eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📋 آب روون میبینم یاد لبات میفتم / با نوای حاج ابوذر بیوکافی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ آب روون می بینم ، یاد لبات میفتم یاد لبای خشک خودت و بچه‌هات میفتم برات گریه کردم روضه می‌خوندن از غم کربلات، گریه کردم یادم اومد ترک‌های رو لبات، گریه کردم برای تشنگیت کنار فرات گریه کردم برات گریه کردم برا سکینه روضه خوندی باهات گریه کردم رمق دیگه توو چشات نبود به جات گریه کردم برای اون گرفتگی صدات گریه کردم یومٌ علی صَدرِ النَّبی، یَومٌ علی وَجهِ الثّری هذا حسینٔ بِالْعَراء، واحمزتا واجعفرا "مظلوم حسین ، مظلوم حسین مظلوم حسین ، مظلوم حسین" روضه برات می‌خوندن ، من دیگه از حال رفتم با پای دل با اشکام به‌طرفِ یه گودال رفتم برات گریه کردم چرا رو خاکه عمامه و عبات گریه کردم گفتن که دیگه درنمیاد صدات گریه کردم برات گریه کردم گفتن که توی چنگ شمره موهات گریه کردم تو دست و پا زدی توی قتلگات گریه کردم ای وای من ای وای من، ای تشنه‌ی تنهای من خنجر میاد رو حنجرت، بی‌سر میشی آقای من "مظلوم حسین ، مظلوم حسین مظلوم حسین ، مظلوم حسین" غریبی تو آقا ، از قتلگاهت پیداست از جایی که حتی رو کهنه‌پیراهنت هم دعواست برات گریه کردم غریب عالم ای بمیرم برات، گریه کردم برای دفنت اومدن از دهات، گریه کردم برات گریه کردم تنت که تن نبود برا قطعه‌هات گریه کردم کفن نداشتی که برا بوریات گریه کردم خاک زمین شد پیرهنت ، آقا چقد بد کشتنت پیش چشای بچه‌هات ، رو نیزه‌‌ها می‌بردنت "مظلوم حسین ، مظلوم حسین مظلوم حسین ، مظلوم حسین" *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ حاج ابوذر بیوکافی .👇
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آقای ما رو از قفا با دشنه کشتن آقای ما رو با لبای تشنه کشتن ۲ با تیغ و نیزه جمسشو صد چاک کردن آخر دهاتیها تنش رو خاک کردن ۲ جای یه خنجر / رو حجنرش بود جای هزاران زخم روی پیکرش بود هم خواهرش بود / هم مادرش بود چشم یه ملعونی پی انگشترش بود آه و واویلا ۲ واویلتا ۲ آه و واویلا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ( روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد ۲ یک جای سالم در همه پیکر ندارد جایی برای بوسه مادر ندارد ۲ ) رو خاک صحرا / افتاده بی هوش پیش چش زهرا لگد میزد به پهلوش تا که رسیدش / خنجر به گردن جن و ملک توو قتلگاه خون گریه کردن آه و واویلا ۲ واویلتا ۲ آه و واویلا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ لعنت به اونکه پیکرش رو پشت و رو کرد توی رگای حنجرش خنجر فرو کرد ۲ لعنت به اون خولی که دنبال سرش بود با ساربانی که پی انگشترش بود ۲ لعنت به اونکه / بی حربه میزد با هر چی داشتش توی دستش، ضربه میزد لعنت به اونکه / با سنگ میزد اونی که داشت پیراهنش رو چنگ میزد آه و واویلا ۲ واویلتا ۲ آه و واویلا
‍ 📝 🖊 🖊 # 🖊 "علیه الـــسلام" چقدر نیزه به پات افتاده ویلی یاحسین ویلی چقدر سنگ به تو دل داده ویلی یاحسین ویلی لک لبیک که میگی که انگار ویلی یاحسین ویلی خاک گودال شده سجاده ویلی یاحسین ویلی سبوح قدوس تو رو نشناختنت افسوس داره تعبیر میشه کابوس داغِ ناموس آه از بدنت زیرو رو شدنت گریه میکنم برا کهنه پیراهنت آه از بدنت بی هوا زدنت گریه میکنم برا دست و پا زدنت مظلوم حسین عطشان حسین غریب حسین عریان حسین دم آخر چقدر تنها بود ویلی یاحسین ویلی نگران خیمه ی زنها بود ویلی یاحسین ویلی سمت گودال هجوم آوردند ویلی یاحسین ویلی سر پیراهن تو دعوا بود ویلی یاحسین ویلی مضروب مطروح زیر تیر و نیزه ای .... از قفا شدی چرا مذبوح زخمی مجروح آه از بدنت با عصا زدنت سر به روی نیزه و بوریا کفنت آه از بدنت قطعه قطعه تنت گفتی یا علی زدن نیزه تو دهنت 😔😭 چقدر نیزه تو را آزرده ویلی یاحسین ویلی آخرین تیر به قلبت خورده ویلی یاحسین ویلی پا نکش روی زمین لب تشنه ویلی یاحسین ویلی مادرت آب برات آورده ویلی یاحسین ویلی مهموم مظلوم ای ز مهر فاطمه محروم شد رگای حنجرت معلوم آه ای مظلوم وای از حرمت همه هم و غمت رو به خیمه گاه بود آخرین قدمت آه از بدنت تشنه میکشنت روی خاک و خون چرا تو رو میکِشنت آه از بدنت مظلوم حسین عطشان حسین غریب حسین عریان حسین
. شلوغ شده دور و برش سادات ببخشن قاتل اومد بالا سرش سادات ببخشن از خیمه اومد خواهرش سادات ببخشن قاتل اومد با خنجرش سادات ببخشن تکیه به نیزه ها زد سادات ببخشن مادرش و صدا زد سادات ببخشن لب تشنه دست و پا زد سادات ببخشن وای حسین **** میاد صدای غریب مادر حسین تو گودال بی یار و یاور دل زینب اتیش میگیره حسین تو دست قاتل اسیره از اسمون راهی شدن سادات ببخشن مولا و زهرا و حسن سادات ببخشن کنار اون خونین بدن سادات ببخشن همه به گودال اومدن سادات ببخشن فاطمه روضه خونه سادات ببخشن گریون و نیمه جونه سادات ببخشن پسرش غرق خونه سادات ببخشن **** از این مصیبت دلها هلاکه سرش رو نیزه تنش روی خاکه زخمی و خونین پیکرش سادات ببخشن غارت شد از پا تا سرش سادات ببخشن پیراهن و بال و پرش سادات ببخشن عمامه و انگشترش سادات ببخشن بند اسارت اومد سادات ببخشن لشکر غارت اومد سادات ببخشن وقت جسارت اومد سادات ببخشن سر حسین به نیزه ها سادات ببخشن اتیش زدن به خیمه ها سادات ببخشن بانوای حاج محمود کریمی https://eitaa.com/emame3vom/49432 👇👇
. ______________ بازم غم کوچه روضه نفس گیر شد اینجا همون جاست که امام حسن پیر شد کوچه شده تیره و تار ببخشن سادات پر شده از گرد و غبار ببخشن سادات امام حسن سوخت جگرش ببخشن سادات سیلی زدن به مادرش ببخشن سادات وای ای وای وای مادر ______________ امام حسن داد زد بسه نزن نا مرد دستشو برد بالا سیلی محکم زد یه کودک زار و حزین ببخشن سادات مادرش افتاده زمین ببخشن سادات ناموس حیدرو زدن ببخشن سادات تو کوچه مادرو زدن ببخشن سادات وای ای وای وای مادر ______________________ زهرا پریشونه زینب چه گریونه قاتل روی سینه خنجر پر از خونه روضه رسید به قتلگاه ببخشن سادات میاد صدای اشک و اه ببخشن سادات میاد صدای مادرش ببخشن سادات چه بی قراره خواهرش ببخشن سادات الشمر و جالس علی ببخشن سادات سر حسین به نیزه ها ببخشن سادات وای ای وای ______________________ پاره شده حنجر خونین شده پیکر حجنر شده خونین پیکر شده بی سر میان به سمت خیمه ها ببخشن سادات اتیش گرفته معجرا ببخشن سادات سیلی زدن به دخترا ببخشن سادات قیامتی شده به پا ببخشن سادات دارن جسارت میکنن ببخشن سادات خیمه رو غارت میکنن ببخشن سادات وای ای وای ______________________
. (س) بیاید بریم باهم ، توو غم بشیم سهیم بریم عیادتِ ، یه دخترِ یتیم -------- کنارِ یه دخترِ تنها توو ، ویرونه دخترِ یتیمی که دلخونه دلش از غصه چه بی سامونه ، گریونه وای حسین حسین جان یه گوشه ای بغل ، گرفته زانوشُ و یه ضربه ی لگد ، شکسته پهلوشُ و ---------- زخمی و کبوده زیرِ چشماش ، دست و پاش خونیه لَبِش شبیه باباش بمیرم برای این خانوم کاش ، از دَرداش وای حسین حسین جان با عمه هاش چشید ، طعمِ اسیریُ و شکسته ضربِ مُشت ، دندونِ شیریُ و ---------- بین راه از بسکه سیلی خورده ، پژمُرده ضربه ها سوی چِشاش و بُرده خودش و به زور تا شام آوُرده ، دلمُرده وای حسین حسین جان شَلّاق رو پیکرش ، نشسته مُستقیم زدن نداره که ، یه بچّه ی یتیم ---------- زدنش میون دشت و صحرا ، نامردا هرکجا که بُرده اسم بابا خمیده قَدِش شبیه زهرا ، واویلا وای حسین حسین جان ....................... بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه افتاده روی خاک ، یه شاهِ بی سپاه یه طرف یه خواهری سرگردون ، بی سامون یه طرف حسین و چشم گریون زیر دست و پای شمرِ ملعون ، غرق خون جان حسین ۳ حسین جان پیچیده توی دشت ، صدای مادرش می‌کوبه خنجر و ، به روی حنجرش زنده بودی که تو رو برگردوند ، با پاهاش ذره ذره کُشتنت این اوباش خواهرت میگه بمیرم من کاش ، ای داداش جان حسین ۳ حسین جان به فکر غارته ، هرکی که اومده هر نیزه ای یه زخم ، به پیکرت زده یه نفر نرفته دست خالی ، از گودال تُو رو کُشتنت چه بی استدلال تنِ بی سرت توی اون جنجال ، شد پامال جان حسین ۳ حسین جان بمیره نوکرت ، که حُرمتت شکست غرق به خون سرت ، رو نیزه ها نشست به چه جرمی زدنت یامغموم ، یامَهموم شدی از یه قطره آبم محروم بمیرم برات بُریده حلقوم ، یامظلوم جان حسین ۳ حسین جان ✍ بهمن عظیمی ........... رسیده کاروان ، بازم به کربلا میون دشت غم ، خیمه شده به پا یه طرف حبیب و عون و جعفر ، با اکبر یه طرف نَواده ی پیغمبر توی گهواره خوابیده اصغر ، یاحیدر <><><><><><><><><><> میون خیمه گاه ، با شور و اضطراب برای اصغرش ، دلواپسه رباب وای از اون روزی که میشه غوغا ، واویلا خون به پا میشه میون صحرا الامان از غروبِ عاشورا ، یازهرا <><><><><><><><><><> رقیه خنده رو ، توو آغوش عمو ایشالا که با زجر ، نمیشه  روبرو خواهری می‌سوزه از تاب و تب ، روز و شب ذکرِ یافاطمه داره برلب هی میگه یارَب و یارَب یارَب ، یازینب <><><><><><><><><><> الهی خواهرش ، نَمونه بی پناه خدا بخیر کنه ، گودال قتلگاه الهی که با دو چشمای تر ، بی لشکر نبینه تُو رُو توو مقتل خواهر نَبُرَن سر از قفا با خنجر ، وای مادر بهمن عظیمی ✍ ............... (ع) بیاید بریم باهم - یه سر به کوچه‌ها همونجایی که شد - امام حسن فدا هم نوا با مادری تنها و ، بی یاور که دلش خونه برای حیدر میگه مجتبی با آه و گریه ، وای مادر وای حسن ۳ حسن جان تداعی شد برام - بی کسیِ یه زن جلو چشِ پسر - یه مادر و زدن جلو چشمش سیلی زد با کینه ، اون نامرد غم بی کسی دلش رو خون کرد وای من از غم تنهایی و ، اوج درد وای حسن ۳ حسن جان دیگه از اون به بعد - دلش به خون نشست شکست دل حسن - گوشواره که شکست! بین کوچه ای پر از تنهاییُ ، و غربت شد نگاهش پُره اشک حسرت وقتی که روی زمین خورد مادر ، با صورت وای حسن ۳ حسن جان ✍بهمن عظیمی .👇
. ✍ ➖➖➖ چه‌خبره تو قتلگاه؟ شمر با خنجرش میاد چه خبره تو قتلگاه؟ صدای خواهرش میاد تو گودال _ نقش زمینه قاتلش _ به روی سینه با چکمه _ داره میشینه خواهرش _ گفت وا حسینا وقتی دید _ توی قتلگا برگردوند _ پیکر رو با پا جای تو رو دوش نبیِ نه تو گودال نیزه ها میبوسن تنت رو میری از حال حسین جان ، قتلوک عطشانا حسین جان ، (ذبحوک عریانا ۲) چه‌خبره تو قتلگاه؟ سنان با خنجرش میاد چه خبره تو قتلگاه؟ صدای مادرش میاد مادرِ _ محزون و خسته مادرِ _ پهلو شکسته رو خاک _ مقتل نشسته گریونه _ که سر نداری حتی انــگشتر نداری مگه تو مادر نداری رو زمین افتادم وقتی که تو افتادی نبضت از کار افتاده و دیگه جون دادی بنی ، قتلوک عطشانا بنی ، (ذبحوک عریانا ۲) ➖➖➖ .👇