eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ کربلایی ┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅ « سلامُ الله علیکَ یا حیدر » نخور غصه مدافعِ تو زهراست جونِ زهرا سپر برایِ مولاست کی گفته که ، علی غریبُ و تنهاست پشت در ، سوختم برات سوختم برات بگم تو مولایی .. اومدم ، دنبالِ تو دنبالِ تو نگن که تنهایی .. زانویِ غم بغل نگیری من بمیرم که سر به زیری بعد من اون این درُ عوض کن چون میترسم زِ غم بمیرم میگی از جا پاشم ، میبینی که چه حالی دارم میگی از جا پاشم ، اما دیگه رمق ندارم بزار راحت بگم ، دیگه علی تمومه کارم « سلامُ الله علیکَ یا حیدر » تو این چند سال برام که کم نزاشتی به پام ریختی همه چیزی که داشتی جوونیتُ به پایِ من گذاشتی .. پشتِ در ، سوختی برام سوختی برام خجالتم دادی .. تو کوچه ، دنبالِ من دنبالِ من رو خاکا افتادی .. قاتلت به غَمَم میخنده قلبمُ طعنه از جا کنده اون قلافُ که زد به بازوت پیشِ من به کمر میبنده اگه از جا پاشی ، باز میشم اون حیدرِ خیبر اگه از جا پاشی ، زندگی رو میگیرم از سر اگه از جا پاشی ، راحت میشی از دردِ بستر « سلامُ الله علیکِ یا زهرا » نمازاتُ می خونی باز نشسته همین حالِ دلِ منو شکسته چطور فضه زخمِ پرت رو بسته .. مثلِ یک آیینه ای ، آیینه ای ولی ترک خورده ای .. تو برا عشقِ علی عشقِ چقدر کتک خوردی .. داغِ محسن به سینه داری مثلِ ابرِ بهار می باری چی شده که برا حسینت جا کفن پیرُهَن میزاری میگیری بین دست با احتیاط هر تارِ موشو میگی با زینبت از کربَلا سِّر مگوشو زودتر ار نیزه ها بوسه بزن زیرِ گلوشو «حسین جانم ، مادر برات بمیره ..» .
Babolharam Hoseyni.mp3
19.97M
🔸دعا کن برایِ جوونایِ ایران .. #سینه زنی سنگین زیبا ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ کربلایی سید مهدی حسینی خانومِ خونه ی علی بانویِ باوفا سلام دعا کن برام برا بچه هام الهی فدایِ دعاهایِ نابت دعا کن که مردم بفهمن کی هستی که الگو شه بینِ زنامون حجابت بیا تو قنوتت واسه نسلِ سلیمان دعا کن برایِ جوونایِ ایران هم شورِ عشقُ عاشقیت هم شورُ حالِ بندگیت کاش الگویِ مردم بشه سبکِ شروعِ زندگیت تو ساده گرفتی که مردم ببینن مهم اینه که زندگی رو شروع کرد زلالِ نگاهت همین رسمُ و راهت نگاهم رو به زندگی زیرُ و رو کرد دعا کن که خانوم به دنیا نبازم میخوام زندگیمُ مثه تو بسازم بیا تو قنوتت واسه نسلِ سلیمان دعا کن برایِ جوونایِ ایران یه زندگی راحتُ ریختی پایِ رفاقتُ تا یاد بگیرن شیعه ها دفاعِ از ولایتُ یه کاری تو کردی که دنیا بفهمه به غیر از علی حرفِ دیگه نداری شده زندگیتم میدی تا یه لحظه ولیِ زمانت رو تنها نزاری .. دعا میکنم که دعا مادرم شه سرِ من فدایِ سرِ رهبرم شه بیا تو قنوتت واسه نسلِ سلیمان دعا کن برایِ جوونایِ ایران #کربلایی_سید_مهدی_حسینی #فاطمیه #سینه_زنی
. سینه زنی زمینه زیبا شهادت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام به نفسِ آقا سید مهدی حسینی •┄┅═══••↭••═══┅┄• محبت ابوتراب را که جار می کشم قلوبِ بی قرار را سر قرار می کشم هر آنچه بویِ مرتضی دهد به چشم می نهم هر آنچه بویِ او نداد را به دار می کشم من از دقایق نخست بازگشت از نجف برایِ دیدن دوباره انتظار می کشم ز خاندان او کریم تر کسی ندیده است اگر که منتی کشم از این تبار می کشم به شاعران او خدا مقام ویژه داده است به حشر چشم خود به پای شهریار می کشم اگر مرا نخواست زحمتی نمی دهم به او خودم گلویِ خویش را به ذوالفقار می کشم به عشق دیدنِ علی بهشت را نظر کنم بدونِ او من از بهشت هم کنار می کشم گناه من اگر دلیلِ خجلت علی شود به روز حشر خویش را به سویِ نار می کشم غریبِ دهر هم شوم به سوی هر که می روم غریبیِ ابوتراب را هوار میکشم نوشته اند وقتِ مرگ وقت دیدن علی ست برایِ مرگ انتظار بی شمار می کشم ... ____
|⇦• سینه زنی زیباتقدیم به ساحتِ مقدس امیرالمومنین صاحب ذوالفقار حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام با نوای آقا سید مهدی حسینی ┅═•┄◉⊰↭⊱◉•┄═┅ یا ضیغم المُهَمهَم یا ناصِرَ النّبی یا کاتِبَ الکتائب یا قاتِلَ القَوی یا قاهِر العَدوّ یا والیَ الوَلی یا مظهر العجائب یا مرتضی علی خُمارِ بادۀ عشقم ، خمارِ جامِ علی علی امام من است و منم غلامِ علی جنازمُ میبرن وادی السلام علی من ایستاده بمیرم به احترام علی .
. زیبا ویژۀ و به نفسِ سید مهدی حسینی ┅═┄⊰༻👏༺⊱┄═┅ یا علی موسی الرضا ، مولا .. مولا .. گفتند بلا بلا بلا ، گفتم چشم از روزِ الست با رضا ، گفتم چشم من آمده بودم به ولایت برسم گفتی اَنا من شروطها ، گفتم چشم دیدم دلِ خسته در به در می گردد دنبالِ بهانۀ سفر می گردد برگشتمُ خاکِ طوس را بوسیدم هر چیز به اصلِ خویش بر می گردد ای شمس شموس عشق و امید تویی آن جلوه که از خدا توان دید تویی بردار حجاب از رُخ ماه بگو یک شرط زِ شرط هایِ توحید تویی گفتند بلا بلا بلا ، گفتم چشم از روزِ الست با رضا ، گفتم چشم من آمده بودم به ولایت برسم گفتی انا من شروطها ، گفتم چشم 👇
. |⇦•ما ملت امام حسینم .. تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا خصوصاً دانشمند هسته ای شهید والامقام با نوایِ آقا سید مهدی حسینی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ غم شده تویِ سینه انباشته نگاهِ تو هوامونو داشته خونِ شهیدا رو زمین ریخت تا پرچم تو باشه برافراشته تا لطفِ تو چاره سازه این پرچم در احتزازه شاهیم عالمُ نمیخوایم چون رعیت امام حسینیم دنیا اینو باید بدونه ما ملت امام حسینم .. «ما ملت امام حسینم ..» سینه زنایِ مخلص روضه ت شدن دوباره مونسِ روضه ت باورمونه این مرض آقا راه نداره به مجلس روضت تا خاکت دوایِ درده نوکر دور تو میگرده آب و گل ما قیمتیه از تربت امام حسینیم دنیا اینو باید بدونه ما ملت امام حسینم «ما ملت امام حسینم ..» با دلی که مستِ ابالفضلِ ذکر ما پیوسته اباالفضلِ هر کی مُخِلِ روضه هات باشه حوالش به دستِ ابالفضلِ تا عباس علم به دوشه هیئت ها پر از خروشه با خون و جون و آبرومون در خدمت امام حسینیم دنیا اینو باید بدونه ما ملت امام حسینم «ما ملت امام حسینم ..» .👇
. |⇦•اگر خیلِ مژگانِ گیرا نبود.. (تک) تقدیم به ساحت مقدس قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس علیه السلام به نفس آقا سید مهدی حسینی •✾• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ اگر خیلِ مژگانِ گیرا نبود «ابالفضل» اگر برقِ چشمانِ آقا نبود «ابالفضل» و اینقدر خوش قدّ و بالا نبود «ابالفضل» چه میشُد که اینقدر زیبا نبود «ابالفضل» ببین آخر از دور ، چشمش زدند خدایا چه بدجور ، چشمش زدند به سویِ حرم راه طفلان گرفت «ابالفضل» که از بارشِ تیر باران گرفت «ابالفضل» دو بازویِ او تیغِ بُران گرفت «ابالفضل» ولی مَشک را او به دندان گرفت «ابالفضل» نَفَس زد به تاب آمدم صبر کن که خانم رُباب آمدم صبر کن «یا عباس جیب الماء لسکینه ..» چه شد حرمله روی زانو نشست «ابالفضل» که تیرش میانِ دو اَبرو نشست «ابالفضل» نوکِ نیزه‌ای سمتِ پهلو نشست «ابالفضل» عمودی به سر خورد و بر او نشست «ابالفضل» عمو از سرِ زین زمین ریخت ریخت سپاهی سرش از کمین ریخت ریخت سر و وضعِ او را بِهَم ریختند ، اباالفضل به نیزه عمو را بِهَم ریختند ، اباالفضل به تیغی گلو را بِهَم ریختند ، اباالفضل کشیدند و مو را بِهَم ریختند ، اباالفضل حرامی همه پشتِ هم آمدند پس از او ارازل حرم آمدند پس از او دلِ زارِ خواهر شکست «ابالفضل» یتیمی زمین خورد و از پَر شکست «ابالفضل» و سیلی چنان خورد که سر شکست «ابالفضل» که دندان شیریِ دختر شکست «ابالفضل» یتیمی عمو گفت او را زدند چه کج رویِ نیزه عمو را زدند «یا عباس جیب الماء لسکینه ..» شاعر : حسن لطفی ــــــــــــــــــ 👇
. |⇦•ببین اسیر شدم.. و توسل به ساحت مقدس حضرت سید الشهدا علیه السلام _ آقا سید مهدی حسینی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ ببین اسیر شدم اسیرِ جاده هایِ بد مسیر شدم نمیرسم به مقصدُ بهونه گیر شدم ببین اسیر شدم .. نجاتم بده ، دارم داد میزنم از قعر چاه نجاتم بده ، از این راهی که رفتم اشتباه یارم یارم یارم؛ به غیرِ تو کسی ندارم ای یارِ غمخوارم؛ میزاری سر رو پات بزارم ببین خراب شدم به خاطرِ گناهام از خجالت آب شدم تو این روزا با دوری از حرم عذاب شدم ببین خراب شدم .. جوابم نکن پُر از درد اومدم درمون بدی جوابم نکن بازم رحم کن بهم یا سیدی آقام آقام آقام؛ فقط خودت رو از تو میخوام خیلی خیلی تنهام؛ کی جز تو مونده تویِ دنیام یام یارم یارم؛ به غیرِ تو کسی ندارم ای یارِ غمخوارم؛ میزاری سر رو پات بزارم نزار هلاک بشم آقا نزاری کربلا ندیده خاک بشم بزار بیام حرم بزار همونجا پاک بشم نزار هلاک بشم جدایی بسه؛ چقدر سخت میگدره بی کربلا جدایی بسه؛ دلم شور میزنه پنجشنبه ها دلگیرم دلگیرم حرم نرم آقا میمیرم تو رویاهام میرم ضریحتُ بغل میگیرم یام یارم یارم؛ به غیرِ تو کسی ندارم ای یارِ غمخوارم؛ میزاری سر رو پات بزارم یااباعبدالله .. یا اباعبدالله .. ــــــــــــــــــ .👇
. |⇦•نفس به نفس، قدم به قدم.. و توسل زیبا به حضرت سیدالشهداء علیه السلام به نَفسِ آقا سید مهدی حسینی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ نفس به نفس، قدم به قدم با رویایِ تو، با پایِ دلم میرم تا بهشت، میرم به حرم همین که تو هستی دلِ من آرومه از اینجا که هستم ضریحت معلومه سلام شش گوشه، سلام اربابم .. الان کربلام ، بیدارم من یا خوابم دارم میخونم، با چشمایِ خیس تو دنیا کسی، شبیه تو نیس آقا برامون، حرم بنویس من از هرجا که تو نباشی بیزارم بلند میگم هر روز آقا دوست دارم خودم میدونم، همش باهامی خودت میدونی، که همه‌ی دنیامی سلام شش گوشه، سلام اربابم .. الان کربلام، بیدارم من یا خوابم بازم اومدم، تو بزم عزات ببین که صدام، گرفته برات صدا چیزی نیست، جونم به فدات چقدر گریه کردم برای گوالت خبر دارم آقا چه جوری بود حالت رو اسب بودیُ و زمین افتادی دوازده ضربه چقدر سخت جون دادی سلام شش گوشه ، سلام اربابم .. الان کربلام ، بیدارم من یا خوابم ــــــــــــــــــ 👇
• نشستم عشق را معنا كنم .. و توسل به عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها _ سید مهدی حسینی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● نشستم عشق را معنا كنم دل گفت يا زينب نشستم ديده را دريا كنم دل گفت يا زينب نشستم يادي از زهرا كنم دل گفت يا زينب قيامت خواستم برپا كنم دل گفت يا زينب زنی عاشق که زهرا گونه معنا شد قیامت را و معصومانه بر دوشش كشد بار امامت را همينكه لحظۀ از او نوشتن شد قلم لرزيد از او خواندم هوا در دم نفس در بازدم لرزيد به خود گفتم به سويش گام بردارم قدم لرزيد حريمی محترم كز حرمتش صدها حرم لرزيد خداوندا حريمی اينچنين را كيست سلطانش هزاران جان فدای او هزاران تن به قربانش نخوانش زينت بابا بگو جان علی زينب نگو دختر بخوانش مرد ميدان علی زينب سر و سامان مولا روح و ريحان علی زينب علی دستان الله است و دستان علی زينب علی را آنچنان در پوست و در خون خود دارد كه گويا جسم زينب یک علی در كالبد دارد سلام ای روز ميلادت هم اشك چشم ها جاری سلام آموزگار عشق در آیین دلداری تلاطم داشت بين چشم هايت شوق ديداری و اين يعنی حسينت را تو خيلی دوست ميداری هنوز ای خواهر عاشق نخوردی شیر مادر را که می خواند طپش های دلت نام برادر را كجا وصف كسی همچون تو در قاموسِ من باشد كه مداحِ مقامات تو بايد پنج تن باشد نگهبانان اجلالت حسين است و حسن باشد كدامين زن شبيه تو چنين مردانه زن باشد کدامین خشم در خود این همه احساس را دارد و در پای رکابش اکبر و عباس را دارد اگر در چشمت اقیانوسی از امواج غم داری اگر حال پریشان، دست بسته، قد خم داری همان دست کریمی که حسن دارد تو هم داری و این یعنی برای دوست و دشمن کرم داری به زیر دین الطاف تو و آلت همه سرهاست کرامت کمترین کار شما خواهر برادرهاست چنانکه جز علی نام پس از احمد روی لب نیست پس از نام حسین اسمی به غیر از اسم زینب نیست مثال عشق تو در هیچ دین و هیچ مذهب نیست دلی غیر از تو از عشق حسین اینسان لبالب نیست میان سینه ام شوری ز شعر منزوی برپاست که این آقا یک عاشق دارد آن هم زینب کبراست الا ای عقل مبهوتت الا ای عشق حیرانت چگونه از تو بنویسم نگویم از شهیدانت شهیدانی که گردیدند بی پروا به قربانت که نگذارند بنشیند خطی بر کنج ایوانت و ای کاش این شهیدان کربلا دور و برت بودند در آن بی محرمی سربازهای معجرت بودند مبین که کاغذ شعر من از این بند نم دارد که مدح تو بدون روضه ات یک چیز کم دارد چنان نام حسین بن علی نام تو غم دارد دگر بر عهدهٔ من نیست، از اینجا قلم دارد... دلم را می برد گویا دم دروازهٔ ساعات میان خنده ها می ریخت اشک عمهٔ سادات شاعر: محمد علی بیابانی ــــــــــــــــــ آمدی شمس و قمر پیش تو سوسو بزنند تا که مردانِ جهان پیش تو زانو بزنند ــــــــــــــــــ زینب اسیر کوفه و شام و خرابه نیست مارا اسیر زینب کبری نوشته اند ــــــــــــــــــ زینب همان کسی است که در راه عفتش عباس می دهد نخ معجر نمی دهد ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•نشستم روی خاکِ .. و توسل، ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها _ سید مهدی حسینی 🎤 ●•┄༻↷◈↶༺┄•● صَل الله عَلَيْكَ يا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاسَ یا قَمرَالعَشیره .. نشستم روی خاکِ آرزوهایم بغل کردم خیالی از مزارت را اگر چه قابِ این خاک از تنت خالی‌ست نسیم آورده از مقتل غبارت را اگر سوسوی چشمان ترم کم شد اگر تسبیحِ تربت خیسِ اشکم شد نشستم می‌شمارم با نفس‌هایم شمارِ زخم‌های بی‌شمارت را شنیدم پَر زدی دستت زمین افتاد تو بالا رفتی و اُم‌البنین افتاد به عرشِ خیمه‌ها با مشک می‌رفتی که تیری آرزوی آب‌دارت را ... زد و بی‌آرزو بر خاک افتادی تنِ خود را به دستِ نیزه‌ها دادی صدای نوحۀ ادرک اخایت گفت زیارت کرده زهرا نیزه‌زارت را کنار رود، اما تشنه لب بودی به جای آب، سقای ادب بودی تو دریازاده‌ای؛ هر چند بی‌آبی نمی‌سنجند، با مشکت عیارت را *مادر داره روضه میخونه ها ..* اگر می‌شد به جایت آب می‌بُردم به جای قلبِ مشکت تیر می‌خوردم به پای آرزوهای تو می‌مردم نمی‌دیدم نگاهِ شرمسارت را اگر می‌شد به جنگِ تیر می‌رفتم به زیر کوهی از شمشیر می‌رفتم که حتی نشکند آیینۀ چشمت نبیند هیچ سنگی انکسارت را به من پیکِ اجل نزدیک شد رفتی تمام آسمان تاریک شد رفتی شده «ام‌ُّالقَمر»؛ «ام‌ُّالبُکا» بی تو ببین ای ماه، ابرِ در مدارت را اگر چه قدّم از داغت خمید آخر ولی مادر به رویایش رسید آخر که شد اُم‌البنین «اُم‌الشهید» آخر ببر حالا کنارت داغدارت را شاعر: رضا قاسمی چهار صورت قبر درست کرده بود .. پشتِ بقیع برا همدیگه روضه میخواندن .. (1) یه گوشه از روضه رو خانم زینب میخواند (زبان حال)، یه گوشه از روضه رو اُم البنین .. یه وقت سکینه بلند میشد؛ اُم البنین من شرمنده‌ام .. من بودم مشکُ رو دوشِ عباس گذاشتم «فَسَمَعَ الأَطفَالُ يُنادُونَ العَطَشَ اَلعَطَشَ فَرَكَبَ فَرَسَهُ وَ أَخَذَ رُمحَهُ وَ القُربَةُ وَ قَصَدَ نَحوَ الفُراتِ ..» (2) زینب سلام الله صدا میزد ام البنین شما که نبودی فقط شنیدی چه گذشت کربلا .. انقدر برا عباس و حسین داری ناله میزنی .. ام البنین داغ عباس با دلِ حسین کاری کرد .. روزِ عاشورا هر شهیدی رویِ زمین می افتاد اول حسینم میومد دم خیمۀ زن ها ما رو سر سلامتی میداد .. اما وقتی عباس رو زمین افتاد .. انگار دیگه کاری از حسینم بر نمیومد صدا زد .. «و قال الحسين ع الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي ..» (2) زینب به بچه ها بگو آماده اسارت بشن .. کربُبَلا نبودم حیف، داغش تو سینه‌م مونده ولی همه روضه‌‌ها رو زینب برا من خونده مادر؛ چشماتُ دوست داشتم عباس؛ غریبی‌تُ قربون دستی نداشتی از چشمت تیرُ و بکشی بیرون .. چشمتُ و زدن بمیره مادرت برات چشمتُ و زدن راحت شن از خشم نگات چشمتُ و زدن دیگه نگی چَشم به آقات امیدِ مادرت بودی رفتی و من آشفته‌ام نیستی زیرِ بال و پرم خیلی زمین می اُفتم قدِ رشیدُ و زهراییت نورِ نگاهِ خسته‌م بود بازوی حیدری تو عصایِ دستم بود .. دستتُ و زدن، بیفته روی خاک علم دستتُ زدن، راحت برن سمتِ حرم دستتُ زدن، قامت آقا بشه خم چشمتُ و زدن بمیره مادرت برات چشمتُ و زدن راحت شن از خشم نگات چشمتُ و زدن دیگه نگی چشم به آقات یاقمرالعشیره ، عباس عباس عباس .. منابع: (مربوط به روضه خوانی حضرت ام البنین در رثای امام حسین(ع) و شهدای کربلا:) 1)مقاتل الطالبیین، ۱۳۶۸ق، ص۸۵ ریاحین الشریعه، ۱۳۶۴ش، ج۳، ص۲۹۳ حسون، اعلام النساء، ص۴۹۶-۴۹۷ 2)بحارالأنوار مجلسی، ج‏۴۵، ص۴۱ ــــــــــــــــــ
. |⇦•رسیدم دوباره به درگاه شاهی.. و توسل به حضرت امام رضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفس سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── صلی الله علیک یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی .. رسیدم دوباره به درگاه شاهی چه شاهی که دارد ز شاهان سپاهی سلام ای غریبی که در صبح محشر ندارم به جز مُهر مِهرت گواهی شلوغ است دورت ولی شد فراهم عجب خلوتی خلوت دلبخواهی چو آیینه از بس که دل نازکی تو توان تا حریمت رسیدن به آهی تو آیینه آیینه نوری و نوری تو مهری چه مهری تو ماهی چه ماهی تو را مهر گفتم؟ تو را ماه خواندم؟ عجب کسر شأنی عجب اشتباهی که مهر است در محضرت مرده شمعی که ماه است پیش رخت روسیاهی تویی شرط توحید و بی تو یقینا همه نیست توحید جز لاإلهی اگر ابر لطفت به محشر ببارد نماند ثوابی نماند گناهی به لطف تو کاه ثواب است کوهی به بذل تو کوه گناه است کاهی لب درۀ نفس لغزیده پایم نگه دار دست مرا با نگاهی منم آن گنهکار امیدواری که دارد به لطف تو پشت و پناهی ــــــــــــــــ مثل آهوی بیابان به بیابان زده ام چون شنیدم گذرت باز به صحرا خورده من از اینجا بروم زود زمین می افتم این گدا چیزی اگر خورده همینجا خورده ــــــــــــــــ پسر فاطمه بدجور بهم ریخته ام پسر فاطمه در کار گره ها خورده ما نگرانیمون اینه عاشورا بیاد و محرم رو نبینم .. کارمون به جایی برسه رفیقامون برام دعا کنن بگن خدا کنه محرم رو ببینه .. یا امام رضا .. شما فرمودید به خانواده جلو جلو برا شما گریه کنن .. آی امام رضایی که جلو جلو اجازه دادی بچه هات برات ناله بزنن .. زهری که به امام رضا دادن نوشتن دفعتاً جگر آقا آب شد .. با یه وضعیتی از کاخ مامون خودش رو رساند به خانه .. فرشای حجره رو کنار زد صورت گذاشت رو خاک وفاة الإمام الرضا از اباصلت نقل میکنه هی زیر لب صدا می زد حسین ، حسین .. یه نفس عمیقی کشید روح از بدن مفارقت کرد .. اینجا امام رضا لحظۀ احتضار هی صدا زد حسین .. اما نوبت به ابی عبدالله که رسید صدا زد یا غیاث المستغیثین .. لحن ابی عبدالله عوض شد دید میخوان بریزن سمت خیمه .. صدا زد اول بیاید کارِ حسین رو تمام کنید .. جایت کم است پیکر خود را تکان مده مادر رسیده، تشنه لب اینگونه جان مده خواهر بميرد آه دگر دست و پا نزن تنگ است جات مادرمان را صدا نزن چشم تو روشن محرم ندارم قول داده بودی باشی کنارم دیدی غریبم گفتی اُخیَّ گفتم کجایی گفتی إلیَّ ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦• و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژه شب جمعه کربلایی سیدمهدی حسینی ●━━━━━━─────── خواب می بینم که شب جمعه با سینه زنها حرمت عازمم اصلاً دارم دیگه دق میکنم من این روزا کربلا لازمم جانِ زینب طاقتم سر شده حال و روزم خیلی بدتر شده خیلی وقتِ دلِ من تنگ اون پایین پایِ علی اکبر شده باور کن نمی تونم دیگه مثل این چند ماهه از حرم دور باشم دنیا رو من به هم میریزم برای پا بوست اگه مجبور باشم ای داد از اون لحظۀ آخرت از زخم های بدن بی سرت از اشک هایِ خواهرت رو تل از فریادُ نالۀ مادرت آقای من! ای شه بی کفن... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•به زیرِ تابوتِ غریب... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی ●━━━━━━─────── لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه عزیز زهرا و‌ حیدره که تابوتش تخته ی دَره تشییعِ موسی بن‌ جعفرِ خوبه دخترش نیست جز غل و زنجیر کفنی دور پیکرش نیست آسمونم امروز گریه میکنه با روضه ی اَلسَاقَ المَرضُوضٰ ولی کرب و بلا دختری با ناله های مادری دیده که خنجرِ به روی حنجری به زیرِ تابوتِ غریب کاظمین سینه بزن بگو‌: حسین، بگو: حسین لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه چه داغی روی دلا نشس کبوتر زخمی از قفس رها شده اما بی نفس آقای سادات گوشه ی زندان شده ممنوع الملاقات صورتِ نیلی افطاری هر روزشه ضربه ی سیلی واویلا، واویلا... توی دنیا با غم کرده مُدارا میونه سیاه‌ چاله بلا به یاد گودال و داغِ کربلا به زیرِ تابوتِ غریب کاظمین سینه بزن بگو‌: حسین، بگو: حسین لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه همه رسیدن دور و برش به‌ جای معصومه دخترش گُل میریزن رو‌ پیکرش غصه اش و‌ خوردن‌ هی کفنای قیمتی براش آوُردن دلم‌میگیره که کفنِ شهیدِ کربلا حصیره غم‌و غربتشه بی حسابِ ولی دیگه میونه طناب نبردن اهل بیتشو بزم شراب به زیرِ تابوتِ غریب کاظمین سینه بزن بگو‌: حسین، بگو: حسین ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
|⇦•میریم هممون یه روز... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی•✾• میریم هممون یه روز یه جایی تنها میمونه تموم زندگی مون اینجا گفتند که فرموده امامِ کاظم إنّ العُقَلاءَ زَهِدُوا في الدنيا عقل میگه عاشق باش عشق میگه عاقل شو از هر کی جز حسین غافل شو دارم ضریحِ تو، توی بغل حسین فَرّوا اِلی الحَرم فَرّو اِلی الحسین ما لحظه ی مرگ به جای اِنّالِلّه می گیم به قربانِ ابا عبدالله چشمای بد از سینِ زنات دور باشه لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه دنیا به تو خیلی وقته بدهکاره عالم زیرِ دین علمداره امشب به ما بذار قدری محل حسین فَرّوا اِلی الحَرم فَرّو اِلی الحسین ای یار دلم و یاردلم و یاردلم کس و کار دلم مارا احدی جز تو خریدار نَبُود غیر از تو کسی فکر گنهکار نَبُود اینقدر تو را صدا نمیزد آقا این بی سر و پا اگر گرفتار نبود دستم به دامانت، خیلی گرفتارم خیلی بدم اما دوسِت دارم ما رو ببر حرم قبل از عَجَل حسین فَرّوا اِلی الحَرم فَرّو اِلی الحسین ای یار دلم و یاردلم و یاردلم کس و کار دلم
‍ . |⇦•اگر چه نوکری نکردم... و توسل به امیرالمومنین علیه السلام به نَفسِ کربلایی سیدمهدی حسینی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ اگر چه نوکری نکردم هوایِ کربلاتُ کردم یه بار دیگه بگو بیامُ دوباره دورِ تو بگردم از این زمونه سیر شدم یه برات امضاء کن حالا که سر به زیر شدم یه برات امضاء کن تو روضه ی تو پیر شدم یه برات امضاء کن تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ هر کی کربلا نره ناکامِ حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ ای آقا.... *شب جمعه، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه...: "بُنَيَّ! قَتَلوكَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده...لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت... آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش... دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد.... کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن...* خاک به سَرِ من از غم حسین شکست کَمَرِ من زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من خاک به سَرِ من مادرش صدا می زد:پسرِ من تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من نا نداشت،سقا نداشت برایِ دست و پا زدن تو قتلگاه جا نداشت جون نداشت،سامون نداشت طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت *هر کجا نشستی صدا بزن:حسین..... ــــــــــــــــــ .👇
. |⇦• و توسل جانسوز ویژه شب جمعه و شبهای محرم با نوایِ کربلایی سیدمهدی حسینی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اگر چه نوکری نکردم هوایِ کربلاتُ کردم یه بار دیگه بگو بیامُ دوباره دورِ تو بگردم از این زمونه سیر شدم یه برات امضاء کن حالا که سر به زیر شدم یه برات امضاء کن تو روضه ی تو پیر شدم یه برات امضاء کن تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ هر کی کربلا نره ناکامِ حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ ای آقا.... *شب جمعه، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه...: "بُنَيَّ! قَتَلوكَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده...لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت... آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش... دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد.... کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن...* خاک به سَرِ من از غم حسین شکست کَمَرِ من زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من خاک به سَرِ من مادرش صدا می زد:پسرِ من تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من نا نداشت،سقا نداشت برایِ دست و پا زدن تو قتلگاه جا نداشت جون نداشت،سامون نداشت طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت *هر کجا نشستی صدا بزن:حسین..... •┄┅══༻○༺══┅┄ 👇