#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#وداع
#بستر_پردرد
#چارپاره
راز آئینه رو برملا نکن
خودتو این همه جابجا نکن
الهی درد و بلات به جون من...
در خونه رو تو دیگه وا نکن
یعنی میشه دوباره صدام کنی
از دل این همه غم رهام کنی
اینقَدَر به دندههات فشار نیار...
نفست در نمیاد سلام کنی
زندگیمون داره زیر و رو میشه
بودنت داره یه آرزو میشه
زینبت رو تا میرم آروم کنم...
گریهی حسین تو شُرو میشه
گرد غم نشسته روی دامنت
چه بساطی شده جارو کردنت
دیگه جون مرتضی زمین نخور
بخدا داره میبینه حسنت
بغض چشمای ترت کشته منو
زخمای بال و پرت کشته منو
اشکِ بندِ رختِ خونه دراومد
شُستشوی بسترت کشته منو
داغ حیدرِ تو غربتش شده
همه جا نَقلِ مصیبتش شده
دلِ رفتنِ به مسجد ندارم...
قاتلت امامجماعتش شده
زخم بازوت دلمو تکون میده
عطر پیرهنِ تو بوی خون میده
منو هرجا میبینه قنفذِ پست
غلاف شمشیرشو نشون میده
مگه حرمتت حریم حج نبود؟!
کاشکی دشمن تو اهل لج نبود
لااقل گیر نمی کردی پشت در...
کاشکی میخِ گُر گرفته،کج نبود
لب من باید خدا خدا بگه
دردِ دلهاشو توو ربّنا بگه
حسرتش علی رو داره میکُشه
محسنم نشد یه بار بابا بگه
دلمو عذابِ بی اموون نده
به من اسباببازیشو نشوون نده
لالایی خوندنتو عرشو سوزوند...
اینقَدَر گهوارهاشو تکوون نده
#بردیا_محمدی
وای مادرم
***************
ای کاش یاس مرتضی پرپر نمی شد/
ظلم و جفا بر آل پیغمبر نمی شد/
خلقت اگر با مادر خود مهربان بود/
ای اهلِ عالم ، زود بی مادر نمی شد /
***************
رضا یزدی اصل
«بسم ربّ الفاطمــه»
#آغاز_فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
باز این چه روضه ایست که مثل محرم است
باز این چه نوحه ایست که تصویر ماتم است
باز این چه ناله ای ایست که می خیزد از زمین
یا این چه گریه ایست که از عرش اعظم است
گویا که دم گرفتــه زمیــن رو به آسمان
عرش برین و فرش ، سیه پوشِ این غم است
از غــــربت شبـــانهٔ تشیــیع آسمــــان
گویا که زلزله ای به ارکان عـــالم است
صحبت از آتش است و در و بیت فاطمه
این فتنــه ها برای شروع محـــرم است
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۹/۱۶
«بسم ربِّ الفاطمـه»
#آغاز_فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_علیها_سلام
فاطمیـــه غربت بی انتهـــای حیدر است
فاطمیــــه سوز آه بی صدای حیدر است
فاطمیـــه نالهٔ دیــوار و مسمـــار و در و
حسرت چشمان پاک بچه های حیدر است
خاطرات کوچه و بغض حسن ،اشک حسین
غربت و بی مادری سهم سرای حیدر است
در هجــوم طعنه های تلخ بعد از فاطمه
چاه ، تنهــا مَحـرَم دردآشنای حیدر است
جمــلهٔ "الجـار ثم الدار" در هر نیمه شب
مثل زهرا در قنوت و ربّنــای حیدر است
کاش قدری درک می کردند آن همسایه ها
نور سبز استــجابت در دعای حیدر است
حیـــدری که هر سلام بی جوابش آه بود
شاهد این غربتش تنها خدای حیدر است
آفتـــاب عــالم آرایی که در اوج کمـــال
هردوعالم ذره ای درزیر پای حیدر است
بوتــرابی که برایش تربت پاک بقیــــع
نیمه شبهــا راز دار با وفای حیدر است
هر کسی شد محرم بزم عزای فاطمـــه
داغدار فاطمه ، تحت لوای حیدر است
رقیه سعیدی(ڪیمیا)
۱۴۰۱/۹/۱۶
#زمزمه_واحدشور_زمینه_فاطمیه
#فاطمیه_اومده
🌷🌷🌷
✅بنداول
فاطمیه اومده و
دوباره دل غرق غمه
لباس مشکی بپوشید
رسیدعزاے فاطمه
🌹
خدامی دونہ بی بی جون
یہ سالہ که منتظرم
باصاحب الزمان بگم
واے مادرم واے مادرم
🌹
بردنه نام فاطمه
تسکینه چشم ترمه
آے اهل عالم بدونید
که فاطمه مادرمه
🌹
وای مادرم وای مادرم
✅بنددوم
#حتما_حقش_ادا_بشه
یه روزےتوے مدینه
چهل تانامرد اومدن
خونہ ے وحی خدارو
وحشیونہ آتیش زدن
🌹
آتیش زبونه می زد و
شد در خونہ شعلہ ور
یہ بی حیالگد می زد
مادر ماهم پشت در
🌹
مسمار در شدآشنا
باسینه ی یاس کبود😭
مابین اون دیوارو در
مادرما افتاده بود
🌹
واے مادرم واےمادرم
✅بندسوم
#حتما_حقش_ادا_بشه
مادربه زیر دست وپا
نالہ می زد یا ابتا
شدمحسنم سقط جنین
فضه بیا فضه بیا
🌹
دستای مولاعلی رو
بسته بودن بایه طناب
بردن میون کوچه ها
اهل خونه در اضطراب
🌹
فاطمه باحال وخیم
می گفت علی مونبرید
حقشوغصب کردید دیگہ
دست ازسرمابردارید🌹
وای مادرم وای مادرم
✅بندچهارم
#حتما_حقش_ادا_بشه
نامردای پست ولعین
به جای تسکین اومدن
به پیش چشماے علی (ع)
به همسرش سیلی زدند
😭
بشڪنہ دستاش ای خدا
اون مردڪ پلیدو پست
ڪہ باغلافہ شمشیرش
بازوے مادر و شڪست
😭
وای مادرم وای مادرم
#سبک_همه_کاره
#اشعار_ڪربلایے_مجید_مراد_زاده
#زمینه_شهادت_حضرت_زهرا_س
#سبک_بهونه
#ای_همسرغریبم
🌹🌹
✅بنداول
ای همسرغریبم
زهرای قدکمونم
چه زودتوپیرشدی خانومم
ای زهرای جوونم
🌹
ازمن چرا رومیگیری
یه دست به پهلو میگیری
یه دست به بازو میگیری
🌹
یاسِ جوونم زهرا
قامت کمونم زهرا
🌹
یافاطمه یا زهرا
✅بنددوم
بگومیون کوچه
چه ماجرایی بوده
بگوچرارخِ تو اینقدر
سیاهه و کبوده
🌹
ازچه چنین افسرده ای
ای یاس من پژمرده ای
گویاکه سیلی خورده ای
🌹
بود و نبودِحیدر
یاسِ کبودِحیدر
🌹
یافاطمه یازهرا
_
✅بندسوم
وقتی که مونده بودی
میونِ درب ودیوار
محسنِ من فداشد اونجا
ازنوکِ ضربِ مسمار
🌹
ازلگدِاون بی حیا
افتادی زیرِدست وپا
ناله زدی فضه بیا
🌹
تاپشتِ درافتادی
گفتم دیگه جون دادی
🌹
یافاطمه یازهرا (س)
کربلایی مجیدمرادزاده
#زمزمه_واحد_زمینه_شورفاطمیه
#چل_نفر_مزدور
☑️بند اول
وای مادر مادر مادر مادر وای مادر
چل نفر مزدور
میزدن لگد به در با تموم زور
پشت در فاطمه بود با تنی رنجور
با تنی رنجور
کنده شد از جا
بس لگد به در زدن کنده شد لولا
میخ در شد آشنا با تن زهرا (س)
خونه ی مولا
فاطمه رفت از حال، بین درب و دیوار
میونه شعله ها، از داغی مسمار
به تن نحیفش، شعله ها زد شرر
کشته شد محسن و، زهرا شد بی پسر
وای مادر مادر مادر مادر وای مادر
☑️بند دوم
آسمون میدید
زدنت تو کوچه و پهلوون میدید
دست بسته بودو با چشم خون میدید
آسمون میدید
هی صدا کردی
تو کوچه قیامتی تو به پا کردی
طناب و از دست من وقتی واکردی
تا دعا کردی
با دستای بسته با چشمای دریا
میدیدم رو خاکا افتادی تو زهرا(س)
قنقداز راه اومد غلاف به بازوت زد
مغیره با خنده خون به دلم میکرد
وای مادر مادر مادر مادر وای مادر
☑️بند سوم
چشم تر داری
قدم از قدم نمیتونی برداری
وقتی که راه میری دست به کمر داری
چشم تر داری
کبوده بازوت
نفست رو میگیره دردای پهلوت
چقدر ورم داره گوشه ی ابروت
کبوده بازوت
موهایی زینب رو وقتی شونه کردی
زیر لب گلایه از زمونه کردی
دعا کردی واسه رفتنت عزیزم
برا بار آخر کار خونه کردی
وای مادر مادر مادر مادر وای مادر
#رضا_نصابی
#مجید_مرادزاده
#زمینه_شور_روضه_ای_فاطمیه
#ای_بیمار_علی
☑️بند اول
ای بیماره علی(ع)
فاطمه بانوی تب داره علی(ع)
مرحم چشمای غمباره علی(ع)
ای بیمار علی(ع)
ای شمع محفلم
میزنی سوسو ای کل حاصلم
یه نظر کن زهرا بی تابه دلم
ای شمع محفلم
یادمه فاطمه(س)
سیلی خوردی تو کوچه ها
پیش چشم من بی هوا (۲)
یاس جوونه من یا فاطمه(س)
ارومه جونه من یافاطمه(س)
قامت کمونه من یا فاطمه(س)
☑️بند دوم
گریونم فاطمه (س)
یه نظر کن که دلخونم فاطمه(س)
بی تو میمیرم میدونم فاطمه (س)
ای جونم فاطمه(س)
تار میبینه چشات
علی رو کشته بغضای بی صدات
کاش میشد زهرا جون میدادم به جات
جونم به فدات
میگیری رو چرا
چن وقتیه از حیدرت
قربونه دله مضطرت
خونیه بسترت یا فاطمه
درد میکنه سرت یا فاطمه
گریونه دخترت یا فاطمه
☑️بند سوم
آه از اتیش و دود
از جفای قوم بدتر از یهود
کاشکی زهرای من پشت در نبود
آه از اتیش و دود
آه از مسمار در
وقتی ثانی میزد با لگد شرر
فاطمه پشت در میزد بال و پر
آه از مسمار در
یادمه فاطمه
سیلی خوردی تو کوچه ها
پیش چشم من بی هوا
غم به دلم نشست تا بی حیا
تو رو به قصد کشت زد بی هوا
پهلوتو بد شکست تو کوچه ها
#شاعرسبکسازکربلایی_مجیدمرادزاده