eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
نماهنگ فراق حرم.mp3
2.73M
میتپد دل به اشتیاق حرم چه کنم با غم فراق حرم ای غمین ز اشتیاق حضرت او روز و شب مایل زیارت او 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ میتپد دل به اشتیاق حرم چه کنم با غم فراق حرم ای غمین ز اشتیاق حضرت او روز و شب مایل زیارت او تو از او دور نیستی بالله قبره فی قلوب من والاه میتپد دل به اشتیاق حرم چه کنم با غم فراق حرم دل من تنگ شد خداست گواه قبره فی قلوب من والاه رحمت الله واسعه نظری شب جمعه حرم دم سحری پرچمت را ز دور کنم نگاه قبره فی قلوب من والاه سمت کرب و بلا ز بام سلام به تن پاره ات مدام سلام رو به قبله سه بار صلی الله قبره فی قلوب من والاه خواهرش زد صدا کجاست حسین زیر شمشیر و نیزه‌هاست حسین آه حسرت کشید و کرد نگاه قبره فی قلوب من والاه
. السلام علیک یا جواد الائمه علیه السلام ای آن که کرم ریزد،ازدست کریم تو احسان وکرم باشد، مسکین حریم تو هرکس که شود آگه، ازلطف عمیـم تو داند توکـریمی و، آئیــن عطا داری هم روشنی ماهی،هم چشمه ی خورشیدی هم قبله ی دل هـا و،هم کعبــه ی امیــدی هم محرم راز حق، هم جلوه ی توحیــدی سرتا به قدم نور، ایمان و وفا داری ای آن که فروغ حق، تابد زجمال تو اندیشه کجا یابد، راهی به کمال تو قدسی نفسان خوانند، آیات کمال تو این شوکت وعزت از، الطاف خدا داری ای هر دل آزاده ، گردیده اسیـر تو هرتشنه لبی سیراب، از خیر کثیر تو در جود ندیده کس، همتا و نظیر تو دریای خروشانی ، از جود وسخا داری با گوهر مهر خود، برما تو بها دادی شام غم یاران را، انوار وضیا دادی با دیدن نا بینـا، اورا توشفـا دادی در هرنگه لطفت، اکسیـر شفـا داری درحجره ی دربسته، با سینه ی تفدیده شام غم وغربت را،چون توچه کسی دیده زهرا به تو نالیده، قاتل به تو خندیده جان و دل پر شوری، ازدرد وبلا داری ای سوخته چون شمع و،جان داده چوپروانه با لعل لب عطشان ، درحجره و درخانه گربعد شهادت هم، ماندی تو غریبانه میراث غم وغربت، از کرب وبلا داری بنگر تو «وفایی» را، با این دل شیدایی وقتی که گرفتارم، من درشب تنهایی چشمم به رهت باشد، تا برسرمن آیی چون لطف فـراوانی، براهل ولا داری ✍ 👇
. چه زهری، چه دردی ،به جانش فتاده که چهره به خاک غریبی نهاده امان از غریبی ، امان از غریبی صدای غریبی او تا فلک رفت توان از تمامی جن وملک رفت امان از غریبی ، امان از غریبی دلش پاره پاره بسان عمو شد زنی کینه جو قاتل جان او شد امان از غریبی ، امان از غریبی گهی در سرش یادی از مادر افتاد گهی یاد تنهایی حیدر افتاد امان از غریبی ، امان از غریبی تو گویی که زهرا شده داغدارش که پهلو شکسته نشسته کنارش امان از غریبی ، امان از غریبی شرر زد اگر تشنگی بر نهادش لب تشنه ی اصغر آمد به یادش امان از غریبی ، امان از غریبی چو جدش رخ او به خاک از جفا بود نگاهش به گودال کرب وبلا بود امان از غریبی ، امان از غریبی تنش مانده روی زمین ظالمانه زیارت گه او شده بام خانه امان از غریبی ، امان از غریبی ✍ 👇
. زبانحال جانِ ابالحسنه تنها بین دشمنه این جوونی که‌ داره جون میکنه آتیش به دِلا میزد بابا رو صدا میزد رو به قبله بود و دست و پا میزد واویلا واویلا هیچ کس نیست دور و برش رو خاک افتاده سرش داره میسوزه خدایا جیگرش لبهاشو نشون میده آهش بوی خون میده تو غریبی تشنه داره جون میده عمریه که قاتلش میزد آتیش به دلش حالا شادی میکنه مقابلش کربلا به پا شده تو حجره رها شده جیگرش زهم جدا جدا شده سَم خشکیده به گلوش جون رسیده به گلوش کسی خنجر نکشیده به گلوش لحظه های آخرش یاد جد اطهرش که سه روز رو خاکا مونده پیکرش شد مجروح نیزه ها مظلوم کرب و بلا زیر و رو شد زیر سُم مرکبا .👇
. خشکیده لبم حسین در تاب و تبم حسین به خدا به فکر زینبم حسین ناموست اگه بیاد دخترهات رو با عناد میبرن به مجلس ابن زیاد حسین واویلا واویلا واویلا من زخمی و بی کفن بسته شد پاهای من توی کوچه ها تنم رو میکشن داغ بی اندازه ام روی دار جنازه ام اما من به فکر نعل تازه ام هستم سینه زن تو اي قربان تنِ تو اینجا غارت میشه پیراهن تو جونِ مسلم به فدات ای قربون گریه هات نگرانم برای مخدرات ................... . میلرزه بغض صدام میسوزه اشک چشام مادرم گفته از این زمین برام اینجا هست آخر راه اینجا میشه قتلگاه میریزه روی سر تو یک سپاه باور کن با خبرم که چی میاد به سرم دست و پا میزنی تو برابرم بشنو جان من حسین برگردیم وطن حسین بیا و روم و زمین نزن حسین اینجا گریه ها کنم من تو رو رها کنم تو زیر خنجرو من نگا کنم دست به پهلو میزنم رو خاک زانو میزنم اینجا من به قاتلت رو میزنم ای مظلوم روحی فداک چجوری با قلب چاک صورت تو رو ببینم روی خاک رو این خاک پر محن از جسم عزیز من حتی کهنه پیرهن رو میبرن رو این خاک در بر تو میزنند خواهر تو در کنار بدن بی سر تو ................. حضرت رقیه سلام الله علیها هر کی باباش بمیره یا طفلی که اسیره از خجالت همیشه سر به زیره منهم بابا ندارم شبها تا صبح بیدارم زخمامو مثل ستاره میشمارم دیدم پاره حنجره مبهوت مونده دخترت چقدر عوض شده شکل سرت رو خاک جای خوابمه اشکم نون و آبمه خنده های حرمله عذابمه من رو با عتاب زدن به قصد ثواب زدن تو حساب کن منو بی حساب زدن روی خارا دویدم چه حرفایی شنیدم لباسای پاره پاره پوشیدم میمیرم از این عذاب آستینم شده حجاب دخترت کجا و مجلس شراب .................. طفلان حضرت زینب سلام الله علیها خواهرت بشه کفن دیدم ای عزیزمن تک و تنهایی و سنگت میزنن نگذار نا امید بشم میخوام رو سفید بشم مثه لیلا مادر ‌شهید بشم کاف و ها و عین و صاد هستی ام رفته به باد چه بلاها سر خواهرت میاد سربسته بگم سخن باید بچه هام برن من اسیر بشم اینا دق میکنن سرباز لشکرتند دو عبد و نوکرتند این دو پاره ی تن خواهرتند میدونم که از ستم فردا با قامت خم سر بچه هامو رو نی میبینم ........... حضرت عبدالله بن حسن یادگار حسنم خون حیدر به تنم یک تنه به قلب لشکر میزنم ای عطشان بی گناه تنهایی توو یک سپاه پاشو تا با هم بریم به خیمه گاه ای عموی مهربان افتادی تو نیمه جان زیر دست و پای شمری و سنان دست من شد سپرت میگردم دور سرت جون میدم مثل علی اصغر ای مظلوم عموی من زخمی روبروی من بریدن تو بغلت گلوی من مادر رو صدا زدم از غم ناله ها زدم روی سینه ی تو دست و پا زدم ........... حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام پرپر حاصل عمو ای وای از دل عمو پا نکش رو خاک مقابل عمو هستی ام رفته به باد جون داره به لب میاد کاری از دست عمو بر نمیاد غم رو غم بر دل من ای نور چشم حسن بابا تو با تیر تو رو با سنگ زدن مثل اکبر شده ای پاشیده تر شده ای بی زره بودی و پرپر شده ای آه ای خشکیده گلو چه کرده با تو عدو قد کشیدنت مبارکه عمو پاره پاره بدنت با هر چی شد زدنت جای سالمی نمونده رو تنت
. صحرا گریان حسین بر خاک عریان حسین ای زمین جان تو و جان حسین پاشو و نزار برم گریه کن ‌بخاطر تو اذان بگو که من مسافرم ای خورشید محفلم روی خاک مقابلم مثل زخمای تو می سوزه دلم رو خاک آفتاب ما این داغه عذاب ما آستین‌های پاره شد حجاب ما حرمت ها شکسته شد قافله چه خسته شد دست ما به گردنامون بسته شد دور من نامحرمان خون ببار از آسمان دختر علی کجا شمرو سنان آه و ناله سر کنم عباسو خبر کنم چجوری با حرمله سفر کنم .
4_5931765519890780630.mp3
8.43M
❣﷽❣ 🥀 🥀 ای یار من رفتی ، دور از وطن رفتی شبیه اربابت صد پاره تن رفتی شب زیارتی رسیدی محضر ارباب آخر گرفتی مزدتو از خواهر ارباب تو شعله ها سوختی شبیه مادر ارباب 🥀خدا نگهدار مالک اشتر ولایت 🥀خدا نگهدار مبارکت باشه شهادت اهل نظر بودی ، مرد خطر بودی لحظه ی پروازت بی بال و پر بودی شکر خدا انگشتر تو نرفت به غارت شکر خدا به پیکر تو نشد جسارت شکر خدا اهل و عیالت نرفت اسارت 🥀خدا نگهدار مالک اشتر ولایت 🥀خدا نگهدار مبارکت باشه شهادت سردار عشاقی ، رفتی مثه ساقی تا به ابد اسمت توی دلا باقی میون خاک و خون تپیدی تو خاک غربت آخر به آرزوت رسیدی تو خاک غربت مثل رفیقات پر کشیدی تو خاک غربت 🥀خدا نگهدار مالک اشتر ولایت 🥀خدا نگهدار مبارکت باشه شهادت شاعر: ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
قابل توجه علاقه مندان به هنر و تئـاتر و بازیگری گـروه فرهنگی و هـنری شـهید آوینی 🎉اولـین کـارگاه آمـوزش تئاتــر🎉 ((بامحوریت بازیگری)) 🔹آموزش گام به گام اصول تئاتر ،صحنه وبازیگری در 10جلسه مباحث تئوری وتمرینات عملی 🔹ظرفیت محدود: سنین 10 تا 20 سال شروع دوره: اول تیر ماه 1403 علاقـه مندان جهـت ثبت نـام می توانند با شمـاره تماس 0913085762 (آقــای موســوی) تماس بگیرند https://eitaa.com/aviny3412
Shahadat Emam Javad 1402 Hoseini [Mohjat_Net] (3).mp3
1.66M
حجره ی سوخته اش کاش دری دیگر داشت این جوان کاش به بالای سرش خواهر داشت چه شده چند کنیز از پس در میخندند یکنفر این طرف و چند نفر میخندند خنده کردند بر این زخم دوایی نرسد خنده کردند صدایش به صدایی نرسد تشت دفن شد که نفهمند کسی میسوزد بین این حجره ی بسته نفسی میسوزد تشت را پیش لبانش بگذارند ای کاش کاسه آبی به دهانش بگذارند ای کاش ظرف از آب پُر اما به زمین میکوبند میزند داد ولی پا به زمین میکوبند خنده ی بد دهنی میرسد از هلهله ها ناسزاهای زنی میرسد از هلهله ها خواست بالی بزند غم پرِ او را سوزاند خواست آهی بکشد حنجر او را سوازند گفت آبی و نشد تا که بگوید جگرم زهر وقتی نفس آخر او را سوزاند خواهری حیف ندارد که به دادش برسد عوضش بی کسی اش مادر او را سوزاند تا بگریند برایش دو سه همسایه که هست روی این بام تنش مانده ولی سایه که هست روی این بام تنش مانده ولی عریان است شهادت امام جواد 1402 .
Shahadat Emam Javad 1386 Sibsorkhi [Mohjat_Net].mp3
4.65M
پسر امام رضا داره ز رفتن میخونه داره جون میده ولی خدایی خیلی جوونه اومده وقت وصالش با باباش امام رضا مثل باباش میزنه ز زهر کینه دست و پا همسرش قاتلشه مونس اون درد و غمه نفسای آخرو میکشه میگه فاطمه مادرم چشم انتظارِ من شده در جنان او سوگوار من شده گوش جان را آمده یک زمزمه میرسد در حجره بوی فاطمه یوسف زهرا جواد ابن الرضا **** هرچی ناله میزنه به من یه جرعه آب بدین میسوزه سینه ی من به ناله هام جواب بدین پیش پیکر نحیفش دشمنا صف میزنن جای اینکه آب بدن میخندن و کف میزنن من بمیرم این آقا پاره ی قلب مرتضاست مگه جُرمش چی بوده که کشته ی زهر جفاست ای خدا ابن الرضا از پا فتاد حاصل عمر رضا هستم جواد با لب تشنه به یاد دلبرم یاد کام خشک شاه بی سرم یوسف زهرا جواد ابن الرضا **** تا شدم با کام عطشان در تب و در شور و شین خاطرم آمد لبان خشک و عطشان حسین من بمیرم بهر طفلش شیرِخواره اصغرش تشنه بود و تر شد از تیر سه شعبه حنجرش رفته بود عباس عمویم آب آرَد خیمه ها مشک او شد پاره پاره فرق او از کین دوتا میرود این دل به پیش دلبرش تا ببوسد آن نگار بی سرش لحظه ی آخر شدم در شور و شین وقت جان دادن بگویم یا حسین **** تو خیالم همیشه کرب و بلا رو میبینم میرم و یه گوشه ای تو صحن یارم میشینم آرزومه که بشم با گریه و با سوز و اشک یا کبوتر حرم یا ماهی میدون مشک آرزومه که چشم ببینه ایوون طلا رو به همه بگم که عاقبت دیدم کربلا رو دیگه حسرت کشیدن برام بسه کربلاتو ندیدن برام بسه یا بکش منو یا اینکه یه بارم آقا این نوکرتو ببر حرم یا قتیل العبرات حسین حسین 1386
👆 👈 . هشتک یا "کلمه آبی رنگ"  را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا ۷ بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید .
. باید کاندیداهایی که مدام میگویند؛ ادامه دهنده راه هستند، ابتدا در مناظرات و جوِ غالب بر تبلیغات، از نظر اخلاقی ، این تبعیت و تاسی را ثابت کنند ، وگرنه در محضر مردم آگاه و انقلابی رفوزه میشوند. .
. پیکرش میسوزه ناله میکشه دل مادرش میسوزه جوونه امام رضا جگرش میسوزه چشماشو میبنده دست و پا میزنه و قاتلش میخنده دست و پا میزنه و قاتلش میخنده دل شده زار و غمین واویلا یا امام رضا ببین واویلا پسرت رو خاک حجره از درد میکشه پا به زمین واویلا غریب آقا.. غربتش رو دیدن ناله اشو شنیدنو کف زدن رقصیدن با صدای گریه هاش همگی خندیدن با لب خشکیده هی میخونه العطش جگرش تفتیده مثل جدش روی خاک تشنه لب جون میده تو دلش عزا به پا شد ای وای روضه خون کربلا شد ای وای یاد اون غریبی که تو گودال تشنه لب سرش جدا شد ای وای غریب آقا غریب آقا... کربلا شد تیره قتلگاه شلوغه و آسمون دلگیره بدن شاه پر از زخمای شمشیره چقدر بی حاله زینت دوش نبی میون گوداله زیر سم مرکبا بدنش پا ماله لحظه های آخرش تنها بود همه‌ی دور و برش غوغا بود وقتی پیکرش رو غارت کردند نگران خیمه زنها بود غریب آقا... .👇
. چشمه ی خشکیده را شب تا سحر پُر می کنند سفره های اشک ما را پشت در پُر می کنند هرکه هستی، هرچه هستی از کریمان کم نخواه دست خالی را کریمان، بیشتر پُر می کنند مُشت خاک از کوچه ای ویرانه دستم را گرفت خاک ها را می خرند و جاش، زر پُر می کنند ما گداها آبروریزیم اما اهل جود کیسه ی ما را همیشه بی خبر پُر می کنند بارِ مانده بر زمین را روی شانه می کِشند شهر را با جودشان اهل نظر پُر می کنند سائل باب الجوادم، زائر باب المراد در حرم کشکول من را بی ضرر پُر می کنند من فدای تشنه ای که زهر خورده جای آب آنکه در جانش حرامی ها شرر پُر می کنند پیش چشم آن کسی که تشنه خورده بر زمین از چه آب کاسه ها را اینقدر پُر می کنند ✍ .
. (علیه السلام) میونِ حُجره ی در بسته، وای مادر غمی روی دلم بنْشَسته، وای مادر میسوزه سینم اَسیرِ کینم در این هیاهو یادِ مدینم شبیه غریب ِ مدینه ، غریبم قاتلِ مَنِ بی شکیبه ، حبیبم نمیشه قطره آبی حتی، طبیبم غریب اِبنِ غریبم(٤) داره دلم آتیش میگیره، با زهرا میونِ هلهله شد ذکرم، یازهرا ابن الرضایَم غرقِ بلایَم اين حُجره تار شدکربلایم شبیه غريبِ تو گودال، میمیرم به دامِ بلایِ يه نا زَن، اَسيرم شَهد شهادت از پیمبر، میگیرم غریب اِبنِ غریبم(٤) با یادِ کربلا بی تابم ، واویلا غمِ یه بی کفن کرد آبم، واویلا آه از سَر او از حَنجر او طُعمه ی آفتاب شد پیکر او گرچه تَن منم تو آفتاب، رَها شد ولی کجا اَسیرِ دامِ ، بلا شد؟ کجا نَصیبِ من سُمِ مَر، کَبا شد؟ شهید اِبنِ شهيدم(٤) .👇
. بر سر نعش من ، ای پدر من بیا من غریبم غریب، با جمع پنج تن بیا هستی من پدر کُن به حالم نظر بابا رضا(۴) من جوون توأم، که گشته ام روسپید در دیارِ غریب ، با زهرِ همسر شهید نحوه ی قتل من شد شبیه حسن بابا رضا(۴) بين حجره زدم، من دست و پا از عطش هلهله کردن و.. ، گشتم فدا از عطش از عطش شد فدا اکبرت یا رضا بابا رضا(۴) شد تن من به رو، یِ بام خانه رها یادم آمد از این، غم غربت کربلا من كجا و حسين آن شه عالمین بابا رضا(۴) این دم آخرم، بر من بخوان روضه ها روضه ی قتلگا ، هِ حضرت سر جدا وای از آن وقتِ شوم که بر او شد هجوم مظلوم حسین(۴) 👇