#روایت_در_متن
روایتهای کانال، همدلی مادرها رو نشون میداد و دلم میخواست تو این همدلی منم سهیم باشم، تا اینکه آخرین روز ماه رمضان توفیق شد در پویش این ماه مادرانه شرکت کنم و با پخش شله زرد نذری برای همسایهها سهم کوتاهی در دعا برای کودکان غزه داشته باشم.
🖊عطیه گلستان نژاد
#سلاحنا_دعانا
#مادرانه_شمالغرب
#محله_پونک_جنتآباد
#پویش_فروردین_۱۴۰۳
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)
*#نصرٌ_من_الله_و_فتحٌ_قریب
#وعده_صادق*
بسیجی عاشق کربلاست.
کربلا را تو مپندار که شهریست در میان شهرها و نامیست در میان نامها.
نه، کربلا حرم حق است و هیچکس را جز یاران امامحسین(ع) راهی به سوی حقیقت نیست.
کربلا، ما را نیز در خیل کربلاییان بپذیر.
ما میآییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آنگاه روانهی دیار قدس شویم.🕊
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
*جانِ جهان بیا ...* 🌱
💠 [بله](https://ble.ir/janojahan) | [ایتا](http://eitaa.com/janojahanmadarane) | [روبیکا](https://rubika.ir/janojahaan) 💠
#بحث_گروهی
#سهم_من_برای_ظهور_چیست؟
🍃🍃🍃
یکشنبه ۲۶ فروردین ماه ۱۴۰۳ ساعت ١٠ صبح تا سهشنبه ۲۸ فروردین ماه ساعت ۱۰ صبح
الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ
با تجربه دیشب و تمام احساسات ضد و نقیضی که کمابیش همه تجربه کردیم، از ترس از آینده و پاسخ احتمالی، خوشحالی از انتقام، عزت و غرور از اقتدار ملی، شادی از خوشحالی مظلومان غزه، نگرانی از اثرات اقتصادی و اجتماعی این حملات و ...
✅ اگر در آینده نزدیک، ظهور محقق شود و این احساسات متناقض سراغمان آمد باید چه کنیم؟ چطور خود را برای رویارویی با تردیدهای آن روزها آماده کنیم؟ چطور مصداق آیهی «أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» باشیم؟
✅ چطور برای تحقق شعار «تربیت سرباز امام زمان» خود را آماده کنیم؟ چطور فرزندانمان را برای پارکابی و جان فدایی در سپاه حضرت آماده کنیم؟
✅ سهم من از ظهور چیست؟ در مال و جان و عزیزانم؟
بحثهای گروهی، در کانال *گفتگوهای مادرانه* @goftoguye_madarane آرشیو می شوند.
دوستان عزیز اگر برای بحث گروهی پیشنهاد موضوع داشتید میتوانید به شناسهی @azadehrahimi پیام دهید.
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
(روایتی از کتاب ماه مادرانه)
امروز کتاب شهاب دین رو به پایان رسوندم. چقدر این کتاب پر بود از نکات معنوی. واقعا آیتالله مرعشی انسان عالیقدر و بزرگی هستند. عمر خودشون رو وقف کتاب کردند. تشنهی مطالعه بودند. عدهای کتابهاشون رو میفروشند تا غذا و مایحتاج زندگی تهیه کنند، ولی این مرجع عالیقدر حاضر بودند گرسنگی بکشند، یک سال نماز و روزه استیجاری رو برعهده بگیرند تا بتونند یک جلد کتاب تهیه کنند. کاش مردم کشورم و مخصوصا ما مادران ایرانی این افراد رو الگوی خودمون در زندگی قرار بدیم و سرمایه گرانقدر عمر رو صرف خواندن و درس گرفتن از کتابها کنیم. نکتهی قابل توجه دیگری که بنظرم این کتاب داشت، توسلات آیتالله به چهارده معصوم و حضرت معصومه (س) بود. ایشون در کنار اهل بیت زندگی میکردند و برای کوچکترین مسائل زندگیشون متوسل میشدند و چون واقعا خلوص نیت داشتند همیشه اهل بیت جوابشون رو میدادند. این کتاب درسی بود برای من که اگر دعا و توسلی دارم امید داشته باشم و به خدا اعتماد کنم. امروز این کتاب رو وقف در گردش کردم و امیدوارم مادران محلهای که در اون زندگی میکنم هم از نکات خوب این کتاب درس بگیرند و از نور اون استفاده کنند.
🖊وجیهه توسلیان
#شهاب_دین
#مادرانه_مشهد
#کتاب_ماه_مادرانه
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
نشست *از امت واحده تا ظهور*
فرصتهای جنگ غزه و تحولات بین المللی با توجه به نظریهی امت واحده.
سخنران: سرکارخانم سمیه چیتی
پژوهشگر روابط بین الملل
روز چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳
ساعت ۱۵ الی ۱۶
در نرمافزار قرار
لینک نشست:
https://gharar.ir/r/907b7574
#رو_به_قله_در_مسیر
#فلسطين
#غزه
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
تجدید عهد مادرانهای با سردار موشکی
صدای غیژ و غیژ پهباد که آسمان کربلا را پر کرد، بعد خط نورانیش از بالای مسجد الاقصی گذشت، دلم رفت پیش آنها که شب روزشان را گذاشتند برای ساختن این شهابهای ثاقب که حالا آمده بودند خراب شوند بر سر شر مطلق. صدای قارقار ماشینهای همسایه که به سمت پمپ بنزین از هم سبقت میگرفتند فکرم را برد سمت غرغرهای فردایشان. گفتم نکند خستگی بر تنشان بماند! کاش خانهی تک تکشان را بلد بودم و برایشان یک شاخه گل میفرستادم. راستش خانهی یکی شان را بلد بودم، خانهی پدرشان را. یک بار جلسه مادرانهیمان در حسینیه منزل شهید طهرانی مقدم برگزار شده بود. همان که روی سنگ قبرش نوشتهاند «اینجا مدفن کسی ست که میخواست اسرائیل را نابود کند». چه خوب میشد اگر حداقل رسیدن موشکهایمان به اسرائیل را به خانوادهی شهید تبریک میگفتیم. در گروه محله نوشتم: «بچه ها بیاید یه سبد گل یا گلدون قشنگ بفرستیم دم خونهی شهید تهرانی مقدم. برای سردار حاجی زاده و بقیه هم دوست داشتم اما نمیشه». گفتند گلدان بهتر است. یادگار میماند. شماره حساب بگذار. گفتم فعلاََ گل را بگیریم شماره حساب برای بعدش. چادر چاقچور کردم رفتم جلسهی ما چند نفر. آخر جلسه به یک دوست ماشین دار گفتم، وقت داری مرا برسانی گلفروشی و بعد خانهی شهید تهرانی مقدم؟ بی مکث قبول کرد. دوست دیگری هم با ما همراه شد و از او هم پرسیدم که عجله ندارد؟ و او هم باخوشحالی گفت نه. راستش دم گل فروشی باکلاس خیابان خواجه عبدالله که پیاده شدیم نگران شدم که زیادی گران نباشد! اما نبود. یک ارکیده زیبا قسمتمان شد و دوست دیگر هم یک گلدان گل خرید. دوستی که رابط ما با خانواده شهید بود تلفنش را جواب نمیداد. میترسیدم که راهمان ندهند، بخاطر مسائل امنیتی. ولی همین که رسیدیم در خانه باز شد و خانمهایی با روی خندان از آن بیرون آمدند. پرسیدم همسر شهید هستند. گفتند بله. گلدانها را برداشتیم و رفتیم تو. در حیاط میز چیده بودند و رویش عکس شهید و شیرینی گذاشته بودند. حس خوبی در خانه جاری بود. حسینیه پر از میهمان بود و خبرنگاران هم داشتند با خانواده شهید مصاحبه میکردند. خودشان آمدند دم در و پرسیدند کی هستیم. گفتم. یادشان نیامد، اما از هدیه مادرانهایمان شاد شدند و با هم یک عکس یادگاری هم انداختیم. عکس را که برای بچههای محلهی مادرانه فرستادم شماره حساب هم گذاشتم و خیلی زود صدای دینگ و دینگ پیامک گوشی بلند شد و چیزی نگذشت که مجبور شدم پاکش کنم که خودم هم در گل مادرانه سهمی داشته باشم.
#مادرانه_شمالشرق
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
#صوت نشست *از امت واحده تا ظهور*
فرصتهای جنگ غزه و تحولات بین المللی با توجه به نظریهی امت واحده.
سخنران: سرکارخانم سمیه چیتی
پژوهشگر روابط بین الملل
روز چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳
#رو_به_قله_در_مسیر
#فلسطين
#غزه
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
#روایت_در_متن
قرار بود دوشنبه طبق روال همیشه در مسجد میز کتاب داشته باشم. تصمیم گرفتم پا رو فراتر از گروهای مادرانه بگذارم و غیر از گذاشتن روایت صرفا در گروههای مادرانه، داخل بقیه گروهها هم تبلیغ کنم و روایت بفرستم و مادرهای محله رو جذب کتابخانهی سیارم کنم. آخرین روایت از میز کتاب هفته قبل رو داخل گروه مسجد و مهدکودک فرستادم و از مادران دعوت کردم فردا از کتابخانه بازدید کنند. صبح یک ساعتی زودتر به مسجد رفتم تا وقت داشته باشم کتابها رو با نایلون جلد کنم که کمتر آسیب ببینند. جمعی از خانمها در مسجد کلاس نهجالبلاغه داشتند و خداروشکر مسجد تقریبا شلوغ بود. وقتی کلاسشون تموم شد چندتا خانم با اشتیاق جلو اومدند و بابت گذاشتن روایت در گروه مسجد تشکر کردند و گفتند این حرکت براشون خیلی جذاب بوده و تقریبا ده جلد کتاب هم به امانت بردند. ولی راستش دوست داشتم مادرهای جوانتر مخاطب کتابهای همراهم باشند و بتونم شعاع دامنه نفوذم رو افزایش بدم. از پنجرهی مسجد، مهدکودک دیده میشد. تمام حواسم به این بود که کِی بچهها تعطیل میشند و مامانها میان دنبال فرزندانشون. با دیدن چند مادر جلوی مهد، فرصت رو غنیمت شمردم و دویدم بیرون و ازشون دعوت کردم بیان و از کتابها دیدن کنند. بعد از چند دقیقه همه دور میز جمع شدند. راجع به کتابها سوال میکردند و منم صبورانه هر کتابی که خونده بودم خلاصهای از مطلب کتاب میگفتم و تقریبا همه کتابهای امروزم به امانت رفت. صدای اذان در مسجد بلند شد. نماز رو به جماعت خوندم و خداروشکر کردم که امروزم کنارم بود و تنهام نذاشت و تونستم وظیفهم رو انجام بدم.
🖊وجیهه توسلیان
#دامنه_نفوذ
#تواصی_بالحق
#مادرانه_مشهد
#کتابخانه_سیار_هیات_انصارالزهرا_محله_رازی
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"
[وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
#کتاب_ماه_مادرانه
#مامان_باید_اهل_مطالعه_باشه
سلام دوستان
إن شاالله قرار هست در کنار هم، *اردیبهشت* ماه، کتاب #مردی_با_آرزوهای_دور_برد رو بخونیم و در مورد نکاتی که به نظرمون جالب هستند و بهرههایی که از کتاب بردیم، با دوستان و اقوام و آشنایان صحبت کنیم.
*مردی با آرزوهای دوربرد* ؛ روایتهایی ست مستند، از زندگی مردی که بُرد آرزوهایش از بُرد موشکهایش بلندتر بود. مردی که وصیت کرده بود روی سنگ قبرش بنویسند «اینجا مدفن کسی است که میخواست اسرائیل را نابود کند».
برای خرید کتاب *#مردی_با_آرزوهای_دور_برد* از نرمافزار *فراکتاب* ، میتونید از کد تخفیف *madarane* هم استفاده کنید.
امیدواریم زودتر از فرصت استفاده کنید برای تهیهی کتاب، تا این ماه هم همراهِ هم باشیم و از مطالعه و به اشتراک گذاشتن و عملی کردن دانستههای جدید لذت ببریم.
#کتاب_ماه_مادرانه
#مردی_با_آرزوهای_دور_برد
*#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"
[وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) | [روبیکا](https://rubika.ir/madare_madari)*