سلام دوستان🌱
شاید متوجه شده باشید ما بعضی روزها، کانالهایی رو معرفی میکنیم. (معمولا دو شب تو هفته)
این کانالها رو قبل معرفی حتما خودمون بررسی میکنیم. برامون مهمه کانالهایی باشن که حس میکنیم برای یه خانواده بچهدار، میتونه مفید باشه.
کانالهای فروشگاهی، علاوه بر این معیارها، کسبوکار مادران سه فرزندی (یا بیشتر) هم هستن.
و یا فروشگاههایی هستن که برای خانوادههای پرجمعیت تخفیف دارن.
و البته برامون مهمه که کالاهای لوکس و گرون نفروشن و قیمتشون مناسب باشه.👌🏻 (حقیقتا این بخش برای یه خانواده چندفرزندی از ضروریاته😁)
و خلاصه برامون مهمه از کانالهایی که معرفی میکنیم رضایت داشته باشید و بتونید با خوشحالی ازشون استفاده کنید🥰🌺
وقتی مامان سه تا بچه ای👶🏻
کارشناس کتاب هم هستی📚
باید بری درباره چند جلد کتاب صحبت کنی🗣
و همزمان سرما هم خوردی🤧
نتیجه این میشه که؛
تمام دیشب 😩 رو داشتم خواب میدیدم محتویات و کلمات کتابها رو دارم میریزم تو مخلوطکن و میکس میکنم (کاری که با غذای نینیها میکنیم)
و بعد هرکدوم رو میریزم تو یه ظرف در بسته و میذارم یه گوشه تا برای ارائهام آماده باشم!!!🤌🏻😅
#مزه_های_زندگی
#مادرانگی_هایم
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مومنان در راه خدا میجنگن
و دشمنانشون، در راه طاغوت و شیطان.
خدا رحمت کنه امام خمینی رو که میگفت آمریکا شیطان بزرگ است...
شاید فکر کنیم امروز آمریکا قدرت نظامی و استراتژیک بالایی داره و نقشههایی که برای جنگ و ترور به اسرائیل میده، خیلی قویه؛
ولی خدا میگه کید و نقشههای شیطان ضعیفه.
ما هم اگر توی تیم خدا باشیم پیروز این نبرد هستیم.
#کلام_الله
#کید_شیطان
#شیطان_بزرگ
#نبرد_با_آمریکا
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
چه فرصت خوبی😃 من طلای زینتی تقریبا ندارم. ولی دنبال فرصتی بودم که یکی دو سکه پارسیانی که داشتیم رو
این همدلی طلایی رو یادتونه؟ پویش دومشم چند روز پیش برگزار شد.
میدونید خروجیش چی بود؟😍
هدایت شده از امهات القدس 🇱🇧🇵🇸🇮🇷
خروجی مالی همدلی طلایی 2 بدون محاسبه ی بازارچه و آشپزخانه ی مقاومت امهات القدس :
2 کیلو طلا
165 گرم نقره
4 سکه تمام بهار آزادی
3 نیم سکه بهار آزادی
18 ربع سکه بهار آزادی
42/522 گرم سکه پارسیان
35 یورو
79 عدد دلار
46 ریال عربستان
1/749/000 دینار عرق
76/839/000 میلیون تومان پول نقد
#همدلی_طلایی۲
#نهضت_مادری
#امهات_القدس
@ommahatalqods 🇮🇷🇵🇸🇱🇧
هنوز ارزشش رو برآورد نکردن چند میلیارد میشه
چون باید طلاها دونه دونه عیارشون مشخص بشه.
«۱۲. سختی پایان دارد...»
#ام_محمد
(مامان #محدثه ۱۵، #مطهره ۱۲، #محمد ۹ و #مهدی ۶ساله)
بعد از پایان دوره عربی به این فکر میکردم که برای ادامه مسیر چه کنم🤔؟
دو راه برای ادامه تحصیل پیش روم بود. یکی اینکه برم سطح سه حوزه ادامه بدم و راه دوم اینکه دانشگاه ارشد شرکت کنم. حالا ارشد چه رشتهای باشه اینم یه نکته بود🤷🏻♀.
اون سالها نمیخواستم دروس حوزوی رو ادامه بدم. علتش هم، طولانی مدت بودن حوزه و دروس خیلی زیادش بود.
در سطح سه حوزه صد و سی واحد باید بخونی یعنی چهار سال تمام وقت، روزی چهار پنج ساعت و در نهایت معادل ارشد دانشگاهی هست🤦🏻♀.
بیشتر به خاطر بحث زمان و اینکه من در سالهای طلایی فرزندآوری خودم بودم، به این نتیجه رسیدم که الان زمان مناسب برای ادامه تحصیل از طریق حوزه نیست. در حالی که من میتونستم وارد مقطع ارشد بشم و فقط دو روز در هفته کلاس داشته باشم👌🏻.
با ورودم به حوزه و پشت سر گذاشتن دوره زبان عربی، تقریباً رشته فیزیک برام تمام شده بود. احساس میکردم که آیندهای در رشته فیزیک نخواهم داشت و علایقم تغییر کرده بود. خیلی دوست داشتم فلسفه بخونم.
در نتیجه این فکرها تصمیم گرفتم ارشد فلسفه رو انتخاب کنم و آزمون بدم✍🏻.
ایام نزدیک کنکور، خونه مسکن مهرمون رو تحویل گرفتیم. با وجود آماده نبودن کامل خونه، ولی ما بعد از سه سال زندگی توی خانههای سازمانی، اسبابکشی کردیم🏢.
سه چهار روزی بود که ما اسبابامون رو برده بودیم و کابینتکار هم توی خونه مشغول کار کردن بود. ارههاش رو داخل آورده بود و بعضی از کاراش رو هم همونجا انجام میداد😫.
آسانسورها هم هنوز آماده نبود و راهپلهها خاکی بود. ما هم طبقه چهارم بودیم، از پلهها باید میرفتیم و میاومدیم😥.
مجموعه این شرایط باعث شد که دخترم در شش ماهگی به علت عفونت ریه چهار پنج روزی تو بیمارستان بستری شد😭.
همون سال ۹۱ آنفولانزای خیلی شدیدی شایع شده بود🤒. همزمان که دخترم بیمارستان بستری بود، همسرم هم این آنفولانزا رو گرفته بودن و توی خونه ازشون مراقبت میکردیم😷.
مادرم از مشهد اومده بودن که از همسرم و دختر بزرگم مراقبت کنند و من و دختر کوچیکم بیمارستان بودیم🏨.
همچنان دخترم جُثه ریز و ضعیفی داشت و موقع رگگیری، رگهاش پیدا نمیشد😔.
روز دوم یا سوم که ما بیمارستان بودیم، ظهر تا شب چندین بار تلاش کردند که رگ بچه رو پیدا کنند اما بیفایده بود، حتی از پاش هم نتونستن رگ بگیرن😭.
صدای گریهها و جیغهای بچه خودم و بچههایی که برای رگگیری میرفتن، بسیار آزار دهنده بود. یادمه یه دعوای حسابی اونجا باهاشون کردم و به همسرم زنگ زدم گفتم که بیاد و ما رو ترخیص کنن🤯.
خلاصه گفتن که نمیشه و با کلی جر و بحث قرار شد بچه رو توی مطب یکی از پزشکان اطفال، فرد خیلی ماهری که استاد رگگیری بچهها بود، رگش و پیدا کرد و دوباره برگشتیم به بیمارستان😮💨.
در بیمارستان کلی بهشون توصیه کردیم که مواظب باشین و سرمها رو یه جوری بزنین که رگ بچه خراب نشه🧐.
این خاطره یکی از خاطرات خیلی تلخ زندگی منه. مثل هر دوره سخت زندگی از این خاطره تلخ، تجربه کسب کردم و با مادرانی که فرزند مریض دارند مواجه شدم و تصمیم گرفتم به قدر کافی شکر نعمت سلامتی رو به جا بیاورم🤲🏻.
بعد از اون ماجرا همیشه از خدا میخوام که این سختی رو نصیب هیچ مادری نکنه و هیچ بچهای در بیمارستان بستری نشه🤲🏻.
کنکور ارشد در همین هفتهای که دخترم بیمارستان بستری شده بود، برگزار میشد. یکشنبه یا دوشنبه دخترم بیمارستان بستری شده بود و من قرار بود که جمعهاش کنکور ارشد بدم🤦🏻♀.
وقتی رسیدم خونه به لطف مادرم خونه کاملاً مرتب بود و همسرم و دختر بزرگم الحمدلله سرحال بودن. مادرم غذای مفصلی حاضر کرده بودن😍.
من دیگه کنکور رو فراموش کرده بودم و نمیخواستم برم کنکور بدم. اما همسرم اصرار داشتن که برم و کنکور بدم🥰.
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
خوش به حال اونایی که این روزها در حال جهاد با مال و جان هستن... ظاهرش اینه که بخشی از مالشون رو دار
قبول باشه دوستان گل 🌷
مبلغ ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان به سایت رهبر عزیز انقلاب تقدیم شد
برای کمک به رزمندگان مقاومت لبنان.
✅ کل مبلغ اهدا شده تا الان: ۴۴ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif