eitaa logo
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
577 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
146 ویدیو
67 فایل
مادرانه، تلاشِ جمعیِ مادران؛ برای بالندگیِ خود، فرزندان، خانواده و ایران اسلامی. 🔰 از طریق شناسه‌ی زیر @madaremadari در «پیام‌رسان‌ بله» با ما مرتبط شوید. ble.ir/madaremadary
مشاهده در ایتا
دانلود
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
سلام ** عید شما خیلی مبارک! نماز روزه‌ها قبول! بله بله! تبریک عید، بدون عیدی نمی‌چسبه! اصلا ما اومدیم که خبر یک عیدی رو به شما بدیم☺️ گروه *«مداد مادرانه»* رو که می‌شناسین؟ همون گروهی که مامان‌های مادرانه‌ایِ دست به قلم، توش جمع هستن و مشق نویسندگی می‌کنن؛ حاصل قلم‌شون رو هم شما توی جان و جهان می‌بینین. حالا اعضای مداد مادرانه، سنگ بنای یک مجله رو گذاشتن و موضوع اولین شماره‌ش رو هم، *رمضان‌المبارک* گذاشتن.😇 مجله‌ای که متن‌های رمضانی اعضای مداد توش جمع شده و خوندن روایت‌هاش، گاهی اشک رو به چشم میاره و گاه خنده رو به لب! شماره اول از مجله * (روایت رمضان)* تقدیم به شما که همراه همیشگی جان و جهان و مایه قوت قلب ما هستید.🌹🌹🌹 نقص و ایرادهای کار رو هم به بزرگی خودتون ببخشید و هم به ما گوشزد کنید. اگر هم دلتون بخواد تو تولید شماره‌های بعدی، همراهی‌مون کنید که چی بهتر از این!🤩 شناسه کاربری دبیر تحریریه خدمت شما: @mahdahha دوستتون داریم، مشتاق نظراتتون هستیم و خیلی به دعای خیرتون نیازمندیم. زیر سایه الطاف امام حسن(ع) باشید. در *جان و جهان* هر بار یکی از مادران، درباره چیزی سخن می‌گوید، از آفاق تا انفس ... 🌱 https://ble.ir/janojahan 💠 [بله](https://ble.ir/janojahan) | [ایتا](http://eitaa.com/janojahanmadarane) | [روبیکا](https://rubika.ir/janojahaan) 💠
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
بسم الله همه جمع شده بودیم. همه‌ی آنهایی که حس می‌کردند باید یک جایی یک کاری برای مردمی که آن طرف دنیا از دست مستکبر رنج می‌برند انجام بدهند و نمی‌دانستند چه کار. جمع شدیم که بگوییم هستیم. که بگوییم اهل کوفه‌ای نیستیم که پای تلویزیون آه و ناله و واحسرتا بگوییم و بعد هم همه چیز برای‌مان انگار نه انگار باشد. بعد هم که دیدیم یک عده می‌خواهند برای مردم مظلوم و گرسنه فلسطین کمک‌های غذایی بفرستند، دست‌ها را توی جیب‌مان بردیم که از کجا معلوم این پول‌ها به فلسطینی‌ها برسد؟ تازه من برای شب عیدم آجیل نخریده‌ام هنوز. سفره‌ی خودم واجب‌تر است. خواستیم بی تفاوت نباشیم. ما زن‌ها، هرچند شرایط تفنگ و لباس رزم پوشیدن نداریم ولی یک جایی باید نشان بدهیم که هستیم. خیلی‌ها از پوسترمان حمایت کردند. خیلی از ارگان‌ها و تشکلاتی که مثل ما از شنیدن فجایع اسراییل علیه فلسطین به هم ریخته بودند. و خیلی‌ها قسمت‌شان بود که توی این جمع حضور داشته باشند. من جزو کوفیان بودم. توی همه گروه‌ها پوستر را فرستاده بودم و گفته بودم آی شماهایی که فقط حرف می‌زنید حالا وقت عمل است. ولی موقع عمل به کمرم فکر کردم که درد می‌کند. و چشم‌های روزه دارم که خوابشان می‌آید. وقتی زنگ خانه زده شد و برایم مهمان آمد، خیالم راحت شد که دلیل محکمی برای نرفتن دارم. خدا که انقدر بهمان گیر نمی‌دهد. ولی الحمدلله که خدا هوای من را داشت. اصلا اگر خدا مسیر راست را به طرف ما کج نکند به کجا می‌خواهیم برویم؟ برای این که وجدانم را راحت کنم توی گروه پیام دادم که دوست دارم بیایم ولی وسیله ندارم. ولی غافل از آن که مادرانه، گروه مواسات است. اینجا نمی‌شود کمک بخواهی و کسی نه بگوید. مسیر خانم بهرامی طولانی شد تا به خانه ما هم برسد. مهمان خانه ما هم قسمت‌ش بود که توی اجتماع امروز باشد. محل دورهمی‌مان کنار مزار آیت الله ناصری و شهدای گمنام بود. کم‌کم جمعیت زیاد شد. سرود خوانده شد و بیانیه‌ای که با لحن حماسی یکی از بانوان خوانده شد. و حرف حقی که توی بیانیه زده بودند: کجا هستند آن ارگان‌هایی که با هر مناسبتی بیانیه می‌دهند و حالا خاموشند؟ و مگر معصوم نفرموده بود اگر از شنیدن ربودن خلخالی از پای زنی یهودی جان بدهی حق داری؟ روی زمین پرچم کاغذی اسراییل بود و من مثل بچه‌ها هربار موقع رد شدن سعی می‌کردم حتما پایم را روی آن ستاره‌های پاره و مچاله شده بگذارم. انتهای تجمع سفره‌ی مادرانه بود. سفره‌ی نمادین مردم فلسطین با تصویر کودکی کفن پوش و ظرف‌های غذای خالی. پس از بیانیه، استادی برای‌مان صحبت کردند و جلسه را با توسل به امام زمان برای ظهور به پایان رساندند. 🖊زهرا امینی *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
تعداد روزهای مصیبت را تا صد شمردیم، دیدیم تمام شدنی نیست انگار، دیگر نشمردیم! امروز چندمین روز است؟ کسی می‌داند تعداد شهدا به چند رسیده؟ حالا دیگر مصیبت تبدیل شده به عادت؛ و عادت آفت است! در تاریخ اسلام، هیچ کجا چنین جنایت هولناکی با این تعداد شهید و مجروح، آن هم در سکوت و خفقان مسلمین سابقه نداشته. ابوعبیده روزهای اول مصیبت، از مسلمان‌ها می‌خواست که متحد شوند و کاری کنند. حالا اما می‌دانید چه گفته؟ گفته آی مسلمانان روزه‌دارِ سر به مهرِ عابد، که در هنگامه‌ی قتل ما، کنج محراب‌هایتان منتظر رمضانید و مساجدتان را زینت می‌کنید! دیگر توقع ورودتان به جنگ را نداریم، لااقل همان کنج محراب‌های رمضانی‌تان، برای نجات ما دعا کنید. دعا می‌تواند سرنوشت یک قوم را تغییر دهد. و این، حداقل کاری است که تک‌تک ما می‌توانیم انجام دهیم و دیگران را هم به آن توصیه! شنیده‌اید که می‌گویند دعای روزه‌دار هنگام افطار مستجاب است؟ شما دعای‌تان را خرج چه می‌کنید؟ ما می‌خواهیم دعای مستجاب افطارمان را، نذر فرج و مقاومت کنیم! ما می‌خواهیم چند دانه خرما و یک برگه‌ی کوچک که روی آن نوشته *دعای مستجاب افطارم، نذر کودکان مظلوم فلسطین* را برداریم و در خانه‌‌ی همسایه و توی مسجد و حرم و کوچه و خیابان پخش کنیم. باشد که موج دعای دسته جمعی ما هنگام افطار، ورق ظلم و جنایت را برگرداند و قدمی در مسیر ظهور باشد. شما چه می‌کنید؟ *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
هجدهم ماه مبارک رمضان بود. تصمیم داشتم چند ظرف شله‌زرد، به نیت شب نوزدهم ماه مبارک، بین همسایه‌ها توزیع کنم. همون روز گروه مادرانه رو چک کردم و به طور اتفاقی پیام مربوط به پویش ماه مبارک رو دیدم. رزق قشنگی بود که نصیبم شد. دعوت همسایه‌ها به دعا در لحظه افطار برای کودکان مظلوم فلسطین. حداقل کاری که از دستم برمیومد. ظرف‌ها را به جمله «دعای لحظه افطارم نذر کودکان فلسطین» مزین کردم. در تمام مراحل کار، پسرم هم در کنارم کمک می‌کرد. از خرید ظروف گرفته تا تزئین شله‌زردها و توزیع آنها بین همسایه‌ها. ان‌شاءالله که خدا قبول کند و با دعاهای خالص مومنین در لحظه افطار و سحر، راه نجاتی باز کند برای این مردم مظلوم. 🖊فاطمه اسکندری *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
پویش این ماه مادرانه خیلی منو جذب کرد بخاطر اینکه چند ماهی بود می‌خواستم برای بچه‌های فلسطین یک کاری بکنم و انقدر کم سعادت بودم که رسیدیم به پویش فروردین، خداروشکر اولین قدم کوچیک رو برداشتم و تعدادی لقمه درست کردم و با خودم بردم هیئت محبین، دادم دست یک خانوم زیبا و دیدم دخترای دست‌اندرکارمون دارن نوش‌جان می‌کنن. خیلی‌ها از نوشته روی لقمه احساسی شدن و از ته قلب دعاهای قشنگ‌شون روانه بچه‌های مظلوم و عزیز فلسطین کردند. این فسقلی جانم از این لقمه‌ها نوش جان کردند. 🖊زینب منصوری *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
پویش این ماه مادرانه خیلی منو جذب کرد بخاطر اینکه چند ماهی بود می‌خواستم برای بچه‌های فلسطین یک کاری بکنم و انقدر کم سعادت بودم که رسیدیم به پویش فروردین، خداروشکر اولین قدم کوچیک رو برداشتم و تعدادی لقمه درست کردم و با خودم بردم هیئت محبین، دادم دست یک خانوم زیبا و دیدم دخترای دست‌اندرکارمون دارن نوش‌جان می‌کنن. خیلی‌ها از نوشته روی لقمه احساسی شدن و از ته قلب دعاهای قشنگ‌شون روانه بچه‌های مظلوم و عزیز فلسطین کردند. این فسقلی جانم از این لقمه‌ها نوش جان کردند. 🖊زینب منصوری *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
در آستانه‌ روز جهانی قدس، مدار مادران انقلابی برگزار می‌کند: نشست معرفتی با موضوع: *حکمت الهی و قتل کودکان و زنان غزه* سخنران: محمدحسن جعفریان پژوهشگر فلسفه و حکمت اسلامی. روز چهارشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۳ (۲۳ رمضان المبارک) ساعت ۱۶ الی ۱۷ در نرم افزار قرار لینک نشست: https://gharar.ir/r/907b7574 * "مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
دیگر حتّی بهانه‌ای برای گریه نمانده است؛ حرفی برای آه، بُغضی برای ناله‌های غریبی. چشمه‌های خشکیده‌ی چشمم را از حسرت کدام بارانِ نباریده سیراب کنم؟ چند وقتی هست که خیلی به فکر مظلومیت بچه‌های فلسطینم و دوست داشتم کاش آنجا بودم و برای‌شان مادری می‌کردم. تصمیم گرفتم کاری کوچک برای این عزیزان انجام بدم و به ذهنم رسید در حد توانم خرمایی در ظرف بچینم و راهی خانه همسایه‌ها کنم تا افطارشان را با برای دعای رهایی بچه‌های فلسطین افطار کنند. ای معجزه قیام قامت، ای قدس خون‌نامه‌ی عشق و استقامت، ای قدس... 🖊سیده حمیده فاطمی *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
مدت‌ها بود که می‌خواستم برای مردم مظلوم فلسطین کار مفیدی انجام بدم. شنیدن اخبار غزه و همدردی با مادران فلسطینی، آه از نهادم برآورده‌ بود. پویش فروردین ماه مادرانه، جرقه‌ای بود برای حرکتم. شب دوم قدر بود و باید کاری درخور اما در حد توان مادرانه ام انجام می‌دادم. یادم آمد جایی خوانده بودم عدس، انسان را رقیق‌القلب می‌کند و اشک چشم را زیاد می‌کند. چیزی که برای حضور در شب‌های قدر، نیاز بود. با همراهی همسرم عدسی پختم و همراه با پسرم نزد همسایه‌ها بردیم. سلام و احوالپرسی کردیم. نذری‌ها را تقدیم کردیم و التماس دعا گفتیم. خدایا در این شب قدر، ما را مورد غفران و رحمت خودت قرار بده. 🖊 فاطمه دهقانی *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
توی محله‌ی وزین‌مون (محله قرنی) یک دوره قرآن کوچولویی برقراره. تقریبا هفته‌ای دو روز خونه‌ی یک نفر می‌ریم، یک جزء قرآن رو با هم می‌خونیم. باور نکردنی هست که خیلی زود می‌گذره، و خودمون هم وقتی جزء تموم می‌شه، کلی تعجب می‌کنیم که چه ساده موفق شدیم یک جزء رو بخونیم و دست خداوند واقعا همراه جماعته. بعد از ختم قرآن، چند صفحه‌ای از کتاب تفسیر سوره جمعه رو با هم می‌خونیم، و از قلم حضرت آقا فیض می‌بریم و با زاویه نگاه رهبرمون آشنا می‌شیم و رشد می‌کنیم. برنامه‌ی فوق لذت بخشی هست که البته حضور همسران تو این دو روز تعطیلی باعث شده دلتنگ حضور دوباره بشم. 🖊فریبا عزیزی فرد *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*