سلام(بخوانیدوارسال کنید):
لطف تو
به بَهجت ابدی،لطف بی حساب رسیدم
کنار تو به سوالات بی جواب رسیدم
نگاه لطف تو نگذاشت تا فرو شکنم من
منی که لحظه ی دیدارمان خراب رسیدم
به فکر بانی این گریه ها به راه فتادم
به خیمه گاه تو و خیمه ی رباب رسیدم
به یاد پیکر تو روضه خوانده ام دم صبحی
به گریه های سر ظهر آفتاب رسیدم
به یاد خشکی لبهای تو به اشک نشستم
من از کنار لب خشک تو به آب رسیدم
مخواه زنده بمانم میان شعله داغت
منی که در وسط مجلس شراب رسیدم
حسین واعظی
#حسین_واعظی #شعر_اهل_بیت #شعر_روضه #شعر_مناجات_امام_حسین #شعر_مناجات_اهل_بیت
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
وطن
مقدر است سری روی تن نداشته باشی
تنی نداشته باشی کفن نداشته باشی
به قصد سینه ی عشاق خود جلای وطن کن
بیا قبول کن اصلا وطن نداشته باشی
تو آبروی همه اهل آسمان و زمینی
چه باک اگر دو سه شب پیروهن نداشته باشی
رسیدنت به خرابه گواه شد که میایی
دم وصال اگر چه بدن نداشته باشی
به یاد تشنگی ات آب داده ام مژه ام را
چه سود اگر که تو میل چمن نداشته باشی
ترانی از لب ما می چکد به وقت زیارت
اگر به روی لبت لا و لن نداشته باشی
خدا گریست برایت فقط همین و همین بس
که احتیاج به امثال من نداشته باشی
حسین واعظی
#حسین_واعظی #سید_الشهدا #شعر_آیینی #کربلا #مدح_و_مناجات_امام_حسین
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
درد های مادرمون
کاش این روزهای بد سر شه
کاش روزای خوب برگرده
کاش وقتی که تکیه کرد بهم
نبینم دست مادرم سرده
وانمود می کنه که خوبه ولی
درد داره شبا رو بیداره
زخم بیداد می کنه تو تنش
رد خونش هنوز رو دیواره
دل ما بچه ها مگه چقده
جون ماها چقدر می ارزه
کاش ماها بمیریم و نبینیم
داره دستای بابا می لرزه
تک تک درد های مادرمون
گرد پیری رو صورت باباس
بابایی که خودش مثه کوهه
بابایی که دلش قده دریاس
بعد چند سال زندگی کردن
تو رودر بایسی ان با هم دیگه
مادرم رو می گیره از بابام
مادرم درداش و به من میگه
به سرش دستمال می بنده
چه کنه با سری که سنگینه
مادرم عاشق بابامونه
حیف چشماش دیگه نمی بینه
مادرم قبل از این شکستگیا
تو نماز شبش قیامی داشت
وقتی بابابزرگ اینجا بود
مادر ما چه احترامی داشت
گر چه ما جدمون پیمبر بود
علت خلقت زمین و زمون
همه اهل مدینه می دونن
بوسه می زد به دست مادرمون
اماحالا کجاس تا ببینه
دو تا دستای دخترش سوخته
من می دونمچی اومده به سرش
تا یه پیرهن برا حسین دوخته
مادرم آب میشه هر لحظه
می گه هی زیر لب فدای لبات
بغلش می گیره حسین و می گه
کاش این پیروهن بمونه برات
حسین واعظی
#حسین_واعظی #شعر_روضه #شعر_شهادت_حضرت_زهرا #شعر_شهادت_صدیقه_طاهره #شعر_فاطمی #شعر_فاطمیه
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
مردی که همتراز رخش آفتاب نیست
در غربتش مجال حساب و کتاب نیست
خورشید،پشت ابر رود هم موثر است
زندان برای موسی جعفر حجاب نیست
در سجده ایستادگیش را به رخ کشید
دنیا حریف قدرت این انقلاب نیست
با تازیانه روزه ی خود باز کرده است
اینجا شکنجه هست اگر نان و آب نیست
این گوشه کعبه ی دل ما خاک می خورد
این دخمه لایق پسر بوتراب نیست
آورده اند رو به شکایت امام را
چندی ندیده قد رشیدش قیام را
این آینه شکسته و تکثیر می شود
غربت هزار مرتبه تصویر می شود
اوضاع زخم های تنش روبه راه نیست
دارد برای خوب شدن دیر می شود
آهش کنار دست خودش مانده بر زمین
اینجا هر آنچه هست زمینگیر می شود
اصلا نیاز نیست شکنجه شود دگر
کم کم خودش ز جان خودش سیر می شود
این پیرمرد زخمی افتاده از نفس
آخر برای چیست که زنجیر می شود
راضی شده به مرگخود از بس که خسته است
وقت شکنجه شاق شریفش شکسته است
حیف از قدی که بار مصیبات تا گذاشت
وای از غمی که پای خودش را فرا گذاشت
لعنت بر آنکه بر بدنش تازیانه زد
شأن عزیز فاطمه را زیر پا گذاشت
جز ناسزا به فاطمه در کل دردها
شکوه نکرد و سنگصبوری بنا گذاشت
زنجیر هم به رافت آقا دخیل بست
وقتی برای ضربه ی شلاق جا گذاشت
دیگر براش راه گریزی نمانده است
غیر از گریز روضه که در کربلا گذاشت
یک «شاه کم سپاه که با خیل اشک و آه»
او را کشانده است بهگودال قتلگاه
او را ز خویش برده دگر یاد کاروان
آتش رسیده است به سیمای دختران
رفتند روی نیزه عزیزان جوانجوان
فصل بهار طی نشده آمده خزان
خون حسین روی عقیقش نشسته است
انگشتری که رفته به دستان ساربان
زینب حریف باده پرستان شام نیست
شر می چکد ز گوشه ی پیمانه ی سنان
کاخ یزید بر سر زینب خراب شد
کشتی شکست خورده و طوفان خیزران
زینب هزار مرتبه آن روز جان سپرد
وقتی که چوب بر لب و دندان شاه خورد
#شعر_شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر
#حسین_واعظی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
کریم اهل بیت
ای سر پناه دائم بی سر پناه ها
ای مقصد رئوف و پر احساس آه ها
ای مهربان امام سپید و سیاه ها
بر ذمه است گر چه تمام گناه ها
درد آمدیم پیش تو درمانمان کنی
مشتی گِلیم با دمت انسانمان کنی
تنها حلاوت پس هر تلخ کامیم
ای شعله ی غیور به هنگام خامیم
گر چه اهانت است به تو همکلامیم
با خود خیال کن که منم یکجزامیم
روی مرا مقابل مردم مزن زمین
امشب کنار سفره ی خالی من نشین
درد جنون و داغ مرا عشق چاره کرد
شوقت برای کشتن من استخاره کرد
تیغت کفن به جسم نحیفم قواره کرد
بند دل مرا به هوای تو پاره کرد
مُلکِ توام،به نام تو خورده قباله ام
آتش بزن مده به خلائق حواله ام
ای بی حرم،مدافع کل حریم ها
ای سائل دو دست کریمت کریم ها
ای گوشه ای ز نور تو عبدالعظیم ها
خیرت رسیده است به ما از قدیم ها
ساقی!شناختیم همیشه به می تو را
صد بار کرده ایم زیارت به ری تو را
فکر تمام قومی و بخشش بهانه ات
مرز تمام خاک زمین آستانه ات
دست خدای عزوجل روی شانه ات
درویش خانواده چه خاکیست خانه ات
این اختیار در ید طولای جبر توست
چادر نماز فاطمه بر روی قبر توست
در خاطرات کفر ،نشان یادگاریت
تازه است همچنان اثر زخم کاریت
نقل است رعد و برق هوای بهاریت
خوف زمین به موقع طوفان سواریت
با غرش تو حد نصاب اجل شکست
تو خواستی و فتنه اهل جمل شکست
دست مرا به وادی تو می کشد جنون
شور قیامت است در اعماق این سکون
دریای صبر تو رسد آخر به دشت خون
از گوشه ی سکوت تو زد کربلا برون
فریاد شاه کرب و بلا از خروش توست
اصلا حسین در یم غم باده نوش توست
از اصل نسخه تو عسل می چکد به دست
قاسم به تخت شاهی تو تکیه زد،نشست
نامت همین که روی لبش رفت و نقش بست
سنگی رسید و آینه ی چهره اش شکست
خون در مصاف حجله به جای حنا دوید
در زیر دست و پا پسرت داد می کشید
بزم عروسی است و سَرِ نیزه بانیش
گم شد میان عرصه ی میدان نشانیش
مانند موم گشت تن استخوانیش
طی شد به زیر پای همه نوجوانیش
موی حسین فاطمه پیشش سپید شد
در نصف روز قامت قاسم رشید شد
حسین واعظی
#حسین_واعظی #شعر_ولادت_امام_حسن_مجتبی #شعر_ولادت_سبط_اکبر #شعر_ولادت_کریم_اهل_بیت
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان
آخر سر تو هم زمین خوردی
تو که نامت توان زانوهاست
در نگاه ترت نشسته غروب
فصل کوچیدن پرستوهاست
سر شب یاد مادرم بودم
یاد آنروز ها و ماتم ها
تو دوباره بلند خواهی شد
کوری چشمابنملجم ها
کار داری صدا بزنمن را
نتوانستی ام بخوانی نه؟؟
سعی کردی ز جا بلند شوی..
ای بمیرم نمی توانی نه؟
من به قربان چهره ی زردت
کمکت می کنم که بنشینی
آری آری پدر منم زینب
صورتم را مگر نمی بینی؟؟
فکر بی مادری ما هم باش
بخت این داغ را سیاهش کن
ای به قربان غصه ات خواهر
پدر عباس را نگاهش کن
مثل تو می شود بزرگ شود
کرده ای یک قبیله را مستش
دیشب از بین حجره می دیدم
که سپردی حسین را دستش
لابه لای کلامتان دیشب
صحبتی از بریدن سر بود؟
به گمانم دلیل گریه ی تان
کلماتی شبیه معجر بود
خوب نشنیدمت چرا گفتی؟
آتش و خیمه گاه و دامن را
چشم عباس می کند تمرین
از سر شب خجالت از من را
منتظر مانده ام که خوب شوی
کمی آرامتر شود دردم
کوفه را می گذارمو دیگر
سوی این شهر بر نمیگردم
🔸شاعر:
#حسین_واعظی
__________________________
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]♥التماس دعا♥:
یا قمرالعشیره
دیدمت دیدمت دچار شدم
آه اینگونه بیقرار شدم
مُندرس آمدم به پشت درت
چشمت افتاد و نونوار شدم
اشک بودم چکیدم و مُردم
پای داغ غمت بخار شدم
کوه بودی و من به دامانت
قرعه ام را نگر غبار شدم
شرف قدسیان زیارت توست
من شریفم ،،سگ مزار شدم
من شریفم سگ مزار توام
نشئه نشئه ببین خمار توام
حسین واعظی
#حسین_واعظی #شعر_مدح_حضرت_ابوالفضل_العباس #شعر_مدح_عباس_ابن_علی #شعر_مدح_یل_ام_البنین
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
امام شاهد
غریب مانده ولی زهر تا اثر بکند
خدا کند جگرش را خودش خبر بکند
برای اشک به خنده جواب می آید
کنیز خانه به دنبال آب می آید
امام شاهد طومار بی مرامی هاست
امام مظهر مظلوم تشنه کامی هاست
غمش کجا ببرد زخم از خودی خورده
کسی که ارث ز تنهایی حسن برده
به احتضار غریبش به هلهله بودند
هزار جعده به فرمان حرمله بودند
نمک شدند به زخمش دمی که رقصیدند
به اشک بی کسی اش ناکسانه خندیدند
به خاک حجره چه آرام می برد سر را
خدا به خیر کند چارچوبه ی در را
خدا کند که از این حجره جابه جا نشود
خدا کند که سرش سهم پله ها نشود
خدا کند که عزیز غلام ها باشد
نه گرم سوختن روی بام ها باشد
اگر چه سوخت ولی بی کفن نمی ماند
سر مطهر او بی بدن نمی ماند
روا نبود شبیه حسین جان دادن
گلوی خویش به سر نیزه ی سنان دادن
کسی که گوشه ی گودال زیر و رو می شد
شبیه غصه تنش شرح مو به مو می شد
رسید پنجه به مو موقع بلا شده بود
زمان پر زدن شاه کربلا شده بود
رسید زینب کبری برای یاوریش
هزار حیف زمانی که سر جدا شده بود
میان توبره ای راس سیدالشهدا
خدا به خیر کند صحبت طلا شده بود
چه کرد شمر تنش را که لحظه ی تدفین
عزیز فاطمه محتاج بوریا شده بود
قدیم ها به سر دوش مصطفی جا داشت
سری که ملعبه ی دست بچه ها شده بود
حسین واعظی
#حسین_واعظی #شعر_شهادت_ابن_الرضا #شعر_شهادت_امام_نهم
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
حق نمك
حق داشت کعبه سینه ی خود را دوتا کند
چون راز را شنید و نشد برملا کند
کو آن کسی که نان علی را نخورده است
کو آن کسی که حق نمک را ادا کند
در منتهی الیه جهان ایستاده است
جایی که هیچ کس نشده ادعا کند
می رفت روی شانه ی احمد به قصد خویش
می رفت تا مصافحه ای با خدا کند
دارد خدا به احمد مختار نسبتی
خود را اجازه داده برادر صدا کند
توحید هم از اوست به والله کافر است
هر کس که از اذان خود او را جدا کند
از تن بریده باد شبیه ابولهب
دستی که دست های علی را رها کند
حسین واعظی
#حسین_واعظی #شعر_عيد_غدير
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سند غربت حسین
مادر شکسته تا که مهیا کند تو را
تا آبِ روی آتش بابا کند تو را
آری یقین تویی سند غربت حسین
وقتی که تیر آمده امضا کند تو را
تیر آمده است از بر بابا بگیردت
تا شیر خوار حضرت زهرا کند تو را
داغ تو اکبر است علی اصغر حرم
باید حسین زیر عبا جا کند تو را
تو عطر در شکسته و دشمن مشام تیز
از زیر خاک آمده پیدا کند تو را
وای از رباب زخم دلش تیر می کشد
وقتی به روی نیزه تماشا کند تو را
حسین واعظی
#حسین_واعظی #شعر_شهادت_ابن_الحسین #شعر_شهادت_حضرت_علی_اصغر
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
عزیز دلم
چه ماتمی چه عزایی چه چشم خونباری
به زیر سنگ برایت کنم عزاداری
سپرده امکه همه سنگ ها به من بخورد
تو روی نیزه خودت را مگر نگه داری
تلاش کن که نیفتی دگر عزیز دلم
مخواه مادر خود را دگر بیازاری
ربود خواب ز چشمت صدای زوزه ی تیر
ببند چشم که چندین شب است بیداری
آهای حرمله بس نیست کشتن طفلم
چرا دگر ز سرش دست بر نمی داری
به نیزه دار تو گفتم مراقبت باشد
حلال کن که برایت نکرده ام کاری
به قیمت سر تو شامیان طمع کردند
تویی که داغ ترین ماجرای بازاری
حسین واعظی
#حسین_واعظی #شعر_شهادت_ابن_الحسین #شعر_شهادت_حضرت_علی_اصغر
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
عبای دوش حسین
برای مرگ پدر رفتنش جواز شده
کنون که کشتن پیغمبران مجاز شده
چقدر چشم به راه پدر نشسته علی
که زخم های تنش مثل دیده باز شده
کم است پیکر او را عبای دوش حسین
یکی خبر برساند عبا نیاز شده
موذنی که فرو ریخت در تمامی دشت
تمام کرب و بلا گوشه ی حجاز شده
بدا به حال دل اهل خیمه ها زین پس
صدای شمر میاید گه نماز شده
کجاست اکبر لیلا که زینب کبری
سوار ناقه ی بی محمل و جهاز شده
حسین واعظی
#حسین_واعظی #شعر_شهادت_ابن_الحسین #شعر_شهادت_حضرت_علی_اکبر
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
یا اباعبدالله
ای علت قداست و تکثیر اشک ها
والاترین تنزل قدسی ،ای آشنا
بیچاره ایم،،نشئه ی ما همخمار توست
افتاده است پرده خدا هم دچار توست
بی حرمتی است نام تو را ذکر می کنیم
ما لاابالیان که به تو فکر می کنیم
ملک تو را نگاه خداوند حاجب است
نام شما شنیده شود سجده واجب است
ای برتر از خیال و قیاس و گمان ما
بند آمده به حیطه ی جبرت زبان ما
لم داده است عرش الهی به گنبدت
پیشت نشسته است خدا بین مرقدت
موسی عصای خویش کنارت شکسته است
عیسی دخیل بر در و دیوار بسته است
عبد سیاه روی شما رو سپید ها
ای کشته ی نگاه تو خیل شهید ها
ذرات،،شأن اهل کسا را ستوده اند
اهل کسا ز گریه کنان تو بوده اند
روشن ز نور ذات تو شد وجه فاطمه
ای گوشه ای ز صنعت دستان تو،،همه
در شرح نور آل عبا هم سر آمدی
بنیان گذار کشتی آل محمدی
لب تشنه ی شمیم تو آغوش مصطفی
وی منبر خطابه ی تو دوش مصطفی
نوری،که وقت جلوه مکلف به تن شدی
بر قامت رسای خدا پیروهن شدی
لرزید پای کعبه زمان حلول تو
تا عرش برد فطرس ما را نزول تو
تو آمدی و وجه خداوند دیده شد
از شاخسار باغ تو توحید چیده شد
ذات خداست،فارغ رویت،جدا ز فهم
روحی که در ضریح تن تو دمیده شد
ای حنجرت به وقت سخن موضع خدا
در عصر تو صدای خدا هم شنیده شد
بیرون زدی ز صفحه ی شرح مفسران
شرحت به خاکگرم بیابان کشیده شد
ای نیزه زار،،زلف غمت را مهار کن
در سایه ی سرت جگرم سر بریده شد
غصه کجا برم که تو را می شناختند
بر پیکر شریف تو با اسب تاختند
حسین واعظی
#حسین_واعظی #شعر_سوم_شعبان
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
اباعبدالله(ع)
هر چند که بر سینه ردِ آه می افتد
دل باز در این وادی جانکاه می افتد
خورشید سر نیزه رود،،اشک بریزید
از اوج بلندای خودش ماه می افتد
ای تشنه،،ز مجنون تو فریاد بلند است
تا یاد همین جمله ی کوتاه می افتد
با اهل و عیال آمده تا دست بگیرد
هر سال برای دل ما راه می افتد
تا گرد قیامت به رخ ما ننشیند
در پیش نگاه حرمش شاه می افتد
هر جا که به زنهای حرم بوده نگاهی
از نیزه سری هست که ناگاه می افتد
حسین واعظی
#حسین_واعظی #شعر_سیاهپوشان
*آدرس کانالهای مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
سالار زینب
آمدم آمدم چه آمدنی
زخمی از جنگ عرصه ی شامات
هر که را زنده بود آوردم
آمدم با تتمه ی سادات
خطبه خواندم به جای تو در شام
من همان عشق سر به زیر توام
همه آزاد گشته اند اما
من که تا آخرش اسیر توام
شامیان را سپیده دم گفتم
آخر ماجرای ما شب نیست
وسط خطبه ام همه دیدند
سنگ هاشان حریف زینب نیست
دشمنت در هراس بود از من
هست دستان بسته ام شاهد
کوفه را یک تنه قرق کردم
این جبین شکسته ام شاهد
جگرم در فراق آتش بود
فرصت گریه سلب شد از ما
حال دیگر بهانه لازمنیست
حال این زینب است و کرب و بلا
دخترانت به یکدگر در راه
وعده ی تربت تو را دادند
تا رسیدیم از روی ناقه
مثل برگ خزانی افتادند
آب آزاد گشته اما حیف
من ز داغ لب تو لبریزم
آه دنیا کجا رسانده مرا
روی قبر تو آب میریزم
یاد دارم که آب آتش بود
یاد دارم که سوخت گهواره
به همه بهر جرعه ای رو زد
ای بمیرم رباب بیچاره
یاد دارم که بین آغوشت
اصغر از چنگ مادرش پر زد
همه مشغول دختران بودیم
که سرش روی نیزه ها سر زد
خاطرم هست قصه ی اکبر
تا رسیدیم اربا اربا شد
کمک اهل خیمه جمعش کرد
چقدر سخت در عبا جا شد
داد و فریاد از غمِ قاسم
آه از داغ نو عروس حسن
وای از بهت دائم نجمه
های از جای نعلِ روی بدن
علقمه خاطرات تلخ حرم
نقطه ی آخر علمدار است
علقمه خنجری است در دل ما
به من عباس را بدهکار است
خواندم از قبر کوچک عباس
که چرا تو برش نگرداندی
خاطرت هست اضطرابم را
تیرک خیمه را که خواباندی
در وداعت به رو نیاوردم
که چه آشفته است احوالم
رفتی و آمدم به دنبالت
زخمی ماجرای گودالم
هر چه کردیم آخرش حرمت
بعد افتادنت تصرف شد
به که گویم که بین شمر و سنان
حنجر خشک تو تعارف شد
نفست سخت در می آمد آه
شمر هم روی سینه ی تو نشست
خنجر کند او نمی برید
شیشه ی صبر خواهر تو شکست
زینب تو تمام شدی آری
آنچه مانده از او همین نام است
من کنار توام ولی قلبم
گوشه ای از خرابه ی شام است
از رقیه مپرس شرمنده
دخترت پر کشید و تنها ماند
آنقدر گریه کرد پای سرت ...
#حسین_واعظی #شعر_اربعین
*آدرس کانال مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
جانم حسین
ما کشته ی توایم به جز این گمان مکن
پروانه های سوخته را امتحان مکن
القصه ما برای تو بااااید که جان دهیم
فکری برای آخر این داستان مکن
اینجا کسی به غیر تو ما را محل نداد
ما بنده ی توایم،، فراموشمان مکن
می سوزم از حرارت عشقت مرا ببوس
سر رشته ی محبتمان را نهان مکن
شرمنده ام که دل سبب رنجش تو شد
صد بار گفته بودمش اینجا فغان مکن
از گرد راه آمده ام،، خوش نشسته ام
دیگر غبار روبی از این آستان مکن
ما پای روضه ی عطشت آب می شویم
ای تشنه روی خود طرف آسمان مکن
تنها پناه مانده ی در راه یا حسین
من سوختم به پای لبت آه یا حسین
حسین واعظی
#حسین_واعظی #شعر_مدح_اباعبدالله_الحسین #شعر_مدح_امام_حسین
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
از آن جا که خدا می خواست شأن تو نهان باشد
مسجل می شود گنجینه باید بی نشان باشد
کشیده آستین از دست دنیا خادمت آری
کشانده خویش را تا که غلام آستان باشد
علی در باز خواهد کرد و زهرا راه خواهد داد
اگر نام شریفت پشت در ورد زبان باشد
چه می خواهد مقاماتت ز جان عقل ما وقتی
فقط یک گوشه از خاک تو نامش آسمان باشد
سگِ کوی شما هم عار می داند اگر جایی
گذارش از گذرگاه فلان ابن فلان باشد
عنان از خشم حیدر می درد آوردن نامش
چگونه قاتل انسیه پایش در میان باشد!!!
به ظاهر آستین اما جگر در زیر دندان بود
مهار گریه دشوار است اگر مادر جوان باشد
تو عفت را میان همهمه تعبیر خواهی کرد
حریفت گرچه یک نا اهل هرزه چون سنان باشد
تو را ای آفتاب در حجاب آشفته کی دیدیم؟
تو را که سایه ات دلگرمی یک کاروان باشد
تو بر می خیزی از جا حین گریه خطبه می خوانی
اگر حتی برادر زیر چوب خیزران باشد
سلیمانت به نی رفته است اما تاب می آری
اگر چه خاتمش در دست های ساربان باشد
به کوه عصمتت سوگند این دنیاست مملوکت
اگر حتی خرابه آخر این داستان باشد
#حسین_واعظی
#حضرت_ام_کلثوم_س
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠