.
#غزل
#امام_حسین
مرا خدا نکند دست این و آن بدهی
نشسته ام سر این سفره،آب و نان بدهی
برای گریه ی سیری به ساحت روضه
تو باید اینکه اجازه به چشممان بدهی
کسی که زندگیش را برای ما داده
نداره جای ملامت براش جان بدهی
چه میشود که برای زدن به سینه و سر
به دست و بازوی سینه زنت توان بدهی
برای اینکه ببینی مرا. به تاب و تبم
نگو نیاز ندارم خودي نشان بدهی
نديده ام دوسه سالی است کربلایت را
چه میشود که به ما هم اجل زمان بدهی
به روی تربت تو سجده میکنم تنها
بدان امید که محشر مرا امان بدهی
سراسر همه عالم شود حسینیه
اگر که پرچم خود را کمی تکان بدهی
تمام صحنه محشر شود تماشایی
اگر که در پس پرده رخی نشان بدهی
برات کرببلامان به دست سلطان است
نخواه جای دگر تو حواله مان بدهی
میان قتلگه م فکر بخششی آقا
نمیشد اینکه غنیمت به ساربان ندهی
✍احسان بمانی
#اربعین ۱۴۰۲
.
.
📋از همه دلگیرم حسین / راه تو دلخواه منه
#زمینه
.............................................
.(بند اول).
از همه دلگیرم حسین / راه تو دلخواه منه
پیاده رفتن #اربعین / سیر الی الله منه
خسته ام از دست زمین / وقتشه افلاکی بشم
بسمه دنیا زدگی / دلم می خواد خاکی بشم
این یک سال و / به عشق اربعین نفس زدم
ای دل گرمیم / به جز تو هر کسی رو پس زدم
تو خواب دیدم / به ضریح خوشگل تو دست زدم
آقا ، لطف و کرم از تو
یه چش تر از من ، اذن حرم از تو
مولا یا اباعبدالله
.(بند دوم).
نیفته سایت از سر / دلای همسایه حسین
یه سال و زنده ام فقط / به عشق مشایه حسین
به زیر ایوون نجف/ یاد گذشته ها کنیم
قدم قدم تو این مسیر/ برا فرج دعا کنیم
عشق ما به / این قافله نداره خاتمه
تا جون داریم / هستیم گدای دست فاطمه
عالم ببین / این لشکر امام قائمه
آقا ، آرزومه خدمت
تو دوره ی غیبت ، به حضرت حجت
مولا یا اباعبدالله
شاعر : #شیخ_محمد_کاظمی_نیا
...............................................
مسعود پیرایش 🎤
👇
4_6030397408028921780.mp3
10.16M
🎧نماهنگ: مسير خدایی
🎤مداح: حاج مسعود پیرایش
📝به قلم: محمد کاظمی نیا
🎬تنظیم: علی افسری
🎞تدوین: تهیه شده در گروه رسانه هیئت صاحب العصرعج و مجموعه صراط
.
#اربعین
ای خدای عشق آمد از سفر پیغمبرت
نیمه جان برگشته ای آرام جانم خواهرت
خواهرم اما نه آن خواهر که رفت از کربلا
زینبم اما نه آن زینب که بشناسی مرا
شمه ای گویم که از داغت چه سان سرگشته ام
با لوای عشق رفتم با عصا برگشته ام
بین همراهان ز داغت قد کمان باشد بسی
لیک از زینب کمانی تر نمی باشد کسی
از علمدارت نشانی مانده باقی یا حسین
پوستی بر استخوانی مانده باقی یا حسین
بس که تا شام بلا بر من جسارت کرده اند
شام تا کرببلا طفلان مرا آورده اند
آن قدر زخم زبان بر قلب تنگم می زدند
ای برادر شکر می کردم که سنگم می زدند
بار ها کردم دعا از ما جدا گردد سرت
تا نبینی زیر شلاق اوفتاده خواهرت
عشق تو هر سو کشاندم ور نه ای روح حجاب
دختر زهرا کجا و بزم ننگین شراب
سر بزیرم از امانت داریم ای پیر عشق
زا ن که جا مانده یکی از غنچه هایت در دمشق
حاج حیدر توکلی✍
.
Roze_Arbaieen_Mirzamohamadi_1401 (1).mp3
6.73M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله
🔊 زینبم اما نه آن زینب که رفت از کربلا...
◼️ #روضه_شب_جمعه
ایام #اربعین حضرت سیدالشهدا علیه السلام
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
هدایت شده از خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان
🟪طرح تبسم شکوفه ها
جای نداشته هایشان را پر کنید
وخدا هست
🟪اهدای بسته های لوازم التحریر به دانش آموزان
🟪شماره کارت 60377997950411455
🟪تماس تماس دفتر مرکزی 03137440060
🟪تماس دفتر پیربکران 03137222065
🟪مدیریت 09131352264
بااهدای یک بسته لوازم التحریر یک خانواده را خوشحال کنید
لطف کنید مبلغ که واریز می کنید برای چه کاری استفاده شود در فضای مجازی به این شماره 09130857625ارسال کنید
مرکز نیکوکاری شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان
https://eitaa.com/kheiriyeh_shohaday_khatshekan
دلم میخواست هر شب جمعه.mp3
11.47M
دلم می خواست هر شب جمعه
با امام زمان کربلا بودم ...
مهدی ذاکرین
.
|⇦•بعد دو ماه عزا...
#سینه_زنی و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده ۲۹ ماه صفر ۱۴۰۱ به نفس حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
بعد دو ماه عزا،عاشق کربلا
پیرهن سیاشو میسپُره دست امام رضا
همیشه نوکرش،میاد که آخرش
امام رضا دعاش کنه راضی شه مادرش
مسافر هر ساله، دوباره راه افتاده
از اربعین بر گشته راهیه گوهرشاده
«امام رضا یا مولا..»
من بی شَکیبتم، اِبن شَبیبِتم
دو ماهه که سیاه پوشِ جد غریبتم
مثل تو دَم به دَم، یاد محرمم
گریه کنِ حسین میشم، تو روضه ی تواَم
میگن رو خاک حجره، هی به خودت پیچیدی
خنجر کُند آقاجان، زیرگلوت کِی دیدی؟!
«امام رضا یا مولا...»
لحظه ی آخرت کنار بسترت
از مدینه جواد اومد نشست بالاسرت
اینجا پسر اومد، با چشم تر اومد
کربلا بالینِ پسر، چرا پدر اومد؟
کنار اکبر افتاد، دور تا دورش چرخیدن
بلند بلند داد میزد بلند بلند خندیدن
حسین غریب مادر....
السلطان ابالحسن....
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#حاج_محمد_طاهری
#آخر_صفر
#زیارت_مخصوص
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
4_5899729620822920682.mp3
35.77M
|⇦•بعد دو ماه عزا...
#سینه_زنی وتوسل ویژهٔ شهادت #امام_رضا علیه السلام اجرا شده ۲۹ ماه صفر ۱۴۰۱ به نفس حاج محمد رضا طاهری
#شهادت_امام_رضا
.
#امام_زمان
#رباعی_مهدوی
یک روز بہ هیئت سحر میآيد
با سوز دل و دیده تر میآيد
یک روز بہ انتقام هفتاد و دو شمس
با سیصد و سیزده قمر میآید
.
#رباعی_مهدوی
گل زهرا فدای عطر و بویت
شوم قربان آن روی نِکویت
بیا ای آشنای دل شکسته
نگاه شیعه باشد رو به سویت
.
📋 اسیرت قلب ها خیز و اسیران را ببین
#روضه_اربعین
#روضه_امام_حسین (ع)
#روضه_حضرت_زینب (س)
🏴 #حاج_مسعود_پیرایش
.............................................
.(مادرش این طور براش لالایی می خوند ، از ابتدا همین طور می گفت «لا زِلتِ کَرباً و بَلا» برا حسینش این طور لالایی می خوند.).
کربلا ، این دل تنگم عقدهها دارد
گوییا میل کربلا دارد
سلام آقا که الآن رو به روتونم
من ایستادم زیارت نامه میخونم
حسین جانم
بذار سایه ات همیشه رو سرم باشه
قرار ما شب جمعه حرم باشه
حسین جانم
.(سرت شلوغه این روزا به ما هم یه نگاه کن آقا !).
اصلا میشنوی این صدامو
اصلا میبینی گریه هامو
بیا دونه به دونه بشمرم غمامو
بیا یه کم بشین کنارم
پناه دل بیقرارم
تو زندگیم بجز تو هیچ کی رو ندارم
.(زینب داره میرسه کرببلا ، پاشو داداش واست سوغاتی آوردم داداش «و فی العِشرینَ رُدَّ رَأسُ الحُسَینِ إلى مَجثَمِهِ حَتّى دُفِنَ مَعَ جُثَّتِهِ»
سرتو پس گرفتم دارم میام داداش ، پاشو داداش عمامه رو برگردوندم داداش ، پاشو داداش عمامه جدمونو برگردوندم ،
بودی مجلس یزید یا نه ؟ اصلاً حواست بود رفتم مجلس شراب داداش ، بلند شد صدا زد «یابن طلقا» ای آزاد شده به دست جد ما ، شماها همه بنده بودید ، عبد بودید ، غلام بودید ، زناتون کنیز بودن ، حالا تو نشستی بالا دختر رسول الله رو با دست بسته میارن ، گفت یزید خجالت نمیکشی زنت پشت پرده است من اینجام ؟ اما مگه این کوه شهامت لحظهای فرو ریخت؟ نه. صدا زد نانجیب سه چیز رو باید پس بدی ، صحنه رو عوض کرد کار به جایی رسید یزید گفت منم خودم عزادار حسینم ؛ اما گفت سه چیز رو باید پس بدی ، سوغات چی آوردم واست داداش ! صدا زد عمامه جدمو برگردون « أطلب منك ثلاثة أشيآء: «عمامة جدي و مقنعة امي و قميص أخي»
تو قد و اندازه ی این حرفا نیستی حتی نمیتونی نگه داری عمامه رو ، پس گرفت یه چیز دیگه هم باید برگردونی یادته غروب عاشورا ریختن تو خیمههای ما «مقنعة امي»
مقنعه مادرم رو هم برگردونید ، اما یزید این چیزی که واست نصب کردن ، آوردن این پیراهن خونی داداشمه «قميص أخي»
باید برگردونی داداش همه رو برگردوندم حتی گهواره علی رو هم برگردوندم پاشو داداش زینب قهرمان برگشته).
ای اسیرت قلب ها خیز و اسیران را ببین
نیلی از سیلی عُذار گلعُذاران را ببین
دیگر آثاری بجا از صحنه ی گلزار نیست
خیز از جا باغبان گلزار ویران را ببین
................................................
📋اگرچه پای فراق تو پیرتر گشتم
.............................................
.( تا دیدن ، خانم سکینه (س) خواب بود وقتی رسیدن کربلا احساس کرد بویی به مشامش میرسه ، سریع بوی کربلا رو استشمام کرده ، چشماشو باز کرد ؛ صدا زد داریم میرسیم کربلا ، وقتی رسیدن کربلا از بالای مرکب خودشون رو رو زمین انداختن!).
اگرچه پای فراق تو پیرتر گشتم
مرا ببخش عزیزم که زنده برگشتم
شبیه شعله شمعی اسیر سو سو یم
.(دیگه چیزی از زینب باقی نمونده).
رسیده ام سر خاکت ولی به زانویم
.(یادته با زانو اومدی کنار علی ، الان دیگه زینبم با زانو اومده کنارت).
بیا که هر دو بگرییم جای یکدیگر
برای روضه مان در عزای یکدیگر
من از گلوی تو نالم... تو هم ز چشم ترم
من از جبین تو گریم ...تو هم به زخم سرم
من از اصابت آن سنگهای بی احساس
تو از نگاه یتیمت به نیزه عباس
بر آن صدای ضعیفت بر این نفس زدنم
برای چاک لبانت به جای جای تنم
من از شکستن آن ابروی جدا از هم
تو از جسارت آن دستهای نامحرم
به زخم کاری نیزه که بازی ات میداد
.(چقد سرتو جلو چشای دخترات چرخوندند).
به نقش های کبودی که بر تنم افتاد
همین بس است بگویم که زخم تسکین است
و گوش های من از ضرب دست سنگین است
چهل شب است که با کودکان نخوابیدم
چهل شب است که از خیزران نخوابیدم
چهل شب است نه انگار چهارصد سال است...
...هنوز پیکر تو در میان گودال است
هنوز گرد تنت ازدحام میبینم
به سمت خیمه نگاه حرام میبینم
هر آنچه بود کشیده ز پیکرت بردند
مرا ببخش که دیر آمدم سرت بردند
مرا ببخش نبودم سر تو غارت شد
کنار مادرم انگشتر تو غارت شد
شاعر : #حسن_لطفي✍
.................................................👇ادامه