eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
6.4هزار دنبال‌کننده
568 عکس
171 ویدیو
841 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
از این رمضان نمانده الا امشب بر بندهٔ خود عفو بفرما امشب هرچند که آلودهٔ عصیان هستیم یارب! به «حسین» بگذر از ما امشب
خرابه ای است دلی که ز عشق دم نزند خدا برای دلی اینچنین رقم نزند   رسیده ام به سرایی که صاحبش عمری است نَزَد ز معصیتم حرف، باز هم نزند   کجا رود؟! چه کند؟! با که درد خود گوید اگر که بنده ی عاصی درِ حرم نزند؟!   من آمدم که ازین پس، گناه و معصیتم بساط بندگی ام را دگر بهم نزند   به روز حشر بگویم که دوستش دارم چنانچه لطف کند مُهر بر لبم نزند   دخیل اهل کسایم، چه بی پناه شده است کسی که رو به خدایان ذوالکرم نزند   ز عشق بازی و دلدادگی چه می فهمد؟! میان صحن نجف هر کسی قدم نزند   حسین خون خدا هست و من گدای حسین گدا چگونه دم از خونِ محترم نزند؟!   بگو به صاحب آن خیزران به پیش رباب به کام شاه، دگر ضربه از ستم نزند   بگو که حرفِ کنیزیِ آل عصمت را به اشکِ دیده ی صاحب علم قسم، نزند
❁﷽❁ ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ از دوری تو ای ماه ، دارم دلی پریشـان چشمم از این جدایی دارد هوای باران دلتنگ لحظـــه های افــطار و ربنــایم وقت خوش سحرگاه ، در چشمه سار عرفان دلتنگ محفلی که هر روز تازه می کرد روح مرا به شــوقِ آیات سبـــز قــرآن یادش بخیر ، لطف شبهای قدر و تقدیر جوشن کبیر و ذکر اسماء رب سبــحان قــرآن به سر نشـــستیم بر درگه گدایی گفتیم یارب العفو ، ما را به شاه مردان یارب به چــارده نور ، بگذر ز ما الهـی! هرگــونه تیـرگی را با نور ، پاک گردان توفیـــق بنـدگی را بار دگــر عـــطا کن تا باز هــم بگردیم بر سفـرهٔ تو مهـمان آنگــونه ای که باید ما بنـدگی نکردیم شرمنده ایم از اینکه داریم ضعف و نقصان از ما قبول کن این ،طاعات را به لطفت باران رحمتــت را بر جــان ما ببــاران ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ ✍رقیه سعیدی(کیمیا)
ازمحضرحق،فيضِ دعا بايد خواست اين فيض،به بركتِ بكا بايد خواست در عيدِ سعيدِ فطر، عيدى ز على پابوسىِ حضرت رضا بايد خواست هنگام تشرُّف، به حريم رضوى شايدتوبگويى كه مِنا بايد خواست اما نظرِ شاعرِ اين بيت،اين است درصحنِ رضا،كرب وبلا بايد خواست وقتى شب جمعه،كربلا قسمت شد از فاطمه،وصلِ شهدا بايد خواست درمانِ هزار دردِ بى درمان را از ذكرِ مَن اسمُهُ دوا بايد خواست پايانِ شبِ درد و غمِ جانبازان از تُربتِ ذِكرهُ شفا بايد خواست از اهلِ جفا گلايه مندى،غم نيست اينجا مدد از شاه وفا بايد خواست اى اهل حرم ميروعلمدار بخوان از خضرِحرم آب بقا بايد خواست ايام اجابتِ دعاى فرج است تقريرِ ظهور از خدا بايد خواست
عرفه داده خدا قولِ برات روزِ غفرانِ گناه است و نجات تو بیا بنده ی عاصیِ خدا کن دعا بهرِ فرج با صلوات ÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷ دارم به دل این واهمه باشد به لبها زمزمه من آمدم بخشا مرا در این غروبِ عرفه ✍️
یارب این عبدِ گنهکار آمده این گدایت با دلی زار آمده گرچه با خودعهد بسته ،ای خدا بارها عهدش شکسته ،ای خدا این گنه کار آمده دارد امید در ره اسلام و دین گردد شهید او که جا مانده ز ماهِ روزه است روزِ غفران آمده شرمنده است گر چه عمر خویش را کرده تباه نامه ی اعمالِ خود کرده سیاه آمده امروز تا پاکش کنی قبلِ آنی که تو در خاکش کنی با دلی زار آمده دستش بگیر او گرفتار آمده دستش بگیر آمده روزِ مناجات و دعا نیست جایی بهتر از کوی شما (یوسفی)امروز روزی منجلی ست روز معبود وحسین بن علی ست ✍️
"یا حسین اِبن علی اُخرُج اِلی ارضِ البَلا قَد یَراکَ اللهُ مَقتولاً بِاَرضِ الکربلا مِن سُیوفِ الخَصمِ مَطروحاً و مُلقاً فِی الثّرا_ جسمِ تو صد چاک چاک و رأسِ تو گردد جدا اشکِ خون می بارد آقا در فرازِ هر دعا شد توسل با دل و جانش به درگاهِ خدا بار اِلها! این حسین و این تو و اَمرِ قضا هر چه باشد با دل و جانم رضایم بر رضا ناگه از جانِ رسالت بر وی آمد این ندا میوه ی جانِ پیمبر حجِ خود را کن رها ترکِ این منزل، سفر کن سوی قومِ اشقیا تا که اصلِ حجِ تو کامل شود در کربلا قُرهًُ العینِ من ای فرزندِ زهرایِ بتول باید این حجِ تو در کرببلا گردد قبول باید از داغِ تو گردد سینه ی زینب ملول غارتِ بیگانه گردد خیمه ی آلِ رسول "یا حسین اِبن علی اُخرُج اِلی ارضِ البَلا قَد یَراکَ اللهُ مَقتولاً بِاَرضِ الکربلا مِن سُیوفِ الخَصمِ مَطروحاً و مُلقاً فِی الثّرا_ جسمِ تو صد چاک چاک و رأسِ تو گردد جدا چون خدا خواهد ببیند تا تو را صد پاره تن ظالمان غارت کنند از پیکرِ تو پیرَهن در دلِ دشت و بیابان بی حنوط و بی کفن تا بتازد نعل سمِ اسبها را بر بدن تا حسین عزمِ سفر کرده به سویِ کربلا تا ز لب جاری نموده ذکرِ تسبیح و ثنا بانگِ حُزّانِ ملائک از منا تا کربلا تا به گوشِ کعبه و تا زمزم و سعی و صفا زین مصیبت ناگهان عرشِ خدا لرزان شده دردِ این هجرت وجودِ جبرئیل نالان شده فاطمه در اشک و آه و مرتضی گریان شده بر حسینش نوحه گر پیغمبرِ سبحان شده آن امامِ عشق گوید زینب و عباسِ من جمله هم پیمان شویم ای لاله های یاسِ من کن علَم بر پا برادر ماهِ نیک اَنفاسِ من زینبِ محمل سوارم ای گُلِ احساسِ من "یا حسین اِبن عَلی اُخرُج اِلی ارضِ البَلا قَد یَراکَ اللهُ مَقتولاً بِاَرضِ الکربلا مِن سُیوفِ الخَصمِ مَطروحاً و مُلقاً فِی الثّرا_ جسمِ تو صد چاک چاک و رأسِ تو گردد جدا! متن عربی، ۱_ ای حسین پسر علی به سر زمین آشوب برو چون خدا تو را کشته در کربلا (آنجا) می بیند ۲_ از شمشیرهای دشمن به خاک می افتی
عرفه روز شهود است و مناجات و دعا روز بخشودگی هرچه گناه است و خطا آنچنان رحمت حق سوی خلایق جاریست که طمع می کند ابلیس به الطاف خدا دل خود یکدله کن در ره معشوق و سپس توبه کن از گنه و پاک شو از کبر و ریا ذبح کن نفس بد اندیش در این قربانگاه سعی کن تا که رسی در حرم صدق و صفا معنی نورُُ علی نور دعای عرفه است خانه ی دل بنما روشن از این نور دعا روز قدر است اگر قدر بداند عاشق می رسد در عرفه عبد بوصل مولا باب عرفان و دعا باز شود در عرفات خرّم آن عاشق سالک که رسیده آنجا فارغ از هرچه تعلق، تهی از ما و منی ببرد دست گدایی سوی سلطان سخا ای امیر عرفه حال مرا می دانی کن دعا بر منِ جامانده زخیل شهدا از ازل سائل درگاه تو بودم مولا تا ابد فخر کنم بر کَرم و لطف شما دست ما گیر در این ظلمت گمراهی و جهل نور امید و هدایت تویی ای شمس هدی ای کریمی که رسد رزق همه از کرمت بده از لطف به ما تذکره ی کرب و بلا گر نیم لایق طُوف حرم شاه شهید کن حواله دل ما را به معین الضعفا دل خونین " شقایق" ز فراقت پژمرد کی رسد وقت ظهور ای گل باغ طاها حمید رضازاده " شقایق"
ای عرفات خلوت این روزا تو اون بیابون تو کجا نشستی گریه کن غریب حج هرسال تویی که احرامتو تنها بستی این که صدات میکنه یه غریبه‌س که خورده راهش به غریب زهرا تو کربلای روضه ها نشسته دلش ولی با شما توی صحرا اگه نبخشیدن منو شب قدر این عرفه فرصت بخشیدنه پیش تو که بدجوری روسیاهم اما بازم دلم به تو روشنه غفلت من دلم رو داد به شیطون جبران مافات برات میکنم سنگ تو رو به سینه که بکوبم شیطونو رمی جمرات میکنم بهشت بی تو بدتر از جهنم خرابه هم با تو برام بهشته میگن که غیرت داری رو نوکرات منو نبخشن برای تو زشته جامونده از کربوبلا و حجم روضه ولی خونه‌ی مادریمه به برکت نون حلال بابام احرام من لباس نوکریمه دلم رو خونه‌ی خدا میکنم یعنی دلم رو کربلا میکنم دلم که واسه‌ی حسین تنگ میشه برای مادرم دعا میکنم به قطره قطره اشک دلتنگیات به ظهر گریون وقوفت سلام به روضه هایی که داری میخونی فقطعوه بسیوفت سلام صدای ناله‌ی یه آقا میاد که داره با گریه دعا میکنه اهل و عیالشم آورده داره راهی دشت کربلا میکنه یه جوون خوش قد و بالا داره که عاشقونه اربا اربا میشه یه نوجوون داره به اسم قاسم یک ساعته خوش قدوبالا میشه دست برادرش که تکیه گاهه دشمنا توی این سفر میبرن با تیری که چشم ابالفضلو زد حاجی شیش ماهه رو سر میبرن آخرشم خودش میره به گودال خواهرشم با غصه میره از حال غروب میشه شمر و سنان خوشحالن که شده حق زینبش پایمال سلام من به خس خس گلو و به پلک چشمایی که نیمه بازه سلام من به سینه ای که شکست به زیر ضربه های نعل تازه پرده نشینا از حرم در میان با گریه و با سیلی و با آزار با پاهای برهنه از رو خارا راهی میشن میرن به سمت بازار داد همه در میاد از این حرفا رباب کجا بزم حرومی کجا
کربلایی نریمان پناهی4_5827726744668348171.mp3
زمان: حجم: 3.24M
به این سبک خوانده میشود☝️☝️ الهی الهی یا دافع البلایا الهی الهی يا مُنْتَهَى‏ الرَّجايا الهی الهی می‌بینی گریه‌هامو الهی الهی که بشنوه صدامو حسین جان ۲ نیانیا به کوفه الهی الهی خودت برس به دادش الهی الهی یه کاری کن نیادش الهی الهی روی دارالعماره  الهی الهی چشام گریون و زاره الهی الهی به غم اسیره مسلم الهی الهی براش بمیره مسلم الهی الهی خودت مُیَسَّرِش کن الهی الهی رحمی به دخترش کن الهی الهی اینا لعین و پَستن الهی الهی به فکر معجر هستن الهی الهی بارون سنگ نباره الهی الهی حسین مادر نداره الهی الهی تنش میون جنجال الهی الهی نیفته بین گودال الهی الهی صورت رو خاک نذاره الهی الهی کاش زینب و نیاره الهی الهی رحمی ندارن اینا الهی الهی زینب نیاد به اینجا الهی الهی کسی پریشون احوال الهی الهی نبیندش توو گودال ✍بهمن عظیمی
ساقی امشب دوباره مستم کن مست از باده الستم کن بده بر باد بود و هستی من ز می ات کن فزون تو مستی من می ننوشیده بین چه سرمستم عجبا آن دمی کنی مستم مست گردم ز میّ جام ولا بر لبم ذکر یا علی مولا چه شود مست گردم و ساغر گیرم از دست ساقی کوثر او که ساقی جمع مستان است ساقی بزم می پرستان است کاش می شد که جام گیرم از او و شوم مست میّ و جام و سبو ساقی جام عالم هستی ای که خود ساقی علی هستی من می آلوه ی گنه کارم خرقه ی پر گنه به بر دارم تو چو کوهی و من کم از کاهم بین تو پیمانه ی پر از آهم ساقی مرتضی علی یا رب مددی کن که می زنم بر لب شویم از می لب و دهانم را و معطر کنم زبانم را چون که مدح علی کنم آغاز بعد تسبیح و حمد و راز و نیاز مدح او چون نماز نیمه شب است جان ز مدح علی به تاب و تب است کیستم من که مدح او گویم کاش هر لحظه راه او پویم ره او راه بودن و هستی است ره میخانه است و سرمستی است قلم امشب به اختیار تو بود ور نه طبعم زبان باده نبود خود شنیدم به وقت تنهایی از زبان قلم به شیوایی که به مدحش همیشه بی نقصم در کفت شاعرانه می رقصم عشق بازی کنم به اذن اله در ثنای علی ولی الله شد مرکب می و مرکب دان ساغر می شد و قلم پی آن چون قلم لب به می و ساغر زد مست گشت و به سیم آخر زد هر چه گفتم فقط نوشت علی کرد حک سردر بهشت علی سردر خانقاه و دِیر و کنشت هر چه گفتم فقط علی بنوشت می چکید از لبش به شیرینی شعر و گلواژه های آیینی مست از میّ ناب ساغر بود متصل بر ثنای حیدر بود تا سحر لب به می و ساغر زد دم به دم دم ز مدح حیدر زد من چو مجنون به لب کنم آواز مدح لیلای خود کنم آغاز یا چو بلبل سینجلی خوانم گرد گل مدحت علی خوانم کیست مولای شیعیان، حیدر شاه مردان و ساقی کوثر ساقی میّ و جام و خم غدیر به خدا تا ابد علی است امیر هر که یک جرعه از می اش نوشد چشمه گردد صفا از او جوشد هر که مست علی شود یکسر نبود عشق دیگرش بر سر مستی شیعیان ز نام علی است هر دو عالم تمام جام علی است عالمی قطره اند و او دریاست اوست دریا و قطره ناپیداست می شود او که این چنین ماند بحر را در سبو بگنجاند ای که نامش بری تو با اکراه حق بفرمود علی ولی الله برسان شک خود به حد یقین شیعه شو بر علی امام مبین گو به لب لا اله الا الله یا رسول و علی ولی الله آن لعینی که با علی بد کرد ره به زهرا به کوچه ها سد کرد تا قیامت همیشه شرمنده است هم که شرمنده هم سر افکنده است جای او هست قعر نار جهیم به تنش تا ابد عذاب الیم هر که از حضرتش جدا گردید دور از رحمت خدا گردید انبیا محو دیدن رویش همه محو گل سمن بویش مهر و مه نور گیر روی علی بوی جنت بود ز بوی علی اولین کس که مست حیدر شد بُد خدا و سپس پیمبر شد فاطمه کوثری که همسر اوست مست او بود اگرچه کوثر اوست حسنینش دو سید و سرور زینبینش چو فاطمه، کوثر دم به دم ذکر یا علی گویند ره بی انتهای او پویند جبرئیل امین و خیل ملک بود آوایشان به اوج فلک صلواتی که بر نبی الله است بر جمال علی ولی الله است گر به میخانه ی نجف رفتم نزد ساقی به ساز و دف رفتم عاشق و مستم و خرابم من بنده و مست بو ترابم من رفته ام تا برات کرب و بلا گیرم از دست حضرت مولا آه من نیستم تو هستم کن جان زهرا بیا و مستم کن مست گردان ز می جام ولا و سپس راهی ام به کرب و بلا بی ولای تو کربلایی نیست کربلا رفته کربلایی نیست بی ولای تو حج کیست قبول یا طواف که می شود مقبول ساقیا می بریز در جامم کربلایی نما سر انجامم
یا رب برسان امامِ این مکتب را آن گریه کنِ مدامِ صبح و شب را حالا که حرامیان به شام آمده اند بر ما برسان مدافعِ زینب را ✍️