مستند صوتی شنود1658683527760.mp3
16.66M
🔉#مستند_صوتی_شنود
🔰 نیروی امنیتی که #زندگی_پس_از_زندگی را درک کرد
📣 جلسه یازدهم
🔷 یک مدیر منطقهای و میانی که برایش #حکم_زنا نوشتند، با این که زنا نکرده بود.
🔷 آنقدر وحشت کردم و حرص خوردم از دست آن مسئول که آمدم بگویم.
🔷 #حقوق_نجومی
#شنود
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّـدٍ
وَآلِ مُحَمدوَعَجِّل فَرَجَهُم
18.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیئت دهه نودیها...
جدیدترین سروده حاج ابوذر روحی با مضمونی از حضور دهه نودی ها در زیارت اربعین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روایتی عجیب از سنگینی حق الناس در ترازوی …
▪️این قسمت:
مرداب : چگونه دریا شدی؟
چشمه: گذشتم...
▫️تجربهگر : آقای محمود شاهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 شدیدترین قصاص مربوط به کدام دسته از خطاهای انسان است؟
▪️این قسمت:
مرداب : چگونه دریا شدی؟
چشمه: گذشتم...
▫️تجربهگر : آقای محمود شاهی
14.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فینگرفود #اسنگ
مواد لازم برای سس:
گوجه، ریحون، فلفل تند، پیازچه، روغن زیتون و نمک و فلفل سیاه رو خوب با هم مخلوط کنید و در حدی که یکم آبش جمع بشه روی حرارت بزارید.
دور نان تست رو بگیرید و با وردنه یا گوشت کوب خوب له کنید و یه ورق پنیر گودا رو بینش بزارید و رولش کنید و کمی کره آب شده بهش بزنید و واسه ۶،۷ دقیقه توی فر ۲۰۰ درجه قرارش بدید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ذرت_مکزیکی
🔷مواد لازم
🔹ذرت کنسروی یک قوطی
🔹قارچ ورقه شده به اندازه ای که دوست دارید
🔹پنیر پیتزا یک لیوان
🔹آویشن و فلفل سیاه و نمک
🔹سس هزار جزیره نیم لیوان
🔹کره 50گرمی
♨️طرز تهیه
ابتدا کره رو بندازید تو تابه تا آب بشه. بعد قارچ ورقه شده رو اضافه کنیدودرش رو بگذارید تا کمی بپزه حدود 5دقیقه. بعددر تابه رو بردارید تا آب اضافیش کشیده بشه. حالا ذرت ها رو بریزید ودر تابه رو ببندید تا کمی ذرت ها نرم بشن. بعد آویشن ونمک و فلفل سیاه رو بریزید وهم بزنید. حالا نوبت پنیر هست که اضافه کنید خوب هم بزنید. بعد از روی شعله برمیداریم و میذاریم کمی از داغی بیفته و سس رو بهش اضافه میکنیم (میتونید از سس سفید هم استفاده کنید)
با چیپس محشررررر میشه.
#ترشی_مخلوط 😋
1 عدد گل کلم، 1 کیلو هویج، 1 کیلو خیار، 200 گرم موسیر، 200 گرم لوبیا سبز، 1 عدد کلم برگ، 1 بسته تمبر هندی، 1 سبزی ترشی
1 فلفل دلمه ای، 0.5 کیلو سیر، 1 کیلو بادمجان، 2 شاخه کرفس
ادویه ترشی به مقدار لازم
نمک به مقدار لازم ، سرکه به مقدار لازم
🔸همه مواد را بشویید و وقتی آبشان کاملاٌ رفت ، خرد کنید. سیر و فلفل دلمه را چرخ کنید. موسیر را 12 ساعت خیس کنید، سپس بگذارید خشک شود. بادمجان ریز ترشی را با سرکه بجوشانید، سپس آبکش کنید تا آبش خوب برود. آنگاه خرد کنید .
تمبر را در سرکه حل واز صافی رد کنید . همه مواد را باید بگذارید کاملا آبشان برود . در ظروف ترجیحاٌ شیشه ای مواد را لایه لایه همراه با نمک وادویه بریزید و از سرکه پر کنید
#مرغ _تکه_شده 8 تکه
▪️3 حبه سیر رنده شده یا پودر سیر
▪️زعفران دم کرده
▪️نمک. فلفل. روغن زیتون یا روغن مایع 2قاشق
▪️پیاز نازک خرد شده
▪️آبلیمو 3 قاشق
طرز تهیه‼️
✅مرغ را به کلیه مواد آغشته کرده وبرای مدت 5 تا 6 ساعت باید در یخچال بمونه تا مواد به خورد مرغ بره ومزه دار بشه.بعد تکه های مرغ را به سیخ می کشیم و در فرروی جوجه گردان تنظیم میکنیم وبرای مدت 1 ساعت کباب می کنیم.البته متونیدادویه مخصوص بریان را از بیرون تهیه کنید.لازم می دونم که هنگام کباب شدن روغن مرغ در سینی می چکه با یک فرچه روغن را به مرغ در حال کباب بزنید.بسیار خوشمزه می شه.نوش جون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️هم اکنون؛ کاظمین
🔹ابراز محبت یکی از کسبه های کاظمین به زوار ایرانی
.
#امام_حسین #حضرت_زینب #مناجات_با_امام_حسین
پاگیر ماتمیم..،عقب هم نمی کشیم
عمری گذشت و دست از این غم نمی کشیم
از بس شبانه دور و بر شمع می پریم
باران اشک هم برسد..،نم نمی کشیم
ای کشتی نجات! تویی مایه ی حیات
ما بی جهت تو را به رُخ یَم نمی کشیم
شرط گرفتنِ پرِ شالاَت..،طهارت است
ما بی وضو که دست به پرچم نمی کشیم
سرمایه ای به جز تو اگر سهم ما شود
پس میدهیم..،حسرت دِرهَم نمی کشیم
داغ تو روحِ خامِ گدا را قوام داد
هرگز بدون هُرم غمت دَم نمی کشیم
عشق تو را همین که چشیدیم..،کافی است
نقشه برای سفره ی حاتم نمی کشیم
امروز زنده ایم اگر..، کار فاطمه است
بی لطف او..، به ماه محرم نمی کشیم
ما لطف کرده ایم..، تو را رو نمی کنیم
آتش به جان عالم و آدم نمی کشیم
ما را کسی نخواست..،فدای سرت نخواست
تا با تواییم..،منت همدم نمی کشیم
تا آبهای کُلمَن اطراف صحن هست
خود را به سمت چشمه ی زمزم نمی کشیم
اندوه دوری از تو بلا شد به جانمان
ما از فراق کربُبلا کم نمی کشیم
از بعد آن که شمر به زلف تو چنگ زد
شانه به هیچ گیسویی،محکم نمی کشیم
اوج تحمل دل ما..،نعل تازه است...
دیگر به ساربان و به خاتم نمی کشیم
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
#امام_حسین #حضرت_زینب #مناجات_با_امام_حسین
اندازه سر تو سرم زخم خورده است
مثل تن تو بال و پرم زخم خورده است
بعد از غروب روز دهم بین شعله ها
هرکس که بوده بین حرم زخم خورده است
با زجر و شمر و حرمله ها هم سفر شدن
جان بر لبم شده جگرم زخم خورده است
باخنجری که شمر گرفته تو را ز من
هر کس که هست دور و برم زخم خورده است
از بسکه روی نیزه سرت جابجا شده
این پلکهای چشم ترم زخم خورده است
در آن هجوم سخت و نفس گیر خیزران
لبهای مادر و پدرم زخم خورده است
🔸شاعر:
#ابراهیم_میرزایی
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#زیارت_اربعین
چنان شاهی که در صبح ظفر، با باده میخوابد
گدا با قاب عکس کربلایت ساده میخوابد
به عزرائیل گفتم کربلا جان میدهم تنها
چنان طفلی که جایش چون شود آماده میخوابد
خوشم با یاد غسلی در فرات، آن روز نزدیک است
مگر این آتشی که در دلم افتاده میخوابد؟
فدای آنکه با پای پیاده اربعین ها را
میاید کربلا، از خستگی در جاده میخوابد
زده قید هتل را در عراقت، زائر بیدل
همانجایی که دل دست دو گنبد داده میخوابد
اذان کربلایت مثل لالائی ست، شیرین است
بلال آرام میگیرد...موذن زاده میخوابد
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
#بسم_رب_الحسین
رمان: #از_نجف_تا_کربلا
نویسنده: #رضوان_میم
#قسمت_هشتم
رسیدیم مهران.فردا از مرز رد میشیم و میریم به سوی نجف.مستقر شدیم توی یک حسینه.الان خستگی هممون در رفته.هم من.هم زینب و هم نرگس.
گلی رو دیدم اما توی حال خودشه.از دیروز توی اتوبوس دیگه ندیدمش.می زارم یه ذره فکر کنه. سه تایی دور هم جمع شده بودیم داشتیم صحبت می کردیم.
-وای رضوان نشستی این گوشه هی کتاب می خونی.کتاب خوره داری مگه خواهر؟
در حالی که به نرگس لبخند میزدم گفتم:
—خب کار دیگه ای که فعلا نداریم تا فردا.اگه همینجوری بی کار بشینم دق می کنم از شوق
بعد از گفتن این حرف یاد این شعر افتادم:
مزه عشق به این خوف و رجا هاست رفیق
عشق سرگرمی اش ازار و تسلاست رفیق
قیمت یک دم از آن وصل چشیدن یک عمر
گریه و بغض و تب و آه و تمناست رفیق
نشدم راهی این چشمه که سیراب شوم
تشنگی ناب ترین لذت دنیاست رفیق.
-هی گفتی.ما هم همین حال رو داریم.
در همین میان زینب گفت:
-پاشید.بلند شید تنبل ها یک سری بریم بیرون ببینیم چه خبره.این ور و اون ور سخنرانی و موکبی چیزی هست یا نه
با پیشنهاد زینب موافقت کردیم آماده شدیم.بیست دقیقه ای بیرون چرخیدیم تا یک حسینیه پیدا کردیم.سخنرانی داشت. ما هم رفتیم توی قسمت خانوم هاش نشستیم.
بعد از خوردن چای و شیرینی سخنرانی شروع شد.
چیز زیادی یادم نیست از سخنرانی اما این رو خوب یادمه.
((در قبایل عرب همواره جنگ بود، اما مکه زمین حرام بود و چهار ماه رجب ذی القعده ذی الحجه و محرم زمان حرام یعنی که در آن جنگ حرام است.دو قبیله که با هم میجنگیدند تا وارد ماه حرام می شدند جنگ را موقتا تعطیل می کردند اما برای آنکه اعلام کنند که در حال جنگند و این آرامش از سازش نیست و ماه حرام رسیده است و چون بگذرد و جنگ ادامه خواهر یافت سنت بود که بر قبه خیمه فرمانده قبیله پرچم سرخی برمی افراشتند تا دوستان،دشمنان و مردم،همه بدانند که:جنگ پایان نیافته است.))
امروز را نوشتم:آن ها که به کربلا می روند می بینند که جنگ با پیروزی یزید پایان گرفته و بر صحنه جنگ ارامش مرگ سایه افکنده.
اما باید ببینند که بر قبه آرامگاه حسین پرچم سرخی در اهتزاز است.
بگذار این سال های حرام بگذرد...
🌸 پايان قسمت هشتم
#از_نجف_تا_کربلا 🌸
امیدوارم لذت برده باشید🌷
#بسم_رب_الحسین
رمان: #از_نجف_تا_کربلا
نویسنده: #رضوان_میم
#قسمت_نهم
بارون شدت گرفت.جوراب و چادرم خیس خیس شده بود.اشک های صورتم زیر بارون دیگه معلوم نبود.همین جوری راه می رفتم.کاری هم نداشتم پاهام داره روی این سنگ های سرد یخ میزنه.مبهوت بودم.توی باورم نمی گنجید و نمی دونستم چرا دارم گریه می کنم.
من...اربعین...حرم مولا...ایوان نجف...
دستم رو می مالم به در و دیوار حرم.بوی بابا میده.بوی همون بابایی که تابوت مادرم رو کنار گهواره محسن ساخت و سوخت...
چقدر این بو برای دختر یتیمش آرامش بخشه...
بوی همون بابایی که خودش و بچه هاش توی تاریکی شب،غریبانه مادر رو خاک کرد وسوخت...
بوی همون بابایی که شاهد دیوار و در بود...
آره بابام خیلی چیز هارو دید و دید و دید...
بوی همون بابا...
همونی که فاتح خیبر بود...
بوی بابای زینب رو می داد.بوی بابای حسن رو می داد.بوی بابای ام کلثوم رو می داد.بوی بابای عباس رو می داد.بابام خیلی خوش بو بود.اما...
اما به غیر از همه این عطر های مدهوش کننده...
حرم بابام بوی سیب رو می دادم...
همه جای حرم بابام بوی سیب پیچیده بود.
دیگه پاهام از سرما هیچ حسی نداشت.همون جا زیر بارون وسط صحن نشستم.دور و اطراف رو که نگاه کردم فقط من حالم این نبود.صداها توی گوشم میپیچه.
اینجا کجاس؟مگه میشه قشنگ تر از اینجا؟اینجا خود بهشته...
هر گوشه ایوون یه دسته سینه زن.
گوشه به گوشه حرم دسته دسته شده بود.
از یک طرف صدا میومد:امیری حسین....
از طرف دیگه نجوای :علوی میمیرم مرتضوی میمیرم انتقام حرم زینب و من میگیرم...
صدا ها توی هم قاطی می شد و نوای قشنگی رو می ساخت.
هرجا سرت رو برمی گردوندی سینه زنی بود.انگار دوباره محرم شده.انگار نه انگار چهل روز می گذره.چهل روز.
چهل رو می گذره از بی بابا شدن سکینه.چهل روز عین برق و باد گذشت از کتک خوردن رقیه.چهل روز گذشت از نیومدن عمو.چهل روز گذشته.چهل روز از رفتن اصغر چهل روز از نبودن اکبر....
نه چهل روز نمی گذرد...
اصلا از آن روز به بعد مگر زمان توان حرکت دارد؟
مگر می شود؟
حسین نباشد و چهل رو بگذرد؟
چیزی برای نوشتن نداشتم جز این:
باخبران غمت بی خبر از عالمند
🌸 پايان قسمت نهم
#از_نجف_تا_کربلا 🌸
امیدوارم لذت برده باشید🌷
#بسم_رب_الحسین
رمان: #از_نجف_تا_کربلا
نویسنده: #رضوان_میم
#قسمت_دهم
توی اون شلوغی هم خنده ام گرفته بود هم گریه ام.همه جارو گشتیم پیداش نکردیم .
کفش های هممون گم شده بود.کجا؟دم در ورودی حرم امام علی.خنده دار بود واقعا.
سه تا دختر داشتن لابه لای اون همه زائر دنبال کفش هاشون می گشتن.
همون موقع نرگس یک چیزی گفت که دیگه نتونستم جلوی خنده ام رو بگیرم.
-وای خدا.ببین چه وضعی شد ها.ولی خودمونیم.خوش به حال سهراب.که شعر کفش هایم کوی او را همه بی اختیار در حرم امیر المومنین زمزمه می کنند.
همین حرف باعث شد من و زینب پقی بزنیم زیر خنده.همه آدم های اطرافمون برگشتن طرف ما.
ماهم سعی کردیم جمع و جور کنیم یکم خودمون رو.
—کاری نمی تونیم بکنیم بچه ها باید همین جوری برگردیم.حسینه همین نزدیکه.مجبوریم بریم.
هردو نفر با نظر من موافقت کردند و راه افتادیم.
راه افتادن همانا و آخ و اوخ ها همانا.
از همین تریبون باید خدمت مسئولین عراق عرض کنم که آسفالت کوچه هاشون رو بدون میخ و سقلمه و پونز و همه وسایل جعبه ابزار،درست کنن که پای کفش گم شده ها این جوری داغون نشه.بگذریم که بالاخره بعد از کلی آبرو ریزی رسیدیم حسینه.با خنده وارد حسینه که شدم اولین چیزی که توجه ام رو به خودش جلب کرد گلی و یکی از بچه ها بود.
صداشون رفته بود بالا.با نرگس و زینب رفتیم سمتشون.
گلی داشت داد می زد و می گفت:
-تو چی فکر کردی؟هان؟من امام زمان رو نمیشناسم؟حتما شما ها میشناسید که انقدر ادعاتون میشه.
این حرف رو که گلی زد رفتم طرف دختری که بهش تذکر داده بود و کشیدمش کنار.
-بسه.بسه.من باهاش صحبت می کنم شما برو.
کم کم دور و بر خلوت شد و من موندم و گلی و زینب و نرگس.
نه من حال خوبی داشتم نه گلی.شونه هاش رو گرفتم و نشوندمش.موهاش همه بیرون ریخته بود و وضع درستی نداشت.زینب و نرگس هم همراه ما نشستن.
-کجا داشتی میرفتی؟
—به تو ربطی نداره.
-گلی کجا میرفتی.
بعد از مکثی آروم گفت:
-حرم.
—اینجوری؟؟؟
-وا مگه چشه؟
-پس بزار بهت بگم.حرم کی می خواستی بری؟حرم علی؟حرم امیرالمومنین؟اینجوری؟با این موهای بیرون ریخته؟با این صورت آرایش کرده؟کجا داری میری گلی؟
داری میری حرم همون که خانوم هجده سالش پشت در سوخت اما چادرش از سرش نیوفتاد؟آره؟
میری زیارت همسر کسی که زنش رو گذاشت توی تابوت تا بدنش معلوم نشه؟
می دونی بدنی براش نمونده بود دیگه؟می دونستی جای سالم توی بدنش نداشت دیگه؟این ها رو می دونستی؟می دونستی محسن نداشت؟
هق هق گریه می کردم و بلند بلند حرف میزدم.زینب و نرگس هم چادر هاشون رو کشیده بودن روی صورتشون و گریه می کردم.نمی خواستم براش روضه بخونم.
اما نشد...
بلی می دونست چه بلایی سر مادر اومد... سر پدر....
شهادت مادرم افسانه نبود.تا لحظه آخر زندگیم هم تا جون دارم میگم...
گلی حال بهتر از ما نداشت.باید می گفتم.آره مادرم مظلوم بود.
-گلی داری میری زیارت بابای کسی که دیگه پیر شده بود اما عاشورا گفت یزید ای وای به تو که گردی صورت منو دیدن.آره بابای زینب.می دونی یا نه؟
ببین پاشو برو.بلند شو.
و در همین حال بازوش رو گرفتم و بلندش کردم.با دستم در حسینه رو بهش نشون دادم و گفتم:
-می تونی بری.ولی بدون حضرت زهرا از نابینا هم رو می گرفت.همون حضرت زهرایی که تا ناکجا آباد پشت مولاش ایستاد.تا کجا؟تا همون جایی که محسنش رو از دست داد.به خاطر علی.حالا تو از چی می گذری به خاطر علی؟حالا برو ببینم روت میشه اینجوری بری پیش مولا یا نه؟
چی بنویسم؟
چشم هات رو فدا کردی؟فدای سر مادر برادر.
برای دفاع از ناموست؟
پس هیچی بهتر که نیستی و نمی بینی.
چی رو؟
هیچی هیچی
🌸 پايان قسمت دهم
#از_نجف_تا_کربلا 🌸
امیدوارم لذت برده باشید🌷
°•🌱
#در_محضر_بزرگان🌿
✅ شیخ حسنعلی اصفهانی (نخودکی):
طریقت حقیر بر این سه پایه استوار است 👇
1⃣ غذای حلال
2⃣ توجه به نماز و حضور قلب در هنگام نماز
3⃣ بیداری قبل از اذان صبح
💕❤️💕❤️
|♥️✨|
اگر می خواهید ڪارتان برڪت پیدا ڪند بہ خانواده شھدا سر بزنید ، زندگۍ نامہ شھدا را بخوانید سعۍ ڪنید در روحیہ خود شھادت طلبۍ را پرورش دهید ..
شهید مدافع حرم
#مصطفی_صدرزاده
#وصیتنامه
#شهیدانہ
#روزوعاقبتمونشھدایۍ🌱
💕💝💕💝
●∞🌸∞●🌸∞●🌸∞●🌸∞●🌸∞●
#نماز شب
✨نماز شب. رو جدی بگیرید
🔻 بزرگواران !
تاکید و یاداوری میکنم که شرط موفقیبت و پیشرفت شما در #تهذیب و #خودسازی، در استمرار و مداومت نمودن در خواندن #نمازشب هست.
✴️از خداوند طلب #توفیق «نماز شب» داشته باشید و در انجامش نهایت تلاش و پشتکار رو داشته باش.
⚛تو دل #سحر خیلی چیزها رو نصیب #نمازشبخوان میکنن!
قدر این فرصتها رو ان شاءلله بیشتر بدونیم واهل #زحمت و تلاش باشیم.
🌻محاله!
واقعا محاله کسی بخواد و آرزو داشته باشه که تو #تهذیب و #خودسازی پیشرفت کنه اما در حالیکه خودش اهل « #نمازشب خوندن نباشه .!!
‼️نمیشه!
حقیقتا هم نمیشه!
🖇♻️تا اهل #تهجد و بیداری سحرگاهی نشی، تو #تهذیبت موفق نخواهی بود…
💫 #اَلَّلهُمـّ_عجِّللِوَلیِڪَالفَرَ
#💕🖤💕🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این آیت عظمای الهی است!
#اربعین ازنگاه مقام معظم رهبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫شبتون معطر،
💖به بوی مهربانی خدا،
💫یاد خدا همیشه در ذهنتان
💫الهی دلتون شاد،
💖و قلب مهربان تان
💫همیشه تپنده باد ..
💫شب خوبی
💖در کنار عزیزانتون داشته باشید
💫شبتون بخیر و شادی
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👤استاد #رائفی_پور
امام زمان(عج) آینهی خداست و برای اینکه ظهور شکل بگیره ماهم باید آینهی امام زمان(عج) باشیم❗️
✴️ یکشنبه👈20 شهریور /سنبله 1401
👈14 صفر 1444👈11 سپتامبر 2022
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
🏴 شهادت محمد بن ابی بکر "38 هجری"محمد پسر ابی بکر از اسماء بنت عمیس و بسیار مورد علاقه امیرالمومنین علیه السلام بود.
⭐️احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز روز بسیار خوبی برای امور زیر است:
✅ابتدای تعلیم و تعلم.
✅رفتن در پی حوائج و خواسته ها.
✅وام و قرض دادن و گرفتن.
✅خرید و فروش اجناس.
✅مسافرت.
✅و دیدار بزرگان و حاکمان خوب است.
👼مناسب زایمان و نوزاد روزیش زیاد و عمر طولانی خواهد داشت.
🚘مسافرت: سفرخوب است.
🔭 احکام نجوم
🌓امروز : قمر در حمل است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است:
✳️فصد.
✳️شکار و صید و دام گذاری.
✳️مسافرت.
✳️ختنه کودک.
✳️خرید لوازم منزل و مورد نیاز.
✳️آغاز معالجه و درمان.
✳️آغاز به کار و شغل.
✳️دیدار با صاحب منصبان.
✳️ و ارسال کالاهای تجاری نیک است.
📛ولی امور زراعی و کشاورزی.
📛و خشت بنا نهادن خوب نیست.
⚫️ طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث شادی می شود.
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، سلامتی در پی دارد.
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌸زندگیتون مهدوی
با این دعا روز خود را شروع کنید👇👇
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب🌷
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی الله ُ عَلَیهِ وَ آلِه🌷
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس🌷
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی سَتَرَ عُیُوبی عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ.🌷
🌷از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مرویست
🌷که هر کس از پیروان ما هر روز این چهار حمد را بخواند خداوند او را سه چیز عطا فرماید:
🌷اول عمر طبیعی
🌷دوم مال و جمعیت بسیار
🌷سوم باایمان ازدنیارفتن وبی حساب داخل بهشت شدن
💕❤️💕❤️
بزنگاه مهم
شیطان به خدا گفت توراجوری عبادت میکنم
که هیچ پیغمبری نکرده باشد
فقط مرا ازسجده به آدم معاف کن
خدا فرمود:
من میخواهم آنطور که من میخواهم عبادتم کنی
نه آنطورکه خودت میخواهی
عمده این است که خدا چه میخواهدونظرخداچیست
نه اینکه نظرما وخواست ما چیست
امام حسین ع درآخرین لحظات عمرشریف ومبارکش درحالیکه پیشانی شکسته وخون آلود راروی خاکهاگذاشته بود به خداگفت:
خدایا راضیم به رضا وخواست تو
اصل مطلب وهمه مطلب همین یک کلمه است
اینکه عبادت شیطان اورانساخت وعبادت بعضیا سازنده نیست،چون آنگونه که میخواهندعبادت میکنندنه آنگونه که خدا میخواهد
عبادت خدا این است که هرچه گفت وهرچه خواست بدون چون وچرا ،فقط چشم واطاعت
قمربنی هاشم ع درآخرین لحطات که فقط اومانده بودوامام حسین ع ،ازامام حسین ع اذن میدان خواست ووقتی حضرت اذن میدان ندادو فرمود برو آب بیاور، اصلا قمربنی هاشم ع بحث نکردوفقط اطاعت کرد
این یعنی عبادت خدا بی چون وچرا
💕💙💕💙
💕یادت باشه هر چی صادق تر باشی
بیشتر بهت شک میکنن.........
هر چی دلسوزتر باشی بیشتر
دلتو میشکنن.......
هر چی قلب تو آسون تر در
اختیار بزاری راحتر لهش میکنن ...
هر چی آروم تر باشی فکر میکنن
آدم ضعیفی هستی ...
هر چی بیشتر به فکر دیگران باشی
بیشتر حق تو میخورن ...
و هر چی خودتو خاکی تر
نشون بدی واست کم تر ارزش قائلن ...
تلخه ...!
اما عین حقیقت رفیق ...
💕💜💕💜