eitaa logo
مادران شریف ایران زمین
8.9هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
192 ویدیو
36 فایل
اینجا پر از تجربه‌ست، تجربهٔ زندگی مامان‌های چند فرزندی پویا، «از همه جای ایران»، که در کنار بچه‌هاشون رشد می‌کنند. این کانال، سال ۱۳۹۸ به همت چند مامان دانش‌آموختهٔ دانشگاه شریف تاسیس شد. ارتباط با ما و ارسال تجربه: @madaran_admin تبلیغات نداریم.
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 برشی از کتاب «پاییز آمد» خاطرات فخرالسادات موسوی همسر سردار شهید احمد یوسفی 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
سلام به همه مادران شریف ایران زمین✋🏻 اهالی ماه پرنور رجب🤩 یه شرایط ویژه پیش اومده که برای ما می‌تو
تمام مبلغ جمع شده توسط جمع ما، تحویل خیریه فردای سبز شد. (همونطور که گفتیم مابقی مبلغ هم توسط خیریه فردای سبز جمع شده و الان ۲۰ میلیون تومان کامله.) انشاالله وقتی فردای سبز، مبلغ رو تحویل این خانواده دادن، گزارش اون رو هم می‌ذاریم. خدا به همه شما عزیزان خیر بده و عافیت و سلامتی نصیب خودتون و خانواده‌تون بکنه❤️ خدا میدونه وقتی این خانواده متوجه شدن پول ودیعه‌شون داره با کمک‌های ما جمع میشه، چقدر خوشحال شدن. مادر خانواده پیام داده بودن که پسر بزرگم کلی ذوق کرده و میگه مامان یعنی دیگه میتونیم بریم یه خونه دیگه؟😍 دیگه آقای بنگاهی سرت داد نمیزنه؟🥺💔 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به عزیزانی که تازه به جمع مادران شریف ایران زمین پیوستند✋ خیلی خوش اومدید🥰 ۱۴ آبان ۱۳۹۸ یعنی بیش از سه سال پیش این کانال متولد شد.✨ میتونید یه سر برید ابتدای کانال تا با حال و هوای کانال آشنا بشید.👇 https://eitaa.com/madaran_sharif/3 البته با عرض پوزش از اینکه عکس‌های قدیمی باز نمی‌شن🙏🏻
مادران شریف ایران زمین
. 🔰و اما روز دوم تور مادران شریف گردی.😃 این روزا تو مادران شریف چه خبره⁉️ 🔸۱. پست‌های #روزنوشت
و این توضیح مفصلتری از اینه که مادران شریف چه مدل پست‌هایی داره. و تو پست بعدیش، اسامی افرادی که برای آماده ‌سازی پستهای مادران شریف زحمت میکشن گفته شده. این پست برای تولد دوسالگی مادران شریف بود.
🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
#قسمت_اول #بنت‌الهدی (مامان سه دختر) ۵ تا بچه‌ی قدونیم‌قد روی تخت بالاپایین می‌پریدن و می‌گفتن: م
۵ تا بچه‌ی قدونیم‌قد روی تخت بالاپایین می‌پریدن و می‌گفتن: ما اعتراض داریم! خواهر نیاز داریم!😁 دیری نپایید که من شدم ششمینِ آن پنج نفر و البته تنها دختر خانواده! سال ۷۱ و در خانواده‌ای پرجمعیت و پرمشغله در تهران دیده به جهان گشودم!⁦👶🏻⁩ مادرم چهل‌ساله بودن، اون‌موقع ایشون پزشک و هیئت علمی دانشگاه تهران بودن ... چند خطی که خوندید مربوط به یکی از جذاب ترین تجربه های اینجاست.🤩 تجربه زندگی بانویی که مثل مادرشون، پزشکی خوندن، سه فرزند دارن و انتخاب های ویژه ای در زندگیشون داشتن.👌 از شرایط متفاوت کودکی و نوجوانی تا ازدواج و خرید جهیزیه و درس خوندن با بچه هاشون... قسمت اول از این تجربه ده قسمتی رو اینجا بخونید 👇🏻 https://eitaa.com/madaran_sharif/976 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
(مامان امیرعلی ۱۳، نرگس ۸، سارا ۵.۵، حدیثه ۴ ساله) از بچگی دلم می‌خواست چهار تا بچه داشته باشم.😄 تو رویاهام می‌دیدم که بچه‌هام چقدر با هم خوبن، باهم بازی می‌کنن، کنار هم همیشه شادن و حامی و پشتیبان همن... به قول معروف یه آبجی می‌گن ده تا از دهنشون می‌ریزه.😁 و هیچ‌وقت هیچ‌وقت هم با هم بحث و دعوا نمی‌کنن.😍 غافل از این که و قالو سلاما سلاماا فقط مال بهشته و خواهر و برادرها رقیب‌های طبیعی هم هستن. وقتی دعواشون می‌شد، مستأصل می‌شدم و نمی‌دونستم چیکار کنم. گاهی حس می‌کردم ایراد از بچه‌هامه که انقدر با هم دعوا می‌کنن.😕 و گاهی حس می‌کردم مشکل از منه... لابد من مادر بدی هستم که بچه‌هام این شدن!🤦🏻‍♀️ دوست داشتم رابطه‌شون بهتر بشه ولی چجوری؟!🤔 رفتم سراغ کتاب‌های تربیتی و کلاس‌های آموزشی... اونجا بود که فهمیدم نه من بدم نه بچه‌هام معیوب! و این بحث و جدل‌ها هم طبیعیه و بخشی از رشد بچه‌هاست. به قول یه استادی اگر خواهر برادرا روزی چند بار کتک کاری نکردن، تو سلامتشون شک کنید.😂 بچه‌ها توی دعوا با خواهر و برادرهاشون یاد می‌گیرن از حقشون دفاع کنن، گاهی گذشت کنن، گاهی باهم کنار بیان و کلا تعاملات اجتماعی رو رو یاد می‌گیرن‌. 👈🏻 و این یعنی رشد...رشد در روابط اجتماعی. در کنارش یاد گرفتم وقتی نوازش خشانت آمیز می‌کنن🤪 به جای دعوا کردن با اونی که زده، بیشتر با صحبت کردن با اونی که ضربه دیده، بدون حمله به شخصیت اون یکی، هم‌دردی کنم. ✔️ می‌گم دردت اومد؟ می‌دونم! (با چاشنی بغل و بوس) ❌ نمی‌گم آبجی دختر بدیه! ✔️ می‌گم زدن کار بدیه. 👈🏻 باید از زبونتون استفاده کنید. به جای دیدن و پررنگ کردن بداخلاقی‌هاشون، تا کار خوب کنن و محبتی به هم کنن تشویق می‌کنم. اینجوری برای جلب توجه دنبال دعوا نمی‌رن.👌🏻 برای این که بدونن همه رو دوست داریم، برای هر کدوم گاهی ویژه وقت می‌ذاریم و توجه می‌کنیم به خواسته‌هاشون تا کمتر حسادت پیش بیاد و زمینهٔ دعوا کمتر بشه. ولی خب قطعا حذف نمی‌شه که! فقط می‌شه مدیریت کرد.🤪 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
(مامان ۲ساله) یه روز سر ناهار بودیم؛ یه لقمه غذا می‌خورد. یه دور، دور ما می‌چرخید. دوباره غذا، دوباره چرخش، و یک‌دفعه! گررررریه و دهن خونی فاطمه.😢 تو دور آخر متاسفانه ضربه فنی شد و با سر به پایین مبل برخورد کرد و نتیجه‌ش شد کبود شدن بالای لب، زخم شدن لب بالا و یه زخم داخل دهن که فکر می‌کردیم زود و بی‌دردسر خوب می‌شه... چند روز اول راحت غذا می‌خورد... در واقع مثل قبل... با بازیگوشی و نه چندان با میل... هنوز شیر خوردن به راه بود و می‌دونست اگه غذا نخوره شیر هست.🤦🏻‍♀ چیزای ترش رو نمی‌خورد، زخمش رو می‌سوزوند. تیلیت می‌خورد ولی بعد هر لقمه می‌گفت آاااااخ و آب می‌خورد... کم‌کم وضع بدتر شد. عروسی شهرستان دعوت بودیم و رفتیم. اونجا دیگه اذیت زخمش به اووووجش رسید. به طوری‌که حتی یه دونه (بدون اغراق😢) برنج هم نمی‌تونست بخوره. یکی دو بار که امتحان کرد، خورد به زخمشو جیغ و گریه😞... دستشو می‌برد می‌زد به زخمش و جیغ می‌کشید و می‌گفت اووووخ و گریه می‌کرد. فقططططط شیر می‌خورد... تمام زمان مراسم رو بغل من بود و حتی بغل بابا هم نمی‌موند. گرسنه می‌شد و دوست داشت غذا بخوره، ولی نمی‌شد. به پیشنهاد عمهٔ فاطمه، براش بستنی گرفتیم. خداروشکر خورد😭 بعد دو روز و نیم غذا نخوردن واقعا جای شکر داشت. برگشتنی هم یه کم تونست کیک بخوره و ما ذوق زده بودیم از دیدن غذا خوردنش.😭 برگشتیم و زخم دهنش کم‌کم خوب شد. ولع داشت به همهٔ غذاها... مدام از ما درخواست غذا (همممممم) داشت. این برای ما که خیلی کم پیش می‌اومد خودش درخواست کنه، عجیب بود.😳 و عجیب‌تر اینکه خیلی کم می‌اومد سراغ شیر! منی که اونقدر مستأصل شده بودم سر از شیر گرفتنش و یه بار هم قبل دو سالگی شروع کردم بودم کمش کنم، ولی نشده بود، دیدم که: عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. گفتم بذار یه قرار بذاریم باهم که فقط واسه خواب شیر بدم... وقتی هم که طی روز درخواست شیر می‌کنه، می‌گم هر وقت خواستی لالا کنی شیر می‌دم... اونم می‌گه باشه😄 حتی گاهی شده چون سیر بوده خودش خوابیده، نیازی به شیر نبوده.😜😃 هنوز این فرایند از شیرگیری😥 کامل نشده ولی خیلی این لطف خدا بعد اون زخم، شیرین بود... انقدری به شیر وابسته بود که فکرشم نمی‌کردم حتی بتونم کمش کنم بدون کشمکش.🤦🏻‍♀ ولی خب بدون اینکه من حواسم باشه، از یه زخم و حال بد، یه راه‌حل خوب برای شرایطمون جور شد. شکر که نخوایم هم حواست بهمون هست.❤️ 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
ولادت ابن الرضا، حضرت جواد‌الائمه (علیه السلام) مبارک باد💛 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif