eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
427 عکس
124 ویدیو
772 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
از کجا شرو کنم/ از کجا بگم برات تنگه دلم واسه ی/شبای کرب و بلات حال و روزه دل من/از نگام مشخصه کی  میشه دست منم باز به  ضریحت برسه ترسم اینه که دم مرگم نیای بالاسرم داغ دیدنت رو آقا نذاری رو جیگرم ترسم اینه که بگی نوکر نالایقی ام می میرم اگه بگی پامو نذارم تو حرم ای همه کسم حسین ................................................. اگه نداشتم تو رو/ چی میومد به سرم تو رو صدا میزنم/ با همين چشم ترم یه کاری کن که باشم/مث زهیر خودت منو حواله نده  به هیچ  کسی غیر خودت خدا عمرش بده هر کی منو توو روضه کشوند هر کسی منو پای سفره‌ی لطف تو نشوند خدا عزتش بده نوکری که توو اربعین از نون شبش زد اما خودشو حرم رسوند ای همه کسم حسین
هیچ ذکری مثل «حیدر» افضل الاذکار نیست هیچ کس اندازه ی مولای ما کرار نیست نجفت تنها جنت الاعلی / (یا علی مولا )۲ ذکر تسبیح حضرت زهرا /  (یا علی مولا )۲ دل به تو دادم تا ته دنیا  / (یا علی مولا)۲ انت فی قلبی بهترین بابا /  (یا علی مولا)۲ (یا علی مولا )۴ ............................................................ لطف مادر در همه حالت به نوکر می رسد رزق ما از چادر زهرای اطهر می رسد سوره ی قدری سوره ی أسرا  / ( اُمُنّا زهرا )۲ تو حرم داری توو دل مولا  / (اُمُنّا زهرا )۲ بهترین مادر توو همه دنیا  /(  اُمُنّا زهرا)۲ محور عالم نورِ اعطینا  /(  اُمُنّا زهرا)۲ امنا زهرا ۴ ............................... . از کراماتِ حسن عمری ست حیرانیم ما روز و شب مشغول ذکرِ  یا حسن جانیم ما ای کرم دارِ خونه ی زهرا /  (یا حسن مولا)۲ دست و دل بازی، حضرت دریا/(یا حسن مولا)۲ قلبمو اسمت می کَنه از جا / ( یا حسن مولا)۲ الگوی رزمِ حضرت سقا / ( یا حسن مولا )۲ یا حسن مولا ۴ ................................... نیست غیر از پرچمت در آسمان ها پرچمی چارده قرن است آقای تمام عالمی پرچم روضت تا ابد بالا / (یا حسین مولا)۲ کل دنیایِ زینب کبری / (یا حسین مولا)۲ آخ چه شیرینه اسم تو آقا /  (یا حسین مولا)۲ بانیِ روضت مادرت زهرا  / (یا حسین مولا)۲ یا حسین مولا .................................. باز نام عشق آمد، از خودم غافل شدم ریزه خوارِ سفره ی لطفِ ابوفاضل شدم انت مولانا و انا السائل /  (یا ابوفاضل)۲ یا أخَ الزینب حافظ محمل / (یا ابوفاضل)۲ دین و ایمانم با تو شد کامل / (یا ابوفاضل)۲ ماهِ عالمتاب شاهِ دریا دل / (یا ابوفاضل)۲ یا ابوفاضل ۴ .................................... فاتح شام است آری افتخار مکتب است دختر حیدر شدن مختصِ شخصِ زینب است با تو شد معنا  سِرِّ عاشورا /(زینب کبری)۲ ای رکاب تو زانوی سقا / (زینب کبری)۲ حیدری شوکت فاطمی سیما/ (زینب کبری)۲ دختر حیدر خطبه هات غرا / (زینب کبری)۲ زینب کبری ۴ ......................................... «یا رقیه» بهترین  ذکرِ دلِ بی تاب ماست روز محشر کار دستِ دخترِ ارباب ماست از کراماتت عالمی حیران / (یا رقیه جان)۲ فوق هر نوری مظهر ایمان/ (یا رقیه جان)۲ تو واسه بابات روحی و ریحان / (یا رقیه جان)۲ دختر ارباب جان سنه قربان /(یا رقیه جان)۲ یا رقیه جان ............................................... من که از روز ازل مستِ علیِ اکبرم شادی قلب پدر اسم پسر را می برم نوعِ رزمِ تو محشرِ محشر /(یا علی اکبر)۲ یا علی گویان میری توو لشکر/ (یا علی اکبر )۲ اشبه الناسی تو به پیغمبر/ (یا علی اکبر) ۲ دلبر ارباب نوه ی حیدر / (یا علی اکبر) ۲ یا علی اکبر ۴
ز ناله تو در آمد فغان بى خبران چه كرد گريه تو با قلوب رهگذران به پرسش تو جوابى نداده است كسى بگو مگر كه چه پرسيده اى ز همسفران همينكه پيش تو نام از حسين مى آرند دوباره مى كند آتشفشان غم فوران به آفتاب مدينه بيا و عادت كن كه بر سر تو دگر نيست سايه پسران كسى تو را دگر ام البنين خطاب نكرد نداشت فايده اما محبت دگران ز بچه هاى تو اصلا رباب دلخور نيست مباش آخر عمرى از اين جهت نگران
ای که بر دامان مهرت ماه را می پروری آسمان را زیر دین چشم هایت می بری درمقاماتت همین بس انتخاب حیدری تو همان روح زلال از چشمه سار کوثری بعد زهرا بعد زینب از همه زن ها سری ای تمام مادران قربان تو نا مادری خاک پایت سجده گاه نه فلک روی زمین جای پینه آسمان خورشید دارد بر جبین بعد زهرا این قبیله مادری خواهد چنین تا بنی الزهرا تو را خوانند یا ام البنین زن ولیکن هیبتت مرد آفرین روزگار رشته های چادرت جود کرم را آبشار در کلاس درس حجب تو حیا زانو زده قطره لطف تو بر بحر کرم پهلو زده شب زلبخندت ستاره بر سر گیسو زده زیر سایه سار پلکت مهر و مه سوسو زده گرشرف با عزت و لطف و وفا گردد عجین عشق معنا می شود با واژه ام البنبن ردپایت عشق را تا بیت حق تحریر کرد چشمهایت آیه های حجب را تفسیر کرد اشک ها را دستهای گرم تو تبخیر کرد تو چه کردی که خدا کار تو را تقدیر کرد نو عروسی که پی بخت سپیدت امدی پیش پای بچه های فاطمه زانو زدی گفتی ای مردم کجا آیینه زهرا شوم آمدم خاک در انسیه الحورا شوم آمدم تا که کنیز زینب کبری شوم قطره ای امیدوارم وصل بر دریا شوم اهل این خانه همه شمعند و من پروانه ام وقت احرام است من حاجیه ی این خانه ام گرچه با تو باز خانه صاحب غمخوار شد گرچه قلبت از محبت نورگشت و نار شد خاطرات فاطمه با نام تو تکرار شد یاد گل احوال بلبل های خانه زار  شد شد تمام خواهش تو از امیر المومنین فاطمه نه بعد از این بر من بگو ام البنین باز می ماند دهان از مهر این نا مادری شیر را با شیره عشق و وفا می پروری مثل هدیه پیش کش بر طفل زهرا می بری عرضه می داری قبولش کن برای نو کری مادری هرگز ندیدم بگذرد از طفل خود مثل تو نا مادری نه مادری پیدا نشد آن هم  آن طفلی که چشمش قبله گاه انبیاست از همان میلاد دستش بوسه گاه مرتضاست چهره او والقمر چشمان او شمس و ضحاست گر بگویم لم یلدیولد شبیه او رواست دُر در آغوش صدف آری چو گوهر می شود دامن ام البنین عباس پرور می شود تو ندیدی کربلا از راه تو پا بر نداشت داغ لبهای خودش را بر دل دریا گذاشت علقمه یک مشک از عشق و وفا بر دوش داشت چون نگهبان جان خود را بر سر مشکش گماشت گفت با خود جان مشک و جان طفلان حرم هر چه تیر آید به جان خسته خود می خرم دستهایش رفت اما کم نشد از آن شتاب می شنید از دور آه از خیمه های اضطراب با امیدی خویش را انداخت روی مشک آب ناگهان روی سرش شد اسمان گویا خراب تیر بر مشکش زدند و مثل مشک از تاب رفت ایستادو قطره قطره پیکر او  آب رفت انقدر روی زمین شد پیکر او چاک چاک ماند از آن کوه گویا گرد و خاکی روی خاک داشت تنها یک نفس درجان خود آن نفس پاک گفت با ان یک نفس هم  یا اخا ادرک اخاک نه فقط عباس از شرمندگی بی تاب شد از خجالت مادرش ام البنین هم آب شد
ام الادب تمام عمر من و آستانِ اُم‌ِبنین که در تمامیِ عمریم میهمانِ اُم‌ِبنین `هزار دشمنم اَر می‌کنند قصدِ هلاک” چه غم مرا که منم در امانِ اُم‌ِبنین اگر هزار گره باشدم خیالی نیست فقط همین که بگویم به جانِ اُم‌ِبنین بقیع و خاکِ بقیع سرمه‌های مادرهاست همان غبار که دارد نشان اُم‌ِبنین دعای فاطمه با فاطمه اجابت شد که گشت خانه‌ی او آشیان اُم‌ِبنین چه برکتی است سرِ سفره‌اش نمی‌دانم علی شد از همه دنیا از آن اُم‌ِبنین نشسته پنج امامم کنار سفره‌ی او و خورده‌اند همه آب و نانِ اُم‌ِبنین بزرگ ، دُختِ قبیله ، کنیزِ زینب شد همینکه گشت علی میزبان اُم‌ِبنین رسید و خانه‌ی زهرا دوباره مادر دید حسین دید به سر سایبان اُم‌ِبنین رسید و گیسوی کلثوم شانه شد با هر.... نوازش نَفَسِ مهربانِ اُم‌ِبنین گرفته است به دامن چهار جانش را هزار شُکر که آمد به خانه اُم‌ِبنین ولی چه حیف که غم آمد و زمانه نوشت جگر خراش بود داستان اُم‌ِبنین میان قافله خورشید و ماهِ او رفتند به راه ماند ولی دیدگان اُم‌ِبنین بشیر آمد و پیغام بی کسی آورد خراب شد بخدا خانمان اُم‌ِبنین برای چار جوانش نگفت اما گفت : بگو حسین کجا هست؟ جانِ اُم‌ِبنین همینکه دید شده بی حسین اُفتاد و به روی خاک نشست آسمانِ اُم‌ِبنین مدینه گفت که اُم‌البنین نمی‌شد پیر گرفت ناله‌ی زینب توانِ اُم‌ِبنین نه گاهواره رسید و نه کودک و نه رُباب ولی رسید بجایش خزان اُم‌ِبنین خمید و خاکِ دوعالم به رویِ معجر ریخت عصا گرفت و سیه شد جهانِ اُم‌ِبنین سکینه خورد زمین وقتِ دادِ زینب شد میان روضه‌ی اَبرو کمانِ اُم‌ِبنین عروسِ سوخته‌ی فاطمه رسید از راه رُباب شد پس از آن روضه‌خوانِ اُم‌ِبنین مدینه دید که بی‌بی چقدر روضه گرفت چقدر روضه شنید از زبانِ اُم‌ِبنین : حسین دست غریبی به روی زانو زد برای جرعه‌ی آبی به حرمله رو زد...
اول به زینبش دم در احترام کرد با اذن او ورود به بیت‌الامام کرد تا خاطرات شعله‌ور از یادها رود معروف شد به اُم‌ّ بنین، ترک نام کرد از او سزاست درس بگیرند مادران نامادری که مادری‌اش را تمام کرد حیدر، حسن، حسین، علی، باقرالعلوم عزت ببین که خدمت این پنج امام کرد آمد بشیر و مادر سقا فقط سوال از سرورش حسین علیه‌السلام کرد در امتداد خون شهیدان کربلا با اشک در مقابل دشمن قیام کرد با چار مصرعی که فدای حسین شد این شاعر آخرین غزلش را تمام کرد