سلام(بخوانیدوارسال کنید):
اشک حسرت
آه از ان دم که کاروان امید
دم دروازه مدینه رسید
سوی آن کاروان به صدها آه
بادلی خسته آمد عبدالله
اشک حسرت زدیدگانش سفت
تسلیت برامام چارم گفت
بعد ازآن هرطرف نظر انداخت
زینبش را درآن میان نشناخت
ناگه از دل کشید زینب آه
گفت با همسرش که عبدالله
منم آن جان آمده برلب
به کجا می روی منم زینب
آبله پا وخسته آمده ام
قدخمیده ، شکسته آمده ام
گربپرسی چرا خمیدم من
یک جهان بارغم کشیدم من
زینب تو که جامه اش نیلی است
چهره او کبود از سیلی است
تو چه دانی که من چه غم دیدم
دستهایی زتن قلم دیدم
یک طرف قاسمم فدا گردید
یک طرف اکبرم به خون غلطید
غرق خون تا گلوی اصغر شد
حنجر خشک او زخون تر شد
تن در خون شنا ندیدی تو
سرازتن جدا ندیدی تو
سوره والضحی به نی دیدم
سراز تن جدا به نی دیدم
شمع جانم اگر که آب شده
سینه من زغم کباب شده
آه ازجان ودل کشیدم من
ناله فاطمه شنیدم من
گه گلم را به گریه بوئیدم
گه گلوی بریده بوسیدم
گرچنین پیرم وزمین گیرم
گرده داغ حسین من پیرم
ازغم یوسفم سخن دارم
درکفم کهنه پیرهن دارم
گربه شام وبه کوفه رفتم من
بی بهار وشکوفه رفتم من
بردلم داغ وغم فزونتر شد
چون گلم در خرابه پرپر شد
دلم از داغ لاله ها افروخت
صدجگر خسته چون «وفایی» سوخت
#حاج_سید_هاشم_وفایی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران
آموزش مداحی ساماندهی مداحان و آموزش
https://eitaa.com/madahanpirbakran
▪️نوحه #واحد شهادت #امام_حسن (ع)▪️
من هم مظلوم بی قرینه
غریب مشهور مدینه
کشم آه غربت زسینه
خدایا ۲
من از دنیا خیری ندیدم
ز درد تنهایی بریدم
ز هر کَس من طعنه شنیدم
خدایا ۲
من شاهم ولی بی سپا هم بدون یارم
ز غم ابر باران مو میبارم
گره خورده کارم
سنگ صبورم شد و ماتمم
میان خانه بی یار و همدمم
قاتل من شد در خانه محرمم
من غریبم تنها و بی کَسم
امان از غربت داد بیداد
غم آن کوچه مانده دریاد
به پیش چشمم مادر افتاد
خدایا۲
هنوزم بین خاطرم هست
به کوچه پستی راه ما بست
به مادر زد او با کف دست
خدایا۲
با سرعت حرامی چنان زد که مادر غش کرد
رُخش شد پر از خون رُخ من شدزرد
دلم شد پر از درد
از این مصیبت قلب خدا گرفت
جیغ کشیدم مادرم را گرفت
که در گلویم دیگر صدا گرفت
من غریبم تنها وبی کَسم
غبارچادر را تکاندم
به خانه مادر را کشاندم
به خانه مادر را رساندم
خدایا۲
به اشک ما، در کوچه خندید
دیگر چشم مادر نمی دید
تنم شد بید از ترس و لرزید
خدایا۲
با قدرت به رخسار مادر گلی نیلی زد
که از گوشه روسری خون آمد
ندارد غمش حد
علی ندیده آنچه که دیدهام
من آن امام محنت کشیده ام
شرح غم شد موی سپید ه ام
من غریبم تنها و بی کَسم
مجتبی صمدی شهاب
.
.
#رسول_الله
▪️نوحه/زمینه پیمبر اعظم(ص)▪️
فاطمه ای دخترم
نور چشمان ترم
میروم از دار دنیا
ای عزیز جان بابا
یازهرا واویلا
ی گلستان علی
جان تو جان علی
از علی دفع خطر کن
بهر او سینه سپر کن
یا زهرا واویلا
میدهم بر تو خبر
میروی در پشت در
میشوی مجروح و خسته
میشوی پهلو شکسته
.....................
همین سبک
امام مجتبی علیه السلام
سفره دار عالمم
کشتهء درد و غمم
من شدم راحت ز غمها
میکشم پر سوی زهرا
واویلا واویلا
من غریب و مضطرم
من عصای مادرم
بین کوچه غصه خوردم
مادرم را خانه بردم
واویلا واویلا
زهر کین شد حاصلم
همسرم شد قاتلم
شد همیشه غم نصیبم
بین شهر خود غریبم
واویلا واویلا
مثل گل پرپر شدم
محرم مادر شدم
زد به قلب من شراره
خون روی گوشواره
.
.
#رسول_الله
سبک 2
#بیست_وهشتم_صفر
#شهادت_حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_واله_وسلم
#زمینه ،، #سنگین، #شور .....
مادر که رفت بابا ، تو لااقل بمون
خورشید قلب من،بمون تو آسمون
با رفتنت یاس ِ ، منو نکن خزون
ای به دردای من طبیب
بی تو میشه دل بی شکیب
بعد از تو همسرم علی
بین مردم میشه غریب
میشه سلامش بی جواب
می بینه ظلم بی حساب
آبادی قلب علی
با رفتنت میشه خراب
جان زهرا، بابا مرو...
یا
ای حبیب قلبم نرو...
یا
ای پناه حیدر مرو...
🌸🌸🌸🌸🌸
بعد از تو کار دل ، همیشه بارونه
بی اجازه دشمن ، میاد توی خونه
می میره پشت در،محسن غریبونه
میشه به من ظلم وجفا
حقّ رسالتت ادا
در راه ولای علی
میشه دختر تو فدا
قلب دشمن از آهنه
به رویم سیلی میزنه
در کوچه با بغض علی
قنفذ بازومو میشکنه
جان زهرا بابا مرو...
یا
ای حبیب قلبم نرو...
یا
ای پناه حیدر مرو...
🌸🌸🌸🌸🌸
این لحظه ی آخر ، داری دم حسین
خون میباره چشمات،از ماتم حسین
میخونی روضه باز ، برا غم حسین
روضه ی خشکی لبا
روضه ی اکبر و عبا
قاسم وقد کشیدنش
به زیر نعل مرکبا
روضه ی یک تیرسه پَر
خواهش آب یک پدر
منتظر مونده در حرم
یک مادر خونین جگر
مظلوم کربلا حسین....
یا
غریب کربلا حسین...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
#رسول_الله
#زمینه
بااشک ثبت شد
سبک 3
#بیست_وهشتم_صفر
#شهادت_حضرت_رسول_صلی_الله_علیه_واله_وسلم
بنداول ودوم:زبان حال ایشان با حضرت زهرا علیهماالسلام)
بندسوم:زبان حال ایشان باحضرت علی علیهماالسلام
واحد،سنگین،زمینه،نزله
فاطمه جان گریه نکن ، اول درده دخترم
با غُصه ی تو می کشم ، این نفسای آخرم
برای سرنوشت تو می باره هی چشم ترم
تا زنده ای برام می سوزی
گریه کن هر شب و روزی
به جای خالی ام رو منبر
نگاه ابری تو می دوزی
کم از سر تو سایه میشه
از گریه هات گلایه میشه
آب وضوتو گرچه بردند
دشمن تو همسایه میشه
ای یاور تنهای سردار!
دارم میرم،خدانگهدار
فاطمه جان خدا نگهدار.......
🌸🌸🌸🌸🌸
این حرف که میزنم بهت ،بابا بمونه بینمون
ازهمه زودتر سوی من،میای ولی با دل خون
توسن هیجده سالگی،میشی کمون ومیدی جون
یه روز تا از علی میخونی
دشمنو از خونه ت میرونی
جلوی چشم زار حیدر
بین در و دیوار میمونی
دستای حیدر بسته میشه
چشمای زینب خسته میشه
آخه می بینه که تو کوچه
بازوی تو شکسته میشه
ای یاور تنهای سردار!
دارم میرم خدانگهدار
فاطمه جان خدانگهدار......
🌸🌸🌸🌸🌸
💥یه صحبت هم با حضرت امیرالمومنین علیه السلام
تنها شدی برادرم، دنیا میشه برات عذاب
سلام تودیگه میشه،تواین مدینه بی جواب
بستن دست تو علی، برای مردمش ثواب
چندروز دیگه تنها امیری
زانوی غم بغل می گیری
در پشت در ، کنار زهرا
ازداغ محسنت می میری
می گیره فاطمه ازت رو
همش میزاره دست به پهلو
موقع غسل میفهمی رازش
میرسه دست به زخم بازو
ای حیدر و امیر کرار
دارم میرم خدانگهدار
جانم( یارم) علی خدانگهدار......
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#رسول_الله
#حضرت_زهرا
#بعداز_تو
السلام علیک یا رحمة للعالمين
يارسول الله صلوات الله علیه واله وسلم
زبان حال حضرت زهرا با پدر بزرگوارشان علیهماالسلام قبل از شهادت پدر
بعد از تو درد فاطمه بسیار می شود
همسایه ی قدیم گلت خار می شود
هرکس که در مدینه بدهکار لطف توست
در پشت درب خانه طلبکار می شود
دستان کینه باز شود بعد تو ولی
بسته دو دست حیدر کرار می شود
بعد از گرفتن فدک از دست غاصبان
دیگر گذر ز کوچه چه دشوار می شود
این دیده ای که بوسه زدی روز وشب برآن
در کوچه در کنار حسن تار می شود
پشت نقاب ، راز مگویم بماند و
پنهان ز دیده سرخی رخسار می شود
این سینه ای که مخزن انوار ایزدی ست
بشکسته از شراره ی مسمار می شود
گردد خلیل، دختر تو بعد رفتنت
در آتش سقیفه گرفتار می شود
در کوچه از عداوت چل مرد بی حیا
پیوستنم به سوی تو هموار می شود
ازاین دوشنبه کرب وبلا می شود به پا
آغاز هر جسارت و آزار می شود
از این سقیفه حرمله زد تیر و کربلا
اصغر اسیر زخم شرر بار می شود
شمر سقیفه رأس حسینم جدا کند
بر روی تل عقیله عزادار می شود
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#رسول_الله از زبان حضرت زهرا
#حق_رسالت
السلام علیک یا رسول الله
صلوات الله علیه وآله و سلم
عمری به لطف بی حد تو اعتنا نشد
حقّ رسالت تو پدر جان ادا نشد
مثل خدیجه همسر اُمّ الوفای تو
دیگر کسی برای تو اهل وفا نشد
اجر تو از هدایت این قوم ناسپاس
غیر از اهانت و کتک و ناسزا نشد
جشن سقیفه مانع دفنت شد و کسی
دیگر برای داغ تو صاحب عزا نشد
یک تن به عهد روز غدیرش وفا نکرد
صاحب برای منبر تو مرتضی نشد
بابا سرت شکسته شده از جفا ولی
دیگر سر تو زخمی تیر و عصا نشد
رأست به روی نیزه نرفت و تنت دگر
در زیر نعل تازه ی مرکب رها نشد
آورده اند یک کفن قیمتی ز عرش
شکر خدا پدر کفنت بوریا نشد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
سلام دوستان کلاس آموزش مداحی فردا جمعه ساعت ۹ صبح محل کلاس حوزه مقاومت بسیج شهید بهشتی پیربکران تشکیل می شد
بسم الله الرحمن الرحیم
#بازگشت_به_مدینه
#غلامرضا_سازگار
▶️
ز جا برخیز مادر! شور محشر را بپرس از من
نه، عاشورای از محشر سیه تر را بپرس از من
زصحرای بلا با داغ هجده لاله می آیم
به خون غلطیدن گل های پرپر را بپرس از من
به این پیراهن صد پارۀ خونین نگاهی کن
شمار زخم های جسم بی سر را بپرس از من
اگر لیلا نبوده کربلا من بوده ام مادر
به خون آغشتن رخسار اکبر را بپرس از من
رباب از شدّت غم گریه بگرفته گلویش را
لب خشک و تلظّی های اصغر را بپرس از من
همان ناگفته بهتر، قصّۀ پیشانی و محمل
سر نی صوت قرآن برادر را بپرس از من
پس از مرگ شهیدان در میان آن همه دشمن
وداع آخر بابا و دختر را بپرس از من
اگر لاله های بوستان خود نمی پرسی
غم گل های عبدالله جعفر را بپرس از من
تن پاک حسینت زخم روی زخم ید امّا
به حلق تشنۀ او آب خنجر را بپرس از من
اگر چه کُشت بانگ العطش پیوسته زینب را
خجالت های عبّاس دلاور را بپرس از من
زسوز خویش (میثم) تا که عالم را بسوزانی
مصیبت نامۀ آل پیمبر را بپرس از من
⏹
بسم الله الرحمن الرحیم
#بازگشت_به_مدینه
#محمود_ژوليده
▶️
به آغوش مدینه عاقبت مادر رسیدم من
اگر چه قد کمان و مو سپیدم،روسفیدم من
تو میدانی چه آمد بر سرم، ای مادر خسته
هر آنچه از مدینه تا مدینه بود، دیدم من
مپرس از من، چرا پس کاروانت بی حسین آمد
که دیدم ذبح اعظم را به گودال و خمیدم من
چه اوضاعی، چه احوالی، چه طوفانی، چه گودالی
غباری آمد و دیگر حسینم را ندیدم من
خدا میخواست او را کشته، من را دربدر بیند
به امر حق بلا و داغ را بر جان خریدم من
دمی که اسب بی صاحب به خیمه غرقِ خون آمد
ز خود بیخود شدم مادر، گریبان می دریدم من
چه گویم مادر مظلومه، بهتر که ندیدی تو
چه جوری از حرم تا قتلگه را میدویدم من
دو دستم را که زیر نعش او بُردم، به او گفتم:
نه از حق نا امیدم من، نه از تو دل بریدم من
به او گفتم برادر جان؛ صبوری میکنم اما
دعایم کن، که خود راه اسارت برگزیدم من
منم اُم المصائب دخترِ اُم اَبیهایم
چهل منزل همه بارِ ولایت را کشیدم من
قسم بر آن مصیبتهای سنگینِ تو در کوچه
مصیباتِ تو را، از شام تا کوفه چشیدم من
به ناموسِ علی هم شام، هم کوفه، جسارت شد
جواب یاحسینم، حرفهای بَد شنیدم من
مکرر معجر پاره، مکرر گوش و گوشواره
مکرر چادر خاکی، خود از نزدیک دیدم من
چگویم یا رسول الله، شرم از درد دل دارم
از آن چشمانِ هیزی که هزاران خار چیدم من
در آن مجلس که بیگانه یتیمت را کنیرك خواند
فقط با حربة نفرین، نفسهایش بریدم من
قسم بر پرچم عباس، فاتح آمدم مادر
قسم بر چادر خاکی علمدار رشیدم من
بنام نامیِ حیدر سخن آغاز چون کردم
سپاهِ کوفه را با خطبه ام از هم دریدم من
دوباره بعد دهها سال شد نام علی زنده
پیام کربلا دادم، سفیر هر شهیدم من
خرابه رفتم اما دینِ حق آباد شد تا حشر
به این فتح و ظفر با دختری کوچک رسیدم من
ز کلُ یومٍ عاشورا هزاران اربعین خیزد
و دشمن نا امید اما ز دل غرق امیدم من
⏹
سبک 4
#بیست_وهشتم_صفر
#شهادت_حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_واله_وسلم
گریه نکن روبه روی من
آتیش به قلبم زدی زهرا
بسّه یه عمره کشیدم درد
راحت شدم دیگه از دنیا
در راه تبلیغ اسلام
عمری شنیدم اهانت
با خاک و خاکستر و سنگ
بر رأس من شد جسارت
بنشسته در جنگ احد
صدها جراحت بر تنم
بشکسته پیشانی من
با سنگ بغض دشمنم
واویلتا واویلتا.....
🌸🌸🌸🌸🌸
دارم می بینم که بعد از من
بی کس میشه همسرت حیدر
در پشت درب خونه ی تو
زهرا میشه نوگلت پرپر
چند روز بعد بین آتیش
میشی عزیزم گرفتار
سینه ی تو میشه ای وای
زخمی با ضربه ی مسمار
می بینه در کوچه علی
دورت چهل تا دشمنه
با کینه قنفذ با غلاف
بازوی تو رو میشکنه
واویلتا واویلتا....
🌸🌸🌸🌸🌸
بر روی دامان مرتضی
فارغ میشه روحم از پیکر
در زیر سایه میدم من جون
دیگر نمیشه تنم بی سر
وای از جفا بر حسینم
میشه تنش ارباً اربا
در زیر شمشیر ونیزه
میشه رها بین صحرا
در مقتلش آروم میشه
با تازیونه دخترش
میره به زیر دست و پا
در روبه روی خواهرش
واویلتا واویلتا....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#اربعین #الحسین_یجمعنا
مشابه سبک زیر خوانده میشود 👇👇👇
167.7K
گریه نکن روبروی من
هدایت شده از کانون مداحان
🔲⬛🔲⬛🔲⬛🔲⬛
⬛🔲⬛🔲⬛🔲⬛
🔲⬛🔲⬛🔲⬛
⬛🔲⬛🔲⬛
🔲⬛🔲⬛
⬛🔲⬛
🔲⬛
⬛
﷽میهمان هفته
■چهره ی نام آشنای مداحی کشور
فخرالذاکرین
■استادحاج مهدی منصوری
■رٵس ساعت10ونیم صبح جمعه
■ضمنا
■کلاسهای آموزش مداحی
■درمقاطع مختلف سنی وتحصیلی
■(ویژه برادران وخواهران)
■همراه با تقدیم اشعارجدید
■ایام وشهادتهای پایان ماه صفر
■بصورت رایگان
■در10کلاس وکارگاه فعال
ومجزا
■باحضور مربیان کم نظیرومسلط■
■راس ساعت9تا10ونیم
■صبح جمعه
■اصفهان
■خ سروش
■چهارراه عسکریه
■کوچه مهدیه اصفهان
■دقیقا مقابل مهدیه بزرگ اصفهان
[[کانون مداحان استان وشاعران استان اصفهان]]
(((((مـقدمـــــتان گـــــرامـی))))
■هم تبلیۼ
■هم تشریف
مناجات و روضه امام حسین
حضرت اباعبدالله علیه السلام
استاد حجت الاسلام #میرزامحمدی
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
شب های جمعه فاطمه،با سوز و آه و واهمه
آید به دشت کربلا گردد به دور قتلگاه
گویید حسین من چه شد،نور دوعین من چه شد
*شب زیارتی ابی عبدالله ست،آسمان هم با ما در این ساعت بر ابی عبدالله گریه کنه . فرمود فاطمه جان ، همه چشم ها قیامت گریانه غیر ازاون چشمی که بر حسین تو گریه کنه وقتی جبریل خبر شهادت ابی عبدالله رو به پیغمبر داد، همون لحظه ی ولادت، پیغمبر گریه کرد دستور امد این خبر و باید به مادرش فاطمه هم بدی،کدوم فاطمه؟همون فاطمه ای که "وَوَضَعَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا" حسین و به سختی به دنیا آورده، تا پیغمبر به فاطمه خبر داد دخترم این بچه ای که تازه از تو به دنیا اومده این فرزندت و کربلا غریبانه میکشند "بَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً" ان شالله بی بی دوعالم شفاعت همتون رو کنه میگه اینا مجلس روضه حسینمو ترک نکردند نذاشتند جلسه روضه حسینم بی رونق باشه بگو فاطمه جان شاهد باش .
تا زهرا گریه کرد همون جا پرسید: بابا روزی که حسینمو میکشن شما زنده ای یا نه فرمود: نه دخترم، من مادرش هستم یا نه؟ نه دخترم، باباش علی هست یا نه؟ نه دخترم، گریه زهرا بیشتر شد عرضه داشت "یَا أَبَهْ فَمَاْ یَبْکِی عَلَیْهِ؟"اگه ما نیستیم پس کی بر حسین من گریه میکنه؟فرمود: دخترم غصه نخور امتی میان نسلی بعد نسلی بر حسین تو زار میزنند گریه میکنند، تا این بشارت و داد گل لبخند بر چهره فاطمه نقش بست، پیغمبر فرمود:زهرا جان باید یه قولی به من بدی بابا، چیه بابا؟ دخترم تو باید از زنهای گریه کنشون شفاعت کنی .... منم قیامت از مرد هاشون شفاعت کنم ...."
یعنی با این گریه تو مشمول شفاعت پیغمبر و فاطمه ای" آماده ای یا نه؟بریم کنار گودال....
"فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ" یه نگاه کرد دید همه یاراش رو زمین افتادن خسته شد،تکیه به نیزه داد بلکه لحظه ای استراحت کنه،نانجیبی چنان با سنگ به پیشانی حضرت زد.... خون تمام پیشانی رو فرا گرفت ...
شهدا هم با ما گریه کنند ....
ابی عبدالله هرچه کرد نتونست خون پیشانی رو بند بیاره،یا اللعجب این لباس عربی رو بالا زد .... بلکه بتونه خون پیشانی رو بند بیاره،اینجا بود سپیدی سینه حسین نمایان شد .... یه ظالمی با تیر سه شعبه چنان به قلب حسین..... دیگه نتونست تیر و از مقابل در بیاره خون مثل ناودان داره فواره میزنه ... دیدن ابی عبدالله میگه بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله دیگه نتونست دوام بیاره چنان با صورت به زمین افتاد همه بگیم یا حسین ......
*صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله*
با همین حال خوشت شب زیارتی ابی عبدالله است حالا که چشمت گریان شده امام صادق علیه السلام فرمود:ابی عبدالله به گریه کن هاش نظر میکنه الان ابی عبدالله داره به تک تکمون نظر میکنه فرمود اثر این نظر حسینم اینه برا گریه کن هاش خود حسین استغفار میکنه حالا میخوای نامتو جزو زایرینش هم بنویسن یا نه ؟؟ به نیابت هم همه شهدامون شهدای این مکان مقدس شهدایی که خانواده هاشون شرف حضور دارند بالاخص شهدای گمنام عرض سلام کن از همه التماس دعا :
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🌾⚫️
Roze_Shab-jome_Mirzamohamadi7.mp3
4.72M
🔊سلام آقا که الان رو به روتونم...
▪️روضه شب جمعه
#پیشنهاد_دانلود
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
@emame3vom
.
یا صاحب الزمان
رویم سیاه ، از بس خطا کردم غلط کردم
خود را ز بندِ تو جدا کردم غلط کردم
بیرون کشاندم دستهایم را ز دامانت
بدجور بر دینم جفا کردم غلط کردم
از دستهایت دستهایم را اباصالح!
با غمزهی شیطان ، رها کردم غلط کردم
فضل شما شد با گناهانم فراموشم
ابلیس را جایت صدا کردم غلط کردم
دور از تو افتادم ؛ سَرَم گرمِ جسارت شد
یابن الحسن! بی تو چه ها کردم غلط کردم
شد لیله ی جمعه مگر همراه با روضه
گویم ز عمق دل : " خطا کردم غلط کردم "
مردی غریب و قتلگاه و خنجر و شمر و ...
دلخون ، تو را از این عزا کردم غلط کردم
#شب_جمعه
#جمعه #امام_زمان
#انتظار
#توبه
#محمد_علی_نوری
۴ مرداد ۱۳۹۸
.
▪️این قصه ی درد است پس آخر ندارد
▪️این شعله سوزان است خاکستر ندارد
▫️از کربلا تا عرش تنها یک قدم بود
▫️غیر از حسین (ع) این یک قدم را بر ندارد
▪️وقتی که آمد کربلا اصحاب بودند
▪️وقتی به میدان می رود یاور ندارد
▫️وقتی عمود خمیه را انداخت یعنی
▫️روزی برادر داشت و دیگر ندارد
▪️شش ماه کافی بود تا عالم بفهمند
▪️اصغر تفاوت با علی اکبر ندارد
▫️از اربن اربا تازه فهمیدند مردم
▫️اکبر تفاوت با علی اصغر ندارد
▪️ما از شنیدن بیخودیم از خویش ، ای وای
▪️زینب که میبیند ولی باور ندارد
▫️زینب که میبیند تنش پیراهنی نیست
▫️زینب که میبیند که انگشتر ندارد
▪️از من چه میخواهی عزیزم پای این شعر
▪️"روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد"
▫️روضه نمیخواهد تنی که چاک چاک است
▫️جز زخم روی زخم بر پیکر ندارد
▪️سر را جدا کردند اما نکته این است
▪️خنجر در اینجا کار با حنجر ندارد
▫️این کشته ی افتاده بر طف زاده ی کیست
▫️این تشنه ی بی کس مگر مادر ندارد
▪️بر نیزه خورشید است حق دارد رقیه
▪️یک لحظه چشم از روی ماهش بر ندارد
▫️این قصه از سر قصه ی سر بود یعنی
▫️تا روز آخر قصه ام آخر ندارد
🏴