی؟
هیچوقت تقیه را با چنین نگاهی دیده بودید؟
فکر میکنید در کجا باید تقیه کرد؟
اصلا تقیه به چه معناست؟
فکر میکنید اولین تقیه چه زمانی بوده است؟
اصلا تقیه را چطور میبینید؟خوب یا بد؟
#روایت_انسان
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "ابزار مبازره"(۲) نگاه ما به تقیه غالبا اینگونه است که کسی، از ترس جانش
دو جبهه حق و باطل را به خاطر بیاورید. دو جبههای که همیشه بینشان جدال است؛ از همان روز اول خلقت تا همین امروز و تا فرداها. جبهه باطل برای این جدال چه چیزی در دست دارد؟ من می گویم تزویر. جبهه باطل با نیرنگ کارش را جلو میبرد، از وعده و وعید دروغین استفاده میکند، گاهی اگر لازم باشد سراغ تهدید میرود، از تبلیغات اغواکننده استفاده میکند و در نهایت هم جبهه خودش را سرپا نگه میدارد.
جبهه حق اما چه دارد؟! چقدر میتواند از چنین ابزارهایی استفاده کند؟ آیا میشود کسانی که دروغ را دشمنی با خدا میدانند برای پیروزیشان از دروغ استفاده کنند؟ آیا اصل حقیقت دین با مسئله اغوا و نیرنگ هماهنگ است؟ حقیقتا جبهه حق چه باید بکند؟
اینجاست که تقیه خودش را نشان میدهد. درست زمانی که دست جبهه حق در استفاده از ابزار تزویر بسته است، تقیه مثل یک ابزار مبارزاتی قوی به دست جبهه حق میرسد و آن را از نابودی نجات میدهد. آن جایی که جان مومن، مالش و یا ارزشی والا از او و یا جبهه حق در خطر است، میتواند ایمانش را مخفی کند و حتی خلافش حرفی بزند. بعدش اما پنهانی، در خفا، آنطور که دیگران و دشمنان نفهمند، دینش را و اعتقاداتش را گسترش دهد.
حقیقت این است که تقیه از روی ترس نیست. تقیه یک ابزار است برای مبارزه، برای حفظ دین، برای گسترش دین.
تقیه برای امروز و دیروز و اسلام و شیعه نیست. مومنان از روز اول خلقت تقیه کرده و از این ابزار قدرتمند در جهت گسترش جبهه حق استفادهها کردهاند...
_نجمه حسنیه_
#روایت_انسان
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "ماجرای روایتانسان" روایتانسان از آذر سال 99 همراه مبنا شد. یک همراه که
روایتانسان پیش از مبنایی شدن، دورهای با نام "هویت تاریخی" بود که آقای امین نخعی به همراه تیم پژوهشیاش، آن را در چارچوب تربیتی و برای نوجوانها تدریس میکردند. این دوره همان زمان هم بازخوردها و نتایج بسیار خوبی داشت. این میان اما یک سفر دونفره بین آقای جوان و آقای نخعی، سبب شد دوره "هویت تاریخی" قبلی، لباس نو بپوشد و با یک طراحی دقیقتر و کاملتر، برای بزرگسالان ساخته و در قالب دوره روایتانسان در مبنا اجرا شود.
راستش روایتانسان از همان روز اول برای مبنا برکتهای زیادی داشت. جدا از شرکتکنندگان که هرکدام سرمایه مبنا هستند، همکاری با تیم پژوهشی و بعد هم تیم اجرایی روایتانسان، باعث شکلگیری مفاهیم و سر و شکلی جدید در مبنا شد و سرعت رشد مبنا را چند برابر کرد. روایتانسان خیلی زود دپارتمان مخصوص به خودش را به مدیریت آقای امین نخعی ساخت و حالا یک تیم ۹ نفره به صورت تمام وقت در این دپارتمان مشغول به کار هستند. این دوره حالا پرطرفدارترین دوره مبناست و بیشترین شرکت کنندگان را در این مدرسه داراست.
در پستهای بعد میخواهم شما را سر راه آدمهای روایتانسانی بگذارم و از داستانشان برایتان بگویم.
پیش از هرچیز این را بدانید که این سری پستها روایت مَن از اعضای دپارتمان روایتانسان است...
_نجمه حسنیه_
#روایت_انسان
#داستان_مبنا
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5