eitaa logo
مادران شریف ایران زمین
8.7هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
196 ویدیو
38 فایل
اینجا پر از تجربه‌ست، تجربهٔ زندگی مامان‌های چند فرزندی پویا، «از همه جای ایران»، که در کنار بچه‌هاشون رشد می‌کنند. این کانال، سال ۱۳۹۸ به همت چند مامان دانش‌آموختهٔ دانشگاه شریف تاسیس شد. ارتباط با ما و ارسال تجربه: @madaran_admin تبلیغات نداریم.
مشاهده در ایتا
دانلود
از: مادران جمهوری اسلامی ایران به: جهانیان به ویژه مردم مقاوم و مظلوم غزه و لبنان بسم الله الرحمن الرحیم تاریخ شهادت خواهد داد که در سایه انفعال جامعه جهانی و فقدان برخوردهای بازدارنده نهادهای بین‌المللی و دولت ها، نزدیک یک سال است که رژیم منحوس صهیونیستی، در غزه و سپس لبنان، زنان و مردان و کودکان را به وحشیانه ترین شکل به خاک و خون کشیده است. با پشتیبانی آمریکا توحش این سگ هار روز به روز بیشتر میشود و تجاوز و جنایت ها افزون میگردد. اما در گوشه‌ای از جغرافیای عالم ما قرار گرفته ایم، ما مادران ایران. یک سال است اشک چشمانمان خشک و آتش دل هایمان سرد نشده و با حیرت و غمِ بی حد، این جنایت عریان و این مقاومت غرورآفرین و حسرت انگیز را نظاره گر هستیم. یک سال است که جسم مان اینجاست و روح مان، شانه‌های مادرهای بی فرزند شده را، خواهرانه و تسلی بخش، میفشارد. جسم مان اینجاست اما روح مان کنار کودکان زیر آوارِ جنگ، نشسته و گونه های سرد آنان را نوازش میکند. یک سال است که ما جدا از جسم هایمان شده ایم. و حق همین است. مگر مادر شدن، وسعت قلب به همراه ندارد؟ مادر که میشوی، قلبت به اندازه همه کودکان جهان، عاطفه در خود جای می‌دهد. در این میان، مادرِ که باشی، نگاه آرمانی و مبتنی بر عقیده‌ات، خون داغ بیشتری در رگ های عاطفه و خروشَ‌ت می‌دمد. ما مادران ایران زمین این نامه را می‌نگاریم تا در این برهه از تاریخ اعلام کنیم که: ۱- چونان که مردم عزیز غزه و لبنان سالها در بطن جهاد و مقاومت بالنده شده اند، ما نیز در مجالس عزا و حماسه اباعبدالله الحسین، و نیز در مکتب انقلابی امام روح الله پرورش یافته ایم. برای ما نیز نصرت دین خدا و یاری مظلوم ارزش و هدف و آرزوست. تپش قلب های ما «یا لیتنا کنا معکم» است و آرمان ما نابودی استکبار جهانی. ۲- ما مادران فرزندان خود هستیم اما صاحبان آنان نه، تنها کَس آنان نه. بنابراین اگر روزی قرار باشد فرزند در راه خدا بدهیم، میدهیم. چونان که نسل قبل از ما دادند. و اگر قرار باشد فرزندان را بگذاریم و به یاری جبهه مقاومت بشتابیم، می‌گذاریم و می‌شتابیم. خداوند برای فرزندان ما کافی است. همانگونه که حضرت صدیقه طاهره برای وظیفه و در راه خدا، هم فرزند داد و هم فرزندانش را از وجود مادی خود محروم نمود. ۳- مادران همیشه خانواده را گرم و کامل می‌خواهند؛ از بازی پدرها با فرزندان لذت می‌برند؛ از تکیه کردن به مرد زندگی خود نیرو می‌گیرند. اما ما ابایی از راهی کردن همسران و مردان خود به جبهه‌های مقاومت و مبارزه با شیطان مجسم و هموار کردن راه ظهور نداریم. همه فخر ما این است که مصداق این آیه شویم: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون» ۴- تقدیر و طراحی خداوند اینگونه بوده که بعد از سال‌های انقلاب و دفاع مقدس که ایران اسلامی خود در خط مقدم درگیر مبارزه با دشمن بود، اکنون از مرزهای درگیری فیزیکی دور باشد. لکن این دوری جغرافیایی هرگز برای ما مانع انجام وظیفه نیست. ما مادران ایران طبق حکم جهاد رهبرمان امام خامنه‌ای، بر خود فرض میدانیم با همه توان، مؤمن و استوار، در این جبهه ایفای نقش کنیم: - کمک‌های و غیرمالی پشتیبانی - و روایت صحیح از مظلومیت فلسطین و حقانیت حزب‌الله - تشجیع و تقویت اراده حاکمیت جمهوری اسلامی مبنی بر مبارزه با رژیم صهیونیستی و آمریکای جنایتکار - جلوگیری از برافراشته شدن پرچم دشمن در و فرهنگ - جهاد و ایجاد نسل ادامه دهنده راه حق - و پرورش انسان های آزاده و مسلمان - دعا و توسل و استغاثه و درخواست امدادهای غیبی و الهی. تاریخ دنیا و خصوصاً تاریخ ایران، بارها ثابت کرده که به خوبی از پس این وظایف برمی‌آیند! زنان همیشه در جبهه‌های سخت و جبهه‌های نرم نقش آفرین بوده‌اند. مادران انسان می‌سازند، انسان‌ها تاریخ را. مادران تاریخ سازند... «و لینصرن الله من ینصره» جمعی از مادران ایران اسلامی ༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ امضای نامه فوق 👇 https://survey.porsline.ir/s/h4Fs2NaP کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
«تبیین در بازارچهٔ مقاومت مادرانه قم» (مامان ۶ ساله، ۴ و ۳ ماهه) قرار بود بازارچه داشته باشیم. مسئولیت تبیین رو قبول کردم، قبل‌تر هم این کارها رو کرده بودم. می‌دانستم بی‌مهری و کم‌لطفی، شور و ذوق و همه چیز را با هم دارد. از چند روز قبل شروع کردم به خواندن فایل‌های پاسخ به شبهات مقاومت و مرور اطلاعات گذشته‌ام. شب قبل از برنامه هم توسلی کردم برای گشوده شدن قفل زبانم و آرامش قلبم. سعی کردم روز برنامه آمادگی کامل داشته باشم. پسر بزرگم را به مدرسه فرستادم و با کوچولوها مهیای رفتن به میدان شدم☺️. فاطمه طول مدت بازارچه پیش خودم و توی بغلم بود، محمدجواد هم با بقیه بچه‌ها مشغول درست کردن پرچم فلسطین و رنگ‌آمیزی کاربرگ بود. وقتی رسیدم فضاسازی انجام شده بود، تغییرات کوچکی دادیم و منتظر شدیم. هنوز به ثبات نرسیده بودیم که جمع زیادی از دانش‌آموزان ابتدایی و متوسطه با صفی طولانی به طور کامل جلوی فضاسازی ما قرار گرفتند و جملات چالشی نوشته شده روی تخته ذهنشان را مشغول کرد. (مثلاً نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران🤦🏻‍♀️ پدرکشتگی ما با اسرائیل چیه؟ حماس فلسطینی‌ها رو به کشتن داد و...) با ناراحتی به دوستم گفتم که مخاطب جملات ما و برنامهٔ ما، اصلاً این سن نبودند😥. دوست عزیزم گفت حتماً خیری بوده و آن‌ها هم استفاده خودشان را خواهند کرد. آرام شدم و دل به تدبیر خدا سپردم که روشنگر جان‌هاست. از بچه‌ها خواسته بودیم هر دلنوشته‌ای خطاب به کودکان غزه و لبنان دارند، برایمان بنویسند و به مقوای نصب شده بچسبانند. خیلی استقبال خوبی کردند. سوالاتی هم درمورد جملات چالشی‌ای که نوشته بودیم می‌پرسیدند که سعی می‌کردیم در حد وسعمان پاسخ دهیم. وقتی به خانه برگشتم و جملات بچه‌ها را خواندم، بسیار امیدوار شدم. با غلط‌های املایی بسیار، حمایت‌های درست و اساسی از فلسطین عزیز کرده بودند و فهمیدم اصلاً آن‌ها به تبیین نیاز نداشتند، همین شور مشارکت در حمایت از فلسطین برایشان کافی بود و شاید این، همان خیری بود که دوستم می‌گفت!🥹 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
«ماجرای یه جلسه خانومانه درباره قصه فلسطین» (مامان ۷ ساله، ۵.۵ ساله و ۲.۵ ساله) دیروز صبح یه خانومی از طرف سایت قصه فلسطین (palstory.ir) بهم زنگ زدن. گفتن شما بودید که قبلا گفتید می‌تونید برید مباحث قصه فلسطین رو ارائه بدید اگر جلسه‌ای باشه؟ گفتم بله، خوشحال میشم. 😍 و اینطوری شد که امروز صبح بعد از فرستادن عباس به مدرسه ساعت هشت فاطمه و زینب رو بیدار کردم تا با هم بریم برای جلسه سمت یافت آباد. یه جمع ده بیست نفره بودن از مامان‌هایی که بچه‌هاشون توی مکتب درس می‌خوندن، توی یه جایی شبیه خونه. چون روی زمین نشستیم و فرش داشت برای بچه‌ها راحت بود و فاطمه مشغول نقاشی و خوراکی شد. زینب هم کل مدت روی پای من و توی بغلم نشسته بود و گاهی چیزی می‌خورد یا خط خطی می‌کرد. آخراش هم حوصله‌اش سر رفت و چندباری گفت بریم خونه دیگه. 🥲 بحث رو از اینجا شروع کردیم که اصلا چرا مسئله فلسطین برای ما مهمه؟ فلسطین چه ربطی به ما داره؟ تاریخ و جغرافیای قصه فلسطین و منطقه‌ی ما یعنی غرب آسیا چطور بوده و چه اتفاقاتی افتاده که فلسطین غصب شده و ... 🇵🇸 از طوفانی که شهید یحیی السنوار و همرزمانش به پا کردن، صحبت کردیم ❤️ و از اینکه چه تاثیری توی دنیا گذاشته که الان مردم و دانشجو های آمریکا و انگلیس و آلمان و ... دارن برای حمایت از فلسطین راهپیمایی میکنن و علیه اسرائیل و آمریکا شعار میدن. بحث شد که بعضیا میگن اصلا چرا عملیات طوفان الاقصی رو انجام دادن فلسطینی‌ها؟ داشتن زندگی شون رو میکردن که. الکی خودشون رو توی دردسر انداختن.🤓 از سید عزیز مقاومت ذکر خیر شد که با اون جایگاه و عظمت، در راه آرمان آزادی فلسطین شهید شد و به خاطر حمایت از فلسطین، اسرائیل تصمیم به ترورش گرفت. خودم خیلی خوشحال شدم و خدا رو شکر کردم برای اینکه فرصتی پیش اومده با یه جمعی از خانوما درباره این موضوع مهم صحبت کنم و بالاخره چیزایی که خونده بودم و دیده بودم، به یه دردی خورد و تونستم به چند نفر ارائه‌ش بدم. چند نفری از خانوما هم توی بحثها شرکت می‌کردن و نظرشون یا سوالشون رو میگفتن و با موضوع ارتباط برقرار کردن بودن. چهار پنج تا از دخترای نوجوان هم وسطای بحث به جمعمون اضافه شدن و از دغدغه هاشون گفتن. در مجموع چهره‌های خانوما مشتاق به نظر می‌رسید. 😇 بعد جلسه خواستن لینک سایت‌ها و کتاب صوتی‌ها رو بفرستم براشون که گوش بدن. یکی از خانوما هم مربی قرآن کودکان بودن و دنبال محتوای مناسب کودک درباره فلسطین می‌گشتن که قرار شد پرس و جو کنم و براشون بفرستم هرچی پیدا کردم. به عنوان حسن ختام جلسه، چهارتا کتابی رو که همراهم برده بودم معرفی کردم. 📚 کتاب سرزمین مقدس که پر از نقاشیها و روایت‌های بامزه از سفر یک‌ساله یه کارتونیست غربی به فلسطینه در سال ۲۰۱۱. 📚 کتاب فلسطین حضرت آقا که نتانیاهو توی سازمان ملل نشونش داد و گفت این راهکارهای ایران برای نابودی اسرائیله. 📚 رمان خار و میخک از شهید عزیز یحیی السنوار که این روزا با عشق و ذوق دارم گوش میدم و میخونمش و دوست دارم با همه درباره‌ش صحبت کنم. 📚 و کتاب خاطرات سید عزیزمون از دوران کودکی و نوجوانی تا حدود سال ۱۳۷۷ از زبان خودشون. گفتم دو تاشون نسخه صوتی رایگان هم دارن و از ایرانصدا می‌تونید دانلود کنید و همزمان با کارهای خونه گوش بدید. (خار و میخک و سید عزیز) آخرش هم بدو بدو اسنپ گرفتم که بریم خونه تا وقتی عباس با سرویس از مدرسه میاد، خونه باشیم. البته پنج دقیقه ای دیر رسیدیم و عباس توی راه پله منتظر مونده بود تا برسیم. 🥲 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif