eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 روایتی ناب و زیبا از مهمان هایی که بر حضرت علیه‌السلام وارد شدند و پذیرایی خاص حضرت صادق علیه‌السلام 🎙
‌از عالمے پرسیدند... بالاترین وزنه چند کیلو است... که یه نفر بزنه و بهش بگن پهلوان؟ عالم در جواب گفتند: بالاترین وزنه یه پتوی نیم یا 1کیلویی است که یه نفر بتواند هنگام نماز صبح از روی خود بلند کند. هرکس بتونه اون وزنه رو بلند کنه باید بهش گفت پهلوان! - رسول الله فرموده اند تَرک کردن نماز صبح : نور صورت نماز ظهر : بركت رزق نماز عصر : طاقت بدن نماز مغرب : فايده فرزند و نماز عشاء : آرامش خواب را از بين میبرد. ✅ ان شاءالله همگی پامیشیم و برای آماده میشیم 🌸🌸🌺🍃
✨﷽✨ 🌼هربار مطالب تازه‌ای از قرآن می‌فهمم ✍حجت الاسلام محمد فاضل (تبریزی) چنین نقل می‌کند: جناب آقای شربیانی، روزی علامه را به خانه‌ی خود (در تبریز) دعوت کرد و چند نفر را هم برای زیارت و استفاده از سفره‌ی معارف ایشان به منزل خود خواند؛ از جمله بنده را. آن شب علامه به من فرمود: «بنده سی سال پیش، استخر شاگُلی (محلی باصفا و خرّم در تبریز) را دیده‌ام.» سپس با ملاطفت و مزاح ادامه داد: اگر مزاحم خواب آقایان نباشم، می‌خواهم فردا بین الطلوعین به آن‌جا بروم. عرض کردم: صبح خدمتتان خواهم بود. فردای آن شب، با اتومبیلم ایشان را به استخر شاگُلی می‌بردم که دیدم ایشان در ماشین، قرآنی از جیب خود در آورده و به بنده فرمود: «من عهد دارم که هر روز یک جزء از را بخوانم و الآن چهل سال است که این کار را انجام می‌دهم. دیشب شما علما مزاحم شدید، نتوانستم بخوانم و اکنون قضا می‌کنم. هر ماه یک ختم قرآن تمام می‌شود و باز از ابتدای قرآن شروع می‌کنم و هربار می‌بینم که انگار اصلاََ این قرآن، آن قرآن پیشین نیست! از بس مطالب تازه‌ای از آن می‌فهمم! از خدا می‌خواهم به بنده عمر بسیاری دهد تا بسیار قرآن بخوانم و از لطایف آن بهره ببرم. نمی‌دانید من چه اندازه از قرآن لذت می‌برم و استفاده می‌کنم.» 📚 برگرفته از کتاب عطر ملکوت (دفتر چهارم، از سلسله کتب دفاتر ملکوتی) 🌸🌸🌺🍃
📚تفاوت اعتقاد به ظهور با انتظار ظهور "نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که: میان "انتظار ظهور" و "اعتقاد به ظهور" تفاوت بسیاری وجود دارد. زیرا همه شیعیان بلکه بسیاری از ملت های دیگر جهان به ظهور مُصلحی که سرانجام سراسر جهان را پر از عدل و داد کند اعتقاد دارند، ولی همه آنانی که اعتقاد به این حقیقت دارند در انتظار تحقّق آن نیستند! 🌸 کسی منتظر ظهور امام زمان میباشد که علاوه بر اعتقاد، امید و انتظار درک آن زمان را نیز داشته باشد و بر اساس انتظار و امید، عمل نماید. تمام روایاتی که مسأله انتظار در آنها ستوده شده است بر لزوم امیدواری و امکان وقوع و درک ظهور امام عصر دلالت میکند" 📚 آیت الله سید مرتضی مجتهدی سیستانی؛ مقدمه کتاب "صحیفه مهدیه" ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌🌸🌸🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️توصیه‌‌ی مهم ۴ شخصیت بزرگ و معنوی درباره رهبر معظم انقلاب ببینید و به دیگران هم توصیه کنید!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنان باغیرت ایران چرا شما درمقابل زنانی که اعضای بدنشان را به همسران شما نشان می‌دهند، سکوت کرده اید! 📌غیرت مرد جلوی چشم‌چرانی همجنس خود را می‌گیرد و غیرت زن مانع عشوه‌گری زنان جامعه می‌شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ شبهه : مگر در صدر اسلام، پیامبر اکرم(صلّی‌ الله‌ علیه‌ و‌آله) با بدحجابی برخورد می کردند که الان برخورد می‌کنند؟ 🔺جــــــــــــــــــــــواب 🎙حسن رحیم پور ازغدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 با دست های خالی... ✔️جز تو یاری نگرفتیم و نخواهیم گرفت توسل تجربه گر به امام زمان (عجل الله ) در لحظه خروج روح از بدن ‌‌
🌪مثالی زیبا از آزمایش های الهی ✍حاج اسماعیل دولابی : وقتی مادر از روی محبت، لباس کثیف بچه ‌را بیرون‌ آورده و او را به‌ حمام می برد و می شوید بچه گریه میکند. خدا هم وقتی با ابتلائات می خواهد بنده‌اش را پاک کند ، [بنده] چون جاهل است گریه و ناله میکند.
فریب عبادت زیاد بعضی ها را نخورید امام علی علیه السلام به "کمیل بن زیاد" فرمود: ای کمیل! شیفته کسانی که نماز طولانی می خوانند و مدام روزه می گیرند و صدقه می دهند و گمان می کنند که آدمهای موفقی هستند، مباش و فریب آنها را نخور. زیرا ممکن است که به این عبادات "عادت" کرده باشند یا بخواهند عمداً مردم را فریب دهند. ای کمیل! شیطان وقتی قومی را دعوت به گناهانی مثل ، شراب خواری، ریا و آنچه شبیه این گناهان است می نماید عبادات زیاد را با طول رکوع و سجود و خضوع و خشوع پیش آنان محبوب می گرداند. وقتی خوب آنها را به دام انداخت آنگاه آنان را دعوت به ولایت و دوستی پیشوایان ظلم و ستم می نماید. بحارالانوار ، جلد 81 ، صفحه 229
حافظه ای که الاغ دارد هیچ حیوانی ندارد. یک راهی را که یک بار رفته باشد در ذهنش می ماند، هر چند سالیان سال از آن گذشته باشد. در حالات یکی از علمای اصفهان نوشته اند: ایشان را برای تبلیغ به محلی می بردند. این الاغ وقتی به در باغی رسید، حرکت نکرد. صاحب الاغ آمد و گفت: اگر ممکن است پیاده شوید و چند قدم جلوتر دوباره سوار شوید. آن عالم پیاده شد و چند قدم جلو رفت. الاغ هم حرکت کرد. آن عالم از صاحب الاغ پرسید: رمز این کار چیست؟ گفت: رمزش را از من نپرس. گفت: باید بگویی. گفت: اگر ندانید بهتر است. گفت: نه، باید بگویی. صاحب الاغ گفت: آقا خیلی عذر می خواهم، من چندین ماه با این الاغ برای این باغ کود می آوردم. به در باغ که می رسید کودش را خالی می کرد. الآن هم فکر کرد، کود بار اوست. شما که پیاده شدی، فکر کرد که کودش را خالی کردم. باز حرکت کرد و شما دوباره سوار شدید. 🍃🌺🌸🌺🍃
🌷 (علیه‌السلام): اُذْكُرْ حَسَراتِ التَّفريطِ بِاَخْذِ تقديمِ الحَزْمِ؛  كوتاهى‌ كارهاى‌ گذشته‌ را با تلاش‌ در آينده‌ كنيد. 📚 مسند الامام الهادی، ص۳۰۴ ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🌷 شهید : «وظیفه» است اما وظیفه، انتظار نیست! یعنی ما موظفیم که منتظر و امیدوار به آینده باشیم ولی وظیفهٔ ما صرفاً این نیست که باشیم. انتظار مثبت همان است که توأم با آمادگی است. 📚 کتاب یادداشت‌ها، ج ‏۹، ص ۳۹۴ ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🌱 49 ⭕️ بعضی از پدر و مادرا از زندگیشون انتظار زیادی ندارن! و بدتر اینکه از بچه هاشونم انتظار زیادی ندارند! 😒 🔴 همین که بچشون معتاد نباشه و درسشو بخونه و یه ذره آبرو پیش در و همسایه براشون بسه! 👆 این پدر مادرها زیاد به این مباحث خانوادگی نیاز پیدا نمی کنند!⚠️ ✅🌺 ولی بعضی از پدر و مادرها توقعاتشون بالاتره و وقتی میپرسی میخوای بچت چی بشه توضیح بده، 👈 میگن اصلی ترین صفتی که میخوایم داشته باشه اینه که علی علیه السلام فداش بشم در قلب بچمون جا بگیره...💖☺️ میخوایم بچمون جز یارانِ حضرت قرار بگیره. ✅ اگه یه خانواده ای اینجوری جواب بده، معلوم میشه روی زندگیشون کار کردن و دقیق صحبت میکنن. 💍 الان خیلی ها در ازدواج ملاکشون طرف مقابله.
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت شانزدهم : پيوند الهي ✔️راوی : رضا هادي 🔸عصر يکي از روزها بود. از سر کار به خانه مي آمد. وقتي واردکوچه شد براي يك لحظه نگاهش به پسر همسايه افتاد. با دختري جوان مشغول صحبت بود. پسر، تا ابراهيم را ديد بلافاصله از خداحافظي کرد و رفت! ميخواست نگاهش به نگاه ابراهيم نيفتد. 🔸چند روز بعد دوباره اين ماجرا تکرار شد. اين بار تا ميخواست از دختر خداحافظي کند، متوجه شد که ابراهيم در حال نزديک شدن به آنهاست. دختر سريع به طرف ديگر کوچه رفت و ابراهيم در مقابل آن پسر قرار گرفت. ابراهيم شروع کرد به سلام و عليک کردن و دست دادن. پسر ترسيده بود. اما ابراهيم مثل هميشه لبخندي بر لب داشت. قبل از اينکه دستش را از دست او جدا کند با خاصي شروع به صحبت کرد و گفت: ببين، تو کوچه و محله ما اين چيزها سابقه نداشته. من، تو و خانواد هات رو کامل ميشناسم، تو اگه واقعاً اين دختر رو ميخواي من با پدرت صحبت ميکنم که... 🔸جوان پريد تو حرف ابراهيم و گفت: نه، تو رو خدا به بابام چيزي نگو، من اشتباه کردم، غلط كردم، ببخشيد و ... ابراهيم گفت: نه! منظورم رو نفهميدي، ببين، پدرت خونه بزرگي داره، تو هم که تو مغازه او مشغول کار هستي، من امشب تو با پدرت صحبت ميکنم. انشاءالله بتوني با اين دختر کني، ديگه چي ميخواي؟ جوان که سرش را پائين انداخته بود خيلي خجالت زده گفت: بابام اگه بفهمه خيلي عصباني ميشه. ابراهيم جواب داد: پدرت با من، حاجي رو من ميشناسم، آدم منطقي وخوبيه. جوان هم گفت: نميدونم چي بگم ، هر چي شما بگي. بعد هم خداحافظي کرد و رفت. 🔸شب بعد از ، ابراهيم در مسجد با پدرآن جوان شروع به صحبت کرد. اول از ازدواج گفت و اينکه اگر کسي شرايط ازدواج را داشته باشد و مناسبي پيدا کند، بايد ازدواج کند. در غير اينصورت اگر به بيفتد بايد پيش خدا جوابگو باشد. و حالا اين بزرگترها هستند که بايد جوا نها را در اين زمينه کمک کنند. حاجي حر فهاي ابراهيم را تأييد کرد. اما وقتي حرف از پسرش زده شد اخمهايش رفت تو هم! ابراهيم پرسيد: حاجي اگه پسرت بخواد خودش رو حفظ کنه و تو نيفته، اون هم تو اين شرايط جامعه، کار بدي کرده؟ حاجي بعد از چند لحظه سکوت گفت: نه! فرداي آن روز مادر ابراهيم با مادر آن جوان صحبت کرد و بعد هم با مادر دختر و بعد... 🔸يک ماه از آن قضيه گذشت، ابراهيم وقتي از بازار برميگشت شب بود. آخر کوچه چراغاني شده بود. لبخند بر لبان ابراهيم نقش بست. رضايت، بخاطر اينکه يک دوستي شيطاني را به يک پيوند الهي تبديل کرده. اين ازدواج هنوز هم پا برجاست و اين زوج زندگيشان را مديون برخورد خوب ابراهيم با اين ماجرا ميدانند 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 شهید 🕊🌹 شادى روحش صلوات 🌹
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت‌ هفدهم : ایام انقلاب ✔️راوی : امير ربيعي 🔸ابراهيم از دوران کودکي و ارادت خاصي به امام خميني داشت. هر چه بزرگتر ميشد اين علاقه نيز بيشتر ميشد. تا اينکه در سالهاي قبل از به اوج خود رسيد. در سال 1356 بود. هنوز خبري از درگيريها و مسائل انقلاب نبود. صبح جمعه از جلسه اي در ميدان ژاله (شهدا) به سمت خانه برميگشتيم. 🔸از ميدان دور نشده بوديم که چند نفر از دوستان به ما ملحق شدند. شروع کرد براي ما از امام خميني تعريف کردن. بعد هم با صداي بلند فرياد زد: «درود بر خميني » ما هم به دنبال او ادامه داديم. چند نفر ديگر نيز با ما همراهي کردند. تا نزديک چهارراه شمس شعار داديم وحركت كرديم. دقايقي بعد چندين ماشين به سمت ما آمد. ابراهيم سريع بچه ها را متفرق کرد. در کوچه ها پخش شديم. 🔸دو هفته گذشت. از همان جلسه صبح جمعه بيرون آمديم. ابراهيم درگوشه ميدان جلوي ايستاد. بعد فرياد زد: درود بر خميني و ما ادامه داديم. جمعيت که از جلسه خارج ميشد همراه ما تکرار ميکرد. صحنه جالبي ايجاد شده بود. 🔸دقايقي بعد، قبل از اينکه مأمورها برسند ابراهيم را متفرق کرد. بعد با هم سوار تاکسي شديم و به سمت ميدان خراسان حرکت کرديم. دو تا چهار راه جلوتر يکدفعه متوجه شدم جلوي ماشينها را ميگيرند و مسافران را تک تک بررسي ميکنند. چندين ماشين و حدود 10 مأمور در اطراف خيابان ايستاده بودند. چهره مأموري که داخل ماشينها را نگاه ميکرد آشنا بود. او در ميدان همراه مردم بود! 🔸به ابراهيم اشاره کردم. متوجه ماجرا شد. قبل از اينکه به تاکسي ما برسند در را باز کرد و سريع به سمت پياده رو دويد. مأمور وسط يكدفعه سرش را بالا گرفت. ابراهيم را ديد و فرياد زد: خودشه خودشه، بگيرش... 🔸مأمورها دنبال ابراهيم دويدند. ابراهيم رفت داخل کوچه، آ نها هم به دنبالش بودند. حواس مأمورها که حسابي پرت شد کرايه را دادم. از ماشين خارج شدم. به آن سوي خيابان رفتم و راهم رو ادامه دادم... ظهر بود که آمدم خانه. از ابراهيم خبري نداشتم. تا شب هم هيچ خبري از ابراهيم نبود. به چند نفر از رفقا هم زنگ زدم. آ نها هم خبري نداشتند. خيلي نگران بودم. ساعت حدود يازده شب بود. داخل حياط نشسته بودم. 🔸يکدفعه صدائي از توي کوچه شنيدم . دويدم دم در، باتعجب ديدم ابراهيم با همان چهره و هميشگي پشتِ در ايستاده. من هم پريدم تو بغلش. خيلي خوشحال بودم. نميدانستم خوشحاليام را چطور ابراز کنم. گفتم: داش ابرام چطوري؟ نفس عميقي کشيد و گفت: خدا رو شکر، ميبيني که سالم و سر حال در خدمتيم. گفتم: شام خوردي؟ گفت: نه، مهم نيست. سريع رفتم توي خانه، سفره نان و مقداري از غذاي شام را برايش آوردم. 🔸رفتيم داخل ميدان غياثي(شهيد سعيدي)بعد از خوردن چند لقمه گفت: بدن قوي همين جاها به درد ميخوره. خدا كمك كرد. با اينکه آنها چند نفر بودند اما از دستشون فرار کردم. آن شب خيلي صحبت کرديم. از انقلاب، از امام و... بعد هم قرار گذاشتيم شبها با هم برويم لرزاده پاي صحبت حاج آقا چاووشي. شب بود که با ابراهيم و سه نفراز رفقا رفتيم مسجد لرزاده. حاج آقا چاووشي خيلي نترس بود. حرفهائي روي منبر ميزد که خيليها جرأت گفتنش را نداشتند. 🔸حديث امام موسي کاظم که ميفرمايد: «مردي از مردم را به حق فرا ميخواند. گروهي استوار چون پاره هاي آهن پيرامون او جمع ميشوند » خيلي براي مردم عجيب بود. صحبتهاي انقلابي ايشان همينطور ادامه داشت. 🔸ناگهان از سمت درب مسجد سر و صدايي شنيدم. برگشتم عقب، ديدم نيروهاي ساواک با چوب و چماق ريختند جلوي درب مسجد و همه را ميزنند. جمعيت براي خروج از مسجد هجوم آورد. مأمورها، هر کسي را که رد ميشد با ضربات محکم باتوم ميزدند. آنها حتي به زن و بچه ها رحم نميکردند. 🔸ابراهيم خيلي شده بود. دويد به سمت در، با چند نفر از مأمورها درگير شد. نامردها چند نفري ابراهيم را ميزدند. توي اين فاصله راه باز شد. خيلي از زن و بچه ها از مسجد خارج شدند. ابراهيم با با آنها درگير شده بود. يکدفعه چند نفراز مأمورها را زد و بعد هم فرار کرد. ما هم به دنبال او از مسجد دور شديم. بعدها فهميديم که درآن شب حاج آقا راگرفتند. چندين نفر هم و مجروح شدند. 🔸ضرباتي که آن شب به کمر ابراهيم خورده بود، شديدي براي او ايجاد کرد که تا پايان عمر همراهش بود. حتي در کشتي گرفتن او تأثير بسياري داشت. با شروع حوادث سال 57 همه ذهن و فکر ابراهيم به مسئله انقلاب و امام معطوف بود. پخش نوارها، اعلامي هها و... او خيلي شجاعانه کار خود را انجام ميداد. شهید 🕊🌹 شادی روح پاکش صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای شهید و شاهد و مشهود عالم! دلتنگیم برای بهشت کربلایی‌ات ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه مادر هم زائر است در کربلا؛ قبولم کن و اشک چشمم را بین اشک آسمانی ها بخر ...
✴️ جمعه 👈 19خرداد / جوزا 1402 👈20 ذی القعده 1444 👈9 ژوئن 2023 🏛مناسبت های اسلامی و دینی. 🔵امور دینی و اسلامی. ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن ✅خواستگاری عقد و ازدواج. ✅برداشت محصول و درو ✅خرید حیوانات و چهارپایان ✅جابجایی و نقل و انتقال ✅و معالجه خوب است. 👶برای زایمان مناسب و نوزاد صبور و عمری طولانی دارد 🚖سفر: مسافرت خوب و سلامتی و حاجت روایی است 👩‍❤️‍👨مباشرت امروز: مباشرت هنگام فضیلت نماز عصر مستحب و فرزند حاصل دانشمندی با شهرت جهانی گردد. ان شاءالله. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓امروز تا ظهر قمر در برج دلو و برای امور زیر مناسب است: ✳️ختنه نوزاد و نام گذاری ✳️به خانه نو رفتن ✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن ✳️خرید منزل ✳️تعهد گرفتن از رقیب. ✳️و کندن چاه و کانال نیک است. 🔵نگارش ادعیه و حرز و نماز و بستن حرز خوب است. 💑مباشرت امشب: برای مباشرت حکمی در روایات وارد نشده است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت)، باعث ایمنی از بلا می شود 💉حجامت. خون دادن فصد و زالو انداختن... یا حجامت ، باعث صحت می شود ✂️ ناخن گرفتن. جمعه برای ، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد. 👕👚  دوخت و دوز. جمعه برای بریدن و دوختن، روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود... ✴️️ وقت استخاره. در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است. ❇️️ ذکر روز جمعه.   اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد . 💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌸زندگیتون مهدوی با این دعا روز خود را شروع کنید 🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟 ✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨
doa_nodbeh_tarjomeh.pdf
670.2K
📜فایل pdf دعای ندبه با ترجمه فارسی 🌳🕊☀️📜☀️🕊
AUD-20210820-WA0013.mp3
14.27M
🤲 *دعای ندبه* 🎙 با نوای سید مهدی میرداماد ⏰Time=33:31 🤲التماس دعای فرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 🌷💗جمعه تون زیبـا 🌷💫و روزتـون گلباران 🌷💗دوستـان بزرگوار 🌷💫امیـدوارم 🌷💗یه روز عـالی را کنار 🌷💫خانواده و عزیزانتـون 🌷💗 سپـری کنیـد 🌷💫لحظه هاتون شـاد و 🌷💗زندگیتـون پراز محبت 🌷💫آدینه تون شاد و در پناه خدا