.
#شور
#حضرت_رقیه(س)
#شب_سوم_محرم
بیاید بریم باهم ، توو غم بشیم سهیم
بریم عیادتِ ، یه دخترِ یتیم
--------
کنارِ یه دخترِ تنها توو ، ویرونه
دخترِ یتیمی که دلخونه
دلش از غصه چه بی سامونه ، گریونه
وای حسین حسین جان
یه گوشه ای بغل ، گرفته زانوشُ و
یه ضربه ی لگد ، شکسته پهلوشُ و
----------
زخمی و کبوده زیرِ چشماش ، دست و پاش
خونیه لَبِش شبیه باباش
بمیرم برای این خانوم کاش ، از دَرداش
وای حسین حسین جان
با عمه هاش چشید ، طعمِ اسیریُ و
شکسته ضربِ مُشت ، دندونِ شیریُ و
----------
بین راه از بسکه سیلی خورده ، پژمُرده
ضربه ها سوی چِشاش و بُرده
خودش و به زور تا شام آوُرده ، دلمُرده
وای حسین حسین جان
شَلّاق رو پیکرش ، نشسته مُستقیم
زدن نداره که ، یه بچّه ی یتیم
----------
زدنش میون دشت و صحرا ، نامردا
هرکجا که بُرده اسم بابا
خمیده قَدِش شبیه زهرا ، واویلا
وای حسین حسین جان
#بهمن_عظیمی ✍
#پنجم_صفر
.......................
#شور_قتلگاه
#عاشورا #امام_حسین
بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه
افتاده روی خاک ، یه شاهِ بی سپاه
یه طرف یه خواهری سرگردون ، بی سامون
یه طرف حسین و چشم گریون
زیر دست و پای شمرِ ملعون ، غرق خون
جان حسین ۳ حسین جان
پیچیده توی دشت ، صدای مادرش
میکوبه خنجر و ، به روی حنجرش
زنده بودی که تو رو برگردوند ، با پاهاش
ذره ذره کُشتنت این اوباش
خواهرت میگه بمیرم من کاش ، ای داداش
جان حسین ۳ حسین جان
به فکر غارته ، هرکی که اومده
هر نیزه ای یه زخم ، به پیکرت زده
یه نفر نرفته دست خالی ، از گودال
تُو رو کُشتنت چه بی استدلال
تنِ بی سرت توی اون جنجال ، شد پامال
جان حسین ۳ حسین جان
بمیره نوکرت ، که حُرمتت شکست
غرق به خون سرت ، رو نیزه ها نشست
به چه جرمی زدنت یامغموم ، یامَهموم
شدی از یه قطره آبم محروم
بمیرم برات بُریده حلقوم ، یامظلوم
جان حسین ۳ حسین جان
✍ بهمن عظیمی
...........
#زمینه
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
رسیده کاروان ، بازم به کربلا
میون دشت غم ، خیمه شده به پا
یه طرف حبیب و عون و جعفر ، با اکبر
یه طرف نَواده ی پیغمبر
توی گهواره خوابیده اصغر ، یاحیدر
<><><><><><><><><><>
میون خیمه گاه ، با شور و اضطراب
برای اصغرش ، دلواپسه رباب
وای از اون روزی که میشه غوغا ، واویلا
خون به پا میشه میون صحرا
الامان از غروبِ عاشورا ، یازهرا
<><><><><><><><><><>
رقیه خنده رو ، توو آغوش عمو
ایشالا که با زجر ، نمیشه روبرو
خواهری میسوزه از تاب و تب ، روز و شب
ذکرِ یافاطمه داره برلب
هی میگه یارَب و یارَب یارَب ، یازینب
<><><><><><><><><><>
الهی خواهرش ، نَمونه بی پناه
خدا بخیر کنه ، گودال قتلگاه
الهی که با دو چشمای تر ، بی لشکر
نبینه تُو رُو توو مقتل خواهر
نَبُرَن سر از قفا با خنجر ، وای مادر
بهمن عظیمی ✍
...............
#شور
#شهادت_امام_حسن(ع)
بیاید بریم باهم - یه سر به کوچهها
همونجایی که شد - امام حسن فدا
هم نوا با مادری تنها و ، بی یاور
که دلش خونه برای حیدر
میگه مجتبی با آه و گریه ، وای مادر
وای حسن ۳ حسن جان
تداعی شد برام - بی کسیِ یه زن
جلو چشِ پسر - یه مادر و زدن
جلو چشمش سیلی زد با کینه ، اون نامرد
غم بی کسی دلش رو خون کرد
وای من از غم تنهایی و ، اوج درد
وای حسن ۳ حسن جان
دیگه از اون به بعد - دلش به خون نشست
شکست دل حسن - گوشواره که شکست!
بین کوچه ای پر از تنهاییُ ، و غربت
شد نگاهش پُره اشک حسرت
وقتی که روی زمین خورد مادر ، با صورت
وای حسن ۳ حسن جان
✍بهمن عظیمی
#سبک_بیاید_بریم_باهم
.👇
.
#شور
#اسارت
#وداع #زبانحال_حضرت_زینب
دیدی که عاقبت ، از هم جدا شدیم
دیدی آواره ی ، بیابونا شدیم
هشتاد و چهار زن و بچه توو ، زنجیرن
که دارن به زور ازینجا میرن
اسیری سخته براشون داداش ، میمیرن
زینب و یه کاروان که خیلی ، پُر درده
زینب و یه محملِ بی پرده
زینبی که همسفر با قومی ، نامرده
جان حسین ۳ حسین جان
تو روی نیزه و ، منم پِیِ سرت
عریان توو قتلگاه ، جسم مُطهرت
بدن بی کفنت رو خاکِه ، ای بی سر
بمیره برات ایشالا خواهر
من میرم ولی کنار جسمت ، هست مادر
به تنت بی احترامی کردن ، خَصمانه
بدنت توو قتلگاه عریانه
خواهرت تا به قیامت دیگه ، نالانه
جان حسین ۳ حسین جان
روزِ نبود تو ، روز زوال من
ببین شدم هِلال ، آه ای هِلالِ من
روی نیزه ها نشستی دیگه ، خونین لب
قاریِ نيزه نشینِ زینب
من باید ببینمت رو نیزه ، روز و شب
سرت از رو نیزه ها بی اُفته ، میمیرم
ببینم که توو غُل و زنجیرم
به زور تازیونه از پیشِ ، تو میرم
جان حسین ۳ حسین جان
#بهمن_عظیمی✍
........................
#سبک_بیاید_بریم_باهم
#تاسوعا
بیاید بریم باهم یه سر به علقمه
همونجا که پیچید صدای فاطمه
افتاده برادری غرق خون ، روی خاک
کرده شاه کربلا سینه چاک
میرسه صدای آه و نالَه ش ، تا افلاک
همه دارن به حسین میخندن ، توو میدون
مگه خنده داره چشمِ گریون
از پا افتاده کنارِ جسمی ، غرق خون
عباس ۳ یاابالفضل
نشسته رو تنش ، چهار هزار تا تیر
دستِ بُریده ای ، حسین و کرده پیر
شادی کردن تا علمدار افتاد ، نامردا
میدونن دیگه حسین شد تنها
خدا رحم کنه به عمّه زینب ، واویلا
دیگه راهِ کُشتنش بعد از این ، همواره
شده بی کس و نداره چاره
وای بحال خواهری که میشه ، آواره
عباس ۳
وای از دل حسین ، وای از دل رُباب
عَلَم رو خاکه و ، سقّا نداره آب
مادری توو خیمه ها از غصه ، شد مضطر
تمومه کارِ علیِّ اصغر
چشم به راهه دختری محزون با ، چشمِ تر
خیسه چشمای حسین زهرا ، از این غم
قامتش رو کرده این غصه خَم
خیلی سخته واسه اهل خیمه ، این ماتم
عباس ۳ یاابالفضل
دل حسین شده ، از غم لبالبُ و
خدا به خیر کنه ، فردای زینبُ و
#شور
#فراق_کربلا
#امام_حسین(ع)
بیاید کنار هم ، یه کم صفا کنیم
دل و رَوونه ی ، کرببلا کنیم
کاش بیاد یه شب منم توو بارون ، غرق خون
زیر قُبّه ی تو باشم مهمون
ای به درد بی کسی هام درمون ، آقاجون
یه شب جمعه منم کن دعوت ، بی علّت
میکِشم از تو آقاجون منّت
زیر پرچم تو دارم والله ، امنیّت
....................................................
خوش به سعادتش ، اونی که کربلاست
میگن که زائره ، تو زائر خداست
دستم و بگیر به جان زهرا ، مولانا
از دَرِت رَدَم نکن ای آقا
اربعین منم ببر با خوبات ، کربلا
نزن آتیش به دل محزون و ، بی تابم
جان مادرت حسین دریابم
عبد درگاه توأم تا زندم ، اربابم
....................................................
فدای تو بشم ، ای بهترین رفیق
چی میشه که منم ، بیام توو اون طریق
الهی یه روزی قربون تو ، آقاشَم
کاش منم یه روزی لایق باشم
که شبیه قطره ای راهیِ ، دریاشم
این روزا همش با فکر دوری ، درگیرم
کاش همیشه باشی توو تقدیرم
ای خدا من بی حسین زهرا ، میمیرم
....................................................
تمام زندگیم ، یه جا فدای تو
کی میرسم حسین ، به کربلای تو
ای تموم هستی و اُمّیدم ، ای آقام
نذار آخرش بمیرم ناکام!
کاشکه زودتر بگذره تلخیِه ، این ایّام
ندارم طاقت این دوری و ، این هجران
نظری کن یاقدیم الاحسان
دست مو رها کنی میمیرم ، آقاجان
حسین آقاجان ۳ ای آقاجان
بهمن عظیمی ✍
...........
.
#شور
#اسارت #شام
#امام_سجاد(ع)
بیاید بریم باهم یه سر به شهر شام
بریم توو کوچه هاش میون ازدحام
اسیرِ دستِ یه مُشت نامردُ و ، اَلواته
خانومی که عمّه ی ساداته
سه روزه که پُشت دروازه ی ، ساعاته
غمِ عالَم و میونِ قلبش ، حَل کردن
خانومِ ما رو مُعَطَّل کردن
پای بچهها رو پُر زخم و تا ، وَل کردن
....................................................
گریه کنید فقط ، به حالِ شاه دین
فدای غصه هات ، یا زین العابدین
همه ی شهر و که آذین بستن ، رقصیدن
دورِ سرهای به نی چرخیدن
پیش زینب رقص شادی کردن ، خندیدن
بد سوزوندن جگر زینب رو ، هر گونه
از غمش دِلا چه بی سامونه
غیرت اللهِ حسین رو نیزه ، گریونه
....................................................
به فکر غصه هات ، یک نفرم نبود
امان از روضه ی ، محله ی یهود
بمیرم برای تنهایی هات ، ای آقام
تو رو با سنگ میزدن از رو بام
بدجوری قلب تُ و سوزوندن توو ، شهر شام
ناموس خدا رو دادن آزار ، اون اشرار
خواهرِ عبّاس و چشم انظار؟!
زن و بچه ی حسین و بُردن ، توو بازار
....................................................
#بهمن_عظیمی
.
https://eitaa.com/emame3vom/96569
.👇
.
#شور
#شب_نهم_محرم
#حضرت_اباالفضل_شور
بیاید بریم باهم یه سر به علقمه
همونجا که پیچید صدای فاطمه
افتاده برادری غرق خون ، روی خاک
کرده شاه کربلا سینه چاک
میرسه صدای آه و نالَه ش ، تا افلاک
همه دارن به حسین میخندن ، توو میدون
مگه خنده داره چشمِ گریون
از پا افتاده کنارِ جسمی ، غرق خون
عباس ۳ یاابالفضل
نشسته رو تنش ، چهار هزار تا تیر
دستِ بُریده ای ، حسین و کرده پیر
شادی کردن تا علمدار افتاد ، نامردا
میدونن دیگه حسین شد تنها
خدا رحم کنه به عمّه زینب ، واویلا
دیگه راهِ کُشتنش بعد از این ، همواره
شده بی کس و نداره چاره
وای بحال خواهری که میشه ، آواره
عباس ۳ یاابالفضل
وای از دل حسین ، وای از دل رُباب
عَلَم رو خاکه و ، سقّا نداره آب
مادری توو خیمه ها از غصه ، شد مضطر
تمومه کارِ علیِّ اصغر
چشم به راهه دختری محزون با ، چشمِ تر
خیسه چشمای حسین زهرا ، از این غم
قامتش رو کرده این غصه خَم
خیلی سخته واسه اهل خیمه ، این ماتم
عباس ۳ یاابالفضل
دل حسین شده ، از غم لبالبُ و
خدا به خیر کنه ، فردای زینبُ و
اهل خیمه بی پناه و تنها ، بی یاور
بی عمو میشَن همه تنهاتر
مگه میگذَره سپاهِ دشمن ، از معجر
همه ی اهل حرم گریونن ، واحزناه
اسارت سخته براشون والله
نداره زینب دیگه بعد از این ، تکیه گاه
عباس ۳ یاابالفضل
#بهمن_عظیمی✍
#حضرت_عباس
...................
.
#شور #عاشورا
#گودال #قتلگاه #امام_حسین
بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه
همونجایی که شد ، خون حسین مُباح
زنده بود هنوز که قتل و غارت ، شد آغاز
پای دشمنا به خیمه شد باز
شمر و خولی و سنان و اَخنَس ، هستن باز
خواهری تو آتیش تنهایی ، میسوزه
خواهری که غُربتش جانسوزه
خواهری که پیر شده توو گودال ، یک روزه
وای حسین ۳ حسین جان
....................
بیاید بریم باهم ، یه سر به خیمه گاه
بریم کنار یک ، خواهرِ بی پناه
نداره نامردیِ این لشکر ، اندازه
غارت خیمه شروع شد تازه
توی نامردی دارن این لشکر ، آوازه
همه شون ارازل و اوباشن ، نامَردا
فکرِ پاداشی که دارن فردا
کُشتن آقا رو برای مالِ ، این دنیا
وای حسین ۳ حسین جان
...................
آتیش که کاملا ، به چادُرا نشست
میون خیمه ها ، ریختن یه عده مَست
یکی فکرِ غارتِ خلخال و ، گوشواره
دنبالِ یه دختر آواره
که نداره دیگه راهِ چاره ، بی یاره
دختری با گوشای زخمی و ، خون آلود
تنها گیر کرده توو آتیش و دود
هی میگه ای کاش عمو عباسم ، اینجا بود
وای حسین ۳ حسین جان
....................
بدونِ مَحرمی ، باید چیکار کنن
میون شعله ها ، کجا فرار کنن
شعله ی کینه و نامردی که ، رفت بالا
پُر شد از ناله ی زینب صحرا
زنده زنده بچهها میسوختن ، واویلا
دختری که گُم شده تنهایی ، توو صحرا
زیر لب میگه همش یازهرا
داره تنهایی میمیره از ترس ، واویلا
وای حسین ۳ حسین جان
.....................
#شور_گودال
بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه
افتاده روی خاک ، یه شاهِ بی سپاه
یه طرف یه خواهری سرگردون ، بی سامون
یه طرف حسین و چشم گریون
زیر دست و پای شمرِ ملعون ، غرق خون
داره از رو تل میبینه زینب ، آزارش
خنجر و رو حنجر دلدارش
داره داد میزنه ، ظالم پاتو ، بردارش
جان حسین ۳ حسین جان
پیچیده توی دشت ، صدای مادرش
میکوبه خنجر و ، به روی حنجرش
زنده بودی که تو رو برگردوند ، با پاهاش
ذره ذره کُشتنت این اوباش
خواهرت میگه بمیرم واست ، ای داداش
زنده بودی که بُرید اون ظالم ، از تو سر
جلوی چشای خیس مادر
دست و پا می زدی روی خاک ای ، بی لشکر
جان حسین ۳ حسین جان
به فکر غارته ، هرکی که اومده
هر نیزه ای یه زخم ، به پیکرت زده
یه نفر نرفته دست خالی ، از گودال
تُو رو کُشتنت چه بی استدلال
تنِ بی سرت رو خاک صحرا ، شد پامال
خواهرت با چشم زار و گریون ، بَد احوال
روی تل تا تو رو دید رفت از حال
وای از اون خیمه های بی صاحب ، توو جنجال
جان حسین ۳ حسین جان
بمیره نوکرت ، که حُرمتت شکست
غرق به خون سرت ، رو نیزه ها نشست
به چه جرمی زدنت یامغموم ، یامَهموم
شدی از یه قطره آبم محروم
بمیرم برات عزیز زهرا ، یامظلوم
میشه روضه خونِ تو تنها در ، تاب و تب
تازه شد شروع غمای زینب
میره شهر به شهر به دنبال سر ، روز و شب
جان حسین ۳ حسین جان
بهمن عظیمی✍
#سبک_بیاید_بریم_باهم
👇