eitaa logo
مادران بهشتی
96 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
19 فایل
ارتباط با مدیر: @sadra_33 نسال الله منازل الشهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ----- خاطره‌ها خیلی مهمند… اصلاً فکر میکنم آدم نصف انرژی زندگی اش را از خاطره های خوب می‌گیرد. خاطره های تلخ هم خوبند؛ همین که یادآوری میکنند که "میگذرد، تمام میشود!" ، خودش کلی امید است. یا همینکه یادت می‌آید یک چیزهایی نداشتی و حالا داری. و بعد شکرگذار میشوی... هم که خودش اکسیر اعظمی است برای خودش... یا درس‌هایی که از آن تلخی‌ها گرفتی و رشدهایی که توی آن سختی برایت به وجود آمد... خاطره‌ها خیلی مهمند... وقتی به بعضی شان فکر میکنی، انگار یکهو یک بادکنک بزرگ قرمز میترکد توی قلبت و کلی خون پمپاژ میشود به گونه‌هایت، دست‌هایت، پاهایت... یا خنده میشود روی لبت، یا ذوق و شور میشود توی کلمه کلمه حرف‌هایت... راستش یکهو یاد این افتادم که چقدر مهم است؛ وقتی که دخترم برای هزارمین بار همان چند خاطره محدودی که از ۳-۴ ماه پیش‌دبستانی رفتن داشت را، برایم تعریف کرد. و وقتی که دقت کردم که در عوض هیچ خاطره‌ای از کلاس اولش ندارد… هیچ حرف شورانگیزی ندارد که از این یک سال بزند… این یک سال و نیم، خیلی ما را کم خاطره کرده است. یک سال و نیمِ دفتر زندگی ما را خالی گذاشته… نه، گاهی هم خط‌خطی های درشت غم‌انگیزی کرده و با بی‌خیالی و بی مهری، رفته صفحه بعد… دارم فکر میکنم شاید اگر میفهمید ما آدمیم، باید دورهمی داشته باشیم و همدیگر را در آغوش بگیریم، باید مدرسه برویم، باید عروسی بگیریم، باید زیارت برویم و عتبه‌بوسی کنیم، باید توی مهمانی ها بی ماسک بخندیم و بخندانیم، باید روضه شلوغ بگیریم و اشکمان روی گردن و سینه‌هامان بریزد نه توی ماسک، شاید اگر اینها را میفهمید انقدر بدجنسی نمیکرد… مگر چه هیزم تری بهش فروخته بودیم؟… خاطره‌ها خیلی مهمند خیلی یک سری خاطره هم شگفت‌انگیز ترینند. با فکر کردن بهش دلت غنج میرود، قلبت میتپد، اشکت ناخودآگاه میریزد، خون میدود تا نوک انگشتانت، روحت پر میکشد، "بدون اینکه آن خاطره مال تو باشد"! مثل؟ مثل همین اربعین شما اربعينی که من هرگز نرفته‌ام ولی انقدر وصفش را شنیده‌ام که… انگار خودم صاحب همه آن خاطره‌هایش شده‌ام! مثل مجنون ها، تا میگویند چای عراقی، انگار که خورده ام و میدانم چطوریست، دلم پر میکشد توی موکب‌های جاده‌های خاکی مشایه… تا می‌گویند عمود شماره فلان، انگار که سال‌ها زیر آن عمود با کسی قرار گذاشته‌ام، روحم بی فوت وقت میرود مینشیند آنجا به انتظار که کسی معطل نشود من با خاطره‌های دیگران، غرق میشوم توی هوای گرم مهربان اربعين حسین… پی‌نوشت: حواستان هست من با خاطره‌های عاریه‌ای مردم دارم زندگی میکنم ارباب؟!… 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8 عکس: سفره آش خانه مادربزرگ💚
﷽ ---- که باشی یک جایی میفهمی گیر افتاده ای. گیر چیزی که سال ها فکر میکردی میشود از آن فرار کنی، میشود بیخیالش باشی، میشود خودت را بزنی به آن راه... مادر که باشی میبینی از هر راه که بروی میرسی به خودت... خودت....... مادر که باشی یکهو میبینی روزگار دست گرفته و نشسته جلویت. رویت را هرطرف هم که بکنی، همان طرف -آینه به دست- ظاهر میشود. مادر که باشی میبینی راه فراری نداری؛ همه‌ی دوروبرت پر شده از مادر که باشی میبینی اخلاق هایی که فکر میکردی میشود بی‌صدا رویش سرپوش گذاشت تا کسی نبیند، خلق و خوهایی که پنهان میکردی و میگفتی حالا آنجا بماند بدون اصلاح، چه میشود مگر؟!، ناپسندهایی که فکر میکردی میشود بی آزار تلنبار کرد یک گوشه، همه یکهو مجسم می‌شوند در قامت فرزندانت! تمام زندگی ات را پر میکنند از نمایش خودت! خودی که اغلب انکارش کرده بودی؛ حداقل گوشه‌هایی اش را... آن جاهایی که دوست نداشتی و پسندت نبود اما همت اصلاح هم نداشتی! میخواهی بگو اثر توارث و ژن ها میخواهی بگو تربیت و اثر رفتار و محیط، حالا این تویی و آینه هایت! تویی و تصویر و تجسم انکار شده هایت تویی و تربیت نشده هایت... آینه های قدی ات نه تنها شکستنی نیستند بلکه هرروز بلندتر میشوند و بیشتر خودت را نشان خودت میدهند مخصوصاً آن گوشه‌های پنهان شده را فراموش شده یا انکار شده را... مادر که باشی، در خلوت سهمگین میان خودت و خودت، هر روز تلنگر میخوری که چقدر خود واقعی ات میتواند ناراحتت کند، عصبانی ات کند، تندی کند، دلت را بشکند، ملاحظه و مراعات را کنار بگذارد، متوقع باشد، خشمش را به بلوغ نیافته ترین شکل بروز دهد، زور بگوید، درک نکند، توی چشم‌هایت نگاه بکند و دروغ بگوید،.... مادر که باشی، در سی و سه سالگی هم که شده، *هر روز یادت میفتد چقدر باید ادب شوی...* باید ادب شوی... 😰 پی‌نوشت: قصد نشر انرژی منفی ندارم، اما واقعیت تلخ سازنده ایست که جاریست در دنیای والدگری 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8