eitaa logo
کانون مداحان
26.9هزار دنبال‌کننده
21.8هزار عکس
22.3هزار ویدیو
203 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
بس کن رباب نیمه‌ای از شب گذشته است دیگر بخواب نیمه‌ای از شب گذشته است کم خیره شو به نیزه، علی را نشان نده گهواره نیست٬ دست خودت را تکان نده با دست‌های بسته مزن چنگ بر رخت با ناخن شکسته مزن چنگ بر رخت بس کن رباب حرمله بیدار می‌شود سهمت دوباره خنده انظار می‌شود ترسم که نیزه‌دار کمی جابجا شود از روی نیزه رأس عزیزت رها شود یک شب ندیده‌ایم که بی‌غم نیامده دیدی هنوز زخم گلو هم نیامده گرچه امید چشم ترت ناامید شد بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد پیراهنی که تازه خریدی نشان مده گهواره نیست٬ دست خودت را تکان مده با خنده خواب رفته تماشا نمی‌کند مادر نگفته است و زبان وا نمی‌کند بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی اصلاً خیال کن که تو اصغر نداشتی دیگر ز یادت این غم سنگین نمی‌رود آب خوش از گلوی تو پائین نمی‌رود بس کن ز گریه حال تو بهتر نمی‌شود این گریه‌ها برای تو اصغر نمی‌شود
🌸خداوندا... 🍃امروز را در نام زیبایت 🌸 آغاز مےڪنم 🍃باشد ڪہ مرا از من رهایے دهے 🌸و در فیض خودت 🍃زندگیم را برڪت ببخشے 🌸تا هرآنچہ 🍃ارادہ و خواست تو 🌸در آن است برایم مقدّر شود 🌸بِسـمِ الله الرَّحمـن الرَّحیـم 🍃الهـی بـه امیـد تـو ____🍃🌸🍃____
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْن ✨وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن ِ❤️وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْن ✨وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن
پنجشنبه است و یاد درگذشتگان اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَهِ الفَاتِحهِ مَعَ الصَّلَوَاتِ… 🍃🥀🍃
🌹🌹زیارتنامه حضرت علی اصغر امام حسین علیه السلام 🌹🌹 السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ بنِ الحُسَینِ الطِّفلِ الرَّضیعِ، المَرمِیِّ الصَّریعِ ، المُتَشَحِّطِ دَما ، المُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّماءِ ، المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ ، لَعَنَ اللّه ُ رامِیَهُ حَرمَلَهَ بنَ کاهِلٍ الأَسَدِیَّ وذَویهِ . سلام بر عبداللّه بن الحسین، کودک شیرخواره تیر خورده ضربت خورده به خون تیپده که خونش به آسمان، پرتاب شد و در دامان پدرش، با تیر، سر بُریده شد! خدا لعنت کند حَرمَلَه بن کاهِل اسدى و همراهانش را که به او تیر زدند. پی نوشت : در زیارت‌نامه امام حسین درباره علی اصغر علیه السلام که سید بن طاووس در الاقبال بالأعمال الحسنه جلد سوم صفحه ۷۰ آورده است نیز چنین می‌خوانیم: «صَلّی الله عَلَیک وَعَلَیهِمْ وَعَلی وَلَدِک عَلی الاصْغَرِ الّذی‌ فُجِعْتَ بِهِ»؛درود خدا بر تو و بر ایشان (شهیدان) و بر فرزندت علی اصغر که داغدار او شدی 🏴🏴🏴🏴🏴
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یادگار از ، نفسِ پاک پیمبر دارم ذوالفقار دو دمِ حضرت حیدر دارم با تو از نکهت سیبی ، ازلی لبریزم در دلم ، رایحه ی یاسی مادر دارم شاهِ شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان سر خوشم شادم از این که علی اکبر دارم من علی اکبری ام، حیدری ام ، مادری ام شادکامم که سه تا شعبه ی کوثر دارم گرچه دستان من از شیر جمل کوتاه است شاه زاده پسری ، جای برادر ، دارم در قد و قامت رعنای تو هفتده رکعت احمد و فاطمه و حضرت حیدر دارم حاجی کعبه ی چشمان سیاهت شده ام این چه حالیست که در لحظه ی آخر دارم عاشقم دل به دلم نیست عزیزم تو بگو با چه حالی دم رفتن دل خود بردارم ؟ روضه ی رزم تو شد مقتل جان کندن من چه قدر دور و برم روضه ی مضطر دارم رشته های تن صد پاره ی تسبیحت را می دهم قول خودم بین عبا بردارم اینکه پشت پدر و پهلوی تو می شکند یادگاریست ، که از حادثه ی در دارم یا بنّـــیَ لعن الله بقوماً ذبـحوک یا بنّـــیَ لعن الله بقوماً قـتلوک ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بی اجازه زِ محضرش، باران از دلِ آسمان نمی‌آید بر سرِ شاخ و برگِ این بستان جلوه‌ای از خزان نمی‌آید درد این است!، چشمه‌ی هستی لبِ آبِ روان نمی‌آید بوسه‌ای زد به حنجرش زینب هرچه گفتش: بمان، نمی‌آید ای خدا! جنگجو که در میدان خسته و ناتوان نمی‌آید بارش از آسمان چرا غیر از تیغ و تیر و سنان نمی‌آید؟ رفته دیگر، بر این تنِ صدچاک مطمئنم که جان نمی‌آید ساربان آمد و... دگر بالا نفسِ روضه‌خوان نمی‌آید ذکرِ روضه همین‌قَدَر کافی‌ست مابقی بر زبان نمی‌آید ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ به هر الله اكبر عرش مي افتد به پاي تو اذان را دلنشين تر مي كند سوز صداي تو تو آن ممسوس فی اللهی که هنگام اذان گفتن زبان واژه ها لال است از وصف فنای تو پس از هر بند تکبیرت پدر با گریه می گوید علی اکبر فدای تو علی اکبر فدای تو ستون خیمه های دلربایی قد و بالایت عمود عاشقی برپاست با حی علای تو ‍ به تو حی علی خیرالعمل گفتن چه می آید مگر خیر العمل چیزیست غیر از ربنای تو قرار این بود، در پیری عصای من شوی،اما ببین انگار حالا من شدم بابا عصای تو بیا و باز کن لبهای آغشته به خونت را که ننویسند مرگم را به پای غصه های تو ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وقت اذان ظهر چو اذن اذان گرفت گویی مسیح کرب و بلا تازه جان گرفت اعجاز بین چه کرد اذان گوی کربلا کاری که جان هر دو جهان، جان از آن گرفت لب تشنه لب گشود و ز الله اکبرش تنها نه جان حسین که جانی جهان گرفت گفتا شهادتین به یکتایی اله بر لب گواه، خاتم پیغمبران گرفت آغوش دشت گشت پر از هیبت علی وقتی شهادتین علی در اذان گرفت قامت قیامتی که به قد قامت الصلوه از قامتش بلند ستون،آسمان گرفت سرو قدش چو محشر و محشر ز قامتش حشر دگر ز قامت رعنا جوان گرفت شبه رسول بود و به معراج کربلا بر عرش گام زد ز بُراقش عنان گرفت بعد از نماز ظهر که اذن جهاد خواست گویی ز شاه تشنه لبان تازه، جان گرفت چکمه به پا نموده حمایل به دوش و بعد بر سر نهاده خُود و به دستی کمان گرفت با دست دیگرش ز کمر تیغ حیدری بر لب سرود ناد علی توامان گرفت آن سبز پوش هاشمیان آفتاب مهر همچون شهاب رخصتی از ‌کهکشان گرفت فرمود میروی و رود جان ز تن مرا خوش میروی برو که دلم، آنچنان گرفت گامی بزن برابر من شبه مصطفی با رفتن تو قلب زمین و زمان گرفت شد عازم نبرد و ز هل من مبارزش خصمش رمید و جان ددان بی امان گرفت برگشت تشنه لب به بر شاه عالمین او را حسین کام و زبان در دهان گرفت یعنی که تشنه تر ز پسر هست این پدر دل ها به حال خسرو لب تشنگان گرفت همچون علی به خیبر کرب و بلا، علی آمد دوباره سر ز تن ملحدان گرفت ناگه حسین دید که هنگامه ای به پاست خورشید دشت کرب و بلا ناگهان گرفت آه از دمی که همچو علی فرق او شکافت جا در میان حلقه ی اهریمنان گرفت هر کس که داشت تیغ و سنان زد به پیکرش هر کس نداشت عاریه از این و آن گرفت آه از دمی که پیکر او گشت چاک چاک گل بوسه ها ز خنجر و تیغ و سنان گرفت آه از دمی که زین غم جان سوز فاطمه زانوی رنج و غم به بغل در جنان گرفت آه از دمی که چشم تر باغبان بدید که اندر بهار عمر گلش را خزان گرفت آه از دمی که خسرو لب تشنگان رسید بر دامنش حسین سر خون چکان گرفت گفتا که در عزای تو افتاده ام ز پای افتاده ام ز پا دل کون و مکان گرفت گفتا پدر فدای لب خشک و تشنه ات روح و روان ز پیکر شاه زمان گرفت گفتا ببین پدر که چه سیراب گشته ام سیراب شد ز کوثر و، خلد آشیان گرفت زینب اگر نبود،سر نعش اکبرش می داد جان حسین چو از او توان گرفت روی عبا نهاده تن چاک چاک او از بحر بُردنش مدد از هر جوان گرفت گفتا جواد از غم جانسوز اهل بیت وز چشم عاشقانش اشک روان گرفت خاموش ای جواد کز این شعر جان گداز خون شد دو چشم و قلب امام زمان گرفت ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
یا به جایی خبر مرگ پسر را نبرید یا که بردید به تشییع، پدر را نبرید پدری داغ جوان دید ملامت نکنید روی زانو اگر افتاد شکایت نکنید چون‌رمق نیست تکانی بدهد پایش را پس بگیرید همه زیر بغل هایش را نکند ناله که زد طبل برایش بزنید جلوی چشم همه زشت صدایش بزنید آی مردم جگر سینه زنان غم دارد غم سنگین شب هشت محرم دارد غم آن لحظه که ارباب به شهزاده رسید ولدی گفت نشست و ز جگر ناله کشید.. ای جوانمرد، جوانمرگ شدی یا نشدی؟ پیش پای پدر خویش چرا پا نشدی خنده ها بیشتر و جسم تو کمتر شده است نیستی و همه دشت، پیمبر شده است زرهت حرز علی داشت،دریدند چرا گرگ ها چنگ به روی تو کشیدند چرا داغ سنگین تو را شانه من تاب نداشت تشنه بودی، پدر تشنه تو آب نداشت قوت چشم تر من، کمرم را نشکن حرمت ریش من و اهل حرم را نشکن نیزه نگذاشت که آه تو پایان برسد جان به لب های تو ای محتضر آسان برسد مانده ام با تو و اینگونه گرفتار شدن رشته رشته شده ای مثل عبای تن من آیه ها چیده شد افسوس که کوثر نشده نه هنوز این تن پاره علی اکبر نشده زخم های تنت از موی سرت بیشتر است بردن پیکر تو کارهزاران نفر است چشم زد قامت طوبای تورا چشم حسود پای جسم تو می افتادم اگر عمه نبود سیدپوریا هاشمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
مثل یک پنجه که گیسوی رها جمع کند عطر دامان تو را باد صبا جمع کند جز عقیقِ لب سرخ تو لبی قادر نیست بوسه ها از دهنِ خونِ خدا جمع کند! بی سبب نیست چُنین بر بدنت جا شده اند... تیر ها را تنِ انگشت‌نما جمع کند! آن عمودی که سرت خورد..،کسی قادر نیست این بهم‌ریختگی را اَبدا جمع کند خواستی تا ببری لفظِ "پدر" را که..،نشد حنجرَت کُشت خودش را که قُوا جمع کند "قاب‌لبخندنبی"..،سنگ شکسته است تو را دست من آینه..،نه..،آینه ها جمع کند هر طرف دست به جسمت ببرم..،می ریزی یک‌نفر ، سخت تو را از سر و پا جمع کند! قدر يك دشت علی مانده به روی دستم کارِ یک تکّه عبا نیست تو را جمع کند سر نعش‌ات پدر از حال اگر رفت..،نترس... عمه از خیمه می آید که مرا جمع کند بردیا محمدی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
چشم ها چون چشمه ای جوشید و دریا گریه کرد آسمان لرزید و دل نالید و صحرا گریه کرد ماه بر سر میزد و ابری پُر از فریاد شد در زمین غوغا شد اما عرش اعلی گریه کرد شبه پیغمبر میان خاک و خون غلطیده شد حضرت روح الامین نالید و طوبی گریه کرد خیره شد وقتی به سوی خیمه آل عبا بغض کرد آن لحظه و در بین اعدا گریه کرد کائنات از هم جدا شد لحظه جان دادنش نوح بر سر میزد اما خضرو موسی گریه کرد بند بند پیکرش ازهم جدا افتاده بود نوحه خوان شد زینب کبری و لیلا گریه کرد تکه تکه بر زمین میریخت سَرو هاشمی در میان خیمه ها چشمان سقا گریه کرد لختهء خون گلو راه نفس را بسته بود زلف او در دست دشمن بود و تنها گریه کرد آنقَدَر پا بر زمین کوبید زیر دست و پا ارباً اربا شد قد رعنا و اعضا گریه کرد فرق او شقّ القمر شد در بلای کربلا خنده های دشمن از یک سو و مولا گریه کرد نیزه ای در بین پهلوی علی جامانده بود دست بر پهلو رسید آنجا و زهرا گریه کرد سعید مرادی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
...ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان مثل تیری که رها می شود از دست کمان خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود مست می آمد و رخساره برافروخته بود روح او از همه دل کنده ، به او دل بسته بر تنش دست یدالله حمایل بسته بی خود از خود ، به خدا با دل و جان می آمد زیر شمشیر غمش رقص کنان می آمد یاعلی گفت که بر پا بکند محشر را آمده باز هم از جا بکند خیبر را آمد ، آمد به تماشا بکشد دیدن را معنی جمله در پوست نگنجیدن را بی امان دور خدا مرد جوان می چرخید زیرپایش همه کون و مکان می چرخید بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد رفت از میسره از میمنه بیرون آمد آن طرف محو تماشای علی حضرت ماه گفت:لاحول ولاقوه الابالله مست از کام پدر، زاده لیلا ، مجنون به تماشای جنونش همه دنیا مجنون آه در مثنوی ام آینه حیرت زده است بیت در بیت خدا واژه به وجد آمده است رفتی از خویش ، که از خویش به وحدت برسی پسرم! چند قدم مانده به بعثت برسی نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد به تماشای نبرد تو خداوند آمد با همان حکم که قرآن خدا جان من است آیه در آیه رجزهای تو قرآن من است ناگهان گرد و غبار خطر آرام نشست دیدمت خرم و خندان قدح باده به دست آه آیینه در آیینه عجب تصویری داری از دست خودت جام بلا می گیری زخم ها با تو چه کردند ؟جوان تر شده ای به خدا بیش تر از پیش پیمبر شده ای پدرت آمده در سینه تلاطم دارد از لبت خواهش یک جرعه تبسم دارد غرق خون هستی و برخواسته آه از بابا آه ، لب واکن و انگور بخواه از بابا* گوش کن خواهرم از سمت حرم می آید با فغان پسرم وا پسرم می آید باز هم عطر گل یاس به گیسو داری ولی اینبارچرا دست به پهلو داری؟! کربلا کوچه ندارد همه جایش دشت است یاس در یاس مگر مادر من برگشته است؟! مثل آیینهء در خاک مکدر شده ای چشم من تار شده ؟یا تو مکرر شده ای؟! من تو را در همه کرب و بلا می بینم هر کجا می نگرم جسم تو را می بینم ارباْ اربا شده چون برگ خزان می ریزی کاش می شد که تو با معجزه ای برخیزی مانده ام خیره به جسمت که چه راهی دارم باید انگار تو را بین عبا بگذارم باید انگار تو را بین عبایم ببرم تا که شش گوشه شود با تو ضریحم پسرم... ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
گرفته‌اند، جوان‌دارها جوان مرا شکسته‌اند، کمان‌دارها نشان مرا به ساقه‌ی گلِ‌سرخم زدند، اما نه تبر زدند شکستند، استخوان مرا غروبِ ظهرِ دَهم را زمینیان دیدند به خاکِ سرخ کشیدند، آسمان مرا به روی برگِ درختم قدم زدند، همه بهارِ لِه شده‌ی من ! ببین خزان مرا عصای پیریِ بابا ! نلرز، می‌لرزم ببین ستونِ ترک‌دارِ زانوان مرا شکستن از تو؛ صدای شکستنت با من کنار آینه‌ات گوش کن فغان مرا دواتِ خونِ تو جاری‌ست روی دفترِ خاک چقدر نیزه نوشته‌ست، داستان مرا تمام زندگی‌ام را کنار هم چیدم بغل گرفته عبایم تمامِ جان مرا دهان سرخ زمین گفت، هم‌نوا با من خدایِ من بکُشد مَردمِ زمان مرا نمازِ مغرب‌مان را بهشت می‌خوانیم بگو کنار رسول خدا اذان مرا ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
وقتی که اسماعیل قربانگاه می رفت انگار که جان خلیل الله می رفت عباس در خیمه گریبان چاک می داد چون روشنی چشمهای ماه می رفت کوثر به استقبال آتش رفت انگار تا قلب میدان سوره ای کوتاه می رفت آری حیاء نیزه بیش از میخ در بود سوی رواق سینه با اکراه می رفت شمشیر ها الله را تقطیع کردند بر روی دست نیزه تنها آه می رفت جمع نبوت با امامت بر زمین خورد بابااز این رو روی زانو راه می رفت او چون حدیثی بر لب شمشیر ها بود روی عبا یک مقتل جانکاه می رفت روی عبا زخم تنش را جمع کردند تا یکهزار و نهصد وپنجاه می رفت ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ای پناه بی پناهان ِ دو عالم، یا حسین (ع) جلوه ی اسرار حق ، محبوب خاتم ،یا حسین (ع) نام تو سر لوحه ی عشق و شهادت بود و آن شد عیان در چشمه ی اسرارِ عالم یا حسین (ع) ای که خورشید وجودت گشت همچون آیتی از عروج عشق ، در ماه محرّم یا حسین (ع) تو شدی خورشید و" هفتادو دو "ماه بی بدیل در طواف کعبه ی جانِ تو همدم، یا حسین (ع) از تو می گویم ولی احساس هم عاجز شده تا بگوید از تو و این درد و ماتم یا حسین (ع) بود منزلگاه تو آغوش پر فیض نبی (ص) سر چرا داری به روی نیزه ها خم، یا حسین (ع) در طواف کعبه ی توحید می بینم تو را مظهر انوار حق ، فیضِ دمادم یا حسین (ع) در عروجت عالم و آدم گرفتارِ غمند ای پناه بی پناهان دو عالم یا حسین (ع) ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
به گمانم به سرت هست مهیا بشوی پیش بابای خودت گرم تمنا بشوی لحظه ای صبر کن و پیش نگاه پدرت دو قدم راه برو تا که تماشا بشوی تا بدانی دل بابات چرا می لرزد کاش آنقدر زمان بود که بابا بشوی با قد و قامت طوبات کجا می دیدم که تو در بین عبای پدرت جا بشوی این چه پاشیده شدن بود، گمان می کردی که تو را جمع کنم باز تو منها بشوی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
مدح حضرت علی اکبرع باغ جنت عاشق بی منتهای اکبراست نعمت بی حد ماهم ازدعای اکبراست زندگی سرد ما گرکه صفادارددگر گرمی این روزنه هم ازصفای اکبراست جبرئیل بااین مقامی که خدا داده به او غم ندارددردوگیتی چون گدای اکبراست جنتی که حضرت خالق به عالم وعده داد حکم آن درمحضرحق ازبرای اکبراست درمدینه روی باب الجبرئیل بنوشته اند ماه تابان مدینه ازنمای اکبر است دانی ازچه روضه های ماشعف دارددگر خاطرجودوکرامات وعطای اکبراست یوسف کنعان اگرشهرت زاستادی گرفت چون که او شاگردی ازدانش سرای اکبر است بهردرمان ازچه رونزدطبیبان میروی هیئت ما مطب وداروالشفای اکبراست ازچه زهرای بتول درکربلا گریان بود بیقراریش فقط ازگریه های اکبراست اعظمی گرسرنهی برآستان این حریم روح وجان تطهیرکن امشب عزای اکبراست رضااعظمی مشهدمقدس ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
حضرت علی اکبرعلیه السلام زبان بچرخ وقلم لغزشی نما شاید بیان کنی و نویسی تو آنچه راباید بیان نما تو زشرح غمی که سنگین است روایتی که در آن ماجرای غمگین است ز لحظه ای که علی شد زخیمه گه بیرون که بود رنگ شهادت به چهره اش افزون چه بی مثال میان دلاوران شجاع چه قامتی چه جمالی امان زوقت وداع گرفته گرد علی را تمام اهل خیام نظاره میکند این صحنه را بگریه امام بسان شیر به میدان چو حیدر آمده است ندا رسید که مردم پیمبر آمده است زخلق و خوی وجمال نکوی او پیداست شبیه تر زهمه خلق با رسول خداست رجز بخواند و نمایان نمود قدرت را بزد به دشمن و اندک نمود کثرت را نمانده بود برایش حریف در میدان ز تشنگی شده دنیا برای او زندان امان ز لحظه آخر که زاده لیلا عمود خورد به فرقش بگفت یاابتا گرفت دور علی را حصاری از لشگر نمانده اکبر از او شد شبیه بر اصغر چو قطعه قطعه ز شمشیر و اربا ارباشد فغان و آه بلند از نهاد بابا شد سیدمهدی حجازی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
السلام علیک یا مولانا یا علی اکبر ع لقب بی بدل شیر به تو می آید. چقَدَر رزم نفس گیر به تو می آید. دل ذرّات جهان را.،به نگاهی کوتاه. گر کنی یک شب ِ تسخیر، به تو می‌آید... زره پوشیدی و عمه دَمِ بوسیدن گفت‌: چقَدَر قهوه ایِ سیر به تو می‌آید... دست وپا میزدی و گفت پدر با گریه... رقص با تیزیِ شمشیر به تو می آید... تو به سر شانه‌ی عباس رسیدی تنها... خلق این صحنه و تصویر به تو می‌آید... پر طرفدارترین قسمت شش گوشه تویی... شده عشق تو فراگیر به تو می آید... خواب من را که ضریح تو در آغوشم بود. گر کنی یک شب ِ تعبیر، به تو می‌آید... زهرا سادات موسوی مقدم احلی من الغزل ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
قطعه هایی از تنش قطع یقین پیدا نشد دشت را گشتند و اکبر بیش از این پیدا نشد تیر ها اجزای اکبر را به صحرا دوختند اسب زخمی شد،رکاب افتاد ،زین پیدا نشد تا عقیقی که سلیمان داشت افتاد وشکست بر رکاب سبز پیغمبر نگین پیدا نشد ناگهان شیرازه اش پاشید از هم بعد از آن شرحی از آیات قرآن مبین پیدا نشد هر دو عالم را ملایک زیر و رو کردند و هیچ سرزمینی برتر از این سرزمین پیدا نشد گشته ام اما برای زائر کویش شدن بهتر از حال وهوای اربعین پیدا نشد کربلا را از علی هایش فقط باید شناخت جز علی در این جهان حبل المتین پیدا نشد صفحه صفحه بارها تاریخ را خواندم ولی غیر حیدر یک امیر المومنین پیدا نشد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
. بیچاره ام برای دِلم فِکرِ چاره کن ارباب جان، به رَعیَّتِ خود یک نظاره کن . من با سَرِ خودَم سَرِ بازار آمدم اَصلاً بیا و قَبلِ خَرید اِستِخاره کن . تَنها تویی که حالِ مَرا دَرک می کُنی از مَن مَکُن دَریغ، نِگاهی دوباره کن . حالِ مَرا فَقَط غَمِ تو خوب می کُنَد این آتشِ دَرونِ مَرا پُر شَراره کن . چَشمِ بدونِ گِریه به دَردَم نمی خورَد هَر شَب تو آسِمانِ مَرا پُر سِتاره کن . به مادَرَت بِگو که شَبِ اَوَّل دَهه پیراهَنی بَرای غّلامَم قَواره کن... . ...پیراهَنی که بَر تَنَش آخَر کَفَن شَوَد روزِ وَفات هَم به سَرَش سوگواره کن . آقا قَسَم به پیرُهَنِ پاره پاره اَت پَروَنده ی گُناهِ مَرا پاره پاره کن . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
شب هشتم محرم علی اکبر که بر زمین افتاد  آسمان آفتاب را گم کرد  آنچنان زخم روی زخم آمد  که عدو هم حساب را گم کرد  خواست تا خیمه پر کشد اما  شیر زخمی عقاب را گم کرد  پدر آمد به یاریش برود  من بمیرم رکاب را گم کرد  پسر بوتراب بین تراب  نوه ی بوتراب را گم کرد  جلد قرآن خویش پیدا کرد  برگه های کتاب را گم کرد  ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
کاش که در باغ اضطراب نیفتد روی زمین شیشه ی گلاب نیفتد چشم‌‌ ابوالفضل در حرم نگران است پای علی اکبر از رکاب نیفتد می‌رود ارباب مثل باز شکاری شیر حرم از روی عقاب نیفتد کرده کمین نیزه ای به قصد تقرب نقشه کشیده‌ست از ثواب نیفتد! آمده شیطان ز صحنه‌ عکس بگیرد حرمله نزدیک‌ شد ز قاب نیفتد فاطمه ی کربلاست حضرت زینب آمده تا باز ابو تراب نیفتد خیمه‌ی لیلا غریق اشک حرم شد خانه‌ی کس اینچنین در آب نیفتد گفت که از ما‌ گذشت کاش خدایا ولوله در خیمه‌ ی رباب نیفتد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯