eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
428 عکس
126 ویدیو
772 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
دلی افسرده از بیداد گلچین باغبان دارد غمی درسینه ش چون وسعت هفت آسمان دارد گل یاسی که شد پژمرده از جور خزان در باغ تنی نیلوفری و رنگ نیلی بازوان دارد ز هر سو درد آمد پیکرش را شعله ور کرده بمیرم من که در دل غصه چون آتشفشان دارد میان خانه مهتاب علی از رنج بی مهری به هرروزوبه هرشب دیده ای اخترفشان دارد به پای رهبر دینش، برای یاری حیدر نشان تازیانه روی جسم خود نشان دارد چه شددربین خانه،درمیان شعله با زهرا که بعداز آن تنی رنجور و قدی چون کمان دارد عجب نبود که از دیوار خانه او مدد گیرد که چشمی تار و کم بینا و جسمی ناتوان دارد الهی کاش در سینه نمی رفت نوک میخ در که اوباهرنفس ازسینه اش خون روان دارد ندارد آرزویی غیر دیدار اجل هر دم همانیکه به سوی قبله حالی نیمه جان دارد علی هم ناتوان و نیمه جان وخسته گردیده که قلبی شعله ور از آتش زخم زبان دارد
حرفی بزن من، پسر عموتم کجا داری خیره میشی، من روبروتم شفا برای تو شده ذکر قنوتم فاطمه ازاین زندگی سیرم مثل یه شمعی آب شدی، برات بمیرم بی تو سرم رو چه جوری بالا بگیرم تو نباشی ای عزیزم، زندگیم به هم میریزه سقف این خونه با گریه ات داره رو سرم میریزه چرا پیش علی روسری داری چرا این مقنعه رو درنمیاری کبوده صورتت معلومه زهرا کنار چشمته یه زخم کاری یارالی زهرا یارالی زهرا دری که میسوخت چه محکم افتاد سوختی و باسوختن تو محسنم افتاد میون شعله ها دیدم همسرم افتاد مرضیه زهرا، حوریه زهرا حیاط خونه مون هنوز خونیه زهرا درو دیوار خونه مون دودیه زهرا لباسهای پسرم رو روچشات میزاری زهرا میخ در کارش رو کرده،شبها خواب نداری زهرا نشد از ظلم خود خسته مُغیره الهی بشکنه دست مُغیره خراب اولیدی بله جهانی عبامی سالدم اوزوه باخمیه ثانی محسنین اوستونه اوزون چکدین عبانی وفالی زهرا،حیالی زهرا جوانغن دا قوجالان یارالی زهرا ای آتاسی ال دن گدن عزالی زهرا وای آدامسزلخ الینن، دای علی نی دیندیرن یوخ توتارام یاس بولورم کی،داخی یاسیوه گلن یوخ بالامن قانینی قانیوه قاتدی یوخلامشدی بالام،عُمر اویات دی گل اوغول وای دییم دویونجا آغلا من حسین وای دییم سینوی داغلا یارالی زهرا یارالی زهرا
🎙زمزمه روضه به سبک ای منا خداحافظ کن دعا بمیرم از- غصه فاطمه جانم ای جوان خدا حافظ مهربان خداحافظ ای همیشه غمخوارم-جان من لبت بگشا تا نمردم از گریه-کلمینی یا زهرا همزبان خدا حافظ ای جوان خداحافظ مانده رویِ دستانم-جسم نیمه جان تو مانده ام چه سازم با – زخم استخوان تو قد کمان خداحافظ ای جوان خداحافظ دانی از چه یازهرا-بی قرار وغمگینم من چگونه بر رویِ – صورتت لحد چینم دلبرم خدا حافظ همسرم خداحافظ مانده از تو تصویری-در مقابل ِ حیدر آیه های کوثر بر – دست ساقی کوثر ای توانِ زانویم من تورا چسان شویم نیمه شب ببینم من- این کبودی رویت دست من خورد بر آن-استخوان بازویت حیدر وکفن بستن غسل زیرِ پیراهن یاعلی مکن گریه-یک نظر به حالم کن گر که زحمت دادم-یاعلی حلالم کن با وفا خداحافظ مرتضی خداحافظ ای علی مظلومم- دانی از چه گریانم بعد من در این غربت- این توو یتیمانم بی صدا خداحافظ مرتضی خداحافظ قصه ی کفن رابر – دختر تو گفتم من گفته ام ز عاشورا- ماجرایِ پیراهن کربلا قرار ما عصر روز  عاشورا
🩸سرخیِ چشمی که تا زمان دفن هم خوب نشد ... در نقلی آمده است: 📋 ثُمَّ لَطَمَ عُمَر خَدَّها حَتّى احْمَرَّتْ عَينَها ▪️... سپس عمر با دستان نحسش چنان ضربه‌ای به وجه مبارک صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها زد که چشمان مبارک آن حضرت سرخ شد. 📚عوالم العلوم ج۱۱ ص۳۷ 🔖 و این «سرخی چشم» ادامه داشت تا آن ساعتی که «اسماء» گوید: 🥀 در حال غسل‌دادن دیدم بی‌اختیار صدای گریه امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه بلند شد. گفتم: حق دارید در گریه کردن در این مصیبت عظمی و بلیّه کبری! لیکن دیدم بی‌اختیار صدای مبارک به گریه بلند شد! سبب آن چه بود؟ 🥀 مولا علی علیه‌السلام فرمود: ای اسماء! در حال غسل دادن نظرم افتاد به صورت فاطمه سلام‌الله‌علیها ؛ دیدم که از ضربت آن بی‌دین کبود شده است و چشم مبارکش‌چون خون، سرخ شده است و بازوی مبارکش ورم کرده است چون یک دُملُج (دست‌بند)... 📚انوار الشهاده، ص۴۳۴
🩸فاطمه‌اش را به خاک سپرد ... در حالی که هنوز خون تازه از پهلویش می‌آمد... در نقلی آمده است: 🥀 روز بعد از شهادت صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها، جناب مقداد با عمر درگیر شده و به او گفت: 📋 مٰاتَتْ اِبنةُ رَسولِ اللّه و الدَّمُ يَنزِفُ مِنْ جَنبِها بِسَبِبِ ضَربَةِ سَيفٍ و سَوط‍‌ٍ ضَرَبتَها أنتَ... ▪️دختر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به شهادت رسید در حالی که از پهلویش به سبب آن ضربه‌ای که تو با شمشیر و تازیانه بر او زدی، خون تازه جاری بود... 📚 کامل بهائی {تعریب} ، ج١ ص۳۹۶ 🔖 و وقتی‌که برای نبش قبر به اطراف قبر مطهر صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها آمدند، در آنجا جناب «عقیل» هم با عمر درگیر شد و به او گفت: 📋 ضَرَبتُمُوها بِالأمسِ و خَرَجَتْ مِنَ الدّنيا وَ ظَهرُها مُدمَیٰ ▪️ {شمایی که اکنون آمده‌اید تا بر جنازه مطهرش نماز بخوانید،} همین دیروز بود که آن مظلومه را کتک می‌زدید! او در حالی از این دنیا رفت که از پهلویش خون تازه می‌آمد... 📚کامل بهایی{تعریب} ، ج۱ ص۳۹۷
🩸وقتی که امام صادق علیه‌السلام در جواب یک «سؤال شرعی»، رنگشان تغییر نموده و برای راوی روضه می‌خوانند... مردی نزد امام صادق علیه السلام آمد و از ایشان پرسید: آیا جایز است جنازه‌ای را شبانه در نور آتش تشییع داده شود درحالی که آتشدان، چراغ یا هر وسیله‌ای که نور از آن استفاده شود همراه آن جنازه وجود داشته باشد؟ 📋 فَتَغَیَّرَ لَوْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام مِنْ ذَلِکَ وَ اسْتَوَی جَالِساً ▪️رنگ چهرهٔ مبارک امام صادق علیه‌السلام از این سخن دگرگون شد( و به یاد مصیبت مادرشان فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها افتاده) و سر پا نشستند. 🥀 سپس امام علیه‌السلام ظلم‌هایی که اولی و دومی و اتباع آن دو بر سر صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها آوردند، برای راوی مفصلاً شرح داده و در آخر فرمودند: 📋 فَلَمَّا قَضَتْ نَحْبَهَا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهَا وَ هُمْ فِی ذَلِکَ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ أَخَذَ عَلِیٌّ علیه‌السلام فِی جَهَازِهَا مِنْ سَاعَتِهِ کَمَا أَوْصَتْهُ ▪️هنگامی که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به شهادت رسید،در دل شب بود که مولا علی علیه‌السلام فوراً شروع به تجهیز و آماده ساختن جنازه مطهر آن حضرت شد، چنان که خود آن بانو سفارش فرموده بود. 📋 فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ جَهَازِهَا أَخْرَجَ عَلِیٌّ الْجِنَازَةَ وَ أَشْعَلَ النَّارَ فِی جَرِیدِ النَّخْلِ وَ مَشَی مَعَ الْجِنَازَةِ بِالنَّارِ حَتَّی صَلَّی عَلَیْهَا وَ دَفَنَهَا لَیْلًا ▪️آن گاه که مولا علی علیه‌السلام از تجهیز او فارغ گشت، جنازه را از خانه خارج ساخت و آتش را در شاخه‌ای از درخت خرما برافروخت و با نور آتش، جنازه را تشییع کرد و برآن نماز گزارد و شبانه به خاکش سپرد. 📚علل الشرایع ج١ ص١٧٧ 📚بحارالانوار ج ٧٨ ص٢۵٣
🩸ای أسماء ! دستم رسید به بازوی ورم‌کردهٔ زهرا... به دندهٔ شکستهٔ او... در نقلی آمده است: 📋 و بَینَما هُوَ یُغسّلُها اِذِ اعْتَزَلَها ناحیةً و صارَ یَبکِی ▪️همینکه امیرالمؤمنین علیه‌السلام داشت پیکر مطهر زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها را غسل می‌داد، ناگهان به گوشه‌ای رفت و (سر به دیوار گذاشت و) با صدای بلند شروع به گریه‌کردن نمود. 📋 وَ الحسَنُ عَن یَمینِه و الحُسینُ عَن شِمالِه و زَینبُ بَینَ یَدَیه ▪️امام حسن سمت راست، امام حسین  سمت چپ و‌ زینب کبری علیهم‌السلام در مقابل آن حضرت ایستاده بود. 📋 فَقالَتْ أسماءُ: سَیّدی! أکْمِلْ غُسلَها وَ ابْکِ بَعدَ ذٰلکَ لِفِراقِها ▪️اسماء به پیش آمد و گفت: ای آقای‌من! بهتر نیست که اول غسل پیکر مطهر زهرا سلام‌الله‌علیها را تمام کرده و سپس از فراق او گریه نمایید؟! 🥀 در این‌جا بود که امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: ای أسماء! در حال غسل‌دادن، نظرم افتاد به صورت فاطمه سلام‌الله‌علیها؛ دیدم که از ضربهٔ آن بی‌دین، کبود و چشم مبارکش چون خون، سرخ شده است و بازوی مبارکش مثل یک بازوبند، ورم کرده است.(۱) 📋 یا أسماء! بَینَما اُغسِّلُ فاطمةَ مَرَّتْ یَدِی عَلَی ضِلْعٍ مِن أضلاعِها فَوَجَدْتُهُ مَکسورًا ▪️ای أسماء ، در حین غسل فاطمه سلام‌الله‌علیها، دستم رسید به یک دنده از دنده‌های فاطمه سلام‌الله‌علیها؛ دیدم که آن دنده، شکسته است! 📋 و لَمْ تُخبِرنی بِذٰلِک حَتّی لا یَشتَد‍َّ ألَمِی ▪️اما فاطمه سلام‌الله‌علیها از آن دندهٔ شکسته، هیچ حرفی با من نگفته بود که مبادا درد من از این ماجرا، زیاد بشود و از او شرمنده شوم. (۲) 📚(۱)انوارالشهادة،یزدی،ص۴۳۴ 📚(۲)العبرة الساکتة،ج۱ ص۷۶
زمانی چند از مرگ نبی نگذشته بود ، آری که در اسلام آوردند ، بدعت های بسیاری همان ها که همیشه در مدینه مدعی بودند نشان دادند از خود ، بعد پیغمبر چه رفتاری پس از مرگ پیمبر ، از تمام مردم آن شهر نداده یک نفر بر حضرت صدیقه دلداری نباید گفت با نامحرمان این داغ را اما... کجا باید بریم این غم؟ چه سازیم این گرفتاری؟ که دور خانه ی حیدر ، امیر و فاتح خیبر هجوم گرگ ها بود و رجزخوانیِ کفتاری یکی فریاد میزد بر سر ناموس پیغمبر یکی بهر اهانت بر علی میکرد هرکاری میان آن همه زندیق ، بین آن همه کافر خلیفه آمد و میکرد در دعوا جلوداری بدانید ای مسلمانان ، خلیفه مادرم را کشت به خود آیید ای مردم ، بس است انقدر بی عاری من از آن قوم که آتش بپا کردند پشت در کنم با هر زبان و شیوه ای ابراز بیزاری
همسر خونه ی من عزیز من حیدر من پهلوون صف شکن بمیرم غم توی چهرت نبینم حرف شرمنده گیو دیگه نزن مدینه صدای مظلومو شنید به حمایت تو هیچکس نرسید الهی فاطمه واست بمیره یه نفر برا تو آهی نکشید دنیا از ما خسته شد منو ببخش دستای تو بسته شد منو ببخش پهلوون مدینه اگه تو شهر غرورت شکسته شد منو ببخش اگه من یاور خوبی نبودم اگه همسنگر خوبی نبودم تو رو جون فاطمه منو ببخش من برات همسر خوبی نبودم بعد من الهی راحتت بشه نذاری زندگی حسرتت بشه من که از نُه سال پیش دعام اینه فاطمه فدای غربتت بشه همه جا میگم یا مرتضی علی میزنم فقط صدا صدا علی مهمون قبر تموم عالمی دیدن فاطمه هم بیا علی از تو معذرت میخوام برا صدام تو ببخش اگه نمیبینه چشام تا قیامت اگه میشه با وفا برسون سلاممو به بچه هام