eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
427 عکس
124 ویدیو
772 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
______ خراب شده آسمون/ خورده گره کارم بعدتو عباس من/بی کس و بی یارم قیامته تو حرم / پاشو علمدارم هرجوری می‌تونی،با خیمه بمون پاشو خودت روبه ،خیمه برسون به چه کنم افتادم عباس اینا من و بیچارم کردن جز توکیو داره این خیمه من و بی علمدارم کردن به حرم برگرد // حرم پناهی نداره به حرم برگرد//که تکیه‌گاهی نداره به حرم برگرد//بی تو سپاهی نداره ===== توخیمه چشم براهت/نشسته خواهرمن جز تو کسی نمونده / میون لشکر من پاشو امید خیمه / پاشو برادر من نمیشه تنهایی ، برگردم حرم تورو چه جوری تا،خیمه نبرم ریشهء وجودم خشکیده غم تو منو پیرم کرده اینقده نکش پا رو خاکا که منو زمینگیرم کرده به حرم برگرد // به آه و افسوسه خیمه به حرم برگرد//دستاتو میبوسه خیمه به حرم برگرد//برای ناموسه خیمه به حرم برگرد // حرم پناهی نداره به حرم برگرد//که تکیه‌گاهی نداره به حرم برگرد// بی تو سپاهی نداره ===== می‌شنوی از تو خیمه/ صدای دخترم رو می بینی دلشوره وو/اشکای خواهرم رو به دست کی بسپرم/بعد تو این حرم رو به خنده میگیرن،چشم ترم و گرفتن از الان ، دور حرم و تو که بری بعداز تو میشه قسمت حرم زجر و آزار سهم منو تو نیزه نیزه ست سهم خواهرم کوچه ،بازار به حرم برگرد//تادخترامون عزیزن به حرم برگرد// اینا به فکر کنیزن به حرم برگرد// آبرومون و نریزن به حرم برگرد // حرم پناهی نداره به حرم برگرد//که تکیه‌گاهی نداره به حرم برگرد// بی تو سپاهی نداره . . شعرونغمه:مجتبی نامور
____ شاید این آخرین باره/که تو رو بغل می‌گیرم غم توچه سخته ای مادر/توکه بری من میمیرم شایداین آخرین باره/لالایی برات می‌خونم داری می‌سوزی رو دستم/برای لبات گریونم آخه قرار بود شیرین زبون شی یه روز جوون شی بزرگ شی و عصای دستمون شی حالا قراره بری با بابات تموم شه دردات برو عزیز من خدا به همرات آخه قرار بود مادر فدات شم گرم نگات شم مادربزرگ بچه‌هات شم حالا قراره غم بی حساب شه خونم خراب شه حلقوم تو سهم رباب شه انگار قرار نیست ،برگردی پیشم با این صدای هلهله بیچاره می‌شم قربون شکل ،ماهت عزیزم تومیری وپشت سرت هی اشک میریزم «« لای لای علی جان لای لای علی لای لای علی لای لای علی جان »» ====== شایداصلاً ایناخوابه/الهی تموم شه این رویا الهی دروغه حرفاشون/که تورو زدن جلوبابا شایداصلاً ایناخوابه/که تشنه تورو رهاکردن آخه چجوری عزیز من/سرتو باتیرجدا کردن کاش این دروغ بود بلوا به پا شد سر و صدا شد دوباره اون وسط پای حرمله وا شد اما دروغ نیست ای رنگ پریده گلوت بریده بابات برا یه قطره آب منت کشیده کاش این دروغ بود از خیمه رفتی با گریه رفتی مقابل چشام رو نیزه رفتی امادروغ نیست قلبم رو کندن دارن می‌خندن از بس سرت کوچیکه روی نی می‌بندن هر لحظه بی تو،واسم عذابه دیدن تو رو ،روو نیزه ها مرگ ربابه گریم گرفت با،اشکای نیزه ترسم اینه آخر بیافتی پای نیزه «« لای لای علی جان لای لای علی لای لای علی لای لای علی جان »» . . . ___ شعرونغمه:مجتبی نامور
____ زینب زینب شکوه بی‌پایان الهـــــهء عرفان عقیله ء دوران زینب زینب ای علـــــوی سیرت کوفه به تسخیرت شام زمــــین گیرت آیــــــهء نــــــوری / در کتاب حسین ای الههء عشق/ ای خراب حسین غیر ازاین نتَوان/شرح حالت گفت خُلِقَـــــتْ زینب / مِنْ تُرٰابِ حسین (( زینب زینب زینب )) بَه بِه صولت و فصاحت تو بَه بِه هیــــــبت و متانت تو کوفه را چــــنان بهم زده ای در عجب مانده ز جـرأت تو ((سیدت السادات یازینب)) ====== زینب زینب تجلــــــی زهرا منزلــــتت والا سفیر عاشورا زینب زینب پای حسین ماندی دشمن حـق راندی محقـــرش خواندی زینب ای نــــــور/ آفتــــــاب حــــــسین ای علــــــمداره/ انــــــــقلاب حــــــسین وصف توتنها/این دوخط جمله ست خُلِــــــقَتْ زینــــــب/مِنْ تُرٰابِ حسین (( زینب زینب زینب )) تیغ خطبه‌های تــــو هنرت لشکری رانده شد ازتشرت شام و کوفه راچو لرزاندی زنده شد یاد عــــــلی پدرت ((سیدت السادات یازینب)) __ شعرونغمه:مجتبی نامور
____ شیربی باک حسین میدان آمده علی اکبر همچُنان طوفان آمده نوهءشیر عرب، قمره شب شکن قاتــــله آل ابـــوســــفیان آمــــــده عقاب را هی کرد و به سمت لشکر رفت شبیه بــــــــازه شــــــــکاری تحــــیر آور رفت دوباره عالم امــــــکان نــــــــظاره گر میشد که ذوالفقارْقبضه اش بدست حیدررفت بی کلاه خود و ســــــــپر می‌جنگد همچنان یــــــــل قــــــــدر می‌جنگد ضربه‌اش صف شکنان ست علی با غــــــــضب، چو شیر نر می‌جنگد در عــــــــجب مانده ســـــپاه دشمن کسی اینــــــگونه مگـــــــر می‌جنگد؟ ((علی اکبر علی اکبر)) ====== نوهء شیره خدا مــــــردِ کــــــارو زار به نگاه نافــــــذش چرخـــــد روزگار تابه میدان می‌زند،یل حیدرنسب شده تکبــــــیر همه لشکر الفرار چنان علی به میــــــان سپاه خیـبر رفت خطــــــیب منبر کعبه به روی منبر رفت عتــــــاب کرد به دشمن عتاب جانــــــانه که روحِ لشکرِدشمن زجسم او در رفت او اگـــــر عـــــازم میدان می‌شد با دمش قائله طوفان می‌شد همهْ لشـــــکر متحـــــیر بــــودند آن زمانی که رجزخوان می شد آنچـــــنان بـــــردل میـــــدان میزد عمر سعـــــد هراســـــان می‌شد ((علی اکبر علی اکبر)) . . ____ شعرونغمه:مجتبی نامور
من را ابد حسین و مرا از ازل حسین صَلّوا علی الحسین و سَلامٌ علی‌الحسین باید هرآنچه هست فقط خرج او کنیم حی علی الحسین که خیرالعمل حسین حس میکنم همیشه کنار ضریح او من را گرفته است میان بغل حسین مسجد حسینیه و حسینیه مسجد است جای دعا حسین و بجای غزل حسین هنگام مرگ ای ملک الموت صبر کن ‌عمری صدا زدیم برای اجل حسین مثل حسن  حسین  به نوکر رسیده است بین کریم‌ها شده ضرب‌المثل حسین تنها تویی که دلخوشیِ ما فقط شدی ما را نداد هیچ کس اینجا محل حسین با گریه‌های فاطمه ماهم گریستیم این ارث فاطمه است که نوحوا علی‌الحسین
فریاد گلوی خستگان است رقیه یک پنجره رو به آسمان است رقیه چون کوه، علمدار قیام گریه است بانوی همیشه قهرمان است رقیه
بعد بسم‌اللهِ ما هست تعالی زینب آیت‌الله علی  آیتِ عُظمی زینب هاجر و آسیه نه  مریم و حوا هرگز بنویسید فقط حضرت زهرا زینب خرج یک صفحه از اوصافِ بلندش شده است که فقط نقش کند جوهرِ دریا زینب زینتی داشت اگر ، نام علی نامش بود خوب گفتند که ای اُم‌ِابیها زینب هرچه گفتیم از او در خورِ شأنش ، هیهات هرچه خواندیم خدا گفت که حاشا زینب کربلا کرب و بلا نیست فقط بی زینب کربلا کرب و بلا هست فقط با زینب ذوالفقار علوی پیش دَمَش کم آورد آنکه زد ریشه‌ی هر کاخ ستم را زینب مرتضی گفت: تویی فاطمه  یا اینکه منی نفست گرم به هر خطبه‌ی غرا زینب کس ندیده‌است تو را  خاصیتِ نورِ شماست هست هر جلوه‌ی حق دیدنی  الّا زینب نور که سایه ندارد که به آن دیده شود چشم محجوب کجا  نورِ معلا زینب ظلمتی هم اگر آمد که شما جلوه کنید که ببینند چه کرده است به دنیا زینب قدم اول خود را سرِ دنیا زدی و... ...قدم بعد روی زانوی سقا زینب نسل در نسل همه  نسل حسینیم اگر هفت پُشتم همه گفتند فقط یا زینب سینه‌ی ماست حسینیه‌ی غمهای دلش نفسِ ما جگرِ ما تپشِ ما زینب
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 🖤 🏴 سلام گفتـــم و دیدم تن قلــم لرزید نوشت نام حسین و سلام هم لرزید خمید قامت ماه از مصیبتی عظمــا چکید اشک محرم ، دل علـــم لرزید